خبرهای داغ:
گفتگو با کارگردان انیمیشن پادشاه آب

انیمیشن واژه ای غریب در صنعت سینما

تجربه سال گذشته در فروش میلیاردی انیمیشن «شاهزاده روم» هم نشان می‌دهد که اگر فرصت گیشه به چنین آثاری داده شود، جایگاهی شایسته را در پیشگاه مردم بدست می‌آورند.
کد خبر: ۸۶۳۵۵۷۲
|
۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۴
به گزارش خبرگزاری بسیج، حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی سال 1394 را سال توجه به هنر و صنعت انیمیشن عنوان کرده بود. حرف بزرگی که انیمیشن‌سازان سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را بهترین فرصت برای دیده شدن این هنر و صنعت می‌دانستند به خصوص که محمدحیدری دبیر جشنواره فیلم فجر در اولین نشست خبری‌اش گفته بود که 8 اثر انیمیشن در بخش‌های جداگانه‌ای مورد داوری قرار می‌گیرند. ظاهر امر نشان می‌داد که اختصاص بخشی مجزا و داوری جداگانه به سود آثار انیمیشن است چون تجربه سال‌ها برگزاری جشنواره فیلم فجر نشان می‌داد سازوکار انتخاب و داوری آثار انیمیشن همراه با سینمای داستانی، نتیجه مطلوبی نداشته است. اظهارات و ادعاهایی که در حد حرف باقی ماند. گویا وضعیت برگزاری و روند اجرایی جشنواره‌ی امسال بسیار وابسته به شرایطی از پیش تعیین نشده و تصمیمات کتره ای است.
 
در سالهای اخیر، حرکت خودجوش فرهنگی انیمیشن سازان کشور راهش را پیدا کرده است و این مسیر را ادامه می‌دهد. تجربه سال گذشته در فروش میلیاردی انیمیشن «شاهزاده روم» هم نشان می‌دهد که اگر فرصت گیشه به چنین آثاری داده شود، جایگاهی شایسته را در پیشگاه مردم بدست می‌آورند.
 
 در همین خصوص گفتگویی داشتیم با مجید اسماعیلی نویسنده و کارگردان انیمیشن «پادشاه آب» که یکی از انیمیشن‌های موفق امسال سینمای ایران است پیرامون با نامهربانی‌های جشنواره فیلم فجر با انیمیشن سازان که در زیر می خوانید:
 
 
 لطفا برای شروع، اطلاعات اولیه‌ای از محتوای انیمیشن و روند تولید آن بفرمایید.
 
مجموعه ما یعنی شرکت آوین رسانه معروف است به تلاش برای احیا موضوع سامرا، واین فیلم دومین اثر از مجموعه فیلم هایی است که در پروژه ای به نام سامرا تهیه شده است. کار اول ما با نام "داستان سامرا" که کار تدوین آن توسط آقای حسین سلطانی و آقای وحید چالاک انجام شده بود در جشنواره چهار سال پیش پخش شد و استقبال نسبتا خوبی از آن شد، کاندیدای بهترین فیلمنامه، و کاندیدای بهترین دستاورد فنی شد و جایزه ویژه جشنواره را هم دریافت کرد. این دومین کار ما است که از همان سال 90 و 91 شروع شد البته فراز و فرودهای کاری دارد چون این پروژه با هیچ نهاد غیرخصوصی مثل وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و سایر نهادهای دولتی قراردادی ندارد. و یک پروژه ایست که تقریبا با بودجه خصوصی تامین شده و با تمام مشکلاتی که داشته توانسته کار را به انجام برساند. 
 
فرم کار انیمیشن است البته نه انیمیشن فانتزی بلکه انیمیشن رئال است. اینکه ما فرم رئال را انتخاب کردیم به این خاطر است که موضوعات بسیار جدی در این کار بررسی می شود و نیازمند فرم جدی است تا باور پذیر باشد. تلاش این پروژه بر این است که ظرفیت های انیمیشن را در خدمت یک مضمون قرار دهد. اکر میخواستیم این کار را در فضای رئال بسازیم با توجه به جلوه های ویژه فراوان آن و با توجه به شرایط مکانی و زمانی که فیلم در آن قرار گرفته، پروژه ای با هزینه بالای 10 میلیارد تومان میشد. به همین خاطر ما انیمیشن با فضای رئال را انتخاب کردیم تا هم بتوانیم باورپذیری فضای رئال را داشته باشیم و هم از ظرفیت های ویژه ای که از حیث جلوه های ویژه و حرکت و دوربین و تولید لوکیشن هایی که دسترسی به آن گاها غیر ممکن است، به اینها دسترسی پیدا کنیم و این فضا را بوجود آوریم. 
 
تعداد افرادی که در این پروژه همکاری کردند بیش از 100 نفر هستند. که در بخشهای مختلف مدلسازی، طراحی لوکیشن و طراحی کارکترها و در فضای بسیار دشوار رندر فیلم که نزدیک به یکسال طول کشید و هنوز هم بخشهایی از آن نیازمند تکمیل شدن دارد، فعالیت کردند. 
 
از جهت مضمون این فیلم چند مطلب را مورد توجه قرار میدهد؛
 
 اولین موضوع بحث تولید اقتدار فاخر، معقول و زیباست. معمولا اقتدارهایی که ما تولید می کنیم یکی از این ارکان را ندارد، یا فاخر نسیت و حس اقتدار را منتقل نمی کند و یا معقول نیست و پذیرش برای مردم خودمان و مردم دنیا قابل قبول نیست و سوم فضیلتی است بر دو رکن قبلی، ارکان اقتدار و معقولیت را شما به کرات در سینمای دنیا می بینید ولی بحثی که ما در این کار اضافه کردیم، عنصر زیبایی است به خاطر اینکه تصور ما این است که دین ما دین زیبایی است از صدر تا ذیل آن فضای مبتنی بر فطرت و مبتنی بر تمایلات زیبا دوستی نشات گرفته از فطرت است. پس ما در تولید این فضا به عنوان یک مسئله خیلی حساس و جدی زیبایی را در آن لحاظ کردیم. یعنی شما حتی جاهایی که صحنه های نظامی ما را هم می بینید سعی شده در یک فضای زیبایی اتفاق بیافتد. این واکنش به تلاشی است که میخواهند دین ما و محتوا و مضمون آن را زشت جلوه دهند، و قرآن ما را قرآن خشنی تلقی کنند. و دین ما را دین خشونت و ترور قلمداد کنند. لذا مضمون و محور اصلی که ما بدان توجه داشتیم بحث اصلی تولید اقتدار فاخر است. 
 
دومین مطلبی که تلاش کردیم در این کار لحاظ کنیم این است که در کشور ما شعار دیانت ما عین سیاست ماست به عنوان یک شعار محوری سالهاست از آن حرف زده میشود ولی تا به حال نتوانستیم فرم تصویری برای آن ترسیم کنیم که بگوییم اعمال ما نشات گرفته از اعتقادات ماست. ما هیچ عملی انجام نمی دهیم مگر اینکه در دینمان یک باید و نباید کلی از آن ترسیم شده و توسط یک عالم و انسان آگاه مصادیق آن مشخص شده باشد. داستان این فیلم حول موضوع برگشت پذیری اتفاقات است طبق آیه قرآن « إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا» اگر خوبی کنید به خودتان برمیگردد و اگر بدی کنید به خودتان برمیگردد. اینکه همه چیز درحال رفت و برگشت دائم است. روز و شب در حال جا به جا شدن و جایگزین شدن است. و اینکه پدیده های مهمی در دنیا این وضعیت برگشت پذیری در آن ها اتفاق می افتد و اینکه انتظار داریم در اتفاقات حیاتی و مهم دنیا هم این مسئله اتفاق بیافتد. کما اینکه ادیان مختلف منتظر حضرت مسیح هستند و ما منتظر امام خودمان هستیم. و همه منتظر یک اتفاقی از طرف خدا هستیم. ما این را تبدیل کردیم به یک فرم تصویری، و سعی کردیم از ابتدا تا انتهای فیلم چنین ملاحظه ای وجود داشته باشد. این برگشت پذیری را در موضوعات مختلف تسری دادیم وحتی در راهبردهای نظامی و امنیتی هم سعی کردیم این مسئله را بگنجانیم. 
 
سومین نکته مورد توجه در مضمون فیلم این است که ما در فضای اولویت بندی کردن جامعه باید ببینیم مهمترین مشکل و مادر سایر مشکلات چیست؟ گاها در جمع کارگردانان می شنویم این همه مشکلات سیاسی و اقتصادی و خانوادگی و اعتیاد و.... در جامعه است. چرا فیلمساز نباید به سمت پرداختن به این موضوعات برود؟ تصور ما این است که یک مشکلاتی هست که اگر آنها را حل کنیم مشکلات دیگر به تبع آن حل خواهد شد و لزومی ندارد که ما به طور مشخص یک آفتی را در نوک برگی در یک درخت درمان کنیم، اگر درمان ریشه ای انجام دهیم آن اصلاحات هم رخ خواهد داد. یک از این موضوعات موضوع عهد و پیمان است. موضوعی که هم با محور دوم بحثمان بسیار مرتبط است و هم به ذات یک موضوع بسیار مهم است.  مردم ما و اخلاقیات ما به عهد و پیمان و قرار اهمیت زیادی نمیدهند، به سختی میتوان افراد خوش قول را پیدا کرد و به سختی میتوان یک جلسه معمولی را سر ساعت برگزار کرد. به سختی میتوان افرادی را دید که وقتی میگوید کاری را در زمان معین انجام میدهد مطمئن باشید که آن شخص، آن کار را در آن زمان انجام خواهد داد. از سوی دیگر می بینیم که چقدر فضای عهد و پیمان در فضای دینی ما با اهمیت است و اساسا آمدن ما روی زمین براساس یک قولی است که به خدا دادیم طبق آن آیه شریفه «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ» اصلا ما عهد کردیم که بیایم در دنیا از شیطان تبعیت نکنیم و از پروردگار عالم اطاعت کنیم و به سوی او برگردیم. اما به این عهد و پیمان توجه نداریم و برای آن ارزش قائل نیستیم. 
 
وقتی که از معصومین و مشخصا از امام عصر سوال می کنند که شما یاران خاصتان را از بین چه کسانی انتخاب می کنید، جواب حضرت تامل برانگیز است که می فرمایند من یاران خاصم را از بین کسانی انتخاب می کنم که به عهد و قرارشان پایبندند. به همین خاطر است که دعای مخصوص امام زمان که صبح ها شیعیان می خوانند به امید آنکه زمانی که حضرت ظهور پیدا کردند در رکاب حضرت باشند حتی اگر در مرده باشند، دعای عهد است. که در جامعه ما این دعا خیلی دارد رشد می کند، یک زمانی می شنیدیم که حضرت امام از یازده سالگی دعای عهدشان ترک نشده و به یکی از نزدیکانشان گفته بودند من هرچه دارم از برکت همین دعای عهد است. ولی الان شما می بینید در مدارس و تلویزیون دعای عهد راپخش می کنند که ان شاالله فقط به پخش کردن و شنیده شدن اکتفا نکنند. لذا داستان حول موضوع قرار و پیمان میگذرد. اینها بدنه اصلی است که داستان روی آن بنا شده است. و قرار شده بر اساس این مبانی داستان را روایت کنیم.
 
 
موضوع داستان ما ارتباط یک پدر و پسر است. موضوع پدر و پسر در فضای دینی ما یک موضوع خیلی مهمی است وقتی که ما در آیات قرآن بعد از امربه عبادت خدا، دومین امر بعد از اطاعت خدا «و بالوالدین احسانا» یعنی احسن و نیکی کردن در حق پدر و مادر است. البته  والدین در فضای دینی ما توسعه پیدا کرده یعنی ما ائمه را پدران خود می دانیم و روایتهای متعددی در این زمینه داریم مثلا پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «انا و علی ابوا هذه الامة» من و علی پدران این امت هستیم. و به ما سفارش شده به والدین احسان بکنیم و بعد با عبارت دیگر «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ» اگر احسان بکنید به خودتان احسان کرده اید. داستان ما حول شخصیتی است که رابطه اش با پدرش خوب است ولی به خاطر زیر پا گذاشتن متعدد عهد و پیمان هایش نمیتواند در جایی که پدرش نیاز دارد که در کنارش باشد آنجا حاضر باشد و به همین خاطر پدرش در حادثه تروریستی نزدیک سامرا در اتوبوسی که منفجر شده مفقود میشود. همه فکر می کنن این شخصیت شهید شده، اما نزدیکترین فردی که در آن ماجرا حضور داشته می گوید اتوبوس منفجر شد و ما دیگر پدرت را ندیدیم. ولی کسانی معتقدند که پدر زنده است و نشانه هایی از زنده بودنش هم وجود دارد. مادر قهرمان داستان و خود قهرمان داستان که در زنده بودن پدر مردد است و این موضوع سیر داستان را برای ما طراحی می کند. داستان از یک فضای کاملا شخصی خانوادگی شروع می شود و سپس در سطح کلان منطقه گسترده می شود. شما می بینید که داستان می رود به سمت اتفاقات بزرگی که جامعه و کشورهای منطقه درگیر آن هستند. تفرقه انگیزی که دشمنان انجام می دهند بین مسلمانها و به شدت از این تفرقه بهره برداری می کنند. همه این اتفاقات با اینکه اتفاقاتی هستند که قاعدتا نمی تواند در یک داستان جا بگیرد ولی به خاطر شبکه مفهومی که ما طراحی کردیم کاملا در جای خودش قرار می گیرد و شخصیت قهرمان داستان ما تلاش می کند از لابلای اتفاقاتی که به طور منطقی در کنارش قرار گرفته از سرنوشت پدرش باخبر شود. 
 
داستان به اذعان همه کسانی که آن را دیده اند، داستانی نسبتا منسجم و جهت دار و به شدت دقیق است و هیچ اتفاقی در داستان بی علت نیست و هیچ تصویر و رنگی بی علت و به یکباره نیامده. تمام لباسها با نگاهی خاص طراحی شده است. همه دیالوگها و موقعیت ها آنگونه است که در خدمت این سه عنصر قرار گرفته است. 
 
چقدر سعی شده لوکیشن ها و فضا سازی ها رئال و واقعی باشد؟
 
داستان از لحاظ لوکیشن یکی از پر لوکیشن ترین کارهایی است که تا به حال در سینمای ایران کار شده و منظورم فقط انیمیشن نیست. بیننده هر یکی دو دقیقه یک فضای متفاوت می بیند و به طور متعدد و متنوع فضاهای جدید معرفی می شود و با این ملاحظه خاصی که داشتیم که حتما زیبایی در آن اتفاق افتاده باشد و یک مقداری شاید از چیزهایی که الان وجود دارد دور است ولی از آن چیزهایی که در آرمان جمهوری اسلامی و در آرمان یک مرد مسلمان و یک خانواده مسلمان است، از آن منظومه خارج نیست. تنوع زیاری وجود دارد ساختش تقریبا ساخت یک به یک است یعنی شما تمام فضاهایی که در کار ما می بینید فضاهایی هست که انطباقش با واقعیت صد در صد است. اندازه ها و زوایا و اشکال همه با یک دقت خاص انتخاب شده که این یکی از ویژگی های خوب این کار میتواند باشد.
 
ویژگی خوب دیگری که به نظر ما در کار وجود دارد این است که مخاطب کاملا با توجه به دانسته های خود، برداشت های شخصی از فیلم خواهد داشت. اگر میخواهد یک فیلم اکشن ببیند این فضا برای او کاملا مهیاست که یک فیلم اکشن ببیند و اگر میخواهد یک فیلم براساس یک نگاه خاص فلسفی ببینید میتواند این نگاه را در این اثر ببیند و اگر کسی بخواهد بر اساس یک نگاه مادی به کار نگاه کند باز فیلم او را همراهی می کند، و اگر کسی بخواهد براساس یک نگاه خاص شیعی زلال به این کار نگاه بکند کاملا برداشت های خودش را میتواند داشته باشد و عناصر فیلم برای آن برداشت کاملا مهیاست. یعنی اگر کسی به طور مثال در زندگیش با دعای عهد آشنا باشد یک برداشت از این فیلم می کند و اگر کسی با آن دعا آشنا نباشد یک برداشت دیگری می کند که فیلم برای تولید آن برداشت ها موقعیت سازی کرده است. بنابراین مخاطب اینکار از سن نوجوان به بالا میتواند باشد. 
 
ما درباره مخاطب خارجی خودمان هم حساسیت داریم و فکر کردیم مخاطب خارجی ما در هر جای دنیا که باشد دوست دارد فضایی را که می بیند، باور کند. به همین خاطر اشخاص بد در داستان به بدی همدیگر نمی رسند یعنی شخصیت منفی مطلق داستان با شخصیت های منفی بعد از خودش فاصله زیادی دارد به همین خاطر شما احساس نمی کنید با رنگ سیاه مطلق مواجه هستید. حتی در مورد برخی شخصیت ها فکر کردیم اینها را در پایان فیلم نزدیک کنیم به مرز سفیدی و این باعث میشود که مخاطب احساس نکند که ما ادمهایی هستیم که به طور یکجانبه به قضایا نگاه می کنیم و داوری هامون داوری های بومی خودمان است و سعی کردیم در هر لحظه در جای شخصیت های منفی داستان قرار بگیریم و از نحوه نگاه آنها به وقایع اطرافشان نگاه کنیم و درصدی از حق را به آنها بدهیم. به همین خاطر شخصیت های منفی داستان ما هم گاهی توسط بیننده محق جلوه داده می شوند که این به نظرم کمک می کند داستان در کل باورپذیری بیشتری داشته باشد. از جهت مخاطب خارجی فکر می کنم این کار مخاطب خودش را در سطح بین الملل پیدا خواهد کرد. 
 
 
فرهنگ نیوز: توضیحی در مورد روند ثبت نام فیلم برای جشنواره فجر داشته باشید و آیا قبل از این جشنواره در جشنواره دیگری هم شرکت کرده و اکران دیگری داشته یا نه؟ و در مورد اتفاقاتی که در جشنواره فجر افتاد و قرار بود ابتدا در بخش مسابقه شرکت کند و بعد قرار شد بخش مجزایی برای انیمیشن در نظر گرفته شود و در آخر همان بخش مجزا را هم حذف کردند هم نظرتان را بفرمایید.
 
حواشی که در رابطه با این فیلم است حواشی است که طبیعتا در همه جشنواره ها شکل می گیرد. جشنواره فجر یک جشنواره بازیگر محور است و طبیعتا درگیری های مدیران جشنواره این است که آن فضا را مدیریت کنند که مدیریت کردن این همه آدم با انتظارات مختلف کار دشواری است. ولی اتفاقی که افتاد این بود که امسال شیب تولیدات انیمیشنی از لحاظ کیفیت و کمیت خیلی تند بود. در سالهای گذشته معمولا یکی دو فیلم انیمیشن می دیدیم اما امسال یکباره یک حضور  قابل توجهی داشتیم و تمام انیمیشن ها هم از لحاظ کیفیت رشد داشتند و نسبت به قبل خودشان بهتر بودند. انتظاری که از جشنواره فجر می رفت این بود که با توجه به این رشد کمی و کیفی توجه بیشتری به این فیلمها میشد. که متاسفانه با یکسری اتفاقاتی که ما از پشت صحنه آنها خبر نداریم این فرصت عظیمی که هم برای سینما و هم برای صنعت انیمیشن که یک صنعت قوام نیافته و تازه تاسیس بود از دست رفت و به یکباره بخشی که قرار بود وجود داشته باشد اعلام  کردند این بخش شکل نمی گیرد و با پیگیری های متعددی که دوستان در نهادهای فرهنگی کردند بالاخره جشنواره قبول کرد بخش نیم بندی را به رسمیت بشناسد و قبول کرد که جوایز خیلی محدود و مختصری را بدهد. و با چند نمایش موافقت کردند که به نظر من نمایش های خنثی است چون وقتی یک فیلم را از چرخه تبلیغ و اطلاع رسانی خارج می کنید طبیعتا نمیتوانید انتظار داشته باشید که در مصاف با یک سینمای واقعی موفق شود.
 
در واقع تفاوت سینمای رئال با انیمیشن این است که سینمای رئال قوام یافته است و تمام افرادی که در فیلم حضور دارند شخصیت هایی هستند که خودشان رسانه هستند. یعنی فقط اگر عوامل یک فیلم با توجه به تریبونهایی که در دسترس دارند در مورد فیلم حرف بزنند برای آن فیلم کافی است. اما این اتفاق در انیمیشن نیست و عوامل انیمیشن عوامل رسانه داری نیستند و مثلا نمیتوانید بگویید من یک مدلساز یا یک انیماتور دارم که وقتی لب باز می کنند تمام خبرگزاری ها و نشریات منتظر شنیدن حرفهایش هستند. و حضور عوامل حرفه ای صدا و سیما در انیمیشن هنوز جدی نشده است. درست است که در فیلم ما آقای بهزاد عبدی به عنوان آهنگساز و آقای علویان به عنوان صداگذار و آقای زرباف به عنوان تدوینگر را مشاهده می کنید ولی واقعیت این است که ما برای اینکه بتوانیم از اینها استفاده کنیم احتیاج به فضاهایی داریم، مثلا آقای بهزاد عبدی در طول نزدیک به یک سال و نیم دهها با ایشان داشتیم که در مورد اینکه در موسیقی فیلم باید چه اتفاقی بیافتد و انصافا ایشان با جان و دل وقت گذاشت و بارها آمدند و صحبت کردیم و فیلم را دیدیم و ملاحظات همدیگر را مرور کردیم.
 
حالا این اثر در جشنواره فجر ارزش داوری پیدا نکرده و طبیعی است که این اتفاق باعث می شود بعد رسانه ای انیمیشن تقلیل پیدا کند و تضعیف شود. در جشنواره انتظار می رفت با توجه به شعارهایی که در ابتدای سال مدیران ارشد سینما دادند این مسئله محقق شود. متاسفانه انیمیشن ایران را با دیزنی و پیکسار مقایسه می کنند درحالیکه اگر قرار است انیمیشن ایران با اینها مقایسه شود باید فیلمهای ما هم با هالیوود مقایسه شود که طبیعتا این نوع مقایسه کردن مقایسه بی ربطی است. ما یک درجه از توان و تخصص و هنر در اختیار داریم که در مجموع می شود همین که می بینید. نمیخواهیم بگوییم چیز کمی است گاهی در بین این تولیدات کارهایی می بینیم که میتوانند در سطح بین المللی مطرح و دیده شوند. در چنین شرایطی این فضا احتیاج به فضای رسانه ای خوبی داشت که با یکسری نگاههای ویژه آن را از سطح معمول فراتر ببرد که من فکر می کنم به خاطر مشغله های فراوانی که مدیران ما در برگزاری جشنواره داشتند، نتوانستند از این فرصت عظیمی که هم برای کارنامه شخصی شان بود و هم برای تقویت این صنعت مناسب بود استفاده کنند و این فرصت تبدیل شد به یک تهدید.
 
چه دلایلی برای این اتفاق مطرح می کنند؟
 
چون ما از چرخه رسانه ای جشنواره دور هستیم و در برج میلاد و فضای مدیریتی جشنواره حضور نداریم که متوجه شویم چه اتفاقی افتاد. اجمالا دبیر جشنواره اعلام می کند که این اتفاق با توجه به نظر آسیفا بوده و آسیفا اعلام می کند ما این فیلمها را رد نکردیم و این اتفاق الان توسط دبیر جشنواره و آسیفا دارد حل و فصل می شود که فکر می کنم در نهایت بیان جدیدی از این اتفاق بوجود آید و توسط رسانه ها اعلام شود ولی آنچه که مسلم است این بخش و این جریان فرهنگی اصیلی که ما میتوانیم بگوییم جز اصیلترین جریانهای فرهنگی انقلاب اسلامی به شمار می آید نه تکریم شد و نه احترام لازم از آن به عمل آمد و نه تبدیل شد به یک فضایی که در آن امید و حرکت و سرعت بوجود آید، و هر اسمی چون مشغله و کم اعتنایی و ناآشنایی را بر آن میتوانیم بگذاریم یا با دید بد بینانه بگوییم توطئه بود. ولی به هر حال از همه این کلمات که بگذریم ما به یک اتفاق خارجی می رسیم که فیلمهای انیمیشن امسال بخشی در  جشنواره ندارند و عرصه ای برای عرضه ندارند و در فضاهایی که باید تجلیل و تکریم شوند این اتفاق نیافتاد. 
 
 
 اوایل سال مسئولان سینمایی گفتند امسال سال شکوفایی انیمیشن خواهد بود حتی یکی دوماه قبل از جشنواره گفتند که امسال با وجود هشت انیمشین بخش انیمیشن فعال خواهد بود اما به یکباره کلا همه چیز کنسل شد.
 
بله این مسئله حساسیت همه را برانگیخته و همه درجاهای مختلف با حساسیت و نگرانی میگویند چه اتفاقی افتاده؟ آیا واقعا این آثار ضعیف بودند؟ و اینقدر ضعیف بودند که نمیشد با آنها یک بخش را راه اندازی کرد؟ الان که جشنواره شروع شده و فیلمها را می بینیم این فضا چیزی جدای این اتفاق فرهنگی کشور ما نیست و این سختگیری در فضای انیمیشن معقول نیست. اگراین سختگیری را با چندین درجه پایین تر درباره سینما اعمال میکردیم که طبیعتا آثاربسیار فاخر و با ارزشی را شاهد بودیم. که البته نمیخواهم این آثار را زیر سوال ببرم اما سختگیری که  آنجا اعمال می شود سختگیری است که ازقواعد جشنواره فجر خارج است. 
 
 انیمیشنی که شما ساختید و چندین انیمیشن دیگر که در جشنواره امسال قرار بود حضور داشته باشند مثل فهرست مقدس واقعا انیمیشن های قوی است و از لحاظ گرافیک، فیلم نامه، کارگردانی و داستان، چیزی کم ندارد و حالا به یکبار این بخش را از جشنواره حذف می کنند. در حالیکه الان ما در جشنواره های خارجی مثل اسکار و کن می بینیم یک بخش تخصصی به آن اختصاص می دهند و سینمای آمریکا هر سری که اکران فیلم های سینمایی اش عوض می شود حداقل دو انیمیشن هم دارد ولی در سینمای ما می بینیم سالی نهایتا یک انیمیشن اکران می شود و بقیه را هم حذف می کنند. و حتی نوبت اکران به آنها نمیدهند. 
 
بله این نگاهی است که متاسفانه باید با حسرت و اندوه بدان نگریست و امید داشت که در آینده اصلاح شود. ولی واقعیت این است که اگر در یک فرصت آرامی فیلمها دیده شود ارزشهایی که در آثار انیمیشن وجود دارد هم از لحاظ هنری و هم از لحاظ فرم و مضمون چیزی از سینمای ما کم ندارد. یعنی این آثار میتوانستند در جای خودشان کاملا در کنار سایر آثار دیده و قضاوت شوند و کمک کنند به این صنعت، صنعتی که امید می رود که آینده فرهنگی کشور را بتواند پشتیبانی کند. 
 
 درحالیکه مخاطب هم دارد. ما قبلتر تهران 1500 را و امسال انیمیشن شاهزاده روم را داشتیم و با اینکه نسبت به خیلی از کارهای سینمایی تبلیغات کمتری داشتند اما فروش و مخاطب خوبی داشتند. و دیگر آنکه انیمیشن اثری است که اولین مخاطب آن قشر جوان و نوجوان است. و در آن سن تربیت و آموزش شکل می گیرد و ما این بخش را کلا نادیده می گیریم. به نظر شما چگونه میتوان دید مسئولان سینمایی را نسبت به این موضوع تغییر داد ؟
 
البته انگیزه مدیران جشنواره و مدیر سینمایی پاک و درست و صادق است، اما این احتیاج به این دارد که هم مطالبه از طرف مردم رخ دهد که تولید این مطالبه توسط رسانه ها اتفاق می افتد و این مطالبه از طرف نهادهای تخصصی و علمی فرهنگ ایجاد شود. یعنی خواسته ای که ما امسال از دبیر جشنواره داشتیم این بود که در کنار سودای سیمرغ یکی  دو اثر انیمیشن هم نمایش داده شود و از آن تریبون عظیم استفاده کند و مطرح شود که با قدرت و سرسختی با این پیشنهاد مخالفت شد درحالیکه من هیچ علتی نمی بینم برای این کار . ما نگاهمان به انیمیشن یک نگاه تزیینی و لوکس است در حالیکه اینگونه نیست و انیمیشن در واقع در دنیای امروز حتی در سینمای رئال حضور پیدا کرده و پر فروش ترین فیلمهای رئال دنیا مدیون انیمیشن اند. شما می دانید طی سالهای اخیر چه تعداد از هنرمندان زبردست انیمیشن از ایران به ترکیه و کشورههای عربی و آمریکا مهاجرت کردند؟ این جفاست که ما آدمهایی را که از بین هزاران نفر یکی دو نفر شاخص می شوند را به واسطه برخوردهای ناصحیحی که داریم به جای اینکه در خدمت مضمون و محتوای ما قرار بگیرند میفرستیم شان در اختیار کسانیکه مضمون و محتوای ما را ندارند و گاهی در ضد ما قرار گرفتند. و این شخصیت ها هم هیچ گناهی ندارند. این فضا فضایی است که داریم می بینیم. پررنگترین حضور انیمیشن در تاریخ سینمای ایران در جشنواره فجر امسال بود و بدترین و ناصحیح ترین رفتارها هم در همین جشنواره اتفاق افتاده است.  گویا یک دیوار بتنی را بر سر مجموعه ای کوچک خراب بکنند. من از اینکه این اتفاق افتاده تلاش می کنم خودم و دوستانم را راضی کنم که این رفتارها ناشی از مشغله و محدودیت توان آدمهاست و ما از آقای حیدری به عنوان مدیر جشنواره چقدر میتوانیم انتظار داشته باشیم. ایشان در حد خودشان خیلی تلاش کردند اما خوب توان ایشان همینقدر بوده و این مسئله باید توسط نهادهای بالادستی تبدیل به یک مطالبه شود و این اتفاقی که افتاده مدیریت شود، البته متاسفانه به عنوان یک پیش بینی بد عرض کنم که مطمئنا سال آینده اگر این روال ادامه پیدا کند ما این رشد را نخواهیم داشت و در خوشبینانه ترین حالت ما همین کمیت را در سال آینده میتوانیم حفظ کنیم.
 
ما در جشنواره فجر بخشی داریم با نام جشنواره موسیقی فجر، که نهایتا در بهترین حالت خلاصه میشود در چند کنسرت که توسط چند خواننده معمولیاجرا می شود. ودر طی سال هم این برنامه را دارند و هیچ کمکی به صنعت موسیقی نمی کند، البته نمیخواهیم آن را تضعیف کنیم بلکه می گوییم یک بخش مجزا برای آن ایجاد کردند. یا بخش صنایع دستی که چند سالی است برای جشنواره فجر راه انداختند و مخاطب چندانی به لحاظ رسانه ای هم ندارد. درحالیکه ادعای ما این است که جشنواره سینمایی فجر یک جشنواره انقلابی و اسلامی است و میتواند بستری باشد که علاوه بر سازندگان انیمیشن داخلی از خارج هم کسانی که دوست دارند در زمینه اسلام و انقلاب فعالیت کنند و به این علت که کشور و صنعت سینمای خودشان این زمینه را برای آنها ایجاد نمی کند و حتی اگر کاری بسازند آنجا دیده نمی شود ما این بستر را برای آنها هم حتی میتوانیم فراهم کنیم که دیده شوند. و حتی میتوان بخش مجزایی با نام بخش انیمیشن جشنواره فجر هم بدان اختصاص داد. شاید عدم وجود چنین بخشی ناشی از ناآگاهی و دید ضعیف مدیران سینمایی ماست.
 
بله متاسفانه ما نگاههای بلند مدت علمی و استراتژیک در عرصه هنر نداریم و متاسفانه گاها تهدید محور به آن نگاه می کنیم. در حالیکه اگر بهتر نگاه کنیم واقعا یکی از مزیت های نسبی ما در دنیا هنری است که بخشی از آن انیمیشن است. سالهای پیش بخش هایی بود که میتوانست این موضوع را پشتیبانی کند. اینکه ما سینمای پایداری با این مضمون داشته باشیم و جمهوری اسلامی با سی و شش- هفت سال سابقه پایداری در برابر نظام سلطه می تواند ادعا کند که من سردمدارسلطه گریزی هستم و میتواند از پایداری به عنوان یک اصل به لحاظ محتوایی و تکنیکی حرف بزند. اما متاسفانه این اتفاق نیافتاده و امیدواریم که در جشنواره بین الملل فجر که اردیبهشت ماه برگزار میشود جبران شود. ولی این مطالبه باید از سوی مردم مطرح شود.
 
 
 وجود جشنواره هایی مثل جشنواره عمار و سما چقدر میتواند در این زمینه کمک کند؟ چون آن جشنواره ها انقلابی تر هستند و بیشتر زمینه برای دیده شدن در آنها فراهم است.
 
قطعا آن جشنواره ها جشنواره های خوب و کارآمدی هستند و جشنواره عمار جشنواره ایست که یک جریان فرهنگی را تقریت می کند و بدون تردید در آینده جای خودش را بیشتر آن چیزی که الان است باز می کند ولی در عین حال احساس می کنم جشنواره فجر مثل خانه ماست و جشنواره های دیگر مثل ییلاق و قشلاق ما هستند. و این باید اصلاح شود وما هیچ رسانه و جشنواره ای را به این برد نمی بینیم. ایام فجر به هرحال همه چیز دست به دست هم میدهد تا شور انقلابی را در مردم زنده کند ما ها که روزهای پیروزی انقلاب را درک کردیم و همه کسانی که در این سالها در مدارس و دانشگاهها این حال و هوا را درک کردند میدانند که این دهه دهه خاصی است و این دهه خانه انقلاب است و همه اتفاقات دیگر نقش فرعی بر این خانه دارند و ما نباید درخصوص خانه انقلاب کوتاه بیاییم هرچند که من معتقدم سایر جشنواره ها هم کار خودشان را دارند می کنند. چند وقتی است که بحث جشنواره تخصصی انیمیشن مطرح است، تولید فضای اختصاصی برای انیمیشن کار خوبی است اما نکته ای مهم این است که ما اگر میخواهیم یک برد کشوری درباره هر موضوع هنری درست کنیم بیان کشوری این اتفاق فجر است. چیزهای دیگر آن برد  و استقبال را ندارد. مدلهایی که الان در دنیا وجود دارد هم این حرفها را پشتیبانی میکند، ما دهها جشنواره انیمیشن در دنیا داریم، ولی انیمیشن در همه اتفاقات مهم کشورها از کن و برلین و ونیز و کلا جشنواره های الف دنیا نیز حضور دارد. مثلا جشنواره تخصصی انیمیشن در فرانسه برگزار میشود ولی این بدان معنا نیست که در جشنواره کن انیمیشن وجود نداشته باشد. اتفاقا سالی که انیمیشن ضد ایرانی در جشنواره کن نمایش داده شده بود جایزه هم گرفت. ما نیز نباید از این ایام خاص چش پوشی کنیم.
 
سختی های کار به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری به چه صورت بود؟
 
من تهیه کننده ده - پانزده فیلم سینمایی رئال هستم و دهها فیلم مستند تهیه کردم و فیلمهای کوتاه و بلند و فیلمهای داستانی و فیلمهای تلویزیونی و سریال را کار کردم ولی انیمشن با توجه به سختی هایی که دارد ریشتان را سفید می کند. انیمیشن وقتی شروع می شود تا وقتی که قابل دیدن می شود مانند بچه ای است که نبوده و بعد از سه چهارسال میتواند راه برود و حرف بزند و غذا بخورد. انیمیشن فرآیند بسیار سختی  در ایران دارد و ما در ایران بسیاری از مطالب را برای اولین بار کشف می کنیم و وقتی به آن می رسیم احساس می کنیم ما اولین کسانی هستیم که به این مشکل برخوردیم و حالا میخواهیم آنرا حل کنیم. این اتفاق باعث می شود که روند تولیدات ما بسیار پر هزینه و زمانبر باشد. البته انیمیشن در تمام دنیا همینطور است. و انیمیشنی مثل ممو را وقتی نگاه می کنید می بینید هشت سال کار دانشجویی و دو سال کار حرفه ای روی آن انجام شده است و هزار و دویست نفر در طول یک دوره دوساله به طور حرفه ای روی آن کار کرده اند. تمام انیمیشنهای جدی که در دنیا وجود دارد اگر فقط به تیتراژ آنها نگاه کنید می بینید 500- 600 عنوان آدم با تخصص هایی که حتی نمی دانیم چه هست و بعضی از این تخصص ها را اسمش را داریم و می فهمیم یعنی چه اما نمی توانیم ما به ازایی برای آن در ایران پیدا کنیم. به همین خاطر انیمیشن در ایران مراحل بسیار سختی را طی می کند. ما در مراحل ابتدایی انیمیشن حرکت می کنیم و هنوز اصناف انیمیشن شکل نگرفته و به همین خاطر برخوردها و نگاهها هنوز مناسب نیست. به همین خاطر می بینید که یک انیمیشن برای خودش یک زمان 15 ماهه تعریف می کند که به پایان برسد اما در عمل دوبرابر طول می کشد. یا از روز اتمام یک انیمیشن تا روز نمایش آن میتوان 20- 30 درصد به کیفیت آن افزود. البته در دنیا هم به همین صورت است و بزرگان انیمیشن دنیا می گویند: تولید انیمیشن شروع می شود ولی هیچ وقت پایان پیدا نمی کند. فقط یک جایی برای اینکه نمایش داده شود روند تولید متوقف می شود و نمایش داده میشود والا مدام در عرصه انیمشن میتوان به کیفیت اثر افزود. این پویش و تعالی و نیاز به نگاههای نو در انیمیشن دیده میشود.
 
چیزی که واقعا تاسف برانگیز است این است که این همه تلاش، مثلا سه سال تلاش گروه بنده و تلاش گروههای دوستان دیگر که حتما دو تا پنج برابر زمان یک فیلم معمولی زمانبرده است و بعضی از آنها چندین برابر هزینه یک فیلم رئال هزینه داشته است.  و در انتها به گونه ای برخورد می شود که نه احترام سرمایه را نگه داشتیم اگر بخواهیم نگاه سرمایه داری به آن بکنیم، و نه احترام هنرمند را نگه داشتیم. چون صدها هنرمند جانشان را گذاشتند. شما از کارگردان یک فیلم در ابتدا و پایان کار عکس بگیرید شاید تغییر چندانی دیده نشود. اما از کارگردان انیمیشن قبل از شروع فیلم و بعد از پایان اثر عکس بگیرید تفاوت را به وضوح خواهید دید. ما برای برخی از فریمهای کارمان بیش از سی بار رندر کردیم و حاصل این همه تلاش توسط یک عده آدمی که به خاطر مشغله ها و تعلقات فکری و انگیزه های خودشان به اثر نگاه لوکسی می کنند و لبخند میزنند و از آن عبور می کنند. این هیچ جای دنیا قابل قبول نیست. 
 
  
 
یکی از سختترین مراحل ساخت انیمیشن خروجی گرفتن و رندر کردن آن است که نیاز به سخت افزارهای پیشرفته هم دارد در این زمینه چه مشکلات داشتید و برای حل این مشکلات از کجاها کمک گرفتید؟
 
رندر در پروسه تولید انیمیشن حرف جدی دارد. مثلا برای  ساخت انیمیشن معروف رنگو، یازده هزار نود کامپیوتر به مدت یکسال در اختیار عوامل آن بوده برای اینکه بتواند این فیلم را رندر کنند. ما عملا چنین سخت افزاری در ایران نداریم و چنین مدیریت سخت افزاری هم نداریم. تنها جایی که در رندر این کار به ما کمک بسیار جدی کرد، بخش رندر فارم در سازمان سراج بود که به نظرم یکی از بهترین رندرفارم هایی است که در ایران وجود دارد به همراه مدیریت بسیار هوشمندی که دارد که هم سطح خیلی خوبی از تخصص و تکنیک را اعمال کردند و هم از نظر مدیریت منابع انسانی بسیار هوشمندانه عمل کردند و یک فضای خوبی بوجود آمده و تنها جایی که توانستیم به آنجا اتکا کنیم برای ساخت این فیلم همان مجموعه است. 
 
البته انیمیشن از یک جایی شروع به متفاوت شدن و شاخه شدن میکند، مثلا انیمیشن شاهزاده روم و انیمیشن پادشاه آب را اگر بخواهیم با هم مقایسه کنیم دو نوع انیمیشن اند. انیمیشن های فانتزی انیمیشن هایی هستند که به هر حال جذابیت خیلی خوبی دارند و کودک پسندند و اگر داستان خوبی داشته باشیم حتما می توانیم امیدوار باشیم که سرمایه بازگشت دارد. 
 
انیمیشن های رئال که ما به آن سمت رفتیم تجربه خیلی موفقی در دنیا ندارد. ولی در عین حال یکی از ابزارهای خیلی مهمی است که ما می توانیم مضامین خاصمان را با آن منتقل کنیم و نمی توانیم از آن صرفنظر کنیم. به همین خاطر اگر یک مقدار هوشمندی در بیان یک داستان جذاب داشته باشیم میتوانیم امید داشته باشیم که از لحاظ مخاطب به شرایط انیمیشن های فانتزی هم برسد. ولی نگاه ها نسبت به این دو نوع انیمیشن متفاوت است و عوامل آن هم گاهی متفاوت است. انیمیشنی که ما کار می کنیم بسیار نزدیک به سینما است و ما فقط در بعضی حوزه های خاص از سینما جداییم. والا انیمیشن همان سینماست و تفاوتی ندارد. و کارکترهای ما با فضای رئال هیچ تفاوتی ندارند. حدود 33 بازیگر سینما و تئاتر برای حرکت این انیمیشن به ما کمک کردند. شخصیت های معروفی مثل آقای پوریا پورسرخ و آقای میرطاهر مظلومی و آقای کربلایی زاده و دهها نفر دیگر در فیس و انیمیت های بدن این کار آمدند بازی کردند که واقعا جای تاسف دارد که ما اینها را هم نمیتوانیم عرضه کنیم. حرکتهایی که در این کار دیده می شود همه بازی اشخاص واقعی است که این بازی را انجام دادند و در پروسه موشن کپچر تبدیل به این فایلها شده است. 
 
 به لحاظ هزینه، این کار چقدر هزینه در بر داشته است؟
 
به هر حال ما یک مجموعه شرکتی هستیم و هزینه های ما کاملا شفاف است. بعضی مجموعه ها شاید به خاطر مصالحی نمی توانند هزینه هاشان را شفاف کنند ولی هزینه ما کاملا شفاف است یعنی اگر کسی بخواهد این فیلم را از ما خریداری کند و هزینه اش را پرداخت کند می تواند از هزینه های بسیار پایین تا هزینه های بسیار بالای این کار را ببیند. 
 
الان نمی توانیم هزینه نهایی کار را بگوییم ولی این پروژه حدود دو میلیارد تومان هزینه داشته که اگر بخواهد روند حرفه ای خود را تا انتها به اتمام برساند یک پست پروداکشن  جدی و پرهزینه را هم دارد. ما در مورد صدای این کار با مشورتی که با صداگذار کردیم احتیاج به توان خوبی داریم چون انیمیشن به شدت وابسته به صدا و موسیقی است و الان کار ما در جشنواره فجر، بیست درصد صداش آزاد شده و هشتاد درصد ظرفیت صدای این کار برای اکران عمومی باید تکمیل شود.
 
 برنامه ای برای اکران بین المللی هم دارید؟
 
طبیعتا این کار هم مثل اثر داستان سامرا جهانگردی خود را خواهد داشت. آن فیلم در ده- دوازده جشنواره مختلف بین المللی شرکت کرد و در دنیا به آن توجه شد در برخی موارد کاندید شد و جوایزی نیز گرفت. این کار به مراتب از آن قویتر و دقیقتر است و همان مراحل را نیز طی خواهد کرد. ما امیدواریم که در مرحله اول بتوانیم مخاطب داخلی خودمان را تامین کنیم.
 
تصور و نگاه اصلی ما در ساخت این فیلم این بوده که در حد خودمان، مردم را ازهرچه که هستند یک درجه به خوب فکر کردن و خوب دیدن و خوب زندگی کردن ترغیب کنیم. آمال و آرزوی ما تحقق این امر است و خیلی تلاش کردیم که نیت هامان را برای ارائه یک کار خوب خالص بکنیم. امید داریم این اتفاق بیافتد. و اگر برای اثری این اتفاق بیافتد حتما قلوب مردم بدان متوجه خواهد شد. از اتفاقهایی که در جشنواره افتاده هم می گذریم و فکر می کنیم که اینها اتفاقهایی زودگذر و شور شیدایی هایی است که متناسب با این ایام است. ولی امیدمان به این است که فیلم اکران خوبی داشته باشد.
 
 حمایتی از طرف نهادهای دولتی نداشتید یا اینکه خودتان نپذیرفتید؟
 
برای این انیمیشن بارها از ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای فرهنگی کشور تقاضای کمک کردیم، ما برای ضبط موسیقی کار احتیاج به مبلغ اندکی داشتیم و نتوانستیم آنرا تامین کنیم و با قرض کردن توانستیم موسیقی آن را ضبط کنیم. با اینکه عده ای ما را متهم می کنند که این فیلم یک فیلم حکومتی و سفارشی است و حتی بعضی آدمهای خوبی که می توانستیم در این فیلم از آنها استفاده کنیم شاید به خاطر تبلیغات پنهانی که وجود داشت گفتند نه چون اینکار سفارشی است نپذیرفتند. و ما تا همین الان داریم سعی می کنیم قرض هایی که گرفتیم برای اینکار را جبران کنیم. ذلتی که ما در جذب سرمایه اینکار داشتیم باور نکردنی است. مثلا سازمان تبلیغات کارشناسش را فرستاد و آمد و فیلم را دید بعد گفتند خیلی خوب است و بیش از پنجاه بار مراجعه کردیم و تماس گرفتیم و آدمهای مختلف را واسطه کردیم و گفتیم این انیمیشن انقلاب اسلامی است و شخصی نیست و خواستیم کمک کنند و در نهایت گفتند کارتان ضعیف است. این فیلم در یک مظلومیت شدید ساخته شده که اصیلترین محتوای جمهوری اسلامی در دقیق ترین شکل بیانی در این انیمیشن لحاظ شده که کسانی که فیلم را می بینند می گویند چقدر دقیق و درست است. این فیلمی است که اگر وزارت خارجه کشور بخواهد دستش بگیرد و بدهد به دنیا ببینند هیچ نکته ای ندارد که بگویند نه این نظر من نیست نظر فیلم ساز است. 
 
 
 قسمت هایی از فیلم نیاز به اطلاعات سیاسی و نظامی دارد و یک سری روندهای سیاسی آن ممکن است مورد اشکال ارشاد و دولت قرار بگیرد. در این زمینه مشکلی داشتید؟
 
خوشبختانه فکر نمی کنم درگیر این اتفاقات شویم به خاطر اینکه بیان این فیلم بیانی است که قدر متقن های نظام جمهوری اسلامی را رعایت کرده از وزارت خارجه گرفته تا نهادهای امنیتی و همه اینها تایید می کنند که اطلاعات فیلم درست است. 
 
ولی ما بیانمان یک بیان خیلی شعاری نبوده، ببینید شما در این فیلم یکبار نام اسرائیل و صهیونیست را نمی شنوید ولی هر کسی این فیلم را ببیند کاملا به دشمنی اسرائیل پی می برد. نفر اصلی منفی داستان یک فرد یهودی صهیونیست اسرائیلی است. این خیلی تلاش لازم داشت که یک کلمه در مورد دشمن حرف نزنیم و همه بفهمند منظورت او است. ما یک کلمه در مورد امام زمان(عج) حرف نزدیم ولی اسم فیلم پادشاه آب است و منظورمان امام زمان(عج) است. خیلی تلاش کردیم که مثلا دشمنی ما با آمریکا دشمنی معقولی باشد.
 
بعضی افراد فیلم را دیدند و گفتند دوز ناسزا گفتنتان کم است، بله درست است ما هم برای اینکه ناسزا بگوییم هم دهان بازی و هم منطق زیادی داریم. اما فعلا داریم فیلم کار می کنیم، ناسزای مان را گذاشتیم برای جاهای دیگر. به همین خاطر بیننده وقتی فیلم را ببیند ماهیت دشمنی را می فهمد. ماهیت بدی را می فهمد. ولی در عین حال اگر یک سری تفاوت های نگرشی با ما داشته باشد باعث نمی شود از مضمون فیلم فاصله بگیرد. اینها را باید دوستانی که در مسندهای فرهنگی هستند درک کنند. ما فیلم فقط برای اینکه خودمان ببینیم نساختیم به همین خاطر از ناسزاها و دادهایی که معمولا در خیلی از فیلمها هست یک مقدار دور شدیم. 
 
 از آنجا که فیلم جنبه اجتماعی، سیاسی، امنیتی و نظامی دارد می طلبد که مسئولین دولتی و وزارت خارجه و مسئولین وزارت ارشاد و مسئولین فرهنگی و اجتماعی جامعه هم ببینند شاید حمایت و تبلیغ کنند و یا برای خود آنها هم جنبه آموزشی داشته باشد. برنامه ای برای اکران فیلم برای مسئولین هم دارید؟
 
بله حتما ما از هفته آینده اکران های خصوصی مان برای نهادها دولتی و نظامی و امنیتی شروع میشود و سعی می کنیم این کار را عرضه کنیم. 
 
 بسیار ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
 
منبع: سراج 24
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار