محمد خزاعی :
كميسيون فرهنگي در قبال ولنگاري فرهنگي مسئول است
كميسيون فرهنگي مجلس يكي از مظلومترين كميسيونهاي مجلس است، همان طور كه مقوله فرهنگ هم در جامعه ما مظلوم است.
به گزارش سرویس بنیاد فرهنگی روایت خبرگزاری بسیج ، وضعيتي كه اكنون در كميسيون فرهنگي مجلس به وجود آمده در دوره قبلي مجلس نيز رخداد اما امسال ريزش آن بيشتر شد و به چهار نفر داوطلب حضور در كميسيون رسيد. اين به خاطر آن است كه حضور در كميسيون فرهنگي منافعي ندارد، يعني نه منفعت اقتصادي دارد و نه سفر خارجي آنچناني و نه به آن توجه كافي ميشود. نه ميشود در قبال مسائل فرهنگي بده و بستاني داشت و شرايطي را ايجاد كرد و مجوز خاصي را گرفت به همين دليل چندان استقبالي از اين كميسيون نميشود.
بنابر اين، كساني كه در كميسيون فرهنگي حضور مييابند در واقع در حال مجاهدت هستند و اين مجاهدت بسيار مشهور است. بايد از همه كساني كه در دوره گذشته مجلس نيز در كميسيون فرهنگي حضور داشتند، تشكر كرد، اما اين دليلي نميشود كه نسبت به شرايط موجود فرهنگي نقد نداشته باشيم. بيتوجهي جدي به مسائل فرهنگي از سوي دولت و مجلس را در طول سالهاي متمادي شاهد بوديم. شايد دولت و مجلس مسائل فرهنگي را رصد ميكردند، اما اتفاقي نميافتاد. با اينكه شكلگيري انقلاب اسلامي برپايه مسائل فرهنگي بوده و انقلاب ما انقلابي فرهنگي است، اما بيتوجهي به مسئله فرهنگ در مجلس جديد مشهودتر است، به طوري كه حتي علاقهاي به حضور در كميسيون فرهنگي ندارند چه برسد كه دغدغه فرهنگ داشته باشند. پس ما شايد بدترين دوره مسائل فرهنگي را در اين دوره داشته باشيم.
مجلس دو وظيفه مهم قانونگذاري و نظارت بر حسن اجراي قانون را دارد. در مجلس دهم نياز داريم در عرصه فرهنگ تعداد زيادي قوانين جديد تصويب شود و برخي از قوانين نياز به اصلاح دارند. مانند قانون كپيرايت و حق مؤلف كه از نيازهاي اساسي هنرمندان است. كميسيون فرهنگي صرفاً نبايد به مسائل سلبي نيز بپردازد، بسياري از موارد ايجابي هست كه نيازمند ورود كميسيون فرهنگي است. بايد حوزه فرهنگ را رصد و مشكلات را شناسايي كنند تا با وضع قوانين مشكلات اين حوزه رفع شود.
كميسيون فرهنگي بايد از حضور چهرههاي فرهنگي به عنوان مشاور بهره بگیرد و تشكيل كميتههاي تخصصي در عرصه فرهنگ و هنر ميتواند از راهكارهاي مؤثر در كميسيون فرهنگي باشد. قرار نيست همه اعضاي كميسيون فرهنگي متخصص امور فرهنگي باشند، اما اگر چهرههاي شاخص فرهنگي و نخبگان فرهنگي را دعوت كنند و در كميتههاي تخصصي مانند سينما، تئاتر و نشريات از حضور آنها استفاده كنند و جمعبندي اهل فن درباره موضوعات را به دست آورند، قطعاً ميتوانند تصميمات بهتري اتخاذ كنند. ديدار با نخبگان و جلسه با اهل علم و فرهنگ ميتواند راهكار ديگري باشد. نبايد در كميسيون فرهنگي نگاه سياسي حاكم باشد، بلكه نيازمند نگاه انقلابي در كميسيون فرهنگي هستيم. مسائل سياسي و جناحبنديها باعث قرباني شدن فرهنگ ميشود. بسياري از نخبگان فرهنگي به دليل اينكه برچسب سياسي خوردهاند، توسط جناحهاي سياسي كنار گذاشته ميشوند و همين باعث ميشود كه فرهنگ در كشورمان رشد پيدا نكند و افراد كوچك بدون تخصص در مهمترين پستهاي فرهنگي قرار ميگيرند.
كميسيون فرهنگي بايد رصد و برخورد به موقع با مسائل حوزه فرهنگ داشته باشد و با تخطيهاي دستگاههاي فرهنگي به موقع برخورد كند نه اينكه وقتي آب از سر گذشت، تازه به فكر بررسي موضوع بيفتد. كميسيون فرهنگي وظيفه دارد كمكاريهاي دستگاههاي فرهنگي را پيگيري كند. فرهنگ شايد در دولت قبل جزو اولويتها نبود، اما در اين دولت جزو مسائل آخر قرار گرفته است. اين كار كميسيون فرهنگي را سختتر ميكند، زيرا با دولتي روبهرو شده است كه اصلاً دغدغه فرهنگي ندارد.
حضور چهرههاي انقلابي و انقلابي عمل كردن، با بصيرت بودن نسبت به اتفاقات فرهنگي و تنها دغدغه فرهنگ را داشتن جزو شاخصههاي رئيس كميسيون فرهنگي باشد. شخصي كه هزاران مسئوليت ديگر را دارد نميتواند رئيس خوبي براي كميسيون فرهنگي باشد و براي اين كميسيون وقت كافي و وافي بگذارد. كميسيون نيازمند شخصي علاقهمند داراي شناخت است و در اين وضعيت خطير به دنبال حل و فصل مسائل باشد. معتقدم كميسيون فرهنگي در دورههاي قبل در ولنگاري فرهنگي مسئول است و بايد پاسخگو باشد. وقتي حضرت آقا درباره ولنگاري فرهنگي ميگويند، اين ولنگاري كه يك ساله به وجود نيامده است و محصول سالهاي متمادي است. كميسيون فرهنگي بايد نسبت به نقشش در ولنگاري فرهنگي مسئول باشد و به مردم پاسخ دهد. كميسيون فرهنگي بايد نسبت به خوراك ناسالمي كه سالها در جامعه عرضه ميشد، پيگيري و رصد ميكرده است.
سكوت و تسامح و تساهل در سالهاي گذشته باعث شده تا به وضعيت كنوني برسيم. مردم حق دارند از كميسيون فرهنگي مطالبه داشته باشند و بخواهند كه قاطعانه، قوي و محكم در راستاي آرمانهاي انقلاب گام بردارد و نگذارد نفوذ فرهنگي دشمن بيش از اين دامنگير خانوادهها شود. كميسيون فرهنگي از نقد نترسد، خود را در معرض نقد قرار دهد و بداند كه نقدها در راستاي كمك به انجام فعاليتهاي كميسيون است. كميسيون فرهنگي كه مسئوليت نقد فرهنگي را دارد نبايد خود را از نقد مستثني بداند. متأسفانه در كشور ما از من كه كار فرهنگي ميكنم تا كميسيون فرهنگي كه وظيفه نظارت دارد و شوراي عالي انقلاب فرهنگي و دستگاههاي مختلف كه در حوزه فرهنگ فعاليت دارند بايد پاسخگوي عملكرد خود باشند. اگر نسبت به اين وضع بيتوجهي شود از كميسيون فرهنگي تنها يك نام باقي خواهد ماند و كميسيوني جدي شناخته نميشود. مگر اينكه دوستان جدي وارد شوند و انقلابي عمل كنند و ترسي هم از فضاسازيها نداشته باشند.
بنابر اين، كساني كه در كميسيون فرهنگي حضور مييابند در واقع در حال مجاهدت هستند و اين مجاهدت بسيار مشهور است. بايد از همه كساني كه در دوره گذشته مجلس نيز در كميسيون فرهنگي حضور داشتند، تشكر كرد، اما اين دليلي نميشود كه نسبت به شرايط موجود فرهنگي نقد نداشته باشيم. بيتوجهي جدي به مسائل فرهنگي از سوي دولت و مجلس را در طول سالهاي متمادي شاهد بوديم. شايد دولت و مجلس مسائل فرهنگي را رصد ميكردند، اما اتفاقي نميافتاد. با اينكه شكلگيري انقلاب اسلامي برپايه مسائل فرهنگي بوده و انقلاب ما انقلابي فرهنگي است، اما بيتوجهي به مسئله فرهنگ در مجلس جديد مشهودتر است، به طوري كه حتي علاقهاي به حضور در كميسيون فرهنگي ندارند چه برسد كه دغدغه فرهنگ داشته باشند. پس ما شايد بدترين دوره مسائل فرهنگي را در اين دوره داشته باشيم.
مجلس دو وظيفه مهم قانونگذاري و نظارت بر حسن اجراي قانون را دارد. در مجلس دهم نياز داريم در عرصه فرهنگ تعداد زيادي قوانين جديد تصويب شود و برخي از قوانين نياز به اصلاح دارند. مانند قانون كپيرايت و حق مؤلف كه از نيازهاي اساسي هنرمندان است. كميسيون فرهنگي صرفاً نبايد به مسائل سلبي نيز بپردازد، بسياري از موارد ايجابي هست كه نيازمند ورود كميسيون فرهنگي است. بايد حوزه فرهنگ را رصد و مشكلات را شناسايي كنند تا با وضع قوانين مشكلات اين حوزه رفع شود.
كميسيون فرهنگي بايد از حضور چهرههاي فرهنگي به عنوان مشاور بهره بگیرد و تشكيل كميتههاي تخصصي در عرصه فرهنگ و هنر ميتواند از راهكارهاي مؤثر در كميسيون فرهنگي باشد. قرار نيست همه اعضاي كميسيون فرهنگي متخصص امور فرهنگي باشند، اما اگر چهرههاي شاخص فرهنگي و نخبگان فرهنگي را دعوت كنند و در كميتههاي تخصصي مانند سينما، تئاتر و نشريات از حضور آنها استفاده كنند و جمعبندي اهل فن درباره موضوعات را به دست آورند، قطعاً ميتوانند تصميمات بهتري اتخاذ كنند. ديدار با نخبگان و جلسه با اهل علم و فرهنگ ميتواند راهكار ديگري باشد. نبايد در كميسيون فرهنگي نگاه سياسي حاكم باشد، بلكه نيازمند نگاه انقلابي در كميسيون فرهنگي هستيم. مسائل سياسي و جناحبنديها باعث قرباني شدن فرهنگ ميشود. بسياري از نخبگان فرهنگي به دليل اينكه برچسب سياسي خوردهاند، توسط جناحهاي سياسي كنار گذاشته ميشوند و همين باعث ميشود كه فرهنگ در كشورمان رشد پيدا نكند و افراد كوچك بدون تخصص در مهمترين پستهاي فرهنگي قرار ميگيرند.
كميسيون فرهنگي بايد رصد و برخورد به موقع با مسائل حوزه فرهنگ داشته باشد و با تخطيهاي دستگاههاي فرهنگي به موقع برخورد كند نه اينكه وقتي آب از سر گذشت، تازه به فكر بررسي موضوع بيفتد. كميسيون فرهنگي وظيفه دارد كمكاريهاي دستگاههاي فرهنگي را پيگيري كند. فرهنگ شايد در دولت قبل جزو اولويتها نبود، اما در اين دولت جزو مسائل آخر قرار گرفته است. اين كار كميسيون فرهنگي را سختتر ميكند، زيرا با دولتي روبهرو شده است كه اصلاً دغدغه فرهنگي ندارد.
حضور چهرههاي انقلابي و انقلابي عمل كردن، با بصيرت بودن نسبت به اتفاقات فرهنگي و تنها دغدغه فرهنگ را داشتن جزو شاخصههاي رئيس كميسيون فرهنگي باشد. شخصي كه هزاران مسئوليت ديگر را دارد نميتواند رئيس خوبي براي كميسيون فرهنگي باشد و براي اين كميسيون وقت كافي و وافي بگذارد. كميسيون نيازمند شخصي علاقهمند داراي شناخت است و در اين وضعيت خطير به دنبال حل و فصل مسائل باشد. معتقدم كميسيون فرهنگي در دورههاي قبل در ولنگاري فرهنگي مسئول است و بايد پاسخگو باشد. وقتي حضرت آقا درباره ولنگاري فرهنگي ميگويند، اين ولنگاري كه يك ساله به وجود نيامده است و محصول سالهاي متمادي است. كميسيون فرهنگي بايد نسبت به نقشش در ولنگاري فرهنگي مسئول باشد و به مردم پاسخ دهد. كميسيون فرهنگي بايد نسبت به خوراك ناسالمي كه سالها در جامعه عرضه ميشد، پيگيري و رصد ميكرده است.
سكوت و تسامح و تساهل در سالهاي گذشته باعث شده تا به وضعيت كنوني برسيم. مردم حق دارند از كميسيون فرهنگي مطالبه داشته باشند و بخواهند كه قاطعانه، قوي و محكم در راستاي آرمانهاي انقلاب گام بردارد و نگذارد نفوذ فرهنگي دشمن بيش از اين دامنگير خانوادهها شود. كميسيون فرهنگي از نقد نترسد، خود را در معرض نقد قرار دهد و بداند كه نقدها در راستاي كمك به انجام فعاليتهاي كميسيون است. كميسيون فرهنگي كه مسئوليت نقد فرهنگي را دارد نبايد خود را از نقد مستثني بداند. متأسفانه در كشور ما از من كه كار فرهنگي ميكنم تا كميسيون فرهنگي كه وظيفه نظارت دارد و شوراي عالي انقلاب فرهنگي و دستگاههاي مختلف كه در حوزه فرهنگ فعاليت دارند بايد پاسخگوي عملكرد خود باشند. اگر نسبت به اين وضع بيتوجهي شود از كميسيون فرهنگي تنها يك نام باقي خواهد ماند و كميسيوني جدي شناخته نميشود. مگر اينكه دوستان جدي وارد شوند و انقلابي عمل كنند و ترسي هم از فضاسازيها نداشته باشند.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار