یک پیرمرد دوست نداشتنی!
سال 88 یکی از نقاط عطف تاریخ جمهوری اسلامی ایران و البته خانوادهی هاشمی بود. سال 88 و مشارکت بالای 85 درصدی مردم در انتخابات خرداد ماه نشان داد جمهوری اسلامی از چه سطح پوشش دیدگاههای سیاسی در انتخابات برخوردار است و از سوی دیگر و از منظر مدیریت بحران میزان ثبات نظام سیاسی خود را نشان داد. اما برای خاندان هاشمی آغاز خیلی از گرفتاریها بود، مهدی و فائزه بعد از آن سال به زندان رفتند و پدر خانواده در اثر تحرکاتش به جایی رسید که دیگر کسی چه در میان جناح چپ و چه در میان راستگرایان، دوستش نداشته باشد.
برند هاشمی که روزگاری بالاترین رایها را در شهر تهران و پای صندوقهای انتخاباتی جمع میکرد، امروز نگران رای نیاوردن است و برای آن که بتواند به مجلس خبرگان راه یابد به ترفند جنجال آفرینی به وسیلهی حمله به شورای نگهبان روی آورده است، به هر بهانه ای! و این بار به دلیل عدم احراز صلاحیت سید حسن خمینی. تلاش برای رای آوردن با این مستمسک، حتی صدای کسانی که سال 88 هزینهی هاشمی و حواشی خانوادگی او را پرداختند، در آورده است.
عباس عبدی فعال اصلاح طلب، کسی که روزهایی از خروج بر حاکمیت سخن میگفت و به دلیل آنچه «کندرو» بودن مینامید، شعار عبور از خاتمی سر میداد، در واکنش به حرفهای هاشمی ابراز داشته است که اصلاح طلبان نه تنها نباید از این سخنان استقبال کنند، بلکه سکوت هم جایز نیست و باید در برابر آن به موضعگیری بپردازند. او در ادامه بیان میکند عدم تایید و حضور حسن خمینی در انتخابات ترجیح هاشمی است، و یا او میخواهد اگر احتمالا سید حسن خمینی تایید شد، این بُرد را به حساب حرفهای خود بگذارد و دیگران را مدیون خویش بداند، و با توجه به منطق سخنان ایشان انتظارشان از تبعات این دین هم روشن است. همانطور که سعی کرد «آمدن» حسن آقا را بر خلاف واقعیت به حساب خود بگذارد.
محمدعلی ابطحی نیز از دیگر فعالان اصلاحطلب و از محکومین وقایع سال 88، نیز در واکنش به سخنان هاشمی بیان داشته که هدف هاشمی از این گفتار نه تلاش برای گرفتن صلاحیت افرادِ تایید صلاحیت نشده، بلکه به عکس! تلاش برای ممانعت از تایید صلاحیت آن هاست! وی عنوان میدارد: "میشد هرگونه نقدی را پس از پایان وقت رسمی اعتراضات و پاسخ شورای نگهبان انجام داد. درست در اوج رایزنیها و گفتگوها، و نیاز به همدلی برای ساخت آینده ای بهتر و علاقه بسیاری به حضور حسن آقای خمینی و دیگران در خبرگان و مجلس. این هجوم تند و بی مقدمه تنها می تواند به زیان رد صلاحیت شدگان باشد. این چیزی نیست که آقای هاشمی سیاستمدار نداند. البته این رفتار در چارچوب پوپولیستی جواب میدهد که آرای شخصیتهای محبوبی مثل حسن آقا را به سبد رای آقای هاشمی سوق دهد."
هاشمی از شلوغکاری به دنبال چیست؟
اما مگر هاشمی چه گفت که این گونه اصلاح طلبان بر آشفتند؟ هاشمی همان سخنانی را دربارهی رد صلاحیتها به زبان آورد که بسیاری از اصلاحطلبان سابق بر این گفته بودند. اصلاحطلبان میخواهند نشان دهند از تجربههای تاریخی درس گرفته اند، آنها حاضر نیستند این بار اجازه دهند تا این سخنان مانند آن نامه که چند روز به 22 خرداد مانده، سرگشاده بدون «سلام» و «والسلام»، به رهبری معظم انقلاب نوشته شد، فضا را رادیکال کند. هاشمی آن سال هم با یک لحن تهدیدآمیز، نوشته بود چنانچه نظام به خواستههایش عمل نکند بنزین روی آتش اعتراضات ریخته خواهد شد! سخنان روز دوشنبهی او نیز همچنان تهدید آمیز بود، آنجا که نظام را باز هم به پیش آمدن «شرارت» تهدید کرد. برنامه هاشمی چیست؟! او از شلوغکاری و به هم ریختن نظم و آرامش مردم به دنبال چیست؟
به نظر میرسد دست هاشمی برای جماعت اصلاحطلب رو شده است! آنها به خوبی دریافته اند هاشمی چگونه از آنها تا کنون استفاده کرده است.
مهدی هاشمی، فردای صحبتهای پدرش، با اتمام دوران مرخصی باز هم به زندان برگشت، هیچ انسان عاقلی حاضر نیست هزینهی سیاسی مجرمی را پرداخت کند که نه تنها کمترین محبوبیتی در میان مردم ندارد، که انواع شایعات در برابر تناسب جرایم و مجازات او مطرح است. اصلاحطلبان در تجربهی 92 هم دریافتند هاشمی تنها سبد رای آنها را میخواهد.
هاشمی روزی در انتخابات بالاترین آرا را کسب میکرد، اما پس انتخابات مجلس ششم ستارهی بخت او از درخشش افتاد و مجبور شد برای بازگشت به قدرت به باز تعریف خود بپردازد، این تلاشها باعث جدایی جریان اصولگرا از وی و نزدیک شدن هرچه بیشتر هاشمی به اصلاحطلبان شد، بیش از یک دهه قرابت عملیاتی میان هاشمی و جریان اصلاحطلب، تنها برایشان شکست و آسیب دیدن وجههی اجتماعی را به ارمغان آورده است. آنها این روزها مجبورند علاوه بر مواضع متحجرانهی آیت الله سابق، حتی پاسخگوی دزدیهای آقازادهی پرحاشیه هم باشند. احتمالاً همین باعث شده تا اصلاح طلبان موضعی جدید در برابر هاشمی داشته باشند و حاضر نباشند با طناب پوسیدهی او باز هم به چاه بروند؛ به نظر میرسد اصلاحطلبان در تلاشند تا خود را از زیر بلیت هاشمی خارج کنند.
اصلاحطلبان قدم به راهی گذاشته اند که اصولگرایان دوازده سال پیش شروع کردند، آنها درک کردند هاشمی تنها از آنها برای حفظ صندلی خود استفاده میکند و بعد از اتمام تاریخ مصرفشان، رهایشان خواهد کرد. امروز و با اشتباهات مکرر محاسباتی و استراتژیک هاشمی، دیگر کسی از درون کشور با وی هم صدا نمیشود. پیرمرد این روزها دوست نداشتنیتر از همیشه است!