خبرهای داغ:
/گزارش/

کابوسی به‌نام "قهرمانی" در فوتبال ایران!

"این مسیری است که مربیان دیگر هم می‎توانند ادامه دهند، اما من بعد از سه سال دیگر نمی‎توانستم ادامه دهم." این جمله‎ای است که عبدالله ویسی بعد از قهرمان کردن استقلال خوزستان و پس از ترک این تیم به مقصد سپاهان، جلوی دوربین خبرنگاران و در توجیه عدم تمدید قرارداد با آبی‎های خوزستان گفت.
کد خبر: ۸۶۹۸۴۱۱
|
۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
عجب حکایت غریبی است داستان قهرمان در لیگ برتر فوتبال ایران، درست پس از فصلی که تیمی قهرمان می‎شود، بر خلاف تصور، مشکلات یکی پس از دیگری از راه می‎رسند.

عبدالله ویسی، سرمربی تیم قهرمان لیگ پانزدهم، پس از آن که جام را بالای سر برد، چمدان‎هایش را بست و در حالی به اصفهان رفت که قطعا خوزستانی‎ها دوست داشتند او در اهواز بماند.

او پس از این کوچ خطاب به مردم خوزستان گفت: "از همه عذرخواهی می‎کنم، چرا که اگر در اهواز می‎ماندم، شاید نمی‎توانستم آن کاری که مردم خوزستان از من انتظار دارند را انجام دهم. می‎دانم از من ناراحت می‎شوند ولی چاره‎ای نیست."

به گزارش بسیج به نقل از خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، شاید دلایل ویسی در پایان فصل گذشته منطقی و حرفه‎ای به نظر آید، زیرا تیمی که قهرمان می‎شود باید برای فصل بعد امکانات و بازیکنان بهتر و بیشتری در اختیار داشته باشد تا بتواند به بزرگی خود ادامه دهد؛ این درست همان چیزی است که تجربه 15 فصل لیگ برتر نشان داده که در کشور ما اجرا نمی‎شود.

با نگاهی به تاریخچه لیگ برتر به خوبی می‎بینیم که به جز سپاهان که دو دوره پیاپی قهرمان لیگ برتر شد، دیگر هیچ قهرمان فصلی پس از کسب جام، حال و روز خوشی را تجربه نکرده است.

در سومین دوره لیگ برتر، پاس تهران با سرمربی‌گری مجید جلالی و بازیکنانی چون آرش برهانی، جواد نکونام، خداداد عزیزی، خسرو حیدری، بیژن کوشکی و کیانوش رحمتی قهرمانی لیگ برتر را در جدال با سرخابی‎های پایتخت و طلایی‎پوشان دیار زاینده‌رود تجربه کرد؛ اما درست فصل بعد از آن که همگان در انتظار خلق یک شگفتی دیگر از سوی این تیم بودند، ششم شد و تا لیگ دهم که حادثه انتقال بحث برانگیز به همدان برایش رخ داد، رتبه‎های یازدهمی، دوازدهمی، چهاردهمی و حتی شانزدهمی و سقوط به دسته اول را نیز تجربه کرد.

سایپا نیز جزو همین دسته از تیم‎ها است؛ تیمی که با علی دایی قهرمان شد اما هیچ‎گاه در فصول بعد، از رده هشتم بالاتر نیامد و یا فولادی که در لیگ چهارم با ملادن فرانچیچ و بازیکنان ملی‎پوشی همچون محمد علوی، ابراهیم میرزاپور، پژمان منتظری، ایمان مبعلی و حسین کعبی خوش درخشید و بر بام فوتبال ایران ایستاد، اما فصل بعد از آن، هشتم و دو فصل بعد از قهرمانی راهی لیگ دسته یک شد.

به هر حال از عملکرد تیم‎های قهرمان می‎توان به این نتیجه رسید که انگار مدیران، بازیکنان و ساختار باشگاه‎های فوتبال ما با قهرمانی اشباع می‎شوند و دیگر برای تداوم آن تلاشی نمی‎کنند؛ چرا که مدیران کوتاه‎مدت و غالبا غیر ورزشی، سرمست از قهرمانی، زمام امور را از کف می‎دهند و تیم‎های متمول با استفاده از همین فرصت، ابزارهای قهرمان را از او می‎گیرند و در نهایت بازیکنانی که با چهره شدن، پول و آینده خود را در تیم‎های دیگر جستجو می‎کنند.

اما چه می‎شود که مربیان در ایران پس از کسب چنین موفقیت بزرگی ساز جدایی کوک می‎کنند و بعضاً به همراه سایر بازیکنان، از تیم قهرمان جدا می‎شوند؟ چرا بازیکنان بعضا کلیدی تیم قهرمان حاضرند پس از قهرمان شدن قید حضور در آسیا را بزنند و به تیم‎هایی کوچ کنند که حتی در آسیا حضور ندارند؟  آیا حضور در آسیا نمی‎تواند مربیان و بازیکنان قهرمان را به ماندن در تیم متقاعد کند؟ و از همه مهم‌تر این‎که چرا مجموعه باشگاه‎‎‎ها هیچ تلاشی برای حفظ بازیکنان و مربیان قهرمان خود انجام نمی‎دهند تا تیم‎های‌شان در فصل بعد از قهرمانی دچار افت محسوس نشوند. این‎ها همگی چراهایی هستند که همواره درخصوص تیم‎های قهرمان با آن‎ها مواجه بوده‎ایم.

فوتبال دولتی، عامل افت تیم‎ها بعد از قهرمانی

سیف‎الله دهکردی، مدیرعامل سابق باشگاه فولادخوزستان که سابقه قهرمان شدن با این تیم را دارد با بیان این‎که مسایل مختلفی در بروز این اتفاق در تیم‎ها دخیل است، اظهار کرد: در فوتبالی که دولتی است و برنامه در آن جایی ندارد، همین اتفاقات می‎افتد. در فوتبال دولتی هیچ مدیرعاملی برای هزینه کردن در تیم حساسیت به خرج نمی‎دهد. اگر فوتبال ما حرفه‎‌ای بود، موسسان باشگاه از آن‎جا که می‎بایست هزینه تیم و باشگاه را بدهند، هیچ موقع پول را بدون برنامه و بیهوده خرج نمی‎کردند و چون سرمایه شخصی خودشان را پای کار می‎گذاشتند، با دل و جان کار می‎کردند ولی متاسفانه باشگاه‎های ما برنامه‎ای ندارند و اصلا قصد باشگاه‎داری ندارند و فشار استان، مسوولان و مردم روی آن‎ها باعث می‎شود که تیم‎داری کنند.

وی ادامه داد: به عنوان مثال، سال قبل باشگاه فولاد اصلا قصد تیم دادن نداشت و اگر به باشگاه فشار نمی‎آوردند، همه چیز را رها می‎کرد چرا که دولتی است. اگر باشگاهی خصوصی باشد، روی آن سرمایه‎گذاری می‎شود و با داشتن برنامه از آن درآمدزایی صورت می‎گیرد.

مدیرعامل سابق باشگاه فولادخوزستان افزود: وقتی باشگاهی پولش بر نگردد با مشکل مواجه می‎شود. در کشور ما هزینه‎ای که باشگاه‎ها می‎کنند، برگشتی ندارد و بنابراین علاقه و انگیزه‎ای برای تیم‎داری باقی نمی‎ماند. پول فوتبال باید به فوتبال داده شود. من به چند کشور از جمله اسپانیا و ایتالیا سفر و با مسوولان فدراسیون‎ آن‎ها صحبت کردم که آن‎ها به این مطلب اذعان داشتند که بین 55 تا 60 درصد از اعتبارات هر باشگاهی در سال از راه حق پخش تلویزیونی تامین می‎شود ولی آیا چنین اتفاقی در ایران می‌افتد؟ تمام این‎ها باعث می‎شود که مدیرعامل یک باشگاه در ایران قید دریافت سود را بزند و فقط خواستار بازگشت پولش باشد و از سرمایه‎گذاری منصرف می‎شود.

وی عنوان کرد: در حال حاضر استقلال خوزستان قهرمان لیگ شده و باید در لیگ قهرمانان آسیا شرکت کند. این حضور مستلزم این است که این باشگاه حداقل سه چهار میلیارد تومان بیشتر از فصل قبل هزینه کند؛ هر چند فیفا به تیم‎های شرکت‎کننده کمک می‎کند و به ازای هر بازی که شرکت کنند 30 هزار دلار و به ازای هر بازی که پیروز شوند 40 هزار دلار کمک می‎کند ولی با این‎ حال بخش عمده‎ای از هزینه‎ها باقی می‎ماند که خود باشگاه باید متقبل شود و از آن‎جا که فوتبال ما دولتی است، این هزینه‎ها انجام نمی‎شود.

عدم آمادگی تیم‎های ایرانی در مواجه با فرصت‎ها

امیر حاج‎رضایی، کارشناس فوتبال ایران نیز در باب این موضوع گفت: قهرمان‎شدن و کسب سهمیه آسیا موفقیت مهمی است ولی این که چرا انگیزه لازم را برای مجموعه یک باشگاه ایجاد نمی‎کند، برای من همواره مبهم بوده است.

وی ادامه داد: باوجود این، به عنوان فردی که سال‎ها در این فوتبال بوده‎ام باید بگویم طبیعی است که وقتی بازیکنان در تیم‎های گمنام مورد توجه قرار می‎گیرند و با درخواست های بالاتر مواجه می‎شوند، انتخاب برای آن‎ها بسیار ساده و راحت می‎شود. یادم می‎آید چندی پیش بازیکنی ازبک را برای باشگاهی گمنام و پایین جدولی آورده بودند ولی آن بازیکن ترجیح داد به سپاهان برود چرا که سپاهان باشگاهی بزرگ محسوب می‎شود. بنابراین حاضر شد با دستمزدی کمتر به باشگاهی بزرگتر برود. البته بازیکنان دارای مدیر برنامه هستند و براساس راهنمایی که آن مدیر برنامه انجام می‎دهد، تیم جدید خود را انتخاب می کنند. مصداق این موضوع را در سطح بالای جهانی نیز می‎بینیم؛ به عنوان مثال "جیمی واردی" ستاره تیم لسترسیتی با قراردادی چهار ساله در آستانه پیوستن به آرسنال است.

این کارشناس فوتبال در ادامه بیان کرد: این که چرا تیم‎ها پس از قهرمانی خود را برای فصل بعد آماده نمی‎کنند به خیلی از عوامل از جمله بودجه و تجربه بستگی دارد. در حال حاضر استقلال خوزستان با قهرمانی خود اگرچه افتخار بزرگی را برای این استان کسب کرده است ولی ناخودآگاه مشکلات بسیار زیادی را نیز برای خود ایجاد کرده است. این تیم دیگر قهرمان ایران است آن هم در شرایطی که فصل قبل از آن شانسی برای حضور در آسیا نداشت و اکنون دارد. از طرفی بار مالی فراوانی روی دوش این تیم افتاده است چراکه باید حداقل شش مسابقه در آسیا انجام دهد و از این شش مسابقه باید چهار بازی را در خارج از خانه انجام دهد (چنانچه در گروه یک تیم عربستانی قرار گیرد). طبعا این تیم تلاشی کرده، آن تلاش نتیجه داده و منجر به قهرمانی شده است اما چنین تیم‎هایی شاید آمادگی لازم برای مواجه شدن با چنین فرصت‎هایی را نداشته باشند.

وی افزود: در حال حاضر آن تب قهرمانی فروکش کرده و کل مجموعه تیم استقلال خوزستان با واقعیتی به نام "قهرمان ایران و حضور در آسیا" روبه‌رو است که این واقعیت باعث می‎شود بودجه سال گذشته دیگر نتواند برای این تیم پاسخگو باشد.

خلق‎الساعه بودن کارها در فوتبال ایران

حاج‎رضایی با بیان این‎که فوتبال ایران سال‎ها است که با مشکلات مالی و مدیریتی مواجه است، تصریح کرد: این مشکل در خصوص تیم‎های بزرگ پایتخت و حتی باشگاه‎های دیگر نیز وجود دارد تا جایی که باشگاهی مثل نفت تهران خودش را در معرض فروش قرار می‎دهد. در مجموع، در فوتبال ایران بیشتر کارها بدون برنامه‎ریزی و خلق الساعه است و باشگاه‎ها استراتژی مشخصی ندارند. استراتژی دربرگیرنده زمانی طولانی به مدت سه تا پنج سال است که ما چنین چیزی را در اینجا نداریم. فقدان این استراتژی باعث می‎شود که تیم‎ها و باشگاه‎ها با یک سری واقعیت‎هایی روبه‌رو شوند که خود را برای آن آماده نکرده‎اند.

وی گفت: در حال حاضر دوران گرمی و تب و تاب استقلال خوزستان به پایان رسیده است و این تیم با واقعیت‎هایی نظیر کوچ بازیکنان و سرمربی خود برای به دست آوردن شرایط بهتر زندگی و بیشتر مطرح‎شدن روبه‌رو است. این قهرمانی علی‎رغم شیرینی، تبعاتی برای تیم استقلال خوزستان داشت؛ از جمله بالا رفتن دستمزد بازیکنان به صورت نجومی، سیل مهاجرت بازیکنان، از دست دادن سرمربی و حضور در آسیا با وجود این مشکلات.
 
این کارشناس برجسته فوتبال ایران با اشاره به مدیریت، برنامه‎ریزی و سرمایه‎گذاری به عنوان عوامل سه‎گانه فوتبال خاطرنشان‌کرد: در ایران به این عوامل توجه نمی‎شود و نتیجه این می‎شود که به مانند فردی که با عجله و هول لباس می‎پوشد تا به مهمانی برود، در فوتبال عمل کنیم.

کم‌بودن تعداد تیم‌های سازمان‎محور در ایران

حاج‎رضایی با اشاره به قهرمانی سپاهان طی دو سال متوالی در لیگ برتر هم گفت: بعضی از تیم‎ها مربی‎محور و برخی بازیکن‎محور هستند اما کمتر تیمی در ایران پیدا می‎شود که سازمان‎محور باشد. در آن زمان سپاهان تیمی تشکیلات‎محور با مدیریتی ثابت و 10 ساله، با پشتوانه قوی اقتصادی و همراه با یک آکادمی تیم‎های پایه بود و تعداد زیادی مربی سرشناس وجود داشتند که در مجموعه این تیم کار می‎کردند. من یادم می‎آید در آن زمان، وقتی سپاهان می‎خواست در کشوری دیگر مسابقه دهد از یک هفته قبل تیمی سه چهار نفره از باشگاه به آن کشور می‎رفت و تمام شرایط را برای تیم مهیا می‎کرد تا هفته آینده وارد آن کشور شود و این تیم هیچ موقع در مسافرت‎ها با مشکل مواجه نمی‎شد که این نتیجه‎ تشکیلات‎محور بودن این باشگاه در آن دوره 10 ساله و همچنین برنامه‎داشتن آن‎ها بود.

وی اضافه کرد: سپاهان برای تمام مدت سال در آن مقطع برنامه داشت ولی در حال حاضر نمی‎توانم این تیم را سازمان‎محور خطاب کنم چرا که این تیم نیز دچار فروپاشی شد و ظرف مدت کوتاه یک ساله، سه تا چهار مدیر تغییر داد و به جایی رسید که در حال حاضر شاهد آن هستیم. برخی مدیران می‎گویند "فعلا بروید و این مسابقه و سفر را انجام دهید تا ببینیم بعدا چه پیش می‌آید" در حالی که "بعدا" وجود ندارد. متاسفانه باشگاه‎های ما تقویم دارند ولی برنامه ندارند. باید به سمتی حرکت کنیم که چه در پیروزی‎ها و قهرمانی‎ها و چه در شکست‎ها و دور شدن از عنوان قهرمانی، برنامه داشته باشیم.

این کارشناس فوتبال کشورمان در ارزیابی تیم‎های اروپایی، آن‎ها را دارای برنامه دانست و یادآور شد: در اروپا تیم‎های بزرگی که قهرمان نمی‎شوند برای فصل آینده خود برنامه دارند. یورگن کلوپ، سرمربی لیورپول پیش از پایان فصل اعلام می‎کند که از این تیم در پایان فصل جدا می‎شود و باشگاه بدون هیچ مشکلی سرمربی فصل آینده خود را انتخاب می‎کند و سرمربی جدید نیز سر موعد مقرر تیم را تحویل می‎گیرد و هیچ مشکلی برای تیم بوجود نمی‎آید. نمونه‎های این موضوع را در رفتن فان خال از منچستر و آمدن مورینیو به جای وی یا در آمدن آنجلوتی بجای گواردیولا در بایرن‎مونیخ شاهد هستیم که نشان از برنامه‎ریزی یک باشگاه دارد. همچنین شاهد هستیم که آنتونیو کونته اعلام کرده است که بعد از مسابقات یورو به چلسی خواهد رفت و از اکنون با این تیم قرار داد سه ‎ساله بسته است.

باشگاه‎های اروپایی الگویی در سطح مدرن

وی اظهار کرد: ما انتظار نداریم فوتبال ما مثل این کشورها شود ولی دست‎کم می‎توانند الگوهایی در سطح فوتبال مدرن برای ما باشند و حکم راهنما را داشته باشند و ما را در مسیر پیشرفت قرار دهند. گرفتاری‎هایی که نصیب تیم‎های قهرمان در ایران می‎شود، ناشی از عدم توجه و ناتوانی توجه نسبت به ساختارسازی تیم می‎باشد.

عدم اختیار مدیران در تعیین بودجه

همچنین مسعود رضاییان، مدیرعامل وقت باشگاه فولادخوزستان که با این تیم در سال 1384 به عنوان قهرمانی رسید و دو فصل بعد به همراه این تیم به لیگ یک سقوط کرد، این مساله را از دو منظر مالی و انگیزشی قابل بررسی دانست و توضیح داد: وقتی تیمی قهرمان می‎شود، فصل بعد از آن برای حفظ قهرمانی باید پتانسیل خود را بین 120 تا 150 درصد افزایش دهد. این بدان معنا است که بودجه، کیفیت و امکانات باید هر یک 50 درصد افزایش پیدا کنند تا تیم قهرمان باقی بماند.

وی افزود: اگر تیمی شش بازیکن باکیفیت دارد، پس از قهرمانی این تعداد باید به 10 بازیکن افزایش پیدا کند و آن تیم بازیکنی را نیز از دست ندهد. همچنین اگر تیمی با بودجه 4.8 میلیارد تومان قهرمان می‎شود، سال بعد از آن، این بودجه باید به 6 میلیارد تومان ارتقا یابد. تمام این مسایل باید در این جهت باشد که تیمی که قهرمان ایران می‎شود، در بازیکنان آن تیم انگیزه قهرمانی در آسیا به وجود آید.

وی بیان کرد: از آن‎جا که ما مدیران، تابعی از بودجه‎ای‎ هستیم که برای‎مان در نظر می‎گیرند، عملاً هیچ اختیاری نیز از خودمان نداریم و از آن‎جا که باشگاه‎های ما هیچ‎ یک درآمدزا نیستند، چشم‎شان به دست‎هایی است که به آن‎ها کمک می‎کنند.

رضاییان با اشاره به بعد انگیزشی بازیکنان نیز خاطرنشان‌کرد: متاسفانه بازیکنان به ویژه در خوزستان خیلی زود اشباع می‎شوند و زمانی که به موفقیتی دست پیدا می‎کنند، تصورشان این است که این موفقیت کعبه آمال آن‎ها است؛ در حالی که تلاش و کوشش پس از کسب موفقیت باید دو برابر شود.

وی تصریح کرد: خیلی از بازیکنانی که در تیم‎های شهرستانی مطرح می‎شوند، ناشناس هستند اما بعد از قهرمانی در جامعه کاملاً شناخته‎شده و ستاره می‌شوند. حال حفظ این ستاره‎ها یا باید به وسله پول بالا صورت گیرد و یا این که به اجبار و بر اساس قرارداد بازیکن، او را در باشگاه نگه دارند که مورد دوم، قطعا ماندن همراه با نارضایتی را برای بازیکن به همراه خواهد داشت که مسلماً چنین چیزی تاثیر منفی روی بازی بازیکن و تیم خواهد گذاشت.

مدیرعامل سابق باشگاه فولادخوزستان یادآور شد: آن‎چه مسلم است این است که هیچ باشگاهی تمایل ندارد سال بعد از قهرمانی به دسته یک سقوط کند اما کسانی که تامین‎کننده منابع مالی و پشتیبانی هستند، بلندمدت به موضوع نگاه نمی‎کنند و از طرفی بازیکنان و عناصر درونی تیم نیز اشباع می‎شوند.

عدم وجود ساختار و انضباط مالی برای حفظ قهرمانی

وی تصریح کرد: شاهد هستیم مربیان و بازیکنان تیم‎های قهرمان پس از کسب موفقیت و راه‎یابی به آسیا، قید حضور در آسیا را می‎زنند و بعضا به تیم‎هایی می‎روند که در آسیا حضور ندارند. دلیل این موضوع این است که مربیان و بازیکنان حساب و کتاب‎های خودشان را دارند و توقع دارند در حد خدماتی که ارائه می‎کنند، پول بگیرند. اگر بازیکن پیش از قهرمانی حاضر بوده با 100 میلیون تومان بازی کند، بعد از قهرمانی دیگر حاضر نیست با کمتر از 600، 700 میلیون تومان کار کند چرا که می‎بیند بازیکنان دیگر در سایر تیم‎ها با مبالغ نجومی بازی می‎کنند و این بازیکن نیز اولویتش امرار معاش و زندگی است و نمی‎‏خواهد خودش و زندگی‎اش را فدای تیم کند. بنابراین بازیکن درخواست مبالغ بالا می‎کند و باشگاه نیز که با بودجه خاصی اداره می‎شود، نمی‎تواند به یکباره قرارداد بازیکن را سه برابر افرایش دهد، چرا که دارای بودجه، ساختار و انضباط مالی نیست که بخواهد چنین کاری کند.

نبود برنامه استراتژیک در باشگاه‎ها در سطح کلان

سیدحسین مرعشیان، عضو هیات‎علمی دانشکده تربیت‎بدنی و علوم ورزش دانشگاه شهیدچمران اهواز، گروه مدیریت و برنامه‎ریزی نیز افت تیم‎های ورزشی و عدم تلاش باشگاه‎ها برای حفظ موفقیت را ناشی از نبود برنامه استراتژیک مدون دانست و عنوان کرد: قوت‎ها، ضعف‎ها، فرصت‎ها و تهدیدها در تیم‎های مختلف ورزشی در بحث باشگاه‎داری باید شناسایی شود و سپس متناسب با قوت‎ها، ضعف‎ها، فرصت‎ها و تهدیدهای پیش روی سازمان، برنامه‎ای استراتژیک تعریف و تدوین شود.

وی ادامه داد: زمانی که برنامه استراتژیک تعریف شد، در مرحله بعد باید جایگاه باشگاه را در ورزش کشور معلوم کرد و پس از آن که برنامه راهبردی مشخص شد، متناسب با برنامه راهبردی، استراتژی باید تعریف شود.

عضو هیات‎علمی دانشکده تربیت‎بدنی و علوم ورزش دانشگاه شهیدچمران اهواز افزود: بعد از تعریف استراتژی‎ها باید، متناسب با آن‎ها برنامه عملیاتی ارائه داد و سپس متناسب با برنامه عملیاتی، کار روزانه افراد مشخص شود تا باشگاه یا تیم به آن ‎چیزی که مدنظر دارد، دست پیدا کند.

او با بیان این‎که برنامه مدون استراتژیک در ورزش و باشگاه‎های ما کم اتفاق می‎افتد، اضافه کرد: به ندرت باشگاهی دیده می‎شود که دارای برنامه استراتژیک باشد و معلوم نیست تکلیف فصل بعد یک تیم چه می‎شود. مشکلاتی از قبیل قراردادهای یک ساله بازیکنان و نبود امنیت شغلی برای مربی و بازیکن وجود دارد که همگی نشانه مقطعی کار کردن تیم‎های ورزشی ما به خصوص در فوتبال است.

مرعشیان توضیح داد: وقتی که باشگاه در سطح کلان دارای برنامه استراتژیک باشد، مدیر، هیات مدیره و سایر ارکان باشگاه تکلیف خود را می‎دانند و اگر مربی‎ای را به خدمت می‎گیرند از ابتدا می‎دانند که چند سال او را در اختیار خواهند داشت؛ ولی در ایران خود مدیرعامل و هیات مدیره باشگاه نمی‎دانند تا چه زمانی بر مسند کار هستند و ثبات‎شان چقدر است؛ از این جهت، مدیران آن‎چنان تلاشی جهت حفظ بازیکنان و مربیان موفق انجام نمی‎دهند.

وی در پایان گفت: بنابراین باید در سطح کلان مدیریت باشگاه‎ها برنامه‎ریزی مدونی وجود داشته باشد تا مربی، هیات‎مدیره و ورزشکار اطمینان کاری داشته باشند و در نهایت هدف اصلی مدنظر باشگاه اتفاق بیافتد.

به گزارش ایسنا، با تمام این اوصاف حال باید منتظر ماند و دید که آیا قهرمان لیگ پانزدهم فوتبال ایران که دغدغه اولین سال حضور در آسیا را نیز دارد، می‎تواند سنت‎شکنی و از عنوان قهرمانی خود در لیگ برتر فوتبال ایران دفاع کند یا این‎که سناریوی سال‎های اخیر تیم‎های قهرمان، برای استقلال خوزستان نیز رخ خواهد داد و این تیم را از عرش به فرش خواهد کشاند!؟ کمتر از یک سال دیگر همه چیز مشخص می‎شود.

گزارش: سیدجواد خراسانی؛ ایسنای خوزستان

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار