برجام مانند شمشیر داموکلس بالای سر ایران تعبیه شده است
به گزارش خبرگزاری بسیج؛ برجام با همه نقاط قوت و ضعفش به
مراحل اجرایی خود نزدیک می‌شود. نگرانی از این جاست که متن برجام بشدت تفسیر پذیر،
پرابهام و می‌تواند در آینده چالش ساز باشد، اما نگرانی زمانی تشدید می‌شود که
دوران بعد از توافق از ماهیت متن اهمیت بیشتری می‌یابد.
آن چیزی که آمریکا و ایادی استکباریش به آن دلخوش نموده‌اند مفهومی خارج و مهمتر از محتوا دارد و خواهان استفاده از بستر و زیرساخت‌های برجام و حفرهای گنجانده شده در آن برای دستیابی به آن هستند. تئوری نفوذ از سالها قبل در اتاق‌های فکر ایالات متحده به سیاستمداران توصیه شده، اما بدلیل اینکه روند اجرایی آن مستلزم زمان مناسب و هندسه سیاسی مطلوب در ایران بود، امروز بعنوان استراتژی در دستور کار ایالات متحده قرار گرفته است.
بخوانید:
در متدلوژی رفتار شناسی، ایالات متحده برای دسترسی به اهداف استراتژیک خود از سیکل و بازه زمانی کوتاه بهره می‌گیرد. آمریکا برای تغییر رفتار طرف مقابل از ابزارهایی چون تحریم، انزوا، تهدید، جنگ، براندازی، انقلاب رنگین و...استفاده می‌کند. این کشور از بدو انقلاب اسلامی تا کنون از همه این ابزارها استفاده کرده تا به خیال باطل خود انقلاب اسلامی را سرنگون کند، اما نتیجه این همه تلاش‌های مذبوحانه چیزی جز شکست نبود. این را بعنوان یک اصل مد نظر داشته باشید:"شکست در استراتژی آمریکا در 37 سال گذشته"از سال 2007 یک تئوری در آمریکا باز تعریف شده است که در آن تمامی روش‌های فوق را برای دسترسی کوتاه مدت اهداف استراتژیک در ایران بلا اثر می‌داند و نتیجه‌ای جز تقویت مواضع عناصر انقلابی و تثبیت موقعیت آنان و انزجار افکار عمومی از آمریکا را در پی نخواهد داشت. در این تئوری به رهبران امریکا توصیه شده، بدنبال دسترسی سریع و زود هنگام به اهداف خود نباشید. اکنون زمان آن رسیده ایالات متحده در برخورد با ایران زیرک باشد و طرح برد برد را تدوین نماید. اینکار مستلزم الزاماتیست و باید منتظر زمان مناسب و باد موافق بود. در این رویکرد توصیه شده ایالات متحده به جای الگوی تعارضی و تقابلی به سیاست تعامل ایجابی روی آورد و با رخنه و نفوذ به سطوح مختلف ایران دو هدف اساسی را دنبال کند:
الف)تغییر در رفتار ایران خصوصا در سطح بین الملل در کوتاه مدت( behavior changing)
ب)تغییر در ساختار ایران در بلند مدت(structure changing )و همسویی سیاست ایران با غرب که در نهایت ایران از یک کشور انقلابی ،الگو و سرمشق به یک کشور عادی تعدیل شود .در این خصوص جورج شولتز وزیر امور خارجه آمریکا در دوران ریگان می گوید: "دکترین ما یورش و نفوذ همه جانبه در حوزه های اقتصادی ،سیاسی ،فرهنگی و اجتماعی ایران برای تغییر رفتار و زیر بار آوردن آن است".
در این پروژه تاکتیک‌های ایالات متحده با یک دگردیسی همراه شده ،آنهم با این تفاوت که قبلا حوزه هدف آمریکا علاوه بر ایران همپیمانان ایران نیز بوده، اما در این رویکرد کار ویژه اساسی نزدیکی و تمرکز روی ایران و ورود به محیط داخلی و تلاش برای تغییر مزاج سیاسی و نوع نگاه مردم نسبت به حاکمان خود و آمریکاست به طوریکه چهره آمریکا بزک شده و تنفر عمیق به محبوبیت بدل گردد و اهداف و اصول انقلابی نزد مردم بخصوص جوانان دچار تشکیک شود. در این پروژه تلاش خواهد شد مواضع عناصر غربگرا درایران تقویت شود طوریکه با مشروع جلوه دادن این طیف برمحبوبیت و مقبولیت آنان نزد افکار عمومی بیفزایند و جایگاه آنها در حاکمیت حفظ و تثبیت شود.
حال با تغییر گفتمان سیاسی دولت در ایران و روی کار آمدن برخی عناصر غربگرا باد موافق برای ایالات متحده وزیدن گرفته است تا پروژه رخنه و نفوذ عملیاتی شود. توافق هسته ای می تواند بهترین فرصت برای ایالات متحده باشد تا بواسطه آن اهداف راهبردی خود را دنبال کند.از حیث محتوا برجام طوری طراحی شده که ابهامات و حفره های گنجانده شده در آن زمینه اعمال فشار و تهدیدها را با مکانیزم اعمال تحریمهای مجدد ،فراهم می سازد، واین به مثابه شمشیر داموکلس بالای سر ایران تعبیه شده است.با این کار ایالات متحده وعده تخفیفهایی در حوزه تحریمها با اهدافی چند جانبه داده است:
الف)تغییر ذائقه مردم نسبت به انقلاب اسلامی و غرب بویژه آمریکا
ب)همسان سازی اندیشه مردم با مواضع غربگرایان با انگیزه حفظ آنها در ساختار سیاسی قدرت
ج)دموکراتیزه کردن ایران و همسویی با غرب
د)محدودیت بر تاسیسات هسته ای ایران در چهار چوب 10و 15 ساله
ه)کانالیزه نمودن رفتار سیاسی ایران با مکانیزم باز گشت پذیری تحریمها
این طراحی نهایتا با منسوخ دانستن گزینه های قبلی بدلیل بی اثر بودن آنها بر ایران و ایجاد تنفر از آمریکا و غرب و مستحکم نمودن حاکمیت انقلابی در ایران، راه تعامل و توسعه روابط دیپلماتیک ،توسعه فرهنگی(توریسم ،اعزام اساتید و دانشجو)و اقتصادی و فراهم نمودن زمینه جریان آزاد اطلاعاتی به جهت تاثیر گذاشتن بر محیط داخلی ایران را دنبال می کند که نهایتا در یک پروسه زمانی منجر به استحاله آرام و تدریجی ساختار حکومت در ایران خواهد شد. در این طراحی ابتدای امر، مهم تغییر رفتار ایران در محیط بین الملل با حفظ ساختار دینیست و نهایتا و بطور تدریجی تغییر ساختار از درون (Changing the regim from insid )نیز با توسعه اندیشه غربگرایی بعنوان الگوی جایگزین میسر خواهد بود.
آنچه از حیث محتوا و خارج از محتوا برجام به ذهن متبادر می شود شکل گیری یک اراده مشترک برای حفظ کانال ارتباطی به جهت حل و فصل مناقشات فی ما بین در حوزه های مختلف،علاوه بر چالش هسته ای است. در واقع مدل برجام مقدمه و زیر ساخت ارتباط آمریکا و ایران است و الگویی برای تعمیم بر سایر چالشهاست .البته این امر با دو هدف متمایز صورت گرفته به شکلی که آمریکا در پی تعدیل مواضع انقلابی و ایجاد کشوری عادی از ایران است و در عوض جریان خاص داخلی با نگرشی مبتنی بر واقعگرایی و پذیرش نظام آنارشیک بین المللی بدنبال توسعه ایران از طریق عادی سازی روابط با آمریکا و کاهش هزینه هاست فارق از اینکه این طیف برای آب بسوی سراب می دوند.
در ساختار سیاسی انقلاب اسلامی ایران ولایت فقیه بعنوان راهوری زبر دست تا به امروز، این کشور را از پیچها و گردنه های پر مخاطره به سلامتی عبور داده است. دشمن هر چقدر خدعه کند خوب می داند در مقابل یک ابرمرد قرار دارد که فرسنگها دورتر هدف و نقشه راه دشمن را شناسایی کرده و با بصیرت افزایی در میان امت حزب ا... ،نقاب از چهره کریه استکبار بر می دارد. در آخر ضرورت هوشیاری امت حزب ا... جهت بستن تمامی کانالهای رخنه و نفوذ دشمن در دوران پسا توافق و صیانت و پاسداری از انقلاب امری حیاتیست.
احمد بنافی کارشناس مسائل سیاسی
