به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج زنجان: تشیع ظهور اسلام حقیقی است که در اندیشه سیاسی خود چندین مؤلفه دارد که یکی از برجستهترین آنها ظلمستیزی است. تمام تاریخ تشیع تاریخ ظلمستیزی است.
مؤلفه دیگر اندیشه شیعه عدالت مداری است. درواقع شیعه در همه زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... پرچم عدالت را بلند میکند و عدالتخواه است.
مؤلفه سوم اندیشه سیاسی شیعه را باید در مفهوم ولایتمداری جستجو کرد. فهم قدسی از مفهوم ولایت بهویژه در زمان غیبت یکی از ویژگیهای بارز اندیشه شیعه است.
دیگر مؤلفه مهم اندیشه سیاسی شیعه، این است که عالَمی که این تفکر در پی بنای آن است یک عالم دینی است. انقلابی که از این اندیشه نشات میگیرد یک انقلاب دینی است و عدالتی که اندیشه شیعه قصد حاکم کردن آن را دارد ریشه در اعتقادات دینی دارد.
این ویژگی، اندیشه سیاسی شیعه را از دیگر ایدئولوژیها و اندیشهها بهویژه ایدئولوژیهای غرب مدرن و حتی از اندیشههای سیاسی پیش از آن چون اندیشه سیاسی افلاطون متمایز میکند.
مؤلفههای اندیشه سیاسی در قیام امام حسین (ع) نیز ظهور و بروز نمایانی دارد. مسئله ظلمستیزی و مبارزه با ظلمی که در جامعه اسلامی حاکم شده است و ظهور آرمان عدالتطلبی در این قیام بهخوبی مشهود است.
مشخصه مهم دیگر قیام امام حسین (ع) که بسیار محوری است مسئله امربهمعروف و نهی از منکر است که در بیان شهید مطهری و امام خامنهای در کتاب انسان ۲۵۰ ساله نیز موردتوجه قرارگرفته است.
درواقع قیام سیدالشهدا (ع) حرکتی است با این هدف که جامعهای را که از مسیر خود منحرفشده و به کژ راهه میرود به مسیر صحیح خود بازگرداند. این قیام دو نتیجه میتوانست داشته باشد، اول در اختیار گرفتن قدرت سیاسی و اصلاح مسیر جامعه از طریق تحقق حکومت انسان معصوم و دوم شهادت که در این مسیر نیز نوعی احیاگری و اصلاح جامعه وجود دارد.
زمینه این حرکت در زمانه ائمه پیش از امام حسین وجود نداشت و در دوران ایشان این فرصت بروز پیدا کرد تا برای تغییر مسیر جامعه و اصلاح امور قیام کرد.
انقلاب اسلامی و اندیشه سیاسی آن نوعی تبلور هویت و فرهنگ عاشورایی در زمانه ماست و الهام گرفته از پیام آن است و به همین دلیل همه مؤلفههای قیام عاشورا یعنی امربهمعروف و نهی از منکر و عدالتطلبی و ظلمستیزی و مهمتر از همان نوعی تفسیر دینی از سیاست دران وجود دارد.
در تاریخ معاصر ایران، جریانهای متعددی با ایدئولوژیهای مختلف سکولار اومانیستی وجود داشتند که همه آنها سیاست را بهصورت سکولاریسمی تفسیر میکردند اما انقلاب اسلامی، عدالتطلبی، آرمانگرایی و ظلمستیزی خود را از متن دین گرفت.
این به دلیل نفوذ دیرپا، جدی، ماندگار و عمیق تشیع در فرهنگ و تاریخ ایران است. تاریخنگاران مدرن و مستشرقان و روشنفکران تربیتشده توسط آنها در تاریخنگاری رسمی ایران، نقش تشیع در هویت اجتماعی ایرانیان را نادیده گرفتهاند.
تشیع در ایران با صفویه آغاز نمیشود، بلکه حضور فرهنگی و سیاسی مؤثر و پایدار تشیع در میان ایرانیان از مدتها پیش از آن استمرار تاریخی داشته و در دوره ایلخانیان ظاهر میشود. بزرگترین قیامهای ملی، استقلال طلبانه و عدالت خواهانه ایرانیان شیعی است.
دقت در تقویم انقلاب اسلامی نیز نشان میدهد نقاط اوج انقلاب با مناسبتهای مذهبی بهویژه تاسوعا و عاشورا گرهخورده است و شعارهای انقلابی نیز وامدار مفاهیم قیام عاشورا است.
در ادامه استمرار حضور تاریخی قیام عاشورا در هویت ایرانیان، ما امروز نیازمندیم در ماجرای عاشورا از این منظر تأملکنیم که چگونه ۵۰ سال پس از رحلت حضرت رسول (ص) در سال ۱۱ هجری، شخصی چون یزید حاکم عالَم اسلامی میشود و در سال ۶۱ حادثه عاشورا را رقم میزند.
این واقعه نشاندهنده یک فرایند نفوذ سازمانیافته و استحاله است. این استحاله، بر بستر اشرافی گری، تجملگرایی و شکلگیری طبقه جدید ثروتمند از دل دولتمردان، صحابی و فرزندان آنها رخ داد.
این اتفاق به ما هشدار میدهد که انقلاب بزرگی چون انقلاب صدر اسلام در یک بازه زمانی ۵۰ ساله دچار چنین وضعی میشود و تعجبآور نیست که این اتفاق برای ما هم رخ بدهد. چراکه امروز ما هم با موقعیتی شبیه این مسئله روبرو هستیم. امروز با شکلگیری طبقه نوظهور سرمایهداری در دل بدنه مدیریتی مواجه هستیم.
امروز تا رسیدن به آن نقطهای که مانند عاشورا که جامعه کاملاً دچار انحطاط شده باشد و حکومت در اختیار استحاله طلبان فاسد افتاده باشد، فاصلهداریم؛ اما اتفاقی که رخداده این است که یک جریان استحاله طلب با ایدئولوژی نئولیبرالیسم نوعی ارتجاع شبه مدرن لیبرالی را شکل دادهاند که در حوزه فرهنگ، سکولاریسم و فرهنگ سرمایهداری را ترویج میکند و در حوزه اقتصاد، سرمایهداری شبه مدرن و ساخت اقتصادی نئولیبرالی را ایجاد کرده و از آن حمایت میکند.
هرچند محرم و عاشورا و ماه رمضان و اعتکاف و ... موجب پالایش معنوی جامعه میشود اما روندهای فرهنگی استحاله طلبانه نیز همچنان جاری است.
ما به سه عامل برای تغییر این شرایط نیاز داریم: نسخه انقلابی، مدیران انقلابی و حاکم شدن روحیه جهادی و انقلابی. اگر این سه عامل در کنار هم جمع شوند و بر نسخه مدیریت فرهنگی و اقتصادی ما حاکم شوند از وضعیت ناخوشایند کنونی خارج میشویم.