عملکرد عزتمندانه رهبر معظم انقلاب در برابر مستکبران جهانی همیشه آنها را به عقبنشینی واداشته است، چنان که ایشان در برخورد با دولت مهمان کش سعودی و ایادی استکبار نیز طبق دستور قرآن عمل کرده و آنها را به تغییر رویه و همکاری با مسؤولان کشور مجبور کردند.
این دو نوع عملکرد در این فاجعه از سوی مسؤولان نظام اسلامی در برابر دشمنان برای ملت ایران، تجربه و درسی فراموش نشدنی است، همان گونه که رهبر معظم انقلاب در همین ایام فرمودند «دشمن به دنبال تسلیم شدن نظام اسلامی است و با کوتاه آمدن در مقابل او، دشمنی ها برطرف نمی شود؛ تصور اینکه اگر فلان حرف را نزنیم یا فلان کار را نکنیم و ملاحظه دشمن را بکنیم، دشمنیها کم می شود، نادرست است».
در همین زمینه مشاهدات عینی حجت الاسلام علی فتحی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه مطرح شد، به صورت گزارش تقدیم خوانندگان محترم میشود.
عید قربان 1436 قمری
زائران با لباس احرام پس از وقوف در عرفات، با غروب روز عرفه، به نیت بیتوته و اقامت در مشعر به سوی مشعر کوچ میکنند؛ در مشعر به
خلاف عرفات و منا، زائران همه کشورها بر روی زمین و بدون چادر، یک شب
بیتوته میکنند و با طلوع آفتاب عید قربان ، به سمت منا برای ادامه مناسک
حج از قبیل رمی جمرات؛ قربانی و بیتوته در منا میروند.
سحر عید قربان است؛ امسال نیز حاجیان با شور و شعف وصف ناشدنی در سرزمین مشعر منتظر طلوع فجرند، تا پیشانی بر زمین ساییده و با طلوع خورشید عید اضحی از مشعر به سرزمین منا؛ سرزمین قربانی اسماعیل کوچ کنند، خورشید طلوع میکند؛ صدای تکبیر عید از جای جای منا به گوش می رسد و حاجیان شادان و خرسند از سیاه، سفید، عرب و غیر عرب همه با یکرنگ به همدیگر روز عید قربان را تبریک میگویند.
امروز بنا است حاجیان جمره عقبه همان نماد شیطان بزرگ را رمی کنند، ما نیز بعد از استقرار در چادرمان، بدون استراحت سنگریزهها را همراه با چند بطری آب برداشته وروانه جمرات می شویم، هیچ کسی نمیداند و اساسا به فکرش هم خطور نمیکند، امروز چه فاجعه ای در پیش است؟ زیرا ازدحام مسیر جمرات در روز عید قربان یک امر کاملا طبیعی است.
موقعیت منا
منا مکانی است که حاجیان صبح روز عید با لباس احرام وارد آن میشوند و بعد از رمی نماد جمره
عقبه، قربانی کرده و با تراشیدن موی سر یا کوتاه کردن مو و ناخن از احرام
خارج میشوند، دو شب نیز در آن بیتوته کرده و روز یازدهم و دوازدهم هم به
جمرات سه گانه شیطان، سنگ میزنند.
منا منطقهای است با طول 3 هزار و 500 متر و عرض 600 متر در فاصله حدود7 کیلومتری مسجدالحرام ( البته از تونل منا فقط 4 کیلومتر با مکه فاصله دارد).
محل استقرار ایرانیان در منا
محل استقرار حاجیان ایرانی تقریبا در دورترین منطقه به جمرات است، این فاصله حدودسه
کیلومتر است (توضیح آنکه سعودیها در خدمت رسانی به حجاج همواره بهترین و
نزدیکترین مکانها را در مکه و مدینه، عرفات، مشعر، منا و... به خودشان و
دیگر نورچشمیهای خلیجی و عربی خود اختصاص داده و دورترین و بدترین مکانها
را به آفریقای غیر عربی، ایرانیان و دیگر مسلمانان غیر عرب اختصاص
میدهند.
در منا چند راه اصلی برای رفتن به جمرات است که عبارتند از طریق المشاه، شارع الجوهره، سوق العرب، خیابان 204 و خیابان 206 که با توجه به محل استقرار چادرهای زائران ایرانی، نزدیکترین مسیر برای زائران ایرانی خیابان 204 و سوقالعرب است.
محل فاجعه هولناک( خیابان 204 در منا)
امسال در اوایل صبح از حدود ساعت 8 تا 9 با کمال ناباوری بنا به مشاهدات برخی از حاجیان خارجی؛ در آن ساعت چند ماشین تشریفاتی از خیابان 206 به سمت جمرات در حرکت بوده است و پلیس عربستان به هر دلیل در این بازه زمانی، عموم زائران ایرانی و غیر ایرانی را به خیابان 204 هدایت میکرد.
عرض این خیابان حدود 10 متر و با طول سه کیلومتر است. دو طرف خیابان نیز محل استقرار زائران کشورهای مختلف عربی از قبیل مصر، الجزائر، مراکش و کشورهای حاشیه خلیج فارس است که با نردهها و فنس از خیابان جدا شدهاند و کنارههای این خیابان محل ریختن زباله این چادرها است.
هر سال پلیس در این مواقع، بخش ابتدایی خیابان 204 را کنترل و زائران را به خیابانهای موازی از جمله سوقالعرب و طریق المشات هدایت کرده و سریعا خیابان 215 را برای رفتن حجاج به سوقالعرب مهیا میکرد؛ اما امسال خیابان 215 تا ساعاتی بسته ماند و مهمتر آنکه خروجی خیابان 204 هم با قرار دادن برخی از گشتهای پلیس تقریبا بسته شده بود!
دو فرعی عمده در خیابان 204 نقش حیاتی دارند؛ یکی سمت راست خیابان 223 که زائران کشورهای آفریقای غیر عربی که از خیابان 206 حرکت کردهاند را به خیابان 204 منتقل میکند؛ از اینرو حاجیان آفریقای غیر عربی در مسیر 204 بسیار چشمگیر است.
و دیگری در سمت چپ خیابان 215 که به نوعی ترافیک خیابان 204 را باید کنترل کند؛ بدین گونه که بخشی از حجاج را به خیابان سوقالعرب منتقل کند که امسال در ساعات اولیه نه تنها چنین اتفاقی نمی افتد، بلکه جمعیت هر دو فرعی به خیابان 204 هدایت می گردد و عمق فاجعه را شدت می بخشد.
روز عید قربان
ساعت حدود هشت و نیم صبح است و دمای هوا مطابق اعلام رسمی عربستان حداقل47 درجه گزارش شده است، البته دمای زیر آفتاب بیش از این است، درخیابان 204 از تقاطع 223 تا تقاطع 215 ازدحام جمعیت به گونهای است که جای سوزن انداختن نیست.
هنوز ورودی زائران با هدایت پلیس به خیابان 204 ادامه دارد و مهمتر آنکه هنوز خیابان 223 که منتهی به 204 میشود زائران آفریقایی وارد میشوند، خیابان 215 به سوقالعرب نیز هنوز باز نشده و خروجی 204 نیز عملا با ماشین وگارد پلیس راه مسدود شده است.
بالگردهای سعودی، مدام بالای سر حاجیان در پروازند؛ این بدین معنا است که ازدحام شدید را مشاهده میکنند و به راحتی میتوانند با بستن ورودی راه 204 و باز کردن خیابانهای موازی و نیز برداشتن فنس و نردهها از شدت فاجعه بکاهند؛ اما دریغ و درد از یک اقدام مثبت!
در حدود ساعت 9 صبح ؛ برداشتن قدم از قدم برای کهنسالان، افراد ناتوان، ویلچریها و زنان، لحظه به لحظه دشوار و دشوارتر میگردد، امکان نفس کشیدن برای بسیاری در این لحظات، سخت و محال شده و بطریهای آب همراه زائران نیز پایان یافته است، اگر کسی هم بطری آبی همراه داشته به دیگران داده است، گرما به حدی است که برخی سعی میکنند از سایه چتر کناری خود کمی از گرما به دور باشند.
در این مدت کوتاه با گرما و تعریق، تشنگی غوغا میکند، زبان حاجیان تشنه از کام برآمده و منتظر قطره آبی است، برخی تصمیم به برگشت میگیرند، اما راه برگشتی وجود ندارد، برگشت برخلاف موج اقیانوسی از انسانها عملا ناممکن است.
پس باید هر طوری شده این مسیر را بپیمایند یا به چادرهای در بسته اطراف پناه ببرند، اکثریت جمعیت هم از آفریقای غیر عربی است، در حدود مقابل چادرهای الجزائر و مصر بسیاری از پیران و کهنسالان آفریقایی و غیر آنها از شدت گرما و ازدحام رمق ایستادن ندارند و ظاهرا یک فرعی دیگر را نیز به این سمت هدایت کردند، ازدحام جمعیت به تدریج بیشتر میشود؛ از مأموران سعودی در اطراف و در مسیر چندان خبری نیست، تنها چند نوجوان دبیرستانی آموزش ندیده در پشت در،کنار برخی از چادرها به تماشا ایستادهاند.
در بخشی از این منطقه مخصوصا افرادی که در وسط خیابان هستند، آرامآرام از هوش میروند، عدهای برای حفاظت از جان افراد به زمین افتاده، حلقه های حصارمانند تشکیل میدهند، تا مانع از جان دادن یا له شدن افراد شوند؛ اما ازدحام به قدری زیاد است که این حلقهها تاب مقاومت در برابر آن نداشته و یک به یک فرو میریزند.
در این میان تعداد ویلچریها نیز زیاد است و اغلب آنها همراه با سوارشان وارونه میشدند، برخی از این میان به سمت راست و چپ فرار می کنند و همراه با کسانی که در کناره خیابان هستند، تلاش میکنند از نردهها بالا رفته و خود را بالای خیمهها برسانند که شاید راه نجاتی پیدا کنند.
مردم از درهای بسته چادرهای عربی کمک و آب می طلبند، اما هیچ کسی پاسخ نمیدهد، بخشی از این چادرها برای شیخ نشینهای خلیح است، اتاقهای مجهز با مبلمان گاز، فرش و کولر که از سوی نیروهای امنیتی وگارد ویژه حفاظت میشود.
با ازدحام جمعیت، تنگی راه، بسته بودن چادرهای اطراف، عده ای که توان رفتن از دیوار و نردههای چادرها را دارند به هر شکل، خود را به آنجا رسانده و قصد دارند به دیگران کمک می کنند، اما چون سقف چادرها پارچهای است، نمیتوانند به دیگران کمک کنند؛ به هرحال عدهای موفق میشوند به درون چادرها رفته و از آب دریچه کولرها برای نجات خود و دیگران استفاده کنند.
فاجعه شروع میشود؛ برخی از حاجیان در حال جان دادن هستند، هیچ نیروی امدادی وجود ندارد، نه آبی، نه آب پاشی، برخی از حاجیان که وارد چادرهای اطراف شدهاند، تلاش میکنند در حد محدود به دیگران آب برسانند، اما فایده ای ندارد، چون صدها نفر همزمان درخواست آب میکنند و عدهای نیز برای نجات از مخمصه به هر آویزی چنگ میزنند.
در ازدحام جمعیت، حولهها و دمپاییها در کف خیابان ریخته شده است؛ دیگر کسی به فکر حوله، کفش و گوشی همراه نیست؛ اما بسیاری از حاجیان تا لحظات آخر سعی دارند، تا سنگ ریزههای خود را در مشتشان حفظ کنند؛ اما حلقههای مردم بر اثر ازدحام بر روی هم می افتند و اگر فردی در انبوه جمعیت گرفتار باشد، دیگر امیدی به زنده ماندن ندارد.
ساعت 9 و 30 دقیقه است، حاجیان با لباس احرام به خاطر خستگی بیش از حد، قفل شدن حرکت، تشنگی و دمای بالای هوا دیگر رمق که هیچ، نفسی هم ندارند؛ اکثر افراد از هوش رفتهاند و یک به یک هم چون برگ خزان نقش بر زمین میشوند.
در نیم ساعت بعد انبوهی از زائران از هوش رفته، برخی نیز از دنیا رفته و به صورت متراکم بر روی هم انباشته شدهاند؛ صدای همهمه بلند است، بسیاری از حاجیان شهادتین را گفته و خود را به خدا سپردهاند، صدای کمرمق «یاحسین» و «یا مهدی» از گوشه و کنار شنیده میشود، تشنگی امان همه را بریده و هر لحظه افرادی که از هوش رفتهاند را به سوی مرگ میکشاند.
این ازدحام فوق العاده شدید از نیم ساعت تا 40 دقیقه ادامه داشت و فشار زیادی به مردم در کوچه 204 وارد کرد، بستن برخی مسیرها به وسیله نیروهای امنیتی باعث شد هر لحظه این جمعیت اضافه شود و نهایتا زائران دومینووار روی هم ریخته و عملا در فضایی چندصد متری، حاجیان در سه الی چهار ردیف به روی هم بیفتند و هیچ گونه کمکی هم به آنها نمیشد.
هنوز جمعیتی در ابتدای خیابان 204 سعی میکنند برگردند، اما امکان حرکت وجود ندارد، عمق فاجعه وسط خیابان تنگ و طولانی 204 چندان مشخص نیست؛ بالگردها برفراز منا و خیابان 204 در پروازند، اما نمیدانم چرا نیروهای سعودی اقدامی نمیکنند؟
در ابتدا زائرانی که توانی در بدن دارند، برای نجات دیگران تلاش به خرج میدهند و صحنههای با شکوه از ایثار، گذشت و انسانیت را خلق کرده و بطریهای آب خود را به دیگران نثار میکنند.
امداد رسانی کند و دیرهنگام سعودیها
بالاخره ساعت 11 صبح امدادگران داوطلب از حجاج کشورهای مختلف از جمله کشورمان ایران با توجه به تراکم جمعیت، خود را به حادثهدیدگان میرسانند و برخی از آسیب دیدگان را نجات میدهند.
ساعت 12 ظهر نیز گروهی از امدادگران سعودی به منطقه میرسند، اما کار اعزام مصدومان به بیمارستانها به کندی پیش میرود و اغلب مصدومان از حال رفته را نیز به کانتینرها منتقل میکنند.
شاید باورش دشوار باشد اما با کمال تأسف، نیروهای سعودی، حاجیان زنده و مرده را به پوششهای خاص بعضا داخل ورقهای آلومینیومی منتقل میکنند.
چند ساعت بعد از فاجعه یعنی ساعت حدود 13؛ تعداد نیروهای پلیس افزایش مییابد و منطقه کاملا امنیتی میشود، از این به بعد از ورود پزشکان و امدادگران دیگر کشورها جلوگیری میشود.
هنوز اکثر جان باختگان و مصدومان بر روی زمین هستند، اما بعد از ساعتی مصدومان به همراه جانباختگان در کانتینرها قرار میگیرند، سعودیها به هیچ وجه به دیگر امدادگران از ایران و هند و کشورهای دیگر اجازه کمک نمیدهند؛ از اینرو بسیاری از مصدومان، لحظه به لحظه به خیل جانباختگان میشتابند و اجساد آنها بعد از قرارگرفتن در پوششهای نامناسب و بعضا در ورقهای لیفتراک به کانتینرها منتقل میگردد.
بعد از ساعتها نیروهای امدادی سعودی میرسد، آنهم چه امدادی! عدهای سرباز که نمیدانستند یا نمیخواستند به مصدومان رسیدگی کنند، چنان که مصدومان برای انتقال به آمبولانس چندین مرتبه با وضع نامناسبی دست به دست شده و در نهایت کنار یک یا چند جسد در آمبولانس گذاشته میشوند.
اگر ابتدای امر را یک حادثه غیر قابل پیش بینی فرض کنیم، اما اهمال و عدم رسیدگی نیروهای سعودی یک فاجعه بسیار هولناک بود؛ زیرا اگر فقط بطریهای آب را به موقع به حاجیان میرساندند، آنهمه حاجی در عیدقربان، تشنه و مظلومانه قربانی نمیشدند.
بدون اغراق می گویم تمام حاجیان، تشنه جان دادند و تا آخرین لحظه تنها طلب آب میکردند؛ اما دریغ از یک جرعه آب، چنان که صحنه کربلا برای شیعیان تداعی شده بود و نوای «یا حسین» بیشتر به گوش میرسید.
کمک و رسیدگی که لازم بود تا ساعتها صورت نگرفت و افراد به دلیل ازدحام و تشنگی به مرور زمان، جان خود را از دست دادند و آمبولانسها خالی برمیگشتند و بعد از آن تریلیها برای انتقال اجساد مطهر حاجیان به محل واقعه آمدند، در حالی که احتمال داده میشد برخی از هوش رفته و هنوز زنده باشند، نیروهای چگمه پوش سعودی پا بر بدنهای مطهر گذاشته و بدون چک کردن علائم حیاتی آنها را منتقل میکردند؛ چنان که احساس میشد، سعودیها پشیزی برای جان انسانها ارزش قائل نیستند!
عصر روز عید قربان مستشفی منی الجسر
مرحله رسیدگی به مصدومان نیز از خود فاجعه اسفناکتر بود، با کمال ناباوری اگر متوجه میشدند که کسی غیر عرب و ایرانی استة او را درمان نکرده یا در درمان وی تعلل میکردند.
اینجانب در عصر روز واقعه حدود ساعت 18 به همراه تعدادی از دوستان به بیمارستان منا الجسر رفتیم، با توجه به این که مصدومان حادثه نسبت به جانباختگان بسیار اندک بودند و بسیاری از مصدومان به خاطر بیکفایتی امدادگران سعودی به خیل جان باختگان شتافته بودند، با این وجود وضعیت اسفناک مصدومان در همین بیمارستان قابل توصیف نبود.
اکثر مصدومان به ویژه سیاه پوستان غیر عرب و نیز ایرانیان با وضع بسیار اسفناکی بدون پوشش مناسب و بدون کمکهای اولیه نقش بر زمین شدهاند، در حالی که این مصدومان دست کم 4 الی 6 ساعت زیر آفتاب سوزان در میان جنازههای دیگر عزیران رها شده بودند و اکنون نیز بیرمق و بدون رسیدگی رها میشوند.
ما قصد داشتیم برای شناسایی زائران ایرانی از آنها عکس بگیریم، اما مأموران مستقر سعودی به سرعت گوشیها و دوربینها را ضبط میکنند و هیچ گونه از دلایل ما برای تصویربرداری و شناسایی جنازهها را نمیپذیرند.
ما به ناچار محل را ترک کردیم، چون اصرار بیشتر مساوی با بازداشت بود، اما اینجانب با یکی از دوستان بعد از حدود 10 دقیقه دوباره برای گرفتن عکس از مصدومان ایرانی مراجعه کردیم و در کمال تعجب مشاهده کردیم که بر روی دهها مصدوم پارچهای سفید به علامت فوت شده، پوشاندهاند.
این گزارش و مشاهدات عینی بنده از حج امسال بود و در این باره قضاوت را به عهده مردم می گذارم و تنها چند سؤال از آل سعود دارم؟
چرا کسانی که برای انجام مناسک حج و عمل به واجب دینی رفته بودند در کمال ناباوری مقابل چشم همه نفسهایشان بریده شد و جان خود را از دست دادند، مگر آنها برای جنگ رفته بودند؟
آیا تصاویر دوربینهای بیشمار و پیشرفته 360 درجهای که در خیابانهای منا و از جمله خیابان 204 نصب شده کنترل نمیشود و اگر کنترل میشود، چرا هیچ گونه اقدامی برای کاستن از عمق فاجعه انجام نگرفت؟
چرا سعودیها برای برگزاری یک مراسم دعای کمیل چند هزارنفری شیعیان، صدها نیروی نظامی و انتظامی را همراه با دهها نفربر در حرم نبوی مستقر میکنند و همه افراد را بازرسی میکنند، اما برای یک مراسم میلیونی هیچ تدبیری در نظر نگرفتهاند؟
با توجه به دوربینهای پیشرفته مستقر در حرمین، عرفات و منا که نه تنها چنین ازدحامی بلکه کمترین تحرک و حتی صدای یک شخص را می توانند کنترل کنند، چنان که پس از فاجعه منا چند نفر از حاجیان ایرانی را از طریق همین دوربینها به اتهام انتقال کلیپ های منا، شناسایی، دستگیر و دستکم 5 روز زندانی و محاکمه کردند؛ بنابراین چرا نیروهای امدادی در میانه راه خیابان 204 به موقع حضور نداشتند؟
به صورت کلی عربستان سالها تجربه حج 4 و حتی 5 میلیون نفری را داشته و حاجیان اعمال خود را در منا انجام دادهاند، چرا مسؤولان عربستانی که با مدیریت جمعیت و ازدحام اینچنینی بیگانه نبودند، امسال با وجود جمعیت حدود 2 و نیم میلیون چنین کشتاری را به بار آوردند و اساسا چرا در ساعات اولیه، ورودیهای موازی را و برخی از خیابانها را بستند؟
چرا نیروهای دفاع مدنی مستقر در همین خیابان هیچ اقدامی در امداد رسانی در زمان وقوع حادثه انجام ندادند و بعد از فاجعه در بیمارستانها به مصدومان غیر عربی اعم از آفریقایی، ایرانی و غیر آنها اعتنا نمیکردند؟
اگر از سوی آل سعود به این چند سؤال ساده پاسخ منطقی داده نشود، دیگر نباید در عمدی بودن این فاجعه تردیدی به خود راه دهیم؛ چنان که این سؤالها و مانند آن، ذهن بنده و بسیاری از بینندگان و شنوندگان این فاجعه را به خود مشغول کرده است؛ از اینرو من به عنوان یک ناظر عینی این فاجعه و اقدامات بعدی آن را بدون کم و کاستی برای ثبت در تاریخ گزارش کردم و منتظر قضاوت جامع و کامل این فاجعه هستم.
پاسخ آل سعود از سوی خطبای وهابی حرمین شریفین در روز جمعه از روی یک دیکته پیش نوشته این گونه شنیده میشود که خلاصه کلمات دو خطیب مکه و مدینه بدین شرح است.
1. تشکر و تجلیل از خدمات بیشایان آلسعود به ویژه ملک سلمان تازه به تخت سلطنت نشسته و امیر مکه.
2. ازدحام بیش از حد علت اصلی حادثه و رعایت نکردن جدول زمانی توسط حجاج غیر عرب وسیاه پوستان؛ گویی در سالهای پیش، هیچ گونه ازدحامی نبوده و غیر عربها نیز در منا حضور نداشتند؟
3. نقش قضا و قدر که بنا به اظهار نظر جهت دارخطبای جمعه روز بعد فاجعه، این جان باختگان به حکم قضا و قدر الهی محکوم به فنا بودند؛ عدهای به قضا و قدر الهی ایمان ندارند، حادثهای بود که باید اتفاق میافتاد؛ این حادثه از ارزش خدمات آل سعود به حرمین و ضیوف الرحمن، چیزی را نمیکاهد؟(ر.ک: خطبه های جمعه 11 ذی حجه 1436 مکه و مدینه)
4. دخالت ایران در کشورهای منطقه با ارسال نیروهای شبه نظامی و خوشحالی ایرانیان از حادثه منا(خطیب مکه)
5. در مورد سقوط جرثقیل، نیز همین گویههای بیپایه را گفتند و به جای بررسی علل حادثه، از هدیه چند میلیون ریالی ملک سلمان تجلیل کردند، گویی میشود جان انسانها را با پرداخت دیه چند برابر خرید.
در پاسخ به در خواست منطقی و انسانی مسؤولان ایرانی مبنی بر شناسایی و انتقال جان باختگان به کشور و نیز درخواست شناسایی عاملان این فاجعه گفتند «ایرانیها مسأله را سیاسی کردهاند و آنها نباید در مسائل داخلی ما دخالت کنند».
در روز بعد از فاجعه منا، شواهد حاکی از این است که اجساد مطهر عدهای از حاجیان را بدون اعلام قبلی دفن کردهاند و پیگیریهای مسؤولان ذیربط ایران نیز چندان نتیجه نمیدهد؛ زیرا آنها زبان منطق و دیپلماسی نمیفهمند؛ از اینرو اعلام میکنند که قصد دارند همه جان باختگان منا را دفن کنند.
بنابراین اگر موضعگیری به هنگام، شفاف، عزتمندانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب نبود؛ آنها نه تنها حاضر به همکاری با مسؤولان نبودند، بلکه با کمال بیشرمی، بدون پذیرش مسؤولیت فاجعه منا در رسانههای خود، ایرانیان را از جمله عاملان حادثه معرفی میکردند و قصد داشتند که تمام اجساد را بدون شناسایی و احراز هویت دفن کنند.
بعد از پخش مستندات فاجعه منا از رسانه ملی، آن را حادثهای ناشی از ازدحام و بینظمی زائران سیاه پوست اعلام کرده و سعی کردند با نژادپرستی و عدم پذیرش مسؤولیت، خودشان را تبرئه کنند؛ در حالی که همه ساله همان زائران از همین مسیر و مسیرهای اطراف بدون هیچ گونه حادثه غیر معمول، مناسک خود را انجام میدهند.
در پایان یادآور میشود، آل سعود در موسم حج تلاش میکند، وجهه پسندیدهای از خودش به جهان اسلام نشان دهد؛ از اینرو هرگز نمیخواست مسؤولیت فاجعه منا را بر عهده بگیرد؛ بنابراین به فرافکنی رو آورده و دیگران را متهم میکرد و بعد از ناکامی در این نقشه، قصد داشت از طریق تریبونهای حرمین شریفین، این حوادث را ناشی از قضا و قدر الهی جلوه دهد.
سابقه دولت عربستان نشان میدهد که آل سعود در چنین مواقعی سعی میکند با استفاده از توان مالی و پرداخت دیههای غیر متعارف به کشتهشدگان و نیز پرداخت رشوه به شخصیتهای اثرگذار و مقامات رسمی کشورهای اسلامی همانند مصر، ترکیه، مالزی، پاکستان و دیگر کشورها، حقایق را کتمان و اعتراضها را نسبت به این حوادث خنثی کند، تا خودش را همچنان شایسته خادم الحرمین معرفی کند.
بنابراین برای جلوگیری از اقدامات سرپوش گذاری آل سعود و توافقهای پشت پرده با سران کشورهای دیگر و پیرو فرمایشات رهبر معظم انقلاب بایستی بدون از دست دادن فرصت، کمیته حقیقت یاب اسلامی تشکیل شده و در اداره و مدیریت حج بازنگری صورت بگیرد.
همچنین با حمایت دستگاههای مربوطه دولتی، حقوقدانان، فعالان حقوق بشر و نهادهای مستقل مردمی از طریق نهادهای بین المللی و اسلامی، علل و عوامل پنهان و آشکار این فاجعه برملا شود.
در تحلیل این گونه حوادث؛ گذشته از بیتدبیری و بیکفایتی مسؤولان عربستان، نباید اختلافات درون ساختاری آل سعود به ویژه بعد از پادشاهی ملک سلمان و شکستهای پی در پی در جبهه یمن را از نظر دور داشت./908/ز502/س
خبرنگار: مجتبی عباسی