نویسنده: مهدی شایانی

معنویت عامل برتری ایران و مقاومت بر دشمنان

معنویت حالتی است باطنی و روحانی که از دیدگاه مکاتب و ادیان مختلف نسبت به ارتباط آن با دین تفاوتی اساسی وجود دارد.
کد خبر: ۸۵۷۰۱۸۴
|
۲۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۸

به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین مهدی شایانی دانشجویی بسیجی فوق لیسانس رشته حقوق دانشگاه استان قزوین به مناسبت هفته دفاع مقدس مقاله‌ای تحریر نموده‌اند.

معنویت حالتی است باطنی و روحانی که از دیدگاه مکاتب و ادیان مختلف نسبت به ارتباط آن با دین تفاوتی اساسی وجود دارد که نظر دین مبین اسلام به ارتباط تنگاتنگ آن با دین است و اساسا اسلام بر پایه معنویت شکل گرفته، که این همان راه معنوی است.

 معنویت در پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، در هشت سال دفاع مقدس، در مقاومت مردم عراق، یمن، سوریه و حزب الله لبنان نقش اساسی داشته است، مردم ایران اسلامی، بسیج، سپاه، ارتش و نیروی انتظامی با داشتن عنصر معنویت از ولایت و میهن اسلامی دفاع و پشتیبانی می‌کنند و نقشه های شیطانی دشمنان را خنثی می سازند.

تعریف: معنوی و معنویت در لغت معرب مینوی پارسی به معنی باطنی و حقیقی[1] و آنچه با قلب یا شعور شناخته شود نه با حواس ظاهری[2] گفته می شود.

معنوی در مقابل لفظی است و در معنی روحانی در مقابل مادی و باطنی در مقابل ظاهری هم بکار می رود. معنویت می تواند امر قدسی یا غیبی، ارزشهای اخلاقی، دین، عرفان وهر نوع معنابخشی به زندگی را دربرگیرد.

سنتاً بسیاری از ادیان معنویت را یکی از ابعاد صحیح تجربه دینی می‌دانند،بسیاری دین را معادل معنویت می‌دانند، اما کاهش پیروان بعضی از ادیان رسمی با رشد سکولاریسم در جهان غرب سبب رشد دیدگاه‌های وسیعی از معنویت شده است.معنویت به حقیقت نهایی یا غیر مادی اشاره دارد. راهی درونی که شخص را قادر به کشف ماهیت هستی یا عمیق‌ترین ارزشها و معانی زندگی مردم می‌سازد؛ تمرینهای معنوی شامل مدیتیشن، نماز و مراقبه هدفشان زندگی درونی شخصی است.

چنین تمرینهایی به تجربه یا ارتباط با حقیقت برتر منجر می‌شوند؛ یعنی فهم بهتر خود در ارتباط با اشخاص دیگر یا با جامعه انسانی، با طبیعت یا جهان یا با عرصه روحانی. معنویت غالباً به عنوان منبع انرژی یا جهت‌یابی در زندگی قلمداد می‌شود. می‌توان آن را توجه به حقایق غیرمادی یا ماندگار یا ذات متعالی جهان دانست.

۱ معنویت از دیدگاه‌های مختلف

معنویت از دیدگاه‌های مختلف

الف) معنویت سکولار

معنویت سکولار می‌کوشد جنبه‌هایی از زندگی و تجربهٔ انسانی را که با دیدگاه‌های ماتریالیستی و مکانیکی صرف به دست نیامده است، تشخیص دهد بدون آنکه به معنویت اعتقاد داشته باشد. این رشته ممکن است انواعی از تمرینهای معنوی مانند مدیتیشن یا تمرکز حواس را برای انسان مفید یا حتی لازم بداند بدون آنکه اعتقادی به توضیحات یا توجیهات فراطبیعی در انسان داشته باشد. در واقع اصلاً ارتباطی بین معنویت و اعتقاد در کار نیست. در دید سکولار کلمه «معنویت» صرفاً به دیدگاه‌های مذهبی غالباً شخصی و غیرنظام‌مند که ویژگی کثرت گرایانه دارند مربوط است تا به اعتقادات نظری و ادیان نظام‌یافته؛ اگرچه شاید این دیدگاه سکولار قابل تردید باشد.

ب) خداناباوری

اما با توجه به اینکه خدا نا با وران تمایل به شکاکیت درباب ادعاهای فراطبیعی و وجود واقعی روح دارند، برخی از آنها معنویت را افکار، احساسات، کلمات و رفتارهای پیشرفته‌ای می‌دانند که به‌گونه‌ای با کل کائنات در ارتباط است، ولو با نوعی رابطهٔ ضعیف علی و معلولی. برخی از نسخه‌های بودیسم یک چنین چیزی است اگرچه باید در نظر داشت فراطبیعی لزوماً به معنای خداباورانه نیست.

پ) مکتب نیو ایج

در مقابل پیروان نیوایج (New-Age) ــیعنی مسیحیت متمایل به هندوئیسم برآن‌اند که معنویت ارتباطی با روح و قدرت، انرژی‌ای فراهم می کند که سبب درک عمیق‌تر از خود می‌شود. معنویت تاحدی شامل خودنگری و بهبود زندگی درونی از طریق تمریناتی مانند مدیتیشن، عبادت و مراقبه است. برخی مکاتب جدید معنویت را درهر چیزی موجود می‌دانند؛ مانند دو مکتب همه‌خداباوری و همه‌خداباوری جدید. همین‌طور «طبیعت‌گرایی دینی» هم نگاهی معنویت‌مدار دارد و معنویت را در جهان طبیعت پنهان می‌داند.

ت) دین

در تلقى ما معنویت ارتباط تنگاتنگى با دین دارد. معنویت دینی، براساس عمل به مجموعه‏ اى از رهنمودها، حاصل می شود رهنمودها و معارفی که از حقایقى ماوراى عالم مادى سخن می گوید؛ حقایقى که بر اساس آن، انسان در نظام خلقت، جایگاه خاصى دارد و باید براى حفظ آن جایگاه خاص، مسیر ویژه‏ اى را طى کند، مسیری که رفتارهاى خاصى را می طلبد. بعبارت دیگر؛ معنویت دینی، احساسى است که انسان نسبت به حقایقى که در افقى بالاتر از عالم ماده قرار گرفته‏اند، پیدا می کند و علاوه در چارچوب و ضوابطى خاص میسّر است.

 البته منظور ما از معنویت دینی، معنویت دین اسلام است. ما از دینی صحبت می‌کنیم که در آن، عقلانیت، معنویت و عدالت در کنار هم جمع شده‌اند. اما عقلانیت ما با راسیونالیسم الحادی غرب متفاوت است. عقلانیت ما در زیر سایه وحی و در کنار آن است . عدالت ما با شریعت الهی چفت شده است و ناقض شریعت نیست. حقوق بشر و اومانیسم ما، حقوق بشر و اومانیسمی است که بر‌اساس توحید است، نه بر‌اساس ماتریالیسم و الحاد . معنویت اسلام نه از نوع معنویت بودایی است که هیچ ارتباطی به زندگی عینی نداشته   باشد، و نه امری حاشیه‌ای و سلیقه‌ای از نوع معنویت و عرفان آمریکایی است که مثل یک   سرگرمی با ال. اسی. دی و ماری جوانا تامین می‌شود .

بر این اساس در شناخت آفریده هایی مثل انسان و نیازهای او، باید تعالیم آفریدگار را مورد توجه قرار داد در غیر این صورت، فرآیند انسان شناسی به انحراف و گمراهی کشیده می شود و شناخت نیازها و روش ها و ابزارهای پاسخگویی به این نیازها نیز با مشکل روبرو خواهد شد.

با توجه به محدودیت عقل، در شناخت ابعاد وجودی انسان و درک نیازهای واقعی و اصیل او، و در نتیجه انتخاب روش ها و چگونگی طیّ مسیر و رسیدن به آنچه فطرت انسان به آن میل دارد، نمی توان به معلومات عقلی تکیه نمود، بلکه نیاز به راهنمایی است که حیطه درک و احاطه او فراتر از عقل باشد و آن وحی است، که از طریق رسولان امین به جامعه بشریت رسیده و انسانها را به مسیر حق رهنمون می سازد .

خداوند با ارسال رُسُل یکی پس از دیگری، دین خود را کامل نمود و انسان باید با بررسی و دقّت در احکام ادیان مختلف کاملترین و بهترین آن را که مقبول درگاه الهی است بیابد و عمل کند و از این طریق به نیازهای معنوی و روحی خود پاسخی واقعی دهد تا به سعادت واقعی راه یابد.

ادامه دارد..............

9001/ت30/ب



 

 

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار