به گزارش خبرگزاری بسیج، متن یادداشت خبرگزاری تسنیم به قلم سردارمرتضی طلایی عضو شورای اسلامی شهر تهران با عنوان«استکبار و استکبار ستیزی» به شرح ذیل می باشد:
جامعه ما امروز در یکی از بزنگاه ی تاریخی خود قرار گرفته است. عده ی معدودی در داخل و عده ی کثیری در خارجی چشم انتظار عدول کشور از بایسته های اعتقادی و قانونی خود در مبارزه با استکبار هستند لذا، لازم بود که یاداشتی نگارش گردد که با در نظر گرفتن نقش و تلاش قدرت های بیگانه در ایجاد بن بست های سیاسی و اجتماعی در جامعه و تلاش برای ایجاد اختناق سیاسی و روی کار آمدن حاکمان فاسد و فاسق، به نقش بی بدیل مردم، روحانیت، اقشار تحصیلکرده، جوانان و نوجوانان دلسوز، برای حاکم شدن عدالت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با پشتوانه های مذهبی و فرهنگی مختص جامعه ی ایران بپردازیم.
حداقل در یک قرن اخیر، مردم اسلامی کشور ما، تجربه ی زیادی در مبارزه با استکبار در صحنه های مختلف و با اشکال متفاوت داشته اند. غیرت اسلامی- ایرانی مردم ما در هر کجا که احساس می کرده است که دارد مورد ظلم و ستم قرار می گیرد، به سرعت وارد عمل شده و مانع این شده است که در طول تاریخ، این کشور بعنوان مستعمره ای از کشور های زورگو به حساب آید هرچند که در ادوار مختلف مورد تجاوز و تعددی ظالمانه دیگرانی قرار گرفته است که همواره تلاش داشته اند با ابزار تطمیع، زر و زور به خواسته های خود در چپاول سرمایه هایش نائل آیند.
ایران اسلامی سربلند ما که امروز می تواند با قدرت در تمام عرصه های مورد نیاز وارد شود و در برابر تمامیت خواهی ها و زورگویی ها با اقتدار ایستادگی کند، بر بستری بنا است که تعددی و ظلم را برنتافته است چه آنزمانی که در خلع ید سلطان جابر قاجار صفوف بهم پیوسته ای از همبستگی ها ایجاد کردند و زیر لوای پرچم پایداری بساط زورگویی را برچیدند و چه زمانی که با وحدت کلمه، زعامت امام و رهبری شجاع و بصیر را پذیرفتند و ریشه طاغوت و گردنکشی را برای همیشه از زمین باور خود، برکندند.
حقیقتا، ایرانی که امروز بر ورودی دروازه های تمدن جهانی خود ایستاده است همیشه از سوی بد خواهان مورد تهدید جدی بوده است.
نگاهی به سیاست های نظام سلطه در یک قرن گذشته، نشان داده است که همواره وجود ایرانی مقتدر، مطلوب کشورهایی که دنبال منافع منطقه ای بوده اند نبود است. در عصر حاضر بزرگترین دشمنی ها را آمریکا به نیابت از اسلاف خود به عهده گرفته است.
امپریالیسم این کشور با تاکید بر افراطی گری و مداخله گرایی نقش مهمی در ایجاد بی ثباتی منطقه ای و ایجاد تنش های مذهبی و قومی داشته است. این کشور با ادعای صلح، امنیت و رفاه اقتصادی، تلاشی بیهوده در ایجاد الگوی جدید رهبری جهانی داشته و از مجرای طرح و پیگیری ارزش های انسان دوستانه، اهداف توسعه طلبانه و امپریالیستی خود را پیگیری می کند.
بر این مبنا دولت آمریکا بعد از اتمام جنگ سرد، سیاست راهبردی خارجی خود را در حوزه ی منطقه ای با بهانه ی مقابله ی موثر با چالش های منطقه ای شکل دادند که بهانه ای اصلی آن حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، مبارزه با رژیم های استبدادی و مواردی از این دست است.
این به آمریکا اجازه می داد که در نقش یک ژاندارم، هر کجا که تشخیص دهد نیاز به استفاده از زور دارد می تواند برای سرکوب دولت های مستقل، اقدام کند. نگاهی به پیشینه سیاست های استعماری آمریکا در سال های بعد از جنگ جهانی، کارنامه ای از تعددی ها و تجاوز های نظامی مختلف این کشور را به مردم دنیا نشان می دهد.
ولیام بلوم در کتاب سرکوب امید، به نقش بی بدیل آمریکایی ها در ایجاد اختناق های سیاسی و به بیراهه کشاندن حرکت های آزادی خواهانه مردم به بهانه ی مبارزه با کمونیسم و تروریسم اشاره می کند.
در حالی که این رویه در طی همه ی سال های بعد از جنگ جهانی دوم تا امروز به بهانه های واهی مورد توجه و بر همین مجرا حمله به عراق، افغانستان و امروز سوریه و تهدیدات نظامی ایران مورد دقت بوده است.
این شواهد گویای انگیزه ی بالای سلطه جویی آن کشور در عرصه های بین المللی و تمایل زیاد برای دست اندازی های استعمار گونه است که وجود ایران و روشنگری های آن در سیاست خارجی، مشروعیت این اقدامات تجاوز کارانه را زیر سوال می برد.
لذا با این نگاه است که سیاست خارجی ما حداقل در سی سال گذشته، بر مبارزه با این اقدامات نامشروع و ظالمانه اختصاص داشته است.
ایرانیان در سال های بعد از انقلاب اسلامی در عمل اثبات کردند که پایبندی جدی به ارزش های ظلم ستیزی و مبارزه با سلطه جویی های مستکبرانه ی دول غربی دارند. آنها بعد از 8 سال دفاع مقدس علاوه بر این که توانستند از فشار هزینه های کمر شکن جنگ، رهایی یابند، توانستند سیاست های استعماری آمریکا را در هر نقطه دنیا آماج انتقادات و حملات خود قرار دهند.
تلاش آمریکایی ها برای به انحراف بردن انقلاب اسلامی در کنار ارشادات حضرت امام خمینی(ره)و رهنمون های مقام معضم رهبری نشان می داد که بازی آنها در زمین ثروتمند آسیای غربی بر اساس منافع مادی و اقتصادی بر اساس چانه زنی های سیاسی، فرهنگی و نظامی است.
و زمانی که نتواند با لابی گری به منافع خود دست یابند با دست مایه قرار دادن قدرت نظامی خود با روکش حقوق بشری و مبارزه با تروریسم، می خواهند در کمترین زمان به بیشترین سود مالی و کمترین ضرر دسترسی یابند.
لذا زمانی که استحکام سیاسی- امنیتی و اجتماعی ایرانیان را می بینند که بدون وابستگی به دسته بندی های سیاسی در منطقه از استقلال نظر برخوردارند و یک تنه در برابر تمام زورگویی های منطقه ای ایستادگی کرده و عامل مهم ناکامی سیاسی و نظامی آمریکایی ها به حساب می آیند، برای منحرف کردن و از سرراه برداشتن نظام ایران بی وقفه تلاش می کنند.
با نگاهی به سابقه تاریخی مداخلات آمریکایی ها در ایران از کودتای نظامی در زمان مصدق تا تحریم ها و ترور های هسته ای می توان به بیش از 10 اقدام مهم آشکار و صدها اقدام و تصمیم مخفی و پنهان اشاره کرد.
یعنی در نیم قرن گذشته همواره آمریکایی ها تلاش داشته اند که سرنوشت ایرانیان را در راستای اهداف استعماری و استکباری خود رقم بزنند به همین دلیل همواره به دنبال ایجاد روزنه و راه ورودی در سد نفوذ ناپذیر نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بوده اند.
متاسفانه برخی از اهمال ها و خوش خیالی ها، در کنار بی توجهی ها زمینه ی حضور خزنده آنها را در بستر جامعه فراهم کرده است.
نگاهی به شدت سیل آسا و فزاینده ی آسیب های اجتماعی، تغییرات و ضربه های فرهنگی، تحریم های اقتصادی و تهدیدات نظامی در کنار چانه زنی های سیاسی نشان می دهد که آنها با تلاش در تغییر معادلات اجتماعی و فرهنگی جامعه، می خواهند کالبد نظام سیاسی جامعه را از بار ارزش های معنوی و اسلامی که تقویت کننده انگیزه های ضد استکباری است، تخلیه کنند تا بهتر بتوانند در عمل منافع خود را دنبال کنند.
لذا هر کدام از ما بعنوان یک ایرانی مسلمان، برای کاهش نفوذ آمریکا و سلطه گری آنها باید چند شرط لازم را در نظر بگیریم:
1- بینش و تجزیه تحلیل سیاسی خود را از پشت پرده صحبت ها، تهدیدات و محبت های بی دلیل آمریکایی ها بالا ببریم و با استناد به تحلیل های کانالیزه ، اخبار نادرست و شایعات، اقدام به تصمیم گیری و اظهار نظر سیاسی نکنیم.
2- آمریکایی ها همواره در دکترین های نظامی و سیاسی خود ایران را مساله و چالش اصلی در شکل گیری نظم نوین جهانی در منطقه آسیای غربی و شمال آفریقا می بینند و در آینده پژوهی سیاست های خود بدنبال راه حل های مختلف در همراه کردن و یا حذف ایران هستند.
لذا خیلی خوش بینانه و سطحی است اگر فکر کنیم آنها به یکباره دوست و مدافع منافع ما در جهان هستند و باید دست دوستی و رفاقت آنها را فشرد.
3- یکی از دلایل اصلی شیوع پدیده ی تروریسم در منطقه، تلاش گسترده برای اشاعه ی آن به ایران و کشور های مستقل منطقه است. متاسفانه بستر سیاسی، قومی و مذهبی منطقه آسیای غربی و شمال آفریقا نیز بهترین زمینه این اقدام را فراهم کرده است.
آمریکایی ها می خواهند تا با برهم زدن نظم موجود و ایجاد نظم نوین، منافع اقتصادی خود را از دل خاک این کشورها بیرون بکشند. لذا هوشیاری نظام سیاسی ما در این خصوص قابل توجه است که اجازه نمی دهند ناامنی و ترور به پشت دروازه های کشور برسد. که این به مذاق آمریکایی ها و همدستان منطقه ای آنها خوش نمی آید.
لذا تلاش می کنند با سم پاشی افکار مردم در شبکه های تبلیغاتی و ماهواری این را به مداخله ی نظامی ایران تعبیر کنند در حالی ایران بارها اعلام کرده است که هیچ مداخله نظامی در هیچ کشور دنیا ندارد ولی آنها از هزاران کیلومتر و چند قاره آن طرفتر، حضور نظامی و تجهیزاتی خود را مداخله نمی بینند.
4- ذات باور ها و ارزش های انقلاب اسلامی ایران بر مبارزه با ظلم و استکبار بنا یافته است و این شامل هر سیاست و اقدامی در هر جای دنیا و از سوی هر کشوری، می شود. لذا برای این که بتوانیم خود را از آلودگی به ظلم و تعددی به دیگران و مورد ظلم واقع شدن خلاص کنیم باید برای باور داشت ها و اصول خود، ارزش و احترام قائل باشیم و حرمت خون شهیدانی که در این راه جان و مال خود را فدا کرده اند را قدر بدانیم.
هرچند که صحبت در خصوص چرایی استکبار ستیزی و تعدیات ناتمام آنها، قابل جمع شدن در یک یاداشت نیست ولی امید است که با بها ندادن به شایعات صفوف داخلی و خارجی دشمنان، اجازه مانور تبلیغاتی و نفوذ تدریجی ویکباره را از آنها سلب کنیم که آنها در گذشته اثبات کرده اند که تنها نیت و هدفشان در هر ارتباطی چپاول و تاراج ثروت های جامعه است و بهترین راه آن را در وجود اغتشاش و ناامنی جامعه می بینند.