حاشیهای بر پیامدهای غائله نافرجام معاونت زنان روحانی
تنبیه الغافلین*
نه تنها برخی اعضاء هیأت نظارت بر مطبوعات از تشخیص راه صواب باز ماندند، بلکه عدهای افراد غیر مشارکتی و غیر اصلاحاتی، نیز در باد غبارآلود حضرات خفتند، که بله، این چه ادبیاتی است که یالثارات به کار میگیرد و چرا تندی و توهین! نکند کاسهای زیر نیمکاسه باشد و...
پایگاه خبری انصارحزبالله: ویژگی مهم سنت ابتلاء الهی آن است که نهفتهها و جوهر انسانها را بر ملا میکند؛ خیر یا شر. سخن حکیمانهای میگوید: خدا مردانی را برای جنگ و مبارزه خلق کرده و عدهای را هم برای یک کاسه آبگوشت. آری خصلت پختهخوری و تن آسائی برخی در گذار حوادث و ابتلائات، بروز میکند و البته اگر شعوری برای درک و فهم آن باشد، خیراست والّا اتمام حجتالهی است بر خویشتن انسان.
با فروکش نسبی هیاهو و غائله مولاوردی، نکاتی به عنوان عبرت این حادثه قابل اشاره است:
۱- مجموعهای که به نام انصارحزبالله از ۲۲سال پیش، در صحنه شکل و فعلیت یافته، در ذات و ماهیت سعی کرده همان باشد که مینماید نه کمتر و نه بیشتر. انصارحزبالله یعنی انصارحزبالله و نه حزبالله و نه عکس آن. دو ویژگی تولیّ و تبرّی که عالمان دین آن را دو ویژگی اولیاء الهی میدانند، اگر چه باید در حزبالله بروز و ظهوری عینی و به دور از مصلحت اندیشیهای کاسبکارانه داشته باشد، در عین حال، اماّ چنین نیست که انصارحزبالله به کلّی از این دو ویژگی بیگانه بوده و بویی از آن نبرده باشد، به خلاف بسیاری از دیگران.
۲- اصولاً به دستور خدای متعالی در کلام متینش، سخن محکم و استوار ویژگی افراد متّقی و پرهیزگار است، و طبعاً نبود این ویژگی، حاکی از نقص یا نفی وجود تقواست در آنان.
۳- در غائله اخیر خانم مشارکتی برانداز که به روشنی مشخص شد، هنوز مناسبات قبیلگی وی نه تنها با همفکران حزبی و تشکیلاتی او برقرار است (داستان کمپین یکهزار امضاء در فضای مجازی صهیونیستی) بلکه از آن فراتر حمایت وی از زشتکارترین ضدانقلاب مفسد و فراری و دار و دسته و قبیلهسیاسی فراری وی همچنان بر قرار است. آری در این غائله در اثرغبارانگیزی رسانههای برانداز مشارکتی و حامیان خارجی آنان، نه تنها برخی اعضاء هیأت نظارت بر مطبوعات از تشخیص راه صواب باز ماندند، بلکه عدهای افراد غیر مشارکتی و غیر اصلاحاتی، نیز در باد غبارآلود حضرات خفتند، که بله، این چه ادبیاتی است که یالثارات به کار میگیرد و چرا تندی و توهین! نکند کاسهای زیر نیمکاسه باشد و...
۴- در صدر اسلام، عدهای از مسلمانان نزد پیامبر اکرم (صلواتالله علیه)، از مولا علی علیهالسلام گلایه کردند که علی (علیهالسلام) خشن است، پاسخ پیامبر بسیار عبرت آمیز و قابل دقت است که فرمود: بله علی (علیهالسلام) خشن است هر جا پای حکم الهی و دستورات خدا در میان باشد. البته این علی (علیهالسلام) همانست که به علت اهانت آن جنگاور مشهور هنگام هماوردی در میدان جنگ، او را رها کرد تا بعد. که مبادا به خاطر هوای نفس کاری کرده باشد!
۵- اصولاً این پرسش از کسانی که هنوز عقل و شعور را یکسره تعطیل نکرده باشند قابل طرح است که واقعاً آیا بین کسانی که به تعبیر امیرالمومنین (علیهالسلام) در هنگامه خوف و خطر، چونان الاغ بی پالانی که در طویله، از فرط بیرگی و بیکارگی غلت میزنند و بین کسانی که طی ۸سال دفاع پر مشقت، بارها و بارها در خون خود غلطیدند، فرقی هست یا نه؟ اگر فرق و تفاوتی هست احتمال نمیدهید، این تفاوت مشرب، در سخن آنان نیز ظهور و بروز داشته باشد؟!
۶- چندی پیش رهبر معظم انقلاب، خطاب به مسئولان تأکید فرمودند: اگر گاهی انتقادی با بیان تند ابراز میشود، ناراحت نشوید. احتمال نمیدهید این سخن رهبری معظم با تأسی از سیره اولیاء اسلام و امیرمومنان بوده باشد و یا خدایی ناکرده همچون سخن همچون تودهایهایی که اوایل انقلاب میگفتند ما فقط مواضع ضد امپریالیستی خمینی(ره) را قبول داریم. نکند قضیه این دسته با تودهایها بیشتر همخوان باشد تا با اعتقاد و عمل یک مومن انقلابی؟!
۷- پس از سقوط دولت مفسد اصلاحات و روی کارآمدن دولت انقلابی بعدی، عدهای از سیاسیون همان طایفهای که ذکر شد، فرصت طلبانه در توجیه این پیروزی سیاسی می گفتند، ما با چراغ خاموش حرکت کردیم و دولت اصلاحات را شکست دادیم. یالثارات همان زمان پاسخ داد که خوشخیال تشریف دارید، بعکس، علت سقوط دولت اصلاحات در انتخابات و روی کارآمدن انقلابیها، سینههای سوزانی بود که در دوره اصلاحات یکدم از مبارزه و افشاء نفاق اصلاحاتی پا پس نکشیدند. که البته در میزان مکتب ما نیز منطق همین است.
امیرالمومنین می فرمود: ما در دوران رسول الله با جدّیت در جنگ و مبارزه وارد می شدیم و حتی پدران خود را نیز می کشتیم ( و کمترین ملاحظه و رودربایستی و مداهنهای نداشتیم). خداوند متعالی هم، چون اخلاص و صداقت ما را در عمل مشاهده کرد، فتح و پیروزی را بر ما نازل فرمود.
۸- و آخر سخن آنکه، تذبذب، چرا؟! وقتی فقیهان و عالمان دینی مرز نهی ازمنکر و تمنا و خواهش و التماس را به روشنی تبیین می کنند، به عنوان نمونه ولّی فقیه دوران می فرماید:«نهی ازمنکر این است که بگویی این خلاف است نکن» آیا اگر کسی یا کسانی به دنبال ایجاد شهر نو(همان فاحشه خانه) باشند و با پررویی و فضاحت گام اول زمینهسازی آن را بردارند یا آنکه از نارسانهها و روزی نامههای به واقع ننگنامه از جیب مردم مستضعف حاتم بخشی و دست و دلبازی کنند برای ترویج ازدواج سفید! همان همباشی حرام و ضدشرع برای تکثیر ولد حرام در جامعه مسلمان که فردا روز سر حسین علیهالسلام را جدا و بر سر نی کند.
آیا کسی نباید نقاب عوامفریبی از چهره آنها کنار زند و به این جرثومهها بگوید: خلاف است نکن. بگذار عدهای مسلمان پختهخور ننگ دخیل بستن به دامان ماهواره پرستان را با خود به گور ببرند ماهواره پرستانی که عوض بالا بردن دست نیاز به طرف الله و پروردگار، علم یزید یا همان بشقاب گدایی از مفاسد و عفونتهای کفّار را بر بام منازل علم کردهاند؛ و تیپ هوا وهوس مدارشان بارها و بارها در کلام الهی افشا و مذمّت شده است. بگذار احمقان سیاسی توهّم کنند که خداوند سرنوشت بدبختی یا سعادت کشور امام زمان و مهد بالندگی شهیدان را به زلف اینان گره زده است و هر نهی ازمنکر واقعی ممکن است مرغ را از قفس بپراند و کاسه گدایی رأی از گدایان ماهواره پرست، خالی بماند! بگذارد در خیال خام عدهای این تصور رنگ بگیرد. مگر می شود در این عصر وانفسا کسی به خاطر خدا و فرمان ولیّ خدا با منکر در افتد!
لابّد و حتماً ریگی در کفش دارند و کاسهای زیر نیم کاسه!
روابط عمومی انصارحزبالله
۱۳۹۴/۱۰/۲۶
* این واژه بر گرفته از نام رساله فشرده و مختصر،امّا غفلت سوز و بیدادگر عالم مخلص و متقی«شیخ عباس قمی»صاحب مفاتیحالجنان اقتباس شده است.