امام خمینی(ره) چگونه فروپاشی شوروی را پیش‌بینی کرد؟
امام در این پیام دو عامل اساسی را موجب تضعیف قدرت شوروی معرفی می‌کنند؛ یکی عدم اعتقاد واقعی به خدا و مبارزه طولانی و بیهوده با مبدأ هستی و دیگری اعتماد به کشورهای غربی برای برون‌رفت از مشکلاتی که آن زمان شوروی با آن روبرو بود.
کد خبر: ۹۰۹۷۱۱۸
|
۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۳

به گزارش خبرگزاري بسيج استان مركزي ؛ به گوش رسیدن صدای شکسته شدن استخوان‌های کمونیسم و پیوستن آن به موزه‌های تاریخ، پیش‌بینی دقیقی بود که امام خمینی (ره) در نامه خود به گورباچف آن را بیان کرد و چند سال پس از ارسال این نامه، امپراطوری ابرقدرت شوروی فروپاشیده و منحل شد.

امام در این پیام دو عامل اساسی را موجب تضعیف قدرت شوروی معرفی می‌کنند؛ یکی عدم اعتقاد واقعی به خدا و مبارزه طولانی و بیهوده با مبدأ هستی و دیگری اعتماد به کشورهای غربی برای برون‌رفت از مشکلاتی که آن زمان شوروی با آن روبرو بود.

شوروی از انقلاب 1917 تا ابر قدرت شدن
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در سال 1922 در راستای انقلاب 1917 بولشویک‌ها به رهبری "ولادیمیر لنین" تشکیل شد. با مرگ لنین در سال 1924 "ژوزف استالین" به قدرت رسید و با سیاست‌های اقتصادی خاص خود، شوروی را به یک ابرقدرت صنعتی تبدیل کرد.

لنین

شوروی پس از سال 1945 با پیروزی بر آلمان نازی، علیرغم تحمل خسارت‌های شدیدی همچون کشته شدن بیست میلیون نفر از مردمش، به یک ابرقدرت نظامی و تنها رقیب آمریکا در دنیا تبدیل شد.

مهم‌ترین سیاست‌های شوروی در دوران حکومت حزب کمونیسم عبارت‌اند از:
1. کنترل و نظارت بر تمام جنبه‌های زندگی اجتماعی مردم
2. ساختار اقتصادی بسته و اعتقاد به سرمایه‌داری دولتی
3. عدم اعتقاد به مالکیت خصوصی
4. ترویج بی‌خدایی و مادی‌گرایی بر مبنای نظریه مارکسیسم

سقوط امپراطوری
قدرت نظامی و اقتصادی شوروی و همچنین نفوذی که در اقصی نقاط جهان داشت، از کشورهای خاورمیانه گرفته تا آمریکای جنوبی، نتوانست برای همیشه کام رهبران شوروی را شیرین نگه دارد.

به مرور زمان با افزایش تنش‌های بین آمریکا و شوروی در جریان جنگ سرد و همچنین گستردگی دخالت‌های نظامی شوروی در کشورهای مختلف که برای مثال به سبب 9 سال حضور در افغانستان، این کشور بیش از ۵۰ میلیارد دلار هزینه کرد.

همچنین با کاهش قیمت نفت به زیر 20 دلار در هر بشکه و کم‌رنگ شدن مشروعیت سیاسی کمونیسم و افزایش حس ملی‌گرایی و استقلال‌طلبی در کشورهای تابعه‌ی اتحاد جماهیر شوروی، ضربه‌هایی بر پیکر اقتصادی شوروی وارد آمد و در دهه 80 مشکلات اقتصادی به اوج خود رسید.

آخرین رهبر شوروی با خیال اصلاحات غربی
فقر، محرومیت و فشارهای اقتصادی، زمینه را برای به‌قدرت رسیدن فردی با شعار اصلاحات فراهم کرد. سال 1985 میخائیل گورباچف با شعار گلاسنوست (فضای باز و شفافیت) و پرسترویکا (بازسازی و اصلاحات اقتصادی) سکان هدایت کشور ابرقدرت به گل نشسته را به دست گرفت.

گورباچف خیال می‌کرد اگر اصلاحات اقتصادی محقق شود و از بازار آزاد حمایت کند و از طرفی سیاست‌های خصمانه علیه آمریکا را تعدیل کند، می‌تواند شوروی را از گرداب مشکلات نجات دهد. اما اعتماد او به غرب و مذاکرات طولانی او با ریگان رییس‌جمهور وقت آمریکا، نتیجه‌ای جز پس رفت و درجا زدن برای شوروی نداشت.

آمریکا در طول مدت طولانی مذاکره با سیاست مداران شوروی، توانست این کشور را از سلاح هسته‌ای خلع کند و در عین حال به پیشروی فرهنگی در کشورهای تحت نفوذ شوروی بپردازند که یکی از پیامدهای آن صف‌های چند کیلومتری برای چشیدن طعم مک دونالد آمریکایی بود.

مک دونالد

آمریکا به همین مقدار اکتفا نکرد و با به کارگیری مهره‌هایی مثل "بوریس یلتسین" که تمایل به لیبرالیسم آمریکایی داشتند، توانست در هسته مرکزی قدرت شوروی نیز نفوذ کند و با کودتایی گورباچف را از رهبری خلع کرده و پایان امپراطوری شوروی به عنوان مهمترین رقیب خود را جشن بگیرد.

آینده‌نگری دقیق امام خمینی(ره)
همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، پیام امام به گورباچف متضمن این نکته بود که برای برون‌رفت از مشکلات، به غرب پناه نبرید. امام در بخشی از این نامه می‌نویسد: «از شما جداً می‌خواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید.»

امام در بخشی دیگر از پیام خود، درباره از در باغ سبز دنیای غرب برای حل مشکلات اقتصادی شوروی می‌نویسد: «شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره‌های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه‌داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روش‌های اقتصادی و اجتماعی به بن‌بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.»

امام خمینی به‌درستی ضعف شعارهای اصلاحاتی گورباچف را برملا کرد و همان‌طور که امام(ره) فرمود، اعتماد شوروی به غرب کمونیسم را به موزه‌های تاریخ منتقل کرد.

گورباچف چند سال پس از فروپاشی شوروی درباره پیام دلسوزانه امام گفت که «این پیام در جلسه کمیته مرکزی حزب کمونیسم مطرح شد و برای اعضای حزب که نیمی از جهان را در اختیار داشتند، بسیار غیرمنتظره بود... من متأسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به‌هرحال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد می‌کنم و معتقدم که آیت اللّه خمینی فراتر از زمان می‌اندیشید و در بُعد مکان نمی‌گنجید».

شباهت‌های ایران امروز با شوروی سابق
بسیاری از کارشناسان سیاسی به وجود شباهت‌هایی بین شرایط امروز ایران و زمان گورباچف در شوروی معتقدند. امروز ایران مانند شوروی قبل از فروپاشی، تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دارد و با فشارهای اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

پیام امام امروز دوباره باید برای دولتمردان و سیاست‌مداران ما بازخوانی شود. امروز ایران کم گورباچف هایی ندارد که معتقدند باغ سبز غرب برای نجات ما از مشکلات کافی است و نسخه‌هایی می‌پیچند که آینده ای شبیه فروپاشی شوروی را در ذهن تداعی می‌کند.

اقتصاد مقاومتی به نوعی متضمن همان پیام امام به گورباچف است. ما دو راه بیشتر نداریم یا باید در داخل با برنامه‌ریزی و تلاش شبانه‌روزی مشکلاتمان را حل کنیم، یا مسیری را که روزی ابرقدرتی با در اختیار داشتن نصف جهان رفت را برویم که نتیجه‌ای جز شکست ندارد.

علاوه بر لزوم عدم اعتماد به غرب، پیام امام این نکته را هم در بر داشت که اسلام و دین‌داری قدرتی به جامعه و حکومت می‌دهد که از هر نسخه دیگری کارآمدتر است. اسلام بر عدالت و مساوات، پویایی و تحرک تاکید می‌کند که اعتقاد به چنین مکتبی به جامعه روح می‌بخشد.

باید بپذیریم که ما امروز در هر دو نکته مطرح شده توسط امام خمینی، ضعف‌هایی داریم؛ یعنی هم عده‌ای نشسته‌اند تا آمریکا و اروپا بیاید مشکلات را حل کند و هم عده‌ای دیگر از منسوخ شدن گزاره‌های دینی سخن می‌گویند. بدون شک اگر این ضعف‌ها برطرف نشود، برخی خطرات جامعه ما را نیز تهدید می‌کند.

منبع : تبيان

ارسال نظرات