یکی از موارد بسیار مهم در تغییر دیدگاه های افراد به خصوص نزد بانوان تصویر است و در تصویر نمایی و از تغییر نشانه های داستانی و همذات پنداری با کاراکترهایی شناخته شده، نگاه های جدیدی در افراد ایجاد می شود و سبک و دیدگاه زندگی ها دستخوش تغییر در فرآیند زیستن می گردد که انواع رخنه های موجود در سال های اخیر که توسط رسانه های مغایر با دیدگاه اسلام بر مغز و روح برخی از زنان ایرانی شکل گرفت، از آن جمله می باشد. از این رو تلاش استعمار درزدودن پوشش موجب بسط اندیشه ها و الگوهای ناهنجار در جامعه شده و دگرگومی ارزش ها را در پروسه ای چند ساله در بر خواهد داشت و برای مبارزه با این جریان ناصواب نیاز است با نیرویی تعقل گرایانه با پدیده بی حجابی و دوری از نگاهی اسلام جویانه نزد برخی جوانان برخورد کرد.
اگر چه ریشه های عمیق اسلام چنان در تار و پود مردمان متدین ایرانی ریشه داشته که نگاه وارداتی حجاب ستیزی نمی تواند به طور کامل در آن نفوذ کند. آن جا که عمق نگاه اصیل و مقدس مسلمان همراستا با تفکری بر گرفته از حضرت زهرا(س) بوده که در عین آن که حجاب کامل را به دنبال خواهد داشت، این پوشش را پرده نشینی و انزوای زنان نخواهد دانست.
ستیز با حجاب بانوی مسلمان یکی از پلیدترین توطئههای دشمنان اسلام در تاریخ معاصر بوده که همچنان به روش هایی نوین در فضای شبکه های اجتماعی از طریق اشاعه منکرات و در قالب آثاری هنجارشکن در ترویج بی حیایی ارائه می شود. جایی که تصاویری زننده و فیلم هایی شیطانی به بهانه جذب مخاطب بر پرده سینماها و بر دیده تماشای جهانیان می نشیند و حتی به طور مستقیم پروژه های خاص سینمایی با پرسوناژهایی مسلمان و ایرانی توسط هالیوود ساخته می گردد تا پایه و اساس بانوی مسلمان ایرانی را زیر سوال برده و تصویری دروغین را در جهت دین زدایی و حذف نشانه های دینی چون حجاب ارائه دهد. تولید فیلم هایی همچون «بدون دخترم هرگز» تا «دختری تنها در شب پیاده به خانه می رود» همچنان ادامه دارد. به طوری که شخصیت اصلی آخرین پروژه ای که جهت تصویری تاریک از حجابی برتر عرضه گردید، دختری چادری و خون آشام در فیلم «دختری تنها در شب پیاده به خانه می رود» است! و همین کنار هم قرار گرفتن عناصر متضاد در همان ابتدا طرح شوم و شیطانی سازندگان غربی را نمایان می سازد.
زن خون آشام این فیلم شب ها در کوچه ها و خیابان ها پرسه می زند و مردان تبهکار را شکار می کند، و این شمایلی است که فریب کاران غربی به دنبال ارائه آن هستند. این در صورتی است که زن همچون گوهری در تفکر اسلامی یاد می شود و نگاه اسلام به زن همواره همراه با حرمت و کرامت است و چه زیباست سخن رهبری در خصوص حجاب که اشاره فرمودند: «حجاب مایه ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه ی مادیگرایان، مایه ی اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجاب های خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک می کند، خودش را سبک می کند، خودش را کم ارزش می کند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است.»
حال باید این پرسش را مطرح کرد که با وجود ارزش های نابی که حجاب به همراه دارد، وظیفه سینما در قبال ترویج این لباس والا و در جهت مقابله با نقشه های زیرکانه هالیوودی ها مبنی بر حجاب ستیزی چه می تواند باشد؟ مگر غیر از این است که نقش هنر یعنی تعالی سازی وجود و ارتقای سطح فکری مخاطب و الگوسازی براساس فرهنگ و نگرش جامعه، پس چرا هنوز در این خصوص کم کاریم؟ و نتوانستیم از فرصت هایی که سینما می تواند با بهره گیری از داستان و فرم مناسب در اعتلای نگره مقدس حجاب گزینی در بر داشته باشد، بهره لازم را ببریم؟
این در حالی است که جریان معاند با فکری برنامه ریزی شده و جهشی خزنده در صدد برافکندن نگاه های معصوم جوانان ایرانی است و سعی دارد با زیبا جلوه دادن عناصری شیطانی، مسیر خود را در انحراف نسل های جدید بگشاید. در این جا اما عدم تولید آثاری متناسب با سبک زندگی اسلامی-ایرانی که فرهنگ پوشش بخشی مهم از آن است به چه دلیل تفسیر خواهد شد؟ این در حالی است که گزارش های دریافتی از فعالیت های جبهه مخالف مبنی بر اجرای برنامه هایی ویژه و زیرکانه در ارائه پوشش هایی زننده به گوش می رسد و باید از طریق رسانه ای فراگیر چون سینما و با ساخت آثاری هویت مند و آگاه کننده به مقابله با این جریان منحرف پرداخت. تقابل با آن ها که در تالارهایی پنهانی به برگزاری فشن شوهای غیرمجاز می پردازند و عدم کنترل این بیماری در میان بخشی از جامعه می تواند آفت های شدیدی را به دنبال داشته باشد، چرا که ترویج مانکنیسم، رواج لباس های مصداقِ عریان نمایی و … از مصادیق حیا زدایی در این فشن شوهای زیرزمینی هستند.
از طرفی تاسف برانگیزتر اینکه در خلال برپایی جشنواره ها و برگزاری جلسات فیلم، برخی از هنرمندانی را می توان یافت که به جای فعالیت در تبلیغ حجابی متناسب با زنی ایرانی در جبهه مخالف حضور دارند! و این همان راهی است که دین ستیزان و معاندین فرهنگ ایرانی به دنبالش هستند، چرا که دیر زمانی نیست که پروژه رسانه های غربی مبنی بر ترویج بی حجابی کلید خورده است و در یکی از موارد آن، عنصری ضد انقلاب و فراری به نام مسیح (معصومه) علی نژاد که با چندین رسانه ضد ایرانی مانند صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، رادیو فردا و … همکاری دارد، در صفحه فیسبوک خود با انتشار تصویری بیحجاب از خود حین رانندگی در دوران حضور در ایران، زنان و دختران ایرانی را به انتشار بدون حجاب عکسهای خود در شبکههای اجتماعی تشویق و در جهت ترویج فرهنگ بیبند و باری تحت عنوان "آزادیِ یواشکی" تشویق کرد!
حالا با توجه به شرایطی که بر علیه حجاب شایسته برپا است، سوال اساسی این است که همچنان باید بی تفاوت از عرصه های متعهدانه به دنبال روزمرگی از تولید آثاری باری به هر جهت با داستان هایی غریبه از احوال در حال سپری باشیم؟! و یا این که با خلاقیت و نگاه هنرمندانه ای که داریم، بتوانیم سهمی را که در ترویج نگاهی شایسته نسبت به دین و آئین خود و فرهنگ اصیل ایرانی داریم در عمل به مورد اجرا بگذاریم.