به نظر شما چطور ممکن است داعش که تا پیش از این حوزه عملیاتیاش در عراق و سوریه بود بتواند در فرانسه که از درصد امنیتی بالایی برخوردار است عملیات کنند و به نظر شما این اتفاق چطور رخ داده؟ ایا این اتفاق نشاندهنده قدرتمندتر شدن داعش است یا مسئله دیگری پشت پرده است؟
لاسجردی: شاید خیلی مهم باشد که بررسی کنیم آیا داعش در حال حاضر هنر، قدرت یا میدان مانور و عملیات در فرای مرزهای خود را دارد یا خیر؟
به نظر من داعش همچین قدرتی را ندارد و به این دلیل که شاید قبل از اینکه فرانسه در معرض عملیات قرار بگیرد کشورهای دیگری که برخورد سختتری از فرانسه با داعش داشتند مثل روسیه و آمریکا باید هدف حمله قرار می گرفتند. لذا باید به این سوال پاسخ داد که چرا آنها مورد تهاجم قرار نمیگیرند و فرانسه مورد تهاجم میگیرد؟
نکته اول این است که آیا داعش در فرانسه عملیات کرده یا کسانی که تفکر داعش را قبول کردند و من بر این باور هستم کسانی که تفکر داعش و تفکر ضربه زدن به قدرتهای بزرگ را قبول دارند و یا کسانی که در فضای جامعه مدنی فرانسه زندگی میکنند و سبک و سیاق زندگی غربی را نپذیرفتند و سبک زندگی در غرب آنقدر بر اینها فشار آورد که اینها را مجبور به واکنش کرده این عملیات را انجام دادند.
لذا بر این باور هستم که اگر هم اعلام شده که داعش مسئولیت این عملیات را پذیرفته به نظر من یک مانور تبلیغاتی از طرف داعش است اما آنچه که مسلم است کسانی که این نوع اقدامات سخت ضد انسانی را انجام میدهند حتماً با تفکر داعش همراه هستند و به نوعی تفکر آنها را قبول دارند و نکته دوم این است که آیا داخل فرانسه عوامل و متغیرهایی موجود هست که سبب شده کسانی رفتار داعش گونه داشته باشند و مثل آنها به یک جایی حمله کنند و یک عده انسان عادی را بکشند و اعلام موجودیت کنند؟ که پاسخ مثبت است.
من فکر میکنم در حال حاضر در داخل فرانسه چند مشکل مهم موجود است. یکی بحث حاشیهنشینان شهرهای بزرگ هست که چند سال پیش در پاریس به عنوان یک جنبش اجتماعی کلید خورد و کشته های زیادی داد و در نهایت توسط دولت سرکوب شد و نکته دوم که شاید در حال حاضر خیلی مهمتر باشد بحثهای مربوط به اقتصاد و مسائل مالی در اروپا بعد از بحران مالی این کشورها است، چرا که بحران مالی اروپا در سالهای گذشته فشار زیادی به دولتها و مردم آورده است و در این فضای اقتصاد ریاضتی بیشترین فشار به اقشار پایین دست جامعه وارد می شود به عبارتی در این روزها این قشر از جامعه اروپایی در معرض حمایتهای بیمهای کمتری هستند و همچنین دارای کسب و کار و موقعیت اجتماعی مناسبی نیستند، لذا آنها آسیبهای بیشتری میبینند.
در نهایت آنچیزی که به عنوان نکته سوم مطرح است، مساله مهاجرت است. موضوع مهاجرت و قوانین مربوط به مهاجرت در سالهای اخیر به دلایل مختلف توسط کشورهای اروپایی به زبان من سختگیرانهتر شده است و این موضوع با توجه به اینکه نقشی که فرانسه به طور مشخص در بحرانهای منطقه خاورمیانه دارد و نقشی که در سوریه و عراق و حتی کشوری مانند لبنان داشته نشان میدهد که آنها از یک طرف مهاجرت را سخت میکنند و از یک طرف در عملیاتهای ضد کشورهای دیگر شرکت میکنند و همه اینها میتواند یک بغض و به اصطلاحاً کینهای را در یک سیستم سیاسی ایجاد کند. لذا بر این باورم که خواستگاه این عملیات نظامی و بحران فرانسه در درون فرانسه هست و کسانی هستند که با اندیشههای داعش خودشان را نزدیک میبینند و عملیات انجام میدهند و اگر بخواهیم دلایل این کار را ببینیم من بدون اینکه عوامل بیرونی را دخیل بیینم عوامل داخلی جامعه فرانسه را دلیل اصلی یک چنین اقداماتی میدانم.
به نظر شما این اتفاق قرار است تا کجا ادامه پیدا کند، از طرف دیگر هم چه تاثیری در منطقه ما خواهد داشت و آیا میتواند باعث اتفاقاتی در منطقه شود؟
لاسجردی: در رابطه با آینده تحولات مسلم این است که چون دو طرف همدیگر را اصطلاحاً به مبارزه دعوت کردند و در یک طرف جریان غرب علیه داعش اعلام یک فراخوان عمومی کرده است و از آن طرف داعش اروپا را به مبارزه طلبیده، تا آن موقعی که این به میدان طلبیدن ها وجود دارد دو طرف تلاش میکنند که در تبلیغات کم نیاورند.
اما آنچه که در واقع هست به نظر میرسد که جریان ضد تروریسم تا حالا توسط کشورهای غربی بیش از آنکه با واقعیت نزدیک باشد با منافع نزدیک بوده، همان چیزی که ما به آن میگوییم متغیرهای دو گانه برخورد با تروریسم، لذا لا اقل از نگاه ما ایرانیها، فرانسه یکی از سرزمینهایی بوده که معیارهای دوگانهای علیه تروریسم داشته است.
به عنوان نمونه سازمان منافقین به عنوان یکی از جانیان و به عنوان یکی از متهمان پرونده ترور در جمهوری اسلامی ایران پایگاهی به معنای بسیار محکمی همیشه در پاریس داشته و مورد حمایت قرار گرفتهاند. گروههای تروریستی که توسط کشورهای دیگر یا رانده شدهاند یا مورد غضب قرار گرفته و فرار کردهاند در فرانسه ماوا جسته اند.
لذا معیارهای دوگانه پاریس نسبت به تروریسم میتواند بخش مهمی از این اقدامات و واکنشهای اخیر را نسبت به نوع رویکرد فرانسه به خود اختصاص دهد.
از سویی در حال حاضر در جبهه غربی موضوع تروریسم یک بار دیگر آنها را منسجم کرده است و به نظر میرسد که آنها علاقهمند هستند که با تروریسم مقابله کنند اما همانطور که عرض کردم چون معیار مبارزه با تروریسمشان خیلی واقعی نیست و اصطلاحاً حق طلبانه نیست و این منفعت نگرانه بودن آنها باز دوباره آنها را دچار یک چالش جدید دیگری میکند که از بخشی از تروریسم یا بخشی از آن کسانی که در تأمین منافع به آنها کمک میکند مثل سازمان منافقین حمایت می کنند و بعضیها که به آنها ضربه میزنند مثل داعش یا اشخاص دیگر آنها را حذف میکنند و این معیار دوگانه در مورد تروریسم به نتیجه نمیرسد و من فکر میکنم که اروپا تا موقعی که نسبت به تروریسم یک نگاه واقع بینانه پیدا نکند همچنان این چالش مبارزه با تروریسم و تروریسم پروری و صدور تروریسم در اروپا وجود خواهد داشت.
نتیجه این حملات نسبت به منطقه چه میشود؟
لاسجردی: نتیجه این اقدامات تروریستی فشار بر علیه منطقه را زیاد خواهد کرد چون آن چیزی که مسلم هست از نگاه مشرب غربی، آنها معمولاً خودشان را در مضان اتهام نمیبینند و تلاش میکنند که فرا فکنی کنند و در حال حاضر آنها همه هم و غمشان را گذاشتند به اینکه سوریه در حال حاضر محل بروز و ظهور داعش هست و لذا آنها عملیات نظامی علیه داعش در سوریه را افزایش بدهند و به طور حتم با افزایش حملات نظامی سطح تلفات در سوریه بالا خواهد رفت و امکان دارد در این چالش بسیاری از مردم عامی و بسیاری از زیرساختهای سوریه از بین برود و البته فشار علیه منطقه زیاد خواهد شد و چون نیروهای داعش یا اینکه نیروهای تروریستی اصطلاحاً چریکی مامن و جای مشخصی ندارند شاید اینها از نظر ظاهری در محاق بروند واصطلاحاً زیرزمینی شوند اما آن چیزی که مؤثر هست این است که تا موقعی که رفتار رفتار منطقی و رفتار رفتار درستی نباشد و آن معیارهای دوگانه مبارزه با تروریسم در جهان باز تعریف نشو،د منشأها و کانونهای بحران تروریستی از بین نخواهد رفت.