«اللهدادی»ها ؛ ستارگان درخشان در آسمان شرافت و شهادت
به گزارش خبرگزاری بسیج از یزد: شهادت امثال سردار اللهدادی و دیگر پرورشیافتگان در مکتب «پاسداران انقلاب اسلامی» هرچند داغی سنگین بر دل گوهرشناسان دریای ایثار و جهاد نهاده، اما فرصتی فراهم آورده تا شاید برخی گرفتارشدگان در دام جوسازیها علیه فرزندان برومند ملت و نهادهای مدافع عزت و شرافت دینی، بتوانند با تعمق در ابعاد زندگی آنان، سره از ناسره تمییز دهند و دوستان فداکار را از دشمنان حیلتساز بازشناسند
یک سال از شهادت سردار بزرگ سپاه اسلام در سوریه گذشت؛ مدافع حرم، شهید محمدعلی اللهدادی-فرمانده سابق سپاه الغدیر- که تا آخرین لحظات زندگیاش را وقف دفاع از شرافت و آرمانهای ناب دینی کرد و سرانجام در راه اعتلای دین و امت اسلامی قطعهقطعه شد.
شهادت امثال سردار اللهدادی و دیگر پرورشیافتگان در مکتب
«پاسداران انقلاب اسلامی» هرچند داغی سنگین بر دل گوهرشناسان دریای ایثار و جهاد نهاده، اما فرصتی فراهم آورده تا شاید برخی گرفتارشدگان در دام
جوسازیها علیه فرزندان برومند ملت و نهادهای مدافع عزت و شرافت دینی، بتوانند با
تعمق در ابعاد زندگی آنان، سره از ناسره تمییز دهند و دوستان فداکار را از دشمنان
حیلتساز بازشناسند.
از دشمنان قسمخورده جز دشمنی و قلب واقعیت انتظاری نیست و در این
میان، برخی «قاعدین» عافیتطلب هم ابایی ندارند تا با هجمه به «مجاهدان» جانبرکف
و نهادهای پاسدار ارزشها و حقوق واقعی ملت، آسیاب دشمن را رونق بخشند!
به زعم فضاسازیهای خصم خارجی و اذناب داخلی؛ مردم متعهد و دلسوزان
نظام اسلامی، سپاه پاسداران را انقلابیترین و سرداران و خدمتگزاران در آن را اگرنه بااخلاصترین، دستکم در زمره
مخلصترین فدائیان ملت و نظام اسلامی یافتهاند.
و گر این نبود، چه ضرورتی داشت «سردار حمید تقوی» در آن سن و سال،
برای دفاع از عتبات عالیات و شرافت اسلامی جامه رزم بر تن کند و به مصاف گروه
تکفیری رود و در نهایت، همچون پدر و برادر شهیدش، جان خویش را در این راه فدا کند؟
اگر نبود اخلاص و ایثار سپاهیان اسلام، چه ضرورتی داشت «سردار
محمدعلی اللهدادی»، پس از 32سال خدمت در عرصههای گوناگون جهاد و مبارزه و افتخار
جانبازی ، به جای استراحت در سنین بازنشستگی و گذران عمر در کنار خانواده، لباس
جهاد بر تن کند و در لبنان و سوریه به نبرد با دشمنان اسلام و ایران بپردازد؟
چه ضرورتی داشت «سردار اسکندری» برای دفاع از جغرافیای انقلاب اسلامی،
به سوریه بشتابد و آنگونه مظلومانه «سر» در طبق اخلاص گذارد؟
چه لزومی داشت «سردار همدانی» عزیز با آن کهولت سن، میدان جهاد با معاندان
حریم اهلبیت(ع) را بر کنج عافیت ترجیح دهد و عاشقانه همه هستی خویش را در راه
پاسداری از حرم عقیله بنیهاشم(س) و مرزهای انقلاب اسلامی تقدیم کند؟
خوب است مدعیانی که گاه و بیگاه به جنگ فرزندان ملت در نهادهای انقلابی
میروند، سوابق خود را روی میز بگذارند و توضیح دهند که در مقایسه با مجاهدتهای امثال این مجاهدان و دیگر شهدای مدافع حرم چه خدمتی به ملت و امت اسلامی
کردهاند!
برای نمونه پاسخ دهند آن هنگام که ارتش بعثی به جمهوری اسلامی حمله
کرد و به تعبیر شهید چمران، شیپور جنگ به صدا درآمد تا «مرد» از «نامرد» تشخیص
داده شود، کجا بودند و چه کردند.
دردوران هشت ساله دفاع مقدس که سینههای ستبر بسیجیان گمنام دیروز و
سرداران خوشنام امروز در برابر گلولههای دشمن برافراشته شده بود تا دین و ناموس
ایرانیان آسیب نبیند، کجا بودند و چه میکردند.
برای اینان دشوار است باور کنند که سردار اللهدادی دوشنبهها و پنج
شنبهها را در گرمای طاقتفرسای یزد روزه میگرفت؛ و بعدها همسرش توضیح داده بود
که او برای رسیدن به شهادت، روزه می گیرد.
نویسنده: م. رضائیان