درست بعد از اينكه از دانشگاه شريف در رشته مهندسي عمران فارغالتحصيل شد تصميم گرفت در حوزه هم تحصيل كند. آنقدر پشتكار و علاقه داشت كه درسهاي 10 ساله حوزه را در طول سه سال و نيم ياد گرفت و خيلي زود به دليل جاذبههاي گفتارياش به يكي از روحانيون مورد علاقه دانشجويان تبديل شد. حجتالاسلام غلامرضا قاسميان علاوه بر وعظهاي عالمانه، در نغمهسرایی و روضهخوانی هم هنر دارد و خيليها او را به همين هنر ميشناسند. اين منبري 43 ساله علاوه بر رسالت منبری، مسؤولیت قرارگاه جهادی امام رضا(ع) و حوزه علمیه مشکات را نیز برعهده دارد.
*یکی از جالبترین نکاتی که در منبر شما وجود دارد لحن گفتار و مطالب ثقیل را ساده وعظ کردن است. چطور به این شیوه سخنرانی رسیدید؟
خدا در قرآن کریم میفرماید: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْر». یا در جای دیگری میفرماید: «إنّا سنلقى علیک قولاً ثقیلا». يعني فرد باید سنگین حرف بزند اما ساده. محتوا بايد عالمانه باشد اما روان بیان شود. اگر کسی خودش را از مردم بداند، متوجه میشود كه برای تأثیرگذاری سخنانش بايد بیان مطالب ثقیل و پیچیده را کنار بگذارد و از كلام ساده بهره بگیرد. چون میداند این نوع بیان میتواند مقصود و هدف گوینده را منتقل كند. ما منبریها نبايد دنبال اثبات علم خودمان باشيم. باید با مردم صحبت کنیم و تمام تلاش ما فهم مسايل مطروحه باشد.
*به نظر شما امروز، منبریها و واعظين چه رسالتی برعهده دارند؟
منبریها و روحانیون خادم مردمند. یعنی وظیفهشان این است که با تأسی به پیامبر اکرم(ص) و ذوات مقدسه، اهداف والای دین مبین اسلام را به منصه ظهور برسانند. ما واعظين دو وظیفه بزرگ را باید در دستور کار خود قرار دهیم. یکی اینکه مردم را با معارف معصومین(علیهمالسلام) آشنا کنیم. این هدف با منبر محقق میشود مشروط بر اينکه براي اجرای شایسته این هدف مهم درس بخوانیم. اتفاقا بنده که امروز مدیر حوزه علمیه مشکات هستم، بیش از طلبههای ساده حوزه وظیفه آموختن و فراگیری علم و دانش را دارم. باید همواره خودم را در مرزهای علمی آماده و باصلابت نگهدارم. دوم وظیفه رسیدگی به وضعیت دنیوی مردم است. وقتی میخواستند اهل بیت را غسل بدهند میدیدند پشتشان رد کیسههای آذوقه نقش بسته. جای همان کمکهایی که برای مردم میبردند. ما اگر در عرصه رسیدگی به وضعیت دنیوی مردم پیشاهنگ باشیم متوجه میشویم که روحانیون در این عرصه فعالیت چشمگیری دارند و مردم هم استقبال میکنند.
*چه نوع هیأتهایی را اهل بیتپسند میدانید؟
هیأتهایی چون مسجد ارک و دانشگاه شریف به دلم مینشینند و هر کدام یک ویژگی منحصر به فرد دارند. در هیأتهایی مثل ارک، یک نوع سوز، حال و نشاطی وجود دارد که در هیچ محفل و مجلسی شاهد آن نبودهام. همیشه دوست دارم به هیأتهایی بروم که یک حال معنوی شگرفی به من دست ميدهد. آن حال منشاء بسیاری از خاصیتهاست. هیأت دانشگاه شریف گردهمایی و مانور معنوی نخبگانی است که به اعتقاد بنده اگر این نوع حرکتها و اقدامات ارزشمند انجام شود همچون ضربههای اول دومینو، پیشقراول و تأثیرگذار خواهد بود.
*فكر ميكنيد صدای خوش و لحن یک منبری چقدر روي مخاطب تأثير دارد؟
صدای خوب تأثیر بسزایی خواهد داشت. مردم خیلی استقبال میکنند و در روح و روان جامعه تأثیر مستقیم میگذارد. نغمهسرایی تأثیرات بلامنازعی را روی مخاطب میگذارد اما وقتی به طور مستمر خوانده شود، شاید فضایی برای غفلت از محتوای منبر ايجاد كند در صورتی که من آواز را برای انتقال معارف و حب اهل بیت(عليهمالسلام) میخواندم.
*عدهاي معتقدند واعظین خوشلحن در روضهخوانی مجلس را به گونهای مدیریت میکنند که مداح بعد از او کار خاصی در روضهخوانی نمیتواند انجام دهد. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر من این جمله درستي است. خودم هم در مقاطعي كه بیشتر روضه میخواندم متوجه میشدم مداح پس از روضهخوانی مفصل یک منبری چه حالی پیدا میکند. البته اگر مداح حرفهای باشد، پس از گرما بخشیدن به فضای هیأت سعی میکند جو را آرام کند.
*متأسفانه اين روزها در هيأتها كمتر روضه خوانده ميشود و افراد بيشتر به سينهزني ميپردازند! به نظر شما چرا چنين اتفاقي افتاده؟
شاید به اين دليل است كه جوانان از سینهزنی و عزاداری استقبال بیشتري ميكنند ولی هنوز مجالس قدیمی بسياري برپا ميشود كه در امتداد روشها و شیوههای مناسب گذشته قدم برمیدارند. به نظر من روحیه سینهزنی در هيأت راه به جایی نمیبرد. چون سینهزنی یک حالت ریتمیک دارد و عاطفه و احساس در روضه و مقتل تبادل میشود.
*عدهاي معتقدند بین مداحان به ويژه جوانان نوعی رقابت وجود دارد. آیا اين موضوع ميان منبریها هم صدق ميكند؟
به طور کلي اگر رقابت سالم باشد اشکالی ندارد. به هر حال عدهاي وقتي تلاش منبريهاي ديگر را ميبينند سعي ميكنند منبر خوبي بروند. اصلا استباق کار بدی نیست اما اگر رقابت به حسادت تبدیل شود و به تخریب افراد روآورده شود قطعا ناپسند است. گاهی اوقات این جوانان کار همدیگر را خراب میکنند. من در قالب یک منبری و واعظ این اتفاقات را کمتر دیدهایم.
*اما عدهاي در میدان رقابت و به ظاهر ایجاد تعامل میکوشند با مطرح کردن برخی موضوعات، به شیوه غیرعالمانه در جامعه چالش ایجاد کنند. این اتفاق هم در واعظين و هم در مداحان وجود دارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
ما موظف به مشتری جمع کردن نیستیم. قرار نيست برای جذابیت هر كاري انجام دهيم و مجاز هم نیستیم. وظيفه ما بيان احكام اسلام است. وزن خوف و رجا را باید متعادل نگه داریم. این نکته مهمی است. اگر کسی وزن خوف و رجا را زیاد کند، قطعا به او لطمه و آسیب وارد میشود.
*یک سخنران خوب باید چه اقداماتی را قبل از سخنرانی و قبل از منبر رفتن لحاظ کند؟
توصیهام این است که اولا مطالعه کنند. من خودم این کار را انجام میدهم و تمرکز ایجاد میشود. مطالب جلسات سخنرانی را دستهبندی میکنم تا مطالب سادهتر و دقیقتر منتقل شوند چراکه باید از زمان و وقتی كه مردم میگذارند نهایت بهره را برد و به تعبیر بسیاری مدافع فرصتها بود. چرا برخی از منبریها به جای صحبتهای مبنایی و تأثیرگذار، رؤیاها و خوابها را روایت میکنند؟ نکته دوم اين است كه بايد منبريها به حرفي كه ميزنند اعتقاد واقعي داشته باشند و به آن عمل كنند.
*يعني برای منبر رفتن از قبل تمرین میکنید؟
تمرین منبر نمیکنم ولی مطالب را در ذهن خودم دستهبندی میکنم.
*مهمترین آسیب هیأتهای عزاداری و تهدیدی که هیأتهای مذهبی با آن مواجهند چیست؟
اگر هیأت از معارف اهل بیت(عليهمالسلام) و از آيات و روایات خالی شود آسيب ميبيند. به نظر من مقداری هم اگر بحثهای سیاسی و اجتماعی با مبنا در هيأت انجام شود خوب است. هیأتها و مساجدی که انقلاب را برپا کردند امروزه نباید به گونهای عمل کنند که انگار کاری به رشد و نمو انقلاب ندارند. نمیگوییم همه مساجد اما، تعداد قابل توجهی هیأت و مسجد باید به یک تعامل و تراز مناسب برسند.
*وضع موجود جامعه منبریها و مداحان را چگونه میبینید؟
متأسفانه برخی از منبریها و مداحان ما در مجلس عزاداری حرفهای زشت و ناپسندی ميزنند که شايسته نيست! بعضيها هم با اتومبیلهاي مدل بالا در شهر تردد دارند يا در خانههايي زندگي ميكنند كه در شأن مداح و منبري اهل بيت(عليهمالسلام) نيست.
*هیأتهای مذهبی چگونه میتوانند در کاهش معضلات جامعه مانند اختلافات خانوادگی و فقر تأثیرگذار باشند؟
قطعا باید در این زمینه هم کار کنند و در جامعه راهگشا باشند. اصلا این وظیفه مسؤولان هیأتهاست که برای رفع معضلات جامعه هم گام بردارند. البته تا آنجا که من اطلاع دارم خیلیها در این زمینه پیشقدم هستند و مشاورههای خانوادگی که بعضی از روحانیون هیأتها میدهند توانسته به رفع اختلافات خانوادگی بسیاری از افراد کمک کند.
*اجازه دهید چند سوال شخصی هم بپرسیم. مهمترین آرزوي شما چیست؟
آرزوی عاقبت بخیری دارم و دوست دارم در همین مجالس، منبر و وعظ از دنیا بروم. هیچگاه نخواستم منبری ایدهآل بشوم. من خیلی منبر میروم و هیچگاه نخواستهام یک منبری آنچنانی بشوم.
*الگویی نداشتید؟
نمیتوان گفت الگوی مستقیم اما در حالت غیرمستقیم از الگویی چون شهید مرتضی مطهری بهره بردهام.
*با کدام منبری و مداح ارتباط خوبی دارید؟
به جلسه حججاسلام عالی و پناهیان میروم و به نغمههای حاج منصور ارضی، محمود کریمی و هلالی گوش میدهم.
*در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.
افراد مؤمن و انقلابی همیشه باید نگران و عامل حل نارساییهای اجتماعی باشند. همه ما باید این احساس را داشته باشیم که در اموالمان حقی برای محرومين است. خدا میفرماید: «وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُوم». این تفکر باید به وجود بیاید که من اگر مؤمن هستم، باید به محرومين رسیدگی کنم. اگر رسیدگی نمیکنم، پس چه مؤمنی هستم؟ این تفکر و روحیه باید در ما به وجود بیاید و هر کسی در هر حرفهای به این حرکت بپیوندد. مثلا آن طور که بنده شنیدهام، حدود 3 هزار نفر در انتظار هستند تا جزو خدام حرم امام رضا(ع) شوند. پیشنهاد میکنم افرادی که دوست دارند خادم امام هشتم شوند یا چندین هزار نفر در عرصه هیأتهای مذهبی فعالیت میکنند، هر کدام با هر حرفه و شغلی که دارند بیایند در طول سال، مدت زمان محدودی رایگان به محرومین و آسیبدیدگان خدمت کنند. اگر دندانپزشکی یک ماه در سال نیازمندان را رایگان به نیت خدمت به امام رضا(ع) درمان کند یا دکتر دیگری با تخصص دیگر چنین کند، میبینید چه حرکت بزرگ و مفیدی آغاز خواهد شد.