عملیات پنهانی ، حیله های کثیف و تلاش های بی نتیجه !

به گزارش خبرگزاری بسیج متن یادداشت عبدالحمید شفیقی با عنوان "عملیات پنهانی ، حیله های کثیف و تلاش های بی نتیجه !" به شرح ذیل می باشد:

می گویند نوکری در کوچه ها و معابر از ویژگی های پسندیده اربابش سخن می گفت و این که او قادر است طی الارض کند ، آسمان ها و زمین در کف قدرت و عنایت او است و نوکر می گفت و می گفت و ارباب خود را از جمیع معایب مبرا و به تمامی محسنات متصف می ساخت ، مردم شگفت زده پیش ارباب رفته و و گفتند در باب شما این ها گفته می شود و ارباب با تعجب منکر همه این ویژگی ها شده و در یک کلام این که « آن چه گفته اند من نیستم» نوکر این انکار را تاب نیاورده و گفت « او غلط می کند پیر شده مشاعرش را از دست داده او همانی است که گفتم » !

ماجرای آمریکا و بسیاری از حامیانش حکایت این نوکر و ارباب را دارد ، این حکایت حکایت افرادی است که امروز دست به بزک کردن چهره کدخدای پیر زده اند و می گویند او را محسنات زیادی است که خود نیز نمی داند و از معایبی مبرا است که خود را با آن ها می شناساند .

نگاهی به اسناد لانه جاسوسی نشان از آن دارد که آمریکا همواره و در دوره های گوناگون نفوذی هایی در ارکان مختلف و نهادهای حساس و تاثیر گذار از ادارات و موسسات گرفته تا رسانه ها و حتی حوزه های علمیه داشته است .

البته استناد نویسنده گزارش اسناد لانه جاسوسی مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد ولی نگاهی به  خاطرات منتشر شده از سران سازمان سیا از جمله استانسفیلد ترنر می تواند نکات بدیعی را در اختیار مخاطبین قرار دهد.

ترنر در کتاب پنهانکاری و دمکراسی سیاست نفوذ آمریکا را تحت عنوان « عملیات پنهان : حیله های کثیف » شرح می دهد . او می گوید که چگونه آمریکا در کشورهای مختلف برای سرکار آوردن و یا تقویت یک تفکر یا سیستم هزینه های هنگفتی کرده و غربگرایان را برای نفوذ در دستگاه ها و ارگان ها تقویت می کرده است .

نگاهی گذرا به بخش هایی از این کتاب که خاطرات رئیس سازمان سیا در زمان کارتر می باشد می تواند مخاطبان محترم را با واقعیت نفوذ و برنامه هایی که آمریکا از ابتدای تاسیس سازمان جهنمی سیا پیگیر آن بوده است آشنا سازد .

ترنر در بخشی با عنوان « عملیات پنهانی : حیله های کثیف » از کتاب « پنهان کاری و دمکراسی» می نویسد : کوشش های ما برای تاثیر گذاری بر روند حوادث در یک کشور خارجی ، بدون آن که جای پایی از خودمان باقی بماند ، توسط بخش «عملیات پنهانی» طراحی و به اجرا در می آید.

ترنر در ادامه به شرح عملیات های پنهانی یا به تعبیر دقیق تر آن، سیاست نفوذ آمریکا در بیش از 40 کشور جهان پرداخته و می نویسد «سیا در این راستا به قدری سریع پیش رفت که در سال 1953 انواع عملیات پنهانی را به صورت امور تبلیغاتی و تاثیرگذاری بر مسائل سیاسی و نظامی 47 کشور جهان در دست اجرا داشت و این در حالی بود که در آن زمان تعداد اعضای سازمان ملل متحد به 70 کشور هم نمی رسید»

رئیس وقت سازمان سیا در زمان کارتر عملیات های پنهانی آمریکا را به صورت مصداقی در کتاب خود شرح می دهد این عملیات ها حوزه های وسیعی از جمله انتشار مقالاتی در نشریات کشور مبدا برای محکوم کردن مخالفین آمریکا و تقویت غربگرایان را شامل می شد .

ترنر در ادامه به بخش اصلی ماجرا می رسد و آن این که « در این راه از سوی سیا کمک های مالی نیز در اختیار اتحادیه های کارگری ...احزاب سیاسی ، گروه های دانشجویی ، سازمان های فرهنگی و مطبوعات قرار می گرفت و ...توصیه های لازم به آن ها می شد که چگونه زمینه پیروزی کاندیداهای دموکرات را در انتخابات فراهم کنند »

این تنها مختصری از اقدامات آمریکا در حمایت از گروه هایی است که به حمایت از غرب در کشورهای خود مشغول بودند این غربگرایان در واقع حافظان منافع آمریکا در وطن خود بودند و مستحق برخورداری از کمک های بی دریغ سازمان سیا چه از نظر مالی و چه در بعد مستشاری برای رسیدن به قدرت .

طبیعی است که نفوذ را بایستی در این راستا به ارزیابی نشست ، آمریکا برای رسیدن به اهداف خود حاضر به هزینه های هنگفتی است و خود ابایی از آن ندارد که کشورهای دیگر از کلیات اقداماتش مطلع شوند ، آمریکا به نفوذ زنده است و نفوذی های آمریکا با بهره گیری از مواهبی که ایالات متحده در اختیار آنان قرار داده چون موریانه پایه های فرهنگی ، اقتصادی و امنیتی کشور خود را جویده و در نهایت سیستم را ویران می سازند .

حال چگونه است که عده ای می خواهند نفوذ را منکر شوند سوالی است که پاسخ قانع کننده ای برای آن یافت نمی شود . انکار نفوذ دشمن و یا تلاش آمریکا برای نفوذ،  انکار بدیهی ترین مسائلی است که هیچ چشم بینای نامعیوبی نمی تواند آن را نبیند و هیچ عقلی به نشانه های آن شهادت ندهد.

این انکار شبیه تلاش نوکری است که می خواست ارباب خود را بزک کند و او را از تمامی معایب مبرا و به تمامی محسنات پوشش دهد در حالی که خود این ارباب مدعای نوکر را نداشت .

در یک کلام می توان گفت آمریکایی که پس از جنگ جهانی دوم با تاسیس سازمان سیا، سیاست نفوذ خود در کشورهای مبدا را آغاز و تقویت کرد، امروز با پیچیده تر شدن نیازهای استعماری این قدرت شیطانی و نیز روابط میان ملل جهان، این سیاست، نه تنها تضعیف نشده بلکه ضرورت آن برای استمرار حیات آمریکا تشدید نیز شده است در نتیجه کسانی که دست به بزک چهره آمریکا می زنند تلاشی ناکام را تجربه می کنند .