سیل و پدافند غیرعامل از شعار تاعمل
به گزارش سرویس خبری بسیج علمی از هرمزگان؛ درتعریف پدافند غیرعامل باید گفت مجموعه اقدامات غیرمسلحانه ای که موجب افزایش بازدارندگی،کاهش آسیب پذیری،تداوم فعالیت های ضروری، ارتقاء پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها و اقدامات نظامی دشمن می شود.
اما اینکه پدافند غیرعامل در استان به خوبی اجرایی و عملی می شود یا خیر جای سئوال است.
هشدارهای هواشناسی وبررسی نقشه های ایستگاه هواشناسی هرمزگان و تهران نشان می دهد که جواستان هرمزگان طی دوسه روز ناپایدار و توام با بارندگی های سیل آسابوده و نیازمند اتخاذ تدابیر اساسی و جدی است.
سیل دروازه قران شیراز در کمتر از 7دقیقه جان 22هموطن را گرفت و 200خودرو را تخریب کردو در آق قلا و گمیشان و خوزستان هم حدود دوهفته است که همگان داوطلبانه در حال امدادرسانی و کمک هستند اما تاکنون نتوانسته اند انگونه که باید میزان خسارات هارا کاهش داده و سرپناه امنی برای سیل زدگان فراهم نمایند.
هرمزگان با دارا بودن دریا و مواجه 20ساله با خشکسالی به جرات می توان گفت آمادگی مواجه با بحران را ندارد و حتی برای یک بارندگی دوسه ساعته نیز آماده نیست چرا که بارندگی های دی و بهمن ماه در شرق و مرکز استان و غرب نشان داد که بسته شدن مسیرهای ارتباطی و ابرگرفتگی معابر و جاده ها و طغیان رودخانه های دایمی و فصلی از معایب بارش های آسمانی است. اما اینکه بخواهیم در برابر سیلی که نمونه مشابه انرا کمتر از دو هفته در استان های دیگر دیده و شنیده ایم با چند گونی شن وعلم کردن چادرهای هلال احمر بایستیم و آماده باش خودرا اعلام نماییم باید گفت که پدافند غیرعامل در شعار محکوم به شکست است و نیازمند کارهای میدانی و عملی است،لایروبی خورهای سراسر استان و بازکردن راه آب در تمامی رودخانه ها و خورهایی که طی سالها مسدود شده ویا ساخت وساز انجام شده است .
بسیج نمودن تمامی ظرفیت ماشین آلات سنگین موجود در استان در مسیرهای ورودی و خروجی سیلاب و هشدارهای واقعی به مردم وساکنان روستاها که در مسیر سیلاب هستند و ... همگی می تواند تا حد زیادی از بروز فاجعه انسانی مشابه استان های گلستان و خوزستان جلوگیری نماید. اما اینکه برای حفظ آرامش مردم از دادن هشدارهای واقعی عمق فاجعه را برایشان ترسیم نکرده و حاشیه امن کاذبی ایجاد کنیم قطعا به مصیبتی همچون سیل زدگان سایر نقاط دچار خواهیم شد.
با تمام تفاسیر باید گفت بحران ها غیرقابل پیش بینی اما قابل علاج و درمان بوده و باید از هماکنون به فکر آینده زیست محیطی و توسعه پایدار کشور و منابع قابل تجدید و غیرقابل تجدیدآن بود؛ اینکه به بهانه ساخت وساز و ویلاسازی بسیاری از زمین ها ومنابع طبیعی ودریا و کوه و جنگل را به بهای ثمن بخس به افراد واگذار کرده و بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و شاهد تخریب محیط زیست و جنگل و دریا و طبیعت باشیم به نوعی کفران نعمت های الهی است و بی شک دیریا زود تاوان این ناشکری الهی و ناسپاسی را باید به طبیعت پس بدهیم همان گونه که هموطنان مان در سایر استان ها تاوان سنگینی بابت زیاده خواهی عده ای پس دادند و خسارات مادی و معنوی زیادی متحمل شدند.
امید است ازاین پس با طبیعت این مادر مهربان مان با احترام بیشتری رفتار کرده و قدردان زیبایی ها و لطف ومهرش بیش از پیش باشیم تا وارثی امانتدار برای آیندگان و فرزندان این آب و خاک باشیم و سهم آنهارا از طبیعت زیبا در اینده لحاظ کنیم.