دستانش، همین دستان چروک خورده ی از ریخت افتاده، زندگی اش را می گرداند و حیات هنرش را استمرار می بخشند.
کد خبر: ۹۱۴۶۹۵۱
|
۲۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، او هنرمند است، اما مانند بازیگران شناخته شده نیست؛ مانند خواننده ها ارج و قرب ندارد و سلبریتی محسوب نمی شود.

با این وجود اوست که جریان ساز است، اوست که دیروز را به فردا گره می زند؛ با همین انگشتانی که بارها زخم دفتین و چاقو را چشیده اند، رج به رج می بافد تا گلهای قالی بی آب نمانند. با دستانی به خشکی ِ خاک، خاک را جان بخشیده و کوزه و کاسه هایش، جای نان و آب شده اند. مُغار بارها سرانگشتانش را به جای ورق نقره شکافته، اما عزم او خش ندیده و هنوز جلا دارد.

او هنرمند است، او صنعتگر است، او «صنایع دستی» را همیشه ساخته و «هنرهای سنتی» را در شکل امروزی جان بخشیده.

روز جهانی صنایع دستی از آن روزهای ساکت و مظلوم تقویم است که با وجود یدک کشیدن عنوان جهانی، حتی در سطح بومی هم ناشناخته است. امروز روز جهانی صنایع دستی است؛ و برای ما، این روز با عنوان صنایع دستی و هنرهای سنتی، رنگ و بویی خودمانی تر دارد.

روز ِ همه هنرهایی که از دل تاریخ برآمده اند. بعضی هاشان شناخته شده تر هستند و چون قالی، در هر خانه ای جایگاهی دارند و عزتی... بعضی دیگر چون حکاکی روی نقره، ماندگار کننده خاطره پیوندی هستند که چهره دو عاشق را در قاب خود جای می دهد. برخی همچون سفال، خنکای آب را گوارای وجود می کنند و برخی دیگر، گل و بوته ی روی رخت و لباس می شوند.

با این وجود همیشه این هنر نیست که بر صدر می نشیند و قدر می بیند.

هنرمندان صنایع دستی، قصه های پر غصه ای دارند که نگارش آن مثنوی هفتاد من می‌شود.

به ویژه در این گوشه از ایران زمین، در جایی که نقطه اتصال شرق و غرب بوده و بر روی چشمان هنر دوستان، ابروی جاده ابریشم محسوب می‌شده!

آذربایجان شرقی و شهر تبریز را از دیرباز با هنرهای سنتی و صنایع دستی اش می شناختند. کیست که نام تبریز را بشنود و یاد قالی نیافتد؟ تصویر میز منبت کاری شده پیش چشمانش شکل نگیرد؟ یا ورنی رنگارنگی، جواهر تراش خورده ای، روسری پر نقش و نگاری، صراحی شفافی را یاد نکند؟

هنرمندانِ این نقطه ی اتصال، هنوز دردهای عجیب دارند بابت کار و پیشه شان... هنوز کوله به دوش کار می‌کنند و هنوز میان ساخت و فروش به مشکلات شان فکر می کنند.

در سالهای اخیر، صنایع دستی مختلف و متنوع آذربایجان شرقی با کسب ۱۳ عنوان فاخر نشان مرغوبیت بین المللی، نشان داده آنچنان از بازارهای جهانی دور نیست و می شود با تمرکز و سرمایه گذاری در این بخش، بازده آنرا در سطحی بسیار گسترده دید.

اشتغال رسمی بیش از ۱۱ هزار نفر در بیش از ۸۰ رشته صنایع دستی در سطح استان ما، بیانگر اهمیت این حوزه در رفع بیکاری و توسعه جامعه است.

با این وجود ما همچنان مکان مشخصی برای عرضه این هنرها حتی در شهر تبریز نداریم. مجموعه بازار امیریه که در موقعیت مکانی نه چندان مناسب به امید تبدیل شدن به خانه هنر و هنرمندان افتتاح شد، روز به روز سوت و کورتر می شود؛ بازارچه صنایع دستی به بازارچه صنایع گیاهی و کشاورزی تغییر ماهیت می دهد و بعد از سالها دور شدن از روز کلنگ زنی، تکلیف شهرک صنایع دستی تبریز هنوز مشخص نیست.

اینها به جز دغدغه های هنرمندان صنایع دستی در خصوص تامین مواد اولیه است و همچنین به جز نگرانی های بی شمار در رابطه با فروش دست ساخته هایشان. از نقص شدید ارتباط با مخاطب و روز آوری بدون هنجارشکنی سنتها و بازار سازی و بسته بندی و برند سازی البته با سرعت می گذریم که سالهاست به همین شکل رها شده است.

روز صنایع دستی، فقط روز قدردانی از چند هنرمند پیشکسوت و بوسیدن دست ایشان به عنوان طلایه داران حفظ فرهنگ دیروز و انتقال به سوی آینده نیست. این روز زمانی برای دیدن این زخم هاست؛ روزی برای گرفتن دستان چروک خورده ای که راهی جز نقش آفرینی ندارند.

همیشه در همین روز داغ خرداد ماهی، یادم می آید چهره آن بانوی با تجربه های بسیار را؛ که وقتی گفتم مادرجان، سوی چشمانتان چه؟ گفت دلم هنوز سو دارد مادرجان...

فرینوش اکبرزاده

ارسال نظرات
پر بیننده ها