کد خبر: ۸۵۷۷۰۳۴
|
۱۲ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۵

آموزش و پرورش کارآمد نیست...! این جمله به قدری در رسانه ها و مطبوعات شنیده شده که به یک کلیشه تبدیل شده است و هیچ یک از ما با شنیدن آن، نه تعجب می کنیم و نه احساس می کنیم فاجعه ای اتفاق افتاده است. در صورتی که اگر قدری بیشتر تامل کنیم واقعا این پدیده نگران کننده است.

نوع تربیت و پرورش کودک تعیین کننده شخصیت و رفتار او در بزرگسالی است و در جامعه ای که نهاد اصلی و متولی این کار به وظیفه اش عمل نمی کند، این خلا به وسیله دیگر نهادها پر خواهد شد.

زیرا نظام های تربیتی دیگر شامل خانواده، دوستان، رسانه ها و جامعه هر یک سهم خود را در تربیت و پرورش افراد ایفا می کنند اما به دلایل متعددی میزان و نحوه تاثیرگذاری آن ها یکسان نیست و حتی گاهی این تاثیر می تواند منفی باشد و عامل رفتارهای ناهنجار در فرد گردد.

عدم جامعه پذیری، رفتارهای ناهنجار، جامعه آنومیک، افزایش بزهکاری و فساد اجتماعی، سست شدن پایه های خانواده و ده ها مورد دیگر همگی با این وضعیت تربیت نسبت مستقیم دارند که هزینه های بسیاری به بار می آورند و تدبیر و اصلاح آن بسیار ضروری و فوری است.

این چنین جامعه ای با این نوع آموزش وپرورش که علاوه بر مسئله آموزش در آن موضوع پرورش نیز در هاله ای ابهام قرار دارد نمی تواند افرادی را که نیروی متعهد و متخصص جامعه را تشکیل می دهد را به جامعه معرفی کند و جامعه با آفت نیروی انسانی مدبر و اخلاق مدار روبه رو خواهد شد.

بنابراین چطور می توان به این چنین نظام تربیتی و آموزشی اعتماد کرد اما این به معنای این نیست که نظام تربیتی دیگری که جایگزرین آن بشود وجود ندارد و کاری در این زمینه انجام نشده است. آموزش و پرورش تنها نظام تربیتی موجود نیست بلکه به فرا خور آن نظام های دیگری وجود دارد که علاوه بر این که پیچیدگی و گستردگی آموزش وپرورش را ندارند، افراد در مسیر روشن از جهات آموزشی وتربیتی سوق می دهند.

این نظام و یا اندیشه در جهت رشد وتعالی جامعه قدم بر خواهد داشت و افرادی که حول محور آن قرار خواهند گرفت قطعا جامعه جدید و ارزشی و متخصص را تشکیل می دهد که نه تنها نظام آموزشی را بلکه خانواده وگروه های دیگر را به اهداف مورد نظر خود می رسا نند.

یک فرد وقتی به دوران نوجوانی و پس از آن جوانی می رسد باید آموزش ها و مهارت هایی به وی داده شود که بتواند در دوران پس از تحصیل یک شغل مناسب برای خود داشته باشد که لازمه آن آموزش درست در مهارت خاص است که در نظام آموزش و پرورش به خوبی به آن پرداخته نشده است و تنها یه یک سری دروس تئوری صرف گفته می شود که شاید لازمه کار باشد ولی همه آن نیست و این دروس تئوری خیلی زود به فرآموشی سپرده می شود و تنها هاله ای از آن در ذهن افراد می ماند.

در زمینه تربیتی هم این موضوع صحت دارد که فرد چقدر مهارت های زندگی در دوران مدرسه را فرا می گیرد که بتواند به آن جامعه عمل بپوشاند در شرایطی که یک فرد وقتی به سن جوانی می رسد باید فردی پخته از لحاظ شخصیتی تبدیل شود که علاوه بر رفتار مناسب با افراد جامعه بتواند زندگی تشکیل داده و آداب رفتاری و مسئولیت پذیری در زندگی را داشته باشد.

جامعه به افرادی نیاز دارد که به عنوان یک نخبه در زمینه های مختلف رشد کند و آموزش ببیند و علاوه بر پیشرفت علمی فردی اخلاق مدار در همه زمینه ها تبدل شود یعنی در کار علاوه بر تخصص که امری مهم است تعهد اخلاقی که محور کار تربیتی و پرورشی است را دارا باشد.

البته این ایراد نه تنها به آموزش و پرورش بلکه به نظام آموزش عالی نیز وارد است که بسیاری از جوانان به امید کسب مهارت در یک رشته تحصیلی به دانشگاه می روند به امید این که شفلی در جامعه برای خود ایجاد کنند اما می بینیم که روز به روز بر آمار بیکاری در کشور افزوده می شود و این موضوع سبب به وجود آمدن مشکلات فراوان در جامعه شده که گا ها آسیب های جدی را به دنبال داشته است .

البته نمی توان نقش خانواده را در این زمینه نادیده گرفت که این نهاد هم مسئولیتی در قبا ل افراد جامعه دارد که می تواند فرد را به درستی هدایت کند، آموزش باید در دوران ماقبل از جوانی انجام شود زیرا در این مرحله فرصت بیشتری برای آموزش و یادگیری در فرد وجود دارد که علاوه بر نهاد آموزش وپرورش، خانوده نیز نقش مهمی را باید ایفا کند.

اصلاح وضعیت موجود راهکارها و لوازم متعددی دارد که پرداختن به همه آن ها در حوصله این یادداشت نمی گنجد و هدف ما هم معرفی اجمالی یکی از این راه حل ها (به زعم ما بهترین راه حل در بازه کنونی) است و آن نظام تربیتی صالحین است که عملکرد مناسبی در سال های گذشته داشته و در حال حاضر در سراسر کشور در حال اجرا می باشد.

افراد جامعه در این نظام تربیتی آموزش های لازم را در زمینه های مختلف علمی، مهارتی و اعتقادی می بینند که بتوانند به یک فرد توانمند در جامعه تبدیل شود و کسانی بودند که در سال های گذشته در محور این طرح که پایه و اساس آن مسجد محوری است رشد لازم را نمودند که علاوه بر این که به فردی معتقد و اخلاق مدار تبدیل شده توانسته در یک حرفه مشغول به کار شود.

آموزشی که در صالحین انجام می شود علاوه بر خود فرد خانواده، دوستان و اطرافیان فرد را تحت تأثیر خود قرار می دهد که به جامعه نیز سرایت می کند. شما فردی را در نظر بگیرید که منش و رفتار او مورد تعریف عام و خاص است این سبب می شود دیگران این فرد را به عنوان الگوی عملی خود قرار بدهند یا این که اگر حرفه ای آموخته این حرفه را نیز به دیگران منتقل می کند تا افراد دیگر نیز بتواند برای خود شغلی دست و پا کند.

بنابراین جامعه به نظام آموزشی نیاز دارد که افراد جامعه را در ابعاد مختلف معرفتی،فنی، علمی، مهارت های زندگی و... با توجه به نوع جنسیت افراد آن هم در دوران نوجوانی رشد دهد تا در دوران جوانی به فردی با تجربه و آماده تبدل شوند.


ارسال نظرات