عملیات نظامی در سوریه همچنان ادامه دارد و از طرف دیگر، گفتگوهای سیاسی نیز آغاز شده است. به نظر شما گفتگوهای سیاسی به تنهایی میتواند علاجی برای بحران چند ساله سوریه باشد؟
گفتگوهای سیاسی تا کنون نتیجهای در بر نداشته است. کشورهای درگیر نظرات مختلفی در خصوص این بحران دارند. تفاوت نظرات به خصوص بین ایران و عربستان به حدی زیاد و عمیق است که این مشکل بزرگ با مذاکرات حل نخواهد شد. اختلاف بین مسکو و واشنگتن نیز نمیگذارد این گفتگوها به نتیجه برسد. روسیه برای یک نمایش قدرت وارد جنگ شد. با این استدلال که اگر این کار را انجام دهد، تبدیل به قهرمان مبارزه با تروریسم میشود. هدفی که آمریکا و ائتلاف تحت فرمانش در رسیدن به آن ناموفق بودند. الان که روسها وارد شدند، آمریکا دچار دستپاچگی شده و اقداماتی کرده تا نگذارد دو کشور دشمنش یعنی ایران و روسیه در آن بحران پیروز شوند. این مساله انقدر برای آمریکا مهم است که بحث ورود نیروهای زمینی ایالات متحده مطرح شده است. انقدر مشکلات در هم تنیده شده است که امکان رسیدن به یک توافق سیاسی وجود ندارد. درگیری لفظی که بین آقای ظریف و وزیر خارجه عربستان به وجود آمد از عمق اختلافات خبر میدهد.
اگر قرار باشد که راه حلی دیپلماتیک برای بحران سوریه به وجود بیاید، باید آمریکا و روسیه تکلیف خودشان و اهدافشان را مشخص کنند و به صورتی با یکدیگر کنار بیایند؛ یعنی آمریکا به عربستان فشار بیاورد و روسیه به ایران تا از مواضع خود عقب بنشینند. اما این فرض هم به حقیقت نزدیک نیست. آنها میگویند که شما عملیاتتان متوقف کنید و از سوریه خارج شوید تا به یک راه حل سیاسی جامع برسیم. در حالی که سوریه نقطه راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران و هزینه زیادی برای حفظ آن پرداخت شده است تا پل ارتباطی تهران حزب الله از بین نرود. بنابراین، ایران از این نقطه عقب نمینشیند.
برخی رسانههای خارجی از اختلاف بنیادین ایران و روسیه در خصوص بحران سوریه در جریان مذاکرات اخیر صحبت میکنند. این موضوع تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
اختلافات هست اما نه به آنگونه که رسانهها القا میکنند. پیش از این مذاکرات نیز اختلافات غیراساسی میان ایران و روسیه وجود داشت. روسیه قصد دارد که داعش را نابود کند و به قهرمان تبدیل شود. وزیر امور خارجه این کشور بارها اعلام کرده است که شخص «بشار اسد» برای مسکو مهم نیست و میتوان شخص دیگری را انتخاب کرد. در حالی که اگر این حرف به حقیقت بپیوندد و شخص مورد نظر خارج از محدوده علویان باشد، در نهایت به ضرر ایران است. آنها به این موضوع مقید نیستند و از خارج نیز مرتب تحت فشار قرار میگیرند که دست از حمایت علویان بردارند. اگر این اتفاق بیافتد در نهایت به ضرر ایران است و میتواند شرایط را تغییر دهد. آقای امیرعبدالهیان نیز به این موضوع اشاره کردند که ما اصراری بر ماندن اسد در مسند قدرت نداریم اما رئیسجمهوری بعدی نیز باید از علویان باشد؛ زیرا ایران نمیخواهد حزب الله را از دست بدهد.
منافع مشترک جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در مبارزه با تروریسم و بحران سوریه، موضوعی است که اخیرا در خروجی بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی به چشم میخورد. اساسا چنین چیزی امکانپذیر است؟
منافع مشترک ایران و آمریکا در این بحث به هیچ وجه نمیتواند به وجود
داشته باشد. زیرا تعاریف ایران و آمریکا و به طور کلی کشورهای غربی در خصوص
تروریسم با یکدیگر تفاوت دارند. با توجه به سخنان اخیر مقام معظم رهبری،
اگر راه کوچکی نیز وجود داشت اکنون بسته شده است. راه مشترکی برای ایران و
آمریکا وجود ندارد.
شاید آمریکا با استفاده از اهرم عربستان، داعش را قویتر کند تا روسیه
خسته شود و سوریه را ترک کند؛ مانند همان مدلی که با استفاده از طالبان
در جریان جنگ افغانستان و شوروی پیاده کرد. در صورتی که این فرضیه به وقوع
بپیوندد، آمریکا سیاست جدید در خصوص ایران و سوریه در پیش میگیرد و ممکن
است که اقدامهای مختلفی از جمله کودتا برای جابجایی حکومت انجام دهد.
ایران و آمریکا هیچ وقت در خصوص سوریه و مبارزه با تروریسم اشتراک نظر
نداشتهاند.
معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه کشورمان در خصوص احتمال ترک میز مذاکره صحبت کردند. اگر این احتمال رنگ واقعیت بگیرد، چه نتیجهای در بر خواهد داشت.
آقای ظریف اخیرا گفتند که در این مذاکرات به نتیجهای نرسیدیم و اختلافات با طرف مقابل بسیار عمیق است. اگر ایران این گفتگوها را ترک کند، ضرری برای ما نخواهد داشت ولی طرف مقابل را مجبور به تغییر سیاستها میکند.