مجاهدانی که در سوریه جان دادند تا ما دل‌آرام باشیم

«الله‌دادی»ها ؛ ستارگان درخشان در آسمان شرافت و شهادت

کد خبر: ۸۶۲۲۹۳۱
|
۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۹

به گزارش خبرگزاری بسیج از یزد: شهادت امثال سردار الله‌دادی و دیگر پرورش‌یافتگان در مکتب «پاسداران انقلاب اسلامی» هرچند داغی سنگین بر دل گوهرشناسان دریای ایثار و جهاد نهاده، اما فرصتی فراهم آورده تا شاید برخی گرفتارشدگان در دام جوسازی‌ها علیه فرزندان برومند ملت و نهادهای مدافع عزت و شرافت دینی، بتوانند با تعمق در ابعاد زندگی آنان، سره از ناسره تمییز دهند و دوستان فداکار را از دشمنان حیلت‌ساز بازشناسند

  یک سال از شهادت سردار بزرگ سپاه اسلام در سوریه گذشت؛ مدافع حرم، شهید محمدعلی الله‌دادی-فرمانده سابق سپاه الغدیر- که تا آخرین لحظات زندگی‌اش را وقف دفاع از شرافت و آرمان‌های ناب دینی کرد و سرانجام در راه اعتلای دین و امت اسلامی قطعه‌قطعه شد.

 شهادت امثال سردار الله‌دادی و دیگر پرورش‌یافتگان در مکتب «پاسداران انقلاب اسلامی» هرچند داغی سنگین بر دل گوهرشناسان دریای ایثار و جهاد  نهاده، اما فرصتی فراهم آورده تا شاید برخی گرفتارشدگان در دام جوسازی‌ها علیه فرزندان برومند ملت و نهادهای مدافع عزت و شرافت دینی، بتوانند با تعمق در ابعاد زندگی آنان، سره از ناسره تمییز دهند و دوستان فداکار را از دشمنان حیلت‌ساز بازشناسند.

از دشمنان قسم‌خورده جز دشمنی و قلب واقعیت انتظاری نیست و در این میان، برخی «قاعدین» عافیت‌طلب هم ابایی ندارند تا با هجمه به «مجاهدان» جان‌برکف و نهادهای پاسدار ارزش‌ها و حقوق واقعی ملت،  آسیاب دشمن را رونق بخشند!

به زعم فضاسازی‌های خصم خارجی و اذناب داخلی؛ مردم متعهد و دلسوزان نظام اسلامی، سپاه پاسداران را انقلابی‌ترین  و سرداران و خدمتگزاران در آن را اگرنه بااخلاص‌ترین، دست‌کم در زمره مخلص‌ترین فدائیان ملت و نظام اسلامی یافته‌اند.

و گر این نبود، چه ضرورتی داشت «سردار حمید تقوی» در آن سن و سال، برای دفاع از عتبات عالیات و شرافت اسلامی جامه رزم بر تن کند و به مصاف گروه تکفیری رود و در نهایت، همچون پدر و برادر شهیدش، جان خویش را در این راه فدا کند؟

اگر نبود اخلاص و ایثار سپاهیان اسلام، چه ضرورتی داشت «سردار محمدعلی الله‌دادی»، پس از 32سال خدمت در عرصه‌های گوناگون جهاد و مبارزه و افتخار جانبازی ، به جای استراحت در سنین بازنشستگی و گذران عمر در کنار خانواده، لباس جهاد بر تن کند و در لبنان و سوریه به نبرد با دشمنان اسلام و ایران بپردازد؟

 چه ضرورتی داشت «سردار اسکندری» برای دفاع از جغرافیای انقلاب اسلامی، به سوریه بشتابد و آن‌گونه مظلومانه «سر» در طبق اخلاص گذارد؟

 چه لزومی داشت «سردار همدانی» عزیز با آن کهولت سن، میدان جهاد با معاندان حریم اهل‌بیت(ع) را بر کنج عافیت ترجیح دهد و عاشقانه همه هستی خویش را در راه پاسداری از حرم عقیله بنی‌هاشم(س) و مرزهای انقلاب اسلامی تقدیم کند؟

 خوب است مدعیانی که گاه و بیگاه به جنگ فرزندان ملت در نهادهای انقلابی می‌روند، سوابق خود را روی میز بگذارند و توضیح دهند که در مقایسه با مجاهدت‌های  امثال این مجاهدان و دیگر شهدای مدافع حرم چه خدمتی به ملت و امت اسلامی کرده‌اند!

برای نمونه پاسخ دهند آن هنگام که ارتش بعثی به جمهوری اسلامی حمله کرد و به تعبیر شهید چمران، شیپور جنگ به صدا درآمد تا «مرد» از «نامرد» تشخیص داده شود، کجا بودند و چه کردند.

دردوران هشت‌ ساله دفاع مقدس که سینه‌های ستبر بسیجیان گمنام دیروز و سرداران خوشنام امروز در برابر گلوله‌های دشمن برافراشته شده بود تا دین و ناموس ایرانیان آسیب نبیند، کجا بودند و چه می‌کردند.

برای اینان دشوار است باور کنند که سردار الله‌دادی دوشنبه‌ها و پنج شنبه‌ها را در گرمای طاقت‌فرسای یزد روزه می‌گرفت؛ و بعدها همسرش توضیح داده بود که او برای رسیدن به شهادت، روزه می گیرد.

نویسنده: م. رضائیان

 

 

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار