دیر شهادت
با صداي تير از نخجير خالي ميشود
بيشه گاهي اينچنين از شير خالي ميشود
بيشه گاهي بيشه خورشيد يك پيشاني است
بيشهاي روشن كه در او تير خالي ميشود
گاه شهريور، زماني نيمه ارديبهشت
بيشه گاهي ابتداي تير خالي ميشود
عرصه جولانگاه " فرقان" ست و با تير نفاق
از حضور قاطع شمشير خالي ميشود
از ازل اين سرزمين دير شهادت بوده است
گرچه در هر نوبتي از پير خالي ميشود
مصحف آيات منزل بوده اين خونها، مگر
انقلاب از شرح و از تفسير خالي ميشود؟
تا چنين خونهاي جاري هست، بر فرق وطن
تيغ زهر آغشته از تاثير خالي ميشود
***
تير در پيشانيات از قاب بيرون ميزند
خون جوشان تو در تصوير خالي ميشود...
برای آیت الله شهید اندرزگو
شاعر:علیرضا رجبعلی کاشانی