یادداشت؛

فرایند بحران سازی

تهديدات و آسيب هاي پيش روي هر جامعه موجب مطالعه، برنامه ريزي و انجام تمهيدات لازم توسط كارشناسان و متخصصان امر جهت از بين بردن تهديد و كم كردن آسيب مي شود.
کد خبر: ۸۸۲۸۴۸۳
|
۰۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۲

در همين راستا كار گروه هاي تخصصي در سطوح مختلف تشكيل شده و جامعه از بعد آسيب پذيري بررسي مي شود، نقاط ضعف و قوت را يافته امكانات لازم را فراهم مي کنند تا در بروز حادثه، خسارت و آسيب احتمالی به حداقل برسد.

طرف ديگر اين وضعيت در جامعه، آحاد مردم هستند كه بايد آمادگي لازم را از هر نظر برای مقابله با تهديدات، آسيب ها و بحران ها داشته باشند يعني فرهنگ پدافند غيرعامل در مردم ايجاد شده باشد.

فرهنگ به عنوان موتور محركه و زمينه ساز حركت جوامع در راستاي گذر از بحران با كمترين آسيب اهميت فراوان دارد. براي آمادگي لازم و فرهنگ سازي براي مقابله با وضعيت اضطراري، در سطح دنيا رزمايش هاي بسياري انجام مي شود كه كشور ما نيز از اين امر مستثني نيست.

در مواجهه با پديده بحران در كشور ما يك بعد آن خود حادثه، خسارات، تلفات و آسيب هاي بحران است و اما بعد ديگر بحران كه بسيار فراتر از خود بحران است و مديريت آنبه روش سنتي ميسر نيست ساخت بحران از حواشي اتفاقات توسط عوامل بحران ساز مي باشد.

پس هر حادثه اي در هر ابعادي مي تواند مستعد ساخت يك بحران اجتماعي باشد كه آسيب هاي آن بسيار بيشتر از حادثه رخ داده است.

مشكل جايي است كه در كشور ما يك فرايند بحران سازي بوجود آمده كه به حوادث اهميت نمي دهد بلكه با اتكا به ابزار بحران ساز، سرمايه هاي اجتماعي را هدف قرار مي دهد و مشكل زماني حاد مي شود كه ساده لوحان، بحران ساخته شده توسط ابزار بحران ساز را باور مي كنند و سطحي نگران بر آن مي دمند.

هدف بحران سازي، تخريب شديد اعتماد عمومي و بهم ريختگي در ساخت سرمايه هاي اجتماعي است كه در نهايت منجر به از بين رفتن اعتماد مردم به مسئولان مي شود.

اين نوع بحران سازي ها هر از گاهي به بهانه اي مانند حوادث طبيعي، فوت افراد سرشناس و ... مجدد بازتوليد مي شود.

امروز برخلاف گذشته بحران در خود حادثه نيست و نبايد آنجا دنبال مقصر گشت. بحران سازي امروز جابجايي منتقل شده كه از دسترس مديران حوادث بحران خارج شده است پس نبايد در خود بحران متوقف شد بلكه بايد حوزه تخصصي ديگری را درست كرد تا جلوي بحران سازي را گرفت و مانع بحران سازي از حوادث ساده شد.

حال پرسش اينجاست كه چرا مردم جامعه ما مستعد بحران اجتماعي هستند و در اين راستا چرا تاكنون تمهيدي انديشيده نشده و اگر هم باشد مؤثر نبوده است؟

بحران اجتماعي كه فضاي مجازي، دمنده آتش آن است مترصد بروز حادثه اي، تا اينكه از حواشي آن بحران هاي متعدد اجتماعي بوجود آورد.

سرعت و سطح توزيع خبر هرچند از مزيت هاي فضاي مجازي است ولی در شايعه پراكني و انتشار اخبار بي اعتبار و بدون منبع كه اهداف خاصي را دنبال مي كند، فضاي مجازي مؤثر است.

فضاي مجازي و تأثيرات آن ارتباط مستقيمي دارد با خصوصيات افراد جامعه كه چه ميزان از اين فضا استفاده مي كنند و تأثيرپذيري مثبت و يا منفي آن ها به چه اندازه مي باشد.

استفاده از اينترنت و اين اواخر مخصوصأ شبكه هاي اجتماعي در ميان ايراني ها، بطور غيرقابل توجهي افزايش يافته و بررسي ها نشان مي دهد كه اين روند كماكان ادامه دارد. اينترنت به ويژه در ميان جوانان ايران شيوع زيادي دارد و فاصله آن با دیگر نسل هاي قديمي تر فاحش مي باشد. بنابراين عجيب نيست كه شور و هيجان جواني مترصد اتفاقي باشد تا در حواشي آن از طريق فضاي مجازي به نشر اخبار و شايعات بپردازد.

به نظر مي رسد با توجه به فرايند جهاني شدن نسل متراكم جوان ايراني با فضاي مجازي، ضروري است عواقب اين مواجهه در ايجاد بحران هاي اجتماعي بررسي شود. با توجه به اينكه جامعه ايران در دورهتاريخي خاصي قرار دارد و در اين دوره فضاي مجازي تحولات خاص خود را دارد و از طرف ديگر با رشد فزاينده شبكه هاي اجتماعي روبرو هستيم، بايد متوليان امر با برنامه ريزي گسترده و اثرگذار براي منابع هويت ساز با در نظر گرفتن فضاي مجازي صورت دهند و در اين راستا از انديشمندان و محققان جامعه شناسي، فرهنگي، علوم سياسي و ديني بهره كافي را ببرند.

قربان امینی

ارسال نظرات
آخرین اخبار