امکانات دنیای مجازی نوعی چندصدایی جهانی را عرضه میکند
به گزارش خبرگزاری بسیج، سمینار «ما و راه تأمل در غرب» با بررسی کتاب «ما و غرب» نوشته رضا داوری اردکانی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
مریم صانعپور در این مراسم گفت: اگر در عصر ارتباطات همه میتوانند سخن بگویند و سخن یکدیگر را بشنوند باید در عالم واحد وارد شده باشند زیرا بیگانگان با هم حرفی ندارند که بزنند و زبان یکدیگر را درنمییابند برخی معتقدند این ارتباط از نوع ارتباط غالب و مغلوب نیست.
وی با بیان اینکه بخش اعظم این کتاب درباره استاد داوری و همزبانی، گفتگو و جهانی شدن است، به جهانی شدن دیجیتال به عنوان امکانی برای گفتگو و همزبانی جهانی اشاره کرد و گفت: با ظهور فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی دیجیتال، دوره جدیدی برای بشریت آغاز شده که فلسفه ورزی جدیدی می طلبد و همه اندیشهورزان می توانند در رابطه ای هم عرض و هم ارزش در این فلسفهورزی مشارکت کنند. ما نیز از این امکان برخوردار شده ایم تا با بازخوانی میراث حکمی و فلسفی خود به دنبال درک امکان های نظری مان برای کشف های عصری باشیم و با استفاده از امکانات ارتباطی جدید در گفتگو با سایر فرهنگ ها وارد شویم. در این مجال از امکانات دنیای مجازی سخن می گویم که با عبور از تک صدایی جهانی غرب، نوعی از چند صدایی جهانی را عرضه می کند که قادر است به هم افزایی عقلانیت های مختلف و شکل گیری تمدنی نوظهور منجر شود. تصور می کنم یکی از وظایف مهم اندیشمندان ما پس از بهره گیری از میراث فکری و تمدنی غرب مدرن، توجه به امکانات حال و آینده است که دنیای مجازی در اختیارمان قرار داده و باید تفکر حال و آینده ما متناسب با این شرایط نوظهور شکل گیرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در اصطلاح «virtual world» که به «دنیای مجازی» ترجمه شده، «virtual» به معنای «غیرفیزیکی و معنایی» در مقابل «مادی و فیزیکی» به کار می رود، زیرا فضای مجازی به تناسب معناییبودنش، بقاپذیرتر از فضای مادی و جسمانی است. همچنین در فضای مجازی خلاقیتهایی رخ می دهد که در فضای فیزیکی امکانپذیر نبوده است. برخی قابلیتهای نوظهور فضای مجازی عبارتند از: ابرمتنی بودن، تعاملی بودن، تاریخی سازی تجربه های بشری، امکانات خارقالعاده برای مسافرت با ذهن یا بدن به سراسر جغرافیا و تاریخ بشری، جهانی سازی، به بالاترین شکل ممکن و ایجاد یک هویت جمعی واحد برای همه افراد در سراسر جهان.
صانعپور افزود: در تفکر مدرن، فاهمه با تمایزات دوگانه مادی و غیرمادی، حقیقت و فریب، ظهور و بطون و فرهنگ و طبیعت سازمند شده است. در این معنا معتقدان به اصالت ماده «واقعیت مجازی» را یک شکل ثانوی از واقعیت میدانند درحالیکه برخلاف چنین دیدگاهی واقعیت مجازی با ویژگیهای ذکر شده، اصلی ترین نقش را در اهداف انسانی بازی می کند زیرا قادر است فرایند خلاقیت را گسترش دهد و آینده را زمینه سازی کند. واقعیت فضایی را شکل داده است که در آن تهدیدها، غیرممکنها و محدودیتهای حیات مادی وجود ندارد. هنگامی که گفته میشود «گویا» دنیای مجازی همان دنیای واقعی است این طرز تلقی میتواند متأثر از یک رویکرد ماده گرایانه باشد اما در یک رویکرد معناگرا میتوان گفت واقعیت مجازی نقش تعیینکنندهتری در توسعه و ارتقای وجودهای انسانی بازی میکند زیرا محدودیت مادّه را با خود ندارد و فرایندی پویاست که میان ابعاد معنوی و مادی جهان در حرکت دائمی و تأثیر و تأثر متقابل است، زیرا اصولاً مرزهای میان معنا و ماده، کاملاً سیال و مبهم هستند.
وی تصریح کرد: فضای سایبر موجب جهانی شدن سخنرانیهای علمی، انتشارات آزاد و مجلههای آموزشی شده است که رشد اذهان و فرهنگ عمومی همه مردم جهان را به همراه دارد و موجب توسعه طبقه نخبه و دانشمند در سطح جهانی می شود؛ «واقعیت مجازی» «مدیریت برنامه ریزی شده» برای فرایندی بی حد و مرز است.
این استاد دانشگاه در توضیح بیشتر گفت: در این تعریف واقعیت مجازی عبارت از محیط هایی است که از ادراک نشأت میگیرند و چون افراد در یک فرایند لحظه به لحظه آن را تولید میکنند، بسیار زودگذر و بی دوام است. کاربر رایانه در تعامل با محیط سایبری ردپای زندگینامۀ فردی خود را در یک تاریخ جهانی برجا میگذارد. واقعیت مجازی فضای نامحدودی است که علاوه بر فراوانی زمینه های انتخاب، تأثیر انتخاب در تجربههای فردی را اهمیتی اصلی می بخشد و همین امر موجب طراحی «فرایندی تعاملی» میشود. بنابراین انگیزه ها و تجربیات، در واقعیت مجازی بسیار انعطاف پذیرتر از انگیزهها و تجربیات تاریخی در جهان فیزیکی هستند. فضای سایبری مرکب از عوالم متعدد، متنوع و وسیعی است که امکان ارتباط دائمی و فزایندة افراد را با یکدیگر به صورتی موازی فراهم می کند و سلسله مراتب طولی را بر می چیند. مهمترین حادثة فضای مجازی، ارتباط میان کاربران مختلف با فرهنگهای متکثر است.
وی با بیان اینکه ویژگی زندگی اجتماعی در دنیای مجازی، بازسازی زمان و مکان است، گفت: روابط اجتماعی، به مکان مشخصی محدود نمیشود و «منِ» هر فرد فرایندی انعکاسی نسبت به سبکهای مختلف زندگی و گسترة امکانات متفاوت است. در این شرایط شما هرگز نمیتوانید گرفتار یک هویت ثابت باشید بلکه باید «امپراطور تجربه انسانی» خود باشید. امروزه گردش در فضای مجازی، نظریه «نردبان وضعیت» را شکل داده که برآن اساس، هر یک از کاربران، خود را با مجموعۀ نظاممندِ پایگاهش مشخص میکند که این فرایند موجب ارتقای «نفس فردی» به «نفس جهانی» میشود. مسافر فضای مجازی برای مفاهمه با افراد جوامع مختلف، به همسان سازی خود با آنان می پردازد و موقتاً هویت فردی و ملی خود را ترک می گوید و هویتی عام و جهانی را می پذیرد. در این فضا راههای مجازی جایگزین حواس انسانی شده و تغییرات ریشهای در آگاهی و ادراک انسانها ایجاد می کند؛ تغییراتی که لحظه به لحظه اتفاق میافتد.
صانعپور اظهار داشت: در این فرایند، عقلانیت مدرن در یک سیال بودن دائمی قرار گرفته. «ماری اسمارت» این امر را نقطه آغاز یک فرهنگ پستمدرن معرفی می کند که فرهنگ و مناسبات قدرت مدرن را به یک فرهنگ و قدرت واحد فرامرزی تبدیل میکند. در این تغییرات مبنایی، مدرنیته بهعنوان یک «وحدت عقلانی» افول و کاپیتالیسم سقوط میکند. در ارتباطات دیجیتال، «خویشتن» های دیجیتال، جایی برای اشکال متحد، مستمر و زنجیرهای مدرن باقی نمی گذارند و همه چیز را دچار تکثر و گسستگی می کنند. بنابراین جهانیشدن دیجیتال با جهانیسازی غربی تفاوت های زیادی دارد، زیرا در دوره مدرن همه امکانات و اطلاعات در اختیار غربیها بود و ملل دیگر در خدمت اهداف غربی بودند. از اینرو، اطلاعات با تحلیل های غربی و به صورت طولی در اختیار جوامع غیرغربی قرار می گرفت و معیارهای غربی به دیگران القا می شدند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آغاز تحولات ارتباطی دیجیتال به اواخر دهه شصت قرن بیستم برمی گردد که اولین سامانه ماهواره ای به فضا فرستاده شد، گفت: جهان کنونی، دیگر جهانی دوقطبی نیست، زیرا اصطلاح جهانی شدن در بردارنده مفهوم فشردهای از تغییرات پیچیدهای است که امکان تحلیلهای سادهاندیشانه و دو قطبی را از تحلیلگران سلب می کند. امروزه حتی فقیرترین انسانها در حاشیهایترین نقاط جهان نیز امکان اتصال به شبکه ارتباطات و اطلاعات جهانی را دارند و همین امر امکان رفتارهای اقتدارگرایانه دولتها با شهروندان را کمتر می کند زیرا اولین وظیفه سیاستمداران این کشورها پاسخگویی به بازجویی های رسانهای است بنابراین در فضای مجازی شکل جدیدی از دموکراسی مستقیم، به جای دموکراسی غیرمستقیم و انتخابی شکل گرفته است و از حیطه ملی به حیطۀ فراملی گسترش یافته است.
وی تأکید کرد: در فرایند جهانی شدن هویتهای فردی نیز دستخوش سیالیت شده اند. سازنده هویت در عصر کنونی ناچار است با اجزایی ناهمگن، هویتی نوظهور برای خود بسازد که این امر عکس الگوی دوره روشنگری است؛ زیرا در آن گفتمان، طبق الگوی «من کیستم» عمل میشد. به قول سارتر برای بورژوا بودن، انسان احتیاج دارد طبق الگوی یک بورژوا زندگی کند، امّا در سیال بودن دورة کنونی تعیین هویت هر فردی به خودش واگذار شده و از آنجا که به تعداد ارزش ها و ضد ارزشهای متکثر در جهان، صداهای فرهنگی متنوع به گوش می رسد حاکمیت یک فرهنگ خاص بر فرهنگ های دیگر امکانپذیر نیست، به بیانی دیگر بر خلاف جهانی سازی غربی، همه شهروندان، اصلی تلقی می شوند.
صانعپور با بیان اینکه در هم عرضی اطلاعات و ارتباطات دیجیتال شناخت هدف بسیار مشکل است و نظریه ها به علت کثرت گزینه های جدید، خیلی زود فراموش شوند، افزود: این در حالی است که در جهانی شدن دیجیتال همه فرهنگ ها حضور دارند و معیارهای ملل گوناگون در شکل گیری جامعه جهانی تعیینکننده است، بنابراین نمی توان جهان را با یک صدای واحد فرهنگی و اخلاقی تفسیر، تحلیل و ارزیابی کرد. اینترنت نقش ارزشهای رسانهای مدرن را کمرنگ کرده و فعالیتهای اجتماعی را در معنای «خودمستقلی جمعی» ترسیم می کند.
به گفته این استاد دانشگاه، برخلاف دوره مدرن در عصر ارتباطات تغییرات اجتماعی، طولی نیستند بلکه همزمان صورت می گیرند. انسانها از محدودههای زمان و مکان عبور می کنند و توانایی های اقتصادی، فرهنگی یکسان در دسترس همگان قرار می گیرد و هیچ امری برای مسابقه میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه دسترسناپذیر نیست.
وی ادامه داد: از قرن شانزدهم تاکنون امپریالیسم نظامی، سیاسی و اقتصادی یک نظارت تاریخی اقتدارگرا بر سراسر جهان اعمال کرده است که میتوان آن را جهانیسازی غربی خواند، این فرایند کاپیتالیستی امری تدریجی بوده که محصولات جهانی و تجارت جهانی را شکل داده است. از نیمه دوم قرن نوزدهم کالاهای زنجیرهای فراملیتی، طلیعههای جهانیسازی غربی بودهاند بنابراین به نظر میرسد اولین علت جهانیسازی غربی، ضرورت های اقتصادی دنیای مدرن بوده است و هر یک از ملت های ساکن کره زمین قسمتی از اقتصاد، تجارت و سرمایه گذاری جهانی را به عهده داشته اند؛ اما امروزه همۀ ملل جهان در گستره دنیای مجازی، می توانند با ارتباطات فراگیرِمجازی، در فرهنگِ اقتصادی جهان مشارکت کنند تا جهانوطنیِ انسانیت محقق شود، زیرا تعامل مراکز متنوع، فرهنگ جهان گرایانه ای را شکل داده و محرومان را امیدوار کرده تا بتوانند از سلطه امپریالیسم غربی خارج شوند.
صانعپور با بیان اینکه امروزه فضا و مکان، برخلاف جهان فیزیکی، خاصیت محدودکنندگی شان را از دست دادهاند، اظهار داشت: فضای سایبری فضایی است که هر شخصی اجازه ورود به آن را دارد تا به هر فرهنگی وارد شود و این امر، موجب تغییر و ارتقای شتابگیر فرهنگیِ ملل و اقوام مختلف خواهد شد. شهر سایبری یک فضای جهانی بسیار بزرگ و مملو از اطلاعات است که در حرکت و پویایی همیشگی قرار دارد. در این فضای سیال، فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، موجب تمرکز قدرت و ثروت نمیشوند بلکه مهمترین ویژگیشان، تمرکززدایی و توزیع عادلانه قدرت و ثروت در میان شهروندان جهان سایبری است.
این استاد دانشگاه گفت: برخلاف شهروندان دنیای فیزیکی که سکونت و ثبات، ویژگیشان است و برخلاف شهرهای فیزیکی که دارای چشماندازهای طبیعیِ ایستا هستند، شهروندان شهرهای سایبری، چشمانداز اطلاعات سیالی را پیشرو دارند. شهر سایبری با شهری که در یونان باستان به عنوان محل عبور تلقی میشد و سلسله مراتب در آن مطرح بود تفاوت فراوان دارد. در شهر مجازی یک سپهر عمومی وجود دارد که هویت مبهم و نامعینی از شهر را عرضه میکند.
وی در پایان با بیان اینکه شهرهای سایبری در بردارنده جریان اطلاعاتی وسیعی هستند که شهروندان را احاطه کردهاند و آنها را به طرف حرکتهای اجتماعی شبکهای شده پیش میبرند، خاطرنشان کرد: چنین حرکتهایی دارای اشکال جمعی، غیرمتمرکز و حادثهجویانه هستند که علاوه بر هویت فردی و ملی، میتوانند شیوه دیگری از انسان بودن را در یک تجربه جمعی ارائه کنند و ما نیز می توانیم با استفاده از این امکان نوظهور در یک گفتگوی همافزایانه جهانی مشارکت کنیم، مشروط به آن که قواعد همزبانی را رعایت کنیم.