به طور حتم از «آتسوکو هوشینو» تا «فاطمه آتسوکو» شدن راه دراز و سختی های بسیاری وجود داشته تا یک ژاپنی که آئینی کاملا مغایر با دین اسلام دارد، همه سختی ها و دوری مسافت و خانواده را طی کند تا به روشنی نور برسد، فاطمه در این باره به «سراج24» گفت: « اولین حادثه ای که باعث شد درباره اسلام فکر کنم، 11 سپتامبر بود که تلویزیون و رسانه های جهان خیلی علیه اسلام مانور خبری می دادند و برایم جالب بود که این مسلمانانی که انقدر درباره شان و تروریست بودن آن ها در رسانه ها صحبت می شود، چه افرادی و با چه بینشی هستند؟ پیش از آن چندان اطلاع و علاقه ای از دانستن این مساله نداشتم و این باعث شد به سراغ یک سری کتاب و منابع اطلاعاتی برای کسب شناخت در این خصوص بروم و در اینترنت و در گروهی مسلمان که به بحث و تبادل نظر درباره دین اسلام می پرداختند، بپیوندم. در آن جا مسلمانان و افراد دیگری با ملیت های مختلف بودند و نکات خوبی به گفت و گو در می آمد. بعدها فهمیدم که چقدر آمریکایی ها درباره دین اسلام و مسلمانان دروغ می گویند و با وجودی که خودشان در همه جنایات دست دارند، مسلمانان را تروریست می خوانند! در همان جا بود که با همسرم آشنا شدم و به تصویر درستی از مسلمانان دست پیدا کردم.»
فاطمه آتسوکو که با لهجه ای جالب واژه های فارسی را جاری می سازد، در ادامه به نگاه خانواده اش درباره گرایش شکل یافته در او بر مدار اسلام سخن به میان آورده و می گوید:« حقیقتش در آن دوران خیلی احساس پوچی و تنهایی و سرخوردگی داشتم و هیچ هدفی را برای زندگی ام تصور نمی کردم، اما آشنایی با اسلام و تحقیق کتاب های مختلف دینی و قرآنی نگاه جدیدی را در من ایجاد کرد که دیگر آن دختر گذشته نباشم و معنای زندگی را پیدا کردم. در آن دوران ساکن شهر توکیو برای تحصیل بودم که تغییر رخ داده در من باعث شد به شهر کوچک مان که اوجی یا نام داشت، برگردم اما خانواده ام بعد از این که از تغییر دیدگاهم مطلع شدند خیلی سخت با من برخورد کردند و تا 7 سال روزهای سختی را گذراندم. اما من راهم را یافته بودم و از خدا می خواستم دری برایم باز کند و مرا در این مشکلات تنها نگذارد.»
آتسوکوی تازه مسلمان شده درباره مسیرهای ناگواری که برخی در زندگی امروز انتخاب کردند، اذعان می دارد.«من از دیدن مواردی که خلاف دین باشد خیلی ناراحت می شوم به خصوص درباره خانم هایی که هنوز مسیر حقیقت را پیدا نکردند. البته با همه تاسفی که دارم هیچ گاه خللی در دیدگاه و ارادتی که نسبت به اسلام یافتم، تغییری نمی یابد، چرا که می دانم برخی مواردی که درباره پوشش و رفتار مشاهده می شود فاصله ای عمیق با اسلام واقعی دارد. من خیلی خوشحالم که با همه سختی هایی که در زندگی داشتم خدا به من کمک کرد که به واقعیت دین اسلام پی ببرم و کنار همسرم زندگی خوبی را می گذرانم و امیدوارم که همه افراد مسیر درست زندگی خود را پیدا کنند.»