رأی طایفهای عاملی برای ناکارآمدی شوراها و شهرداریهای کهگیلویه و بویراحمد
با اعلام وزارت کشور و فرمانداریها مبنی بر دریافت سوءپیشینه افرادی که قصد کاندیداتوری در شورای اسلامی شهر را دارند عملاً استارت انتخابات در کشور زده شد.
از آنجا که استان کهگیلویه و بویراحمد در زمینه انتخابات همیشه جلودار بوده است، در این میان نیز مدتها قبل شاهد نشستهای انتخاباتی بودهایم.
نشستهایی که در آنها نگاه طایفهای و قومیتی تا اندازه زیادی حاکم است. در این بین فعالان سیاسی چپ و راست نیز به دنبال معرفی لیستی از جریان خود هستند تا بتوانند سکان شورای شهر و به دنبال آن شهرداری را در دست بگیرند.
هرچند با کمی کند و کاو به انتخاب جریانهای سیاسی نیز پی به این نکته مهم خواهیم برد که خروجی و ماحصل نتیجه کار آنها نیز در آخر قومیتی خواهد بود.
نگاه به تعداد افراد طایفه، قوم، دوستان و همه و همه دست به دست هم میدهد تا فردی به عنوان گزینه از سوی عدهای که قرار است تصمیم گیری کنند معرفی شود.
شاید اگر بخواهیم عادلانه به این امر توجه کنیم که مثلا در جریانی شاخصههای انقلابیگری، ولایتمداری، گفتمان انقلابی، اصولگرایی باید مد نظر معرفی افراد باشد و در جریان مقابل این گروه یعنی اصلاح طلبان نیز باید مبانی اصلاح طلبی مورد توجه قرار بگیرد و شاخصههای اصلاح طلبی را داشته باشند اما در نهایت در خروجی لیستها مشاهده میشود آن چیزی که مهمترین شاخصه را در بین دو گروه تشکیل میدهد همان جریان طایفه و اقوام است.
به نوعی باید گفت این شاخصهها نیستند که در معرفی افراد نقش دارند بلکه مهمترین شاخصه تعداد اقوام و خویشان فرد معرفی شده است و این در بین تمامی جریانها و نه فقط یک جریان برقرار است.
با اعلام فرمانداران مبنی بر گرفتن گواهی سوءپیشینه شاهد هستیم برخی از افراد سریعا اقدام به گرفتن سوء پیشینه کردهاند و حتی آن را در فضای مجازی منتشر کردهاند.
اما شورا چیست، وظیفه شورا چیست و هدف از رفتن به شورا چیست
اینکه آیا فردی که قصد کاندیداتوری دارد در صورت موفقیت میتواند موفق باشد و مهمتر از همه افرادی که این روزها خود را به عنوان کاندیدا معرفی میکنند چه شاخصههایی را در خود میبینند که خود را به عنوان یک کاندید معرفی کنند مطلب بسیار مهمی است.
اینکه آیا کاندیداها از خود سوال کرده اند چه شاخصهای در خود میبینند، که میتواند در یک شهر تأثیرگذار باشد خود جای سؤال است.
باید بپذیریم مردم در طول سالیان گذشته نمونههای مختلفی از لیستهای انتخاباتی قومیتی تا لیستهای به ظاهر خطی، فکری و سیاسی را انتخاب کردهاند.
ولایتپذیری، با مردم و برای مردم بودن، داشتن اطلاعات روز، اندیشههای جدید، عملگرایی، خدا ترس بودن، فن بیان، صداقت، انجام کار گروهی نه تک روی میتواند بخشی از شاخصههای یک کاندیدای شورای شهر باشد.
کاندیداها باید بدانند چه شاخصهای در خود میبینند که آنها را ترغیب میکند که در شورای شهر حضور داشته باشند.
آیا از خود سؤال کردهاند، شاخصه برتری من نسبت به دیگران چه میتواند باشد.
اینکه جوانان علاقمند بسیاری در انتخابات ورود میکنند و باید پذیرفت که این امر مبارکی است که شاهد حضور همه اقشار در پای صندوقهای رأی به خصوص جوانان هستیم، اما آنچه این روزها میتواند آزاردهنده باشد تعدد بالا و معنادار این افراد در این دوره است.
حال فارغ از تمام این مسائل این مردم هستند که باید تصمیمگیرنده باشند و از بین افرادی که همه احساس تکلیف کردهاند گزینههایی را انتخاب کنند که بتوانند در یک مجموعه تأثیرگذار باشند.
تجربههای گذشته نشان داده است وقتی مردم به لیستها رأی میدهند شاهد آن هستیم که شوراها دچار اکثریت و اقلیت میشوند.
تجربه نشان داده است اکثریت و اقلیتها به خاطر منافع شخصی و حزبی و ... دچار اختلاف میشوند و آسیب آن متوجه مردم میشود.
مردمی که انتظار دارند شورا بتواند مشکلگشا باشد به یکباره مشاهده میکنند، خود شورا در حالی که باید باری را از روی مشکلات شهری و جامعه کم کند خود باری بر روی دیگر مشکلات جامعه میشود.
مردم باید بتوانند با حضورشان در صحنه انتخابات افرادی را انتخاب کنند که برای پیگیری منافع مردم وارد شده باشند نه اینکه منافع شخصی و حزبی داشته باشند.
و در پایان باید گفت این روزها باید دقت کرد افرادی که قصد کاندیداتوری دارند چه شاخصههایی دارند و بر چه اساسی برخود احساس تکلیف کردهاند که قصد ورود دارند.
تجربیات گذشته و عملکردها به یقین میتواند ما را در انتخابمان کمک کند.