وی در این مصاحبه از عوامل مختلی در بروز این حادثه سخن میگوید که یکی از این موارد را خرابی سیستم کنترل الکترونیکی مسیر قلمداد میکند؛ این سیستم به مبلغ 400 میلیارد تومان توسط یکی از معاونین شرکت راهآهن با راهاندازی یک شرکت خصوصی و ذیل آن خریداریشده بود؛ اتفاقاً عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در دیداری که مسئولان دولتی با رهبر انقلاب داشتند طی گزارشی از این سیستم تعریف کرده و بیان میدارد که حتی اگر لوکوموتیوران هم خواب باشد این سیستم مطمئن عمل خواهد کرد و از بروز حادثه جلوگیری میکند.
در ادامه گفتگوی خبرنگار مشرق با این نماینده مجلس درباره حادثه برخورد دو قطار در سمنان را مشاهده میکنید:
لطفاً درباره آخرین گزارش و اطلاعاتی که درباره علل بروز حادثه قطار تبریز مشهد در ایستگاه هفتخوان سمنان دارید؛ بفرمایید؟
بعضی از همکارانی که کارشناس هم بودند و رفتند از نزدیک این موضوع را پیگیری کردند، بیان میکنند که 23 عامل باعث این حادثه شده است که به نظر میرسد گزارش کمیسیون عمران هم بهنحویکه انتظار مجلس بود، به این مسئله اهمیت نداده بود و عموم نمایندگان مجلس از آن راضی نبودهاند.
به هر لحاظ هدف از موشکافی و بررسیهای ما این است که همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند طوری این موضوع رسیدگی شود که به هر صورت ما شاهد تکرار حوادث اینچنینی نباشیم.
مردم میدانستند که اتوبوس و دیگر وسایل نقلیه خودرویی حوادثی به دنبال دارند و از آنطرف هم شاهد سوانحی بودند که در خطوط هوایی کشور رخداده بود، اما بیشتر از همه، حملونقل ریلی برایشان اطمینانبخش بود که با این حادثه تلخی که رخ داد، یک مقداری به این اعتماد خدشه وارد شد.
نبود وسایل و تجهیزات اطفاء حریق در واگنها، عدم نظارت و یا بیتوجهی یکی از مواردی بود که توسط مجموعه افراد مسئول در این خصوص به وجود آمد و همچنین تأخیر فراوانی که امدادگران تا محل حادثه داشتند مزید علت شد.
نبود وسایل اطفاء حریق و همچنین چکشی که برای شکستن شیشه و خروج از قطار میتوانست مورداستفاده قرار بگیرد نیز این تلفات را تشدید کرد.
از طرفی از لحاظ زیرساختها، این پیچی که قطار میخواست از آن رد بشود برای قطارهای بین 60 تا 90 کیلومتر سرعت طراحی شده بوده و البته این قطار با 117 کیلومتر سرعت میرفته است که با این سرعت، فقط 8 ثانیه لوکوموتیوران وقت داشته که بتواند ترمز و قطار را کنترل کند که این حادثه رخ ندهد.
از آنطرف دیر رسیدن قطار نجات دهنده مشکلزا بوده است. قطار تبریز 6 و 29 دقیقه صبح دچار مشکل میشود و یخ میزند و قطار پشت سر آن 7 و 22 دقیقه به محل میرسد؛ یعنی تقریباً 53 دقیقه فرصت بوده بین این دو قطار که یکی ایستاده و دیگری به آن برخورد کرده است. تا قطار نجات دهنده نیز برسد وقت زیادی در این زمینه تلف میشود.
بههرحال آن شرکتی که توسط یکی از معاونین راهآهن ایجادشده است و این سیستم 400 میلیارد تومانی کنترل را خریداری و نصبکردهاند نیز عامل این تصادف بوده است. چون خطای این سیستم یک حالت روال پیداکرده بوده بهمحض اینکه میدیدند خطا پیدا میکرده است، بهطور دستی کار را انجام میدادند، اتفاقاً این موردی که حادثه اتفاق افتاده نیز به همین صورت بوده و چندین بار هم این مشکل را داشتند ولی متأسفانه به این موضوع هم توجه نشده است. همچنین عدم دلسوزی بعضی از کسانی که درصحنه حضور داشتند باعث به وجود آمدن این حادثه شده است.
ارزیابی شما در حوزه مدیریتی این حادثه چیست؟
ببینید یکی از مشکلاتی که در کشورمان وجود دارد این است که ما معمولاً ردههای اداری را خیلی خوب گزینش میکنیم و میچینیم و به آنها مسئولیت میدهیم و در این امر دقت داریم ولی آنکسی که در میدان عمل همه اهداف سازمانی که به خاطرش مدیرعامل و وزیر تعیینشده است، بهخوبی کار خود را انجام نمیدهد و نیروهایی در آنجا قرار داده میشوند که انگیزه، دلسوزی، وجدان لازم و احساس مسئولیت در مقابل دیگر انسانها را ندارند.
در همین زمینه گفته میشود فردی که بایستی نیم ساعت زودتر میآمده و وضعیت را تحویل بگیرد، 20 دقیقه تأخیر داشته و خود این موضوع باعث شده که نتوانسته به وضعیت قبلی اشراف پیدا کند و با اشراف کار را تحویل بگیرد و بنابراین این حادثه رخداده است.
موضوعی که در اینجا مطرح است؛ توجه به این ابهام است که چرا بایستی سیستمی که به گفته شما 400 میلیارد تومان برای راهآهن هزینه داشته، به این شکل معیوب کار کند تا چنین حادثهای رخ دهد؟
برخی از شرکتهایی که از دل کارکنان وزارتخانهها بیرون میآیند یا شرکتهایی که با کمکهای دستگاههای دیگر تشکیل میشود عامل این مسئله هستند. اینها درحالیکه خود را شخصی مینامند اما به دولت وصل هستند و از این طریق منفعت میبرند اما ضرر اینها برای کشور است که بسیار هم این زیان شدید است.
معمولاً در وزارتخانهها شرکتهایی ایجاد میشوند که حالت انحصاری دارند و اغلب از بدنه همان وزارتخانه هستند و اغلب اطلاعاتی که دارند معمولاً در اختیار دیگران نیست و بنابراین از این بابت هم رانت ایجاد میشود و همین شرکتها هستند که برای جامعه ضرر دارند و برای بیتالمال هزینههای نامتعارف ایجاد میکنند.
ما همین الآن در وزارت نفت شاهد هستیم که وزیر نفت برخلاف قانون یکسری شرکتهایی را ایجاد میکند که این شرکتها معمولاً از مدیران بازنشسته وزارت نفت هستند. برای یک کاری که اصلاً لازم نیست این شرکت تشکیل میشود و بدین صورت اینها به یک واسطهگری مثلاً در تحویل سوخت پالایشگاهها و رساندن آن به جایگاههای سوخت شکل میدهند و یک رانتی هم این وسط درست میشود؛ بنابراین قیمت بنزینی که در سراسر کشور یکسان هست را بهطور خودبهخود تغییر داده و خصوصاً در مناطق دوردست و محروم را دچار مشکلات بیشتری میکنند. این مسئله موجب مردم به سمت مراکز پرجمعیتتر کوچ کنند.
در راهآهن هم همین مسئله بوده است؛ یعنی همین شرکت مهاران یکی از اقداماتی که انجام داده واردکردن سیستم atc از چین هست که گفتهاند بارها آلارم میداده است و کارکنان نیز گفتهاند که این خطای سامانه است و آنها به حالت دستی تغییر دادهاند و موجب این حادثه شده است.
عملکرد آقای آخوندی را در این عرصه چطور ارزیابی میکنید؟
آقای آخوندی یکی از مهندسین متخصص ایرانی هستند ولی اشکالاتی هم به نوع مدیریت ایشان وارد هست ازجمله اینکه ایشان مدیریتهای میدانی را قبول ندارند. خاطرم هست که در آن اوایل اشکالاتی که از آقای نیکزاد میگرفتند این بود که چرا ایشان اینهمه سفر میکند و چرا آنقدر در محل حضور دارد و بیان میکردند که ما بایستی سیستم را به کار بگیرم. به نظر میرسد خود این عدم حضور در برخی از صحنهها و عدم نظارت کافی یکی از دلایل مهم بروز چنین حادثهای بوده است. اگر حضور ایشان بهروزتر بود شاید این مشکلات به وجود نمیآمد.