یکی از صفات نفوذی‌ها و ستون پنجم دشمن ایجاد ترس و رعب در جامعه اسلامی است. اینان جاده صاف‌کن‌های دشمن در جنگی هستند که هنوز آغاز نشده است و تلاش می‌کنند تا با ترساندن ملت آنان را به تسلیم شدن وادارند، قبل از آنکه دشمن جرات حمله یابد!
کد خبر: ۹۱۴۷۱۹۰
|
۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۹
مواجهه و رویارویی جمهوری اسلامی با استکبارجهانی و دشمنان بشریت وارد مرحله نوینی شده است و با به قدرت رسیدن ترامپ، شاهد آغاز جنگ تمام عیاری اقتصادی هستیم که با خروج از برجام در سال گذشته کلید خورده است. در این وضعیت به فرمود: ه رهبر معظم انقلاب اسلامی، دشمن آرایش جنگی نوینی گرفته و «از همه‌ی اطراف مشغول تهاجم است؛ از لحاظ اقتصادی که می‌بینید؛ از لحاظ اطّلاعاتی، مشغول برنامه‌ریزی‌اند که نفوذ اطّلاعاتی کنند؛ از لحاظ فضای مجازی، دارند برنامه‌ریزی می‌کنند برای اینکه از این طریق به کشور ضربه بزنند.»

این آرایش جنگی دارای ابعاد مختلف است: «از لحاظ اقتصادی آرایش جنگی گرفته؛ از لحاظ سیاسی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علی‌الظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامی‌های ما جمع است؛ از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همه‌ی بخش‌های مختلف.»

یکی از مهمترین شگرد‌های دشمن در این جنگ تلاش برای ایجاد ترس و رعب در دل ملت ایران است تا با سست کردن اراده‌ها و تصمیم‌ها، این ملت غیور را دچار «خطای محاسباتی» کرده و در نهایت به تسلیم و سازش بکشانند. «ترسیدن» بدون شک در نهایت به تسلیم شدن خواهد انجامید و دشمن به این اصل مهم روانی در عرصه جنگ آگاه است، لذا بخش عمده توان رسانه‌ای خود را در خدمت تحقق این راهبرد بکار گرفته است.

اراده‌های استوار در جنگ اراده‌ها

آنچه از گذشته بشریت در دفتر تاریخ گرد آمده است را می‌توان شرح ماجرای مصاف اراده‌ها دانست! اراده‌هایی درونی که تلاش کرده‌اند محیط اجتماعی را مطابق با فهم و خواست خود تغییر دهند و جهان را آنگونه که خواسته‌اند بنا بگذارند و دگرگون سازند!

انقلاب حرکتی است از جنس اراده‌های آدمی، خیزش و جوشش و تبلور همت‌هایی بلند که تحق اهداف را ممکن می‌دانند و همه توان خود را برای رسیدن به قله‌ای رفیع عزت و سعادت جمع کرده‌اند. با سست عنصری و تزلزل و تنبلی و غفلت، نه تنها هیچ حرکتی به ثمر نخواهد رسید که اصلا آغاز نخواهد شد؛ و این بزرگترین آفتی است که دشمن از ابلیس رجیم گرفته تا جرثومه‌ای زمانه‌ی ما همچون استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل، همه تمرکز خود را بر آن جمع کرده‌اند تا اراده‌ها را سست نمایند و اهداف را دست نایافتنی جلوه دهند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در آخرین دیدارشان با مسئولان نظام اسلامی به تشریح مواجهه همه‌جانبه جمهوری اسلامی و استکبار جهانی پرداختند و تاکید داشتند که در ورای همه تهدیدات و بلوف‌ها و ادعا‌های دشمنان ملت ایران، «رویارویی کنونی، برخورد اراده‌ها است و، چون ما اراده‌ای قوی‌تر داریم و به خدا توکل می‌کنیم، ان‌شاءالله آینده‌ی خوبی در انتظار ملت است.» (۲۴/۲/۹۸)

در آموزه‌های اسلامی نقش همت و اراده آدمی به عنوان نیرو‌های فعال و اثرگذار و تاریخ‌ساز، مورد توجه قرار گرفته است! این رویکرد را می‌توان در کلام حکیم فرزانه انقلاب اسلامی نیز مشاهده نمود. تاکید بر محوریت اراده‌ها در تقابل بین نظام اسلامی و استکبار جهانی در تمامی میدان‌های رویارویی، کلیدواژه‌ای است که در طول سالیان اخیر بار‌ها مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته است. رهبری انقلاب سال‌ها پیش تعبیر عجیبی را بکار بردند و چنین فرمودند که «جغرافیای سیاسی دنیا را اراده و ایمان انسان‌ها در آینده تعیین خواهد کرد.» معظم‌له در سال ۱۳۸۶ نیز در جمع دانشجویان تاکید ورزیدند که «در دنیا یک جنگ عظیم و یک چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نیست، اما جنگ اراده‌ها و عزم‌ها و سیاست‌ها و تدبیرهاست.» در آغاز به کار دولت اعتدال نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولین نظام اسلامی بر این حقیقت تاکید ورزیدند که «در عرصه‌های گوناگون جهانی، درگیری‌ها غالباً جنگ اراده‌ها است؛ هر طرفی که اراده‌اش زودتر ضعیف شود، شکست خواهد خورد.»

صحنه مواجهه چهل ساله جمهوری اسلامی و نظام استکبار جهانی را می‌توان تجلی عینی مصاف اراده‌ها دانست! که در عرصه‌های مختلف نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خودنمایی کرده است و آخرین آن تقابل دو اردوگاه در ماجرای برجام می‌باشد. در این مصاف از یکسو رییس‌جمهور دیوانه‌ای قرار دارد که به هیچ پیمان و تعهد بین‌المللی پایبند نیست و تلاش دارد تا با زیاده‌خواهی روز افزون، مناسبات قدرت را به نفع خود رقم زند و جمهوری اسلامی را مقهور خود نماید؛ و از دیگر سو ملتی مستقل که چهار دهه در برابر زیاده‌خواهی جبهه گسترده استکبار جهانی ایستاده و ترفند‌های مختلف آنان را خنثی کرده و اینک استوارتر از گذشته بر دفاع از حقوق حقه خود پافشاری می‌کند!

سردمداران جبهه باطل حربه تهدید و ارعاب را برای تحمیل اراده خود بر جبهه حق بکار برده تا آنان را به کرنش و انفعال تسلیم وا دارد و اراده مومنان را سست نمایند! اما فراموش نباید کرد در مصاف اراده‌ها، اردوگاهی که از تهدیدات پوشالی دشمن نهراسد و بر اهداف خود استوار باشد و بر ظرفیت‌ها و سرمایه‌های درونی خود اعتماد بورزد، پیروز میدان خواهد بود! و این ویژگی جبهه مومنانی است که مبتنی بر سبک زندگی توحیدی زندگی کرده‌اند و با مولفه‌هایی، چون اخلاص و ایمان، فاصله گرفتن از دنیاگرایی، امیدواری و اطمینان خاطر به تحقق وعده نصرت الهی و شوق به جهاد و شهادت مانوس گشته اند.

شیطان عامل ترس

ترس از دشمن برآمده از ضعف در ایمانی است که عامل آن را باید در نقش آفرینی و تردیدآفرینی شیطان جستجو نمود. شیاطین جن و انسی از ابلیس گرفته تا دولت شیطانی صهیونیستی و آمریکایی، با استفاده از برخی ضعف‌های درونی و تعلقات مادی، تلاش دارند تا ترس را بر وجود آدمی حاکم ساخته و وی را مایوس و ناامید سازند و موفقیت و پیروزی و نصرت را دوردست نشان دهند. تعلق به مادیاتی که ذات آن‌ها زوال و نابودی و از دست رفتنی است! در این‌باره رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید دارند: «آن که شما را وادار می‌کند که بترسید، مأیوس بشوید، ناامید بشوید، او شیطان است. امروز این شیطان‌ها از طریق رادیو و تلویزیون و فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و امثال این‌ها مرتّب مشغول کارند برای اینکه بترسید. نه، نترسید، فَلا تَخافوهُم، از آن‌ها نترسید؛ از انحراف از راه خدا بترسید.» (۱۹/۱۱/۹۷)

ترس، عامل شک

در بسیاری از موارد تردید‌ها را نیز باید محصول ترس دانست! آنجا که در معرکه مبارزه و ایستادگی کار سخت شده و هزینه مقاومت بالا می‌رود، آدمی نسبت به راه رفته دچار تردید می‌گردد. در این شرایط به واقع سوالات و ابهامات مطرح شده از جنس فهم و جهل و «چالش دلیل» نیست، بلکه ریشه در «چالش علت» دارد که مهمترین علت را باید ترس دانست! ترس عقل آدمی را دچار انفعال کرده و آن را دنباله رو نفس و شهوت و منفعت خواهی می‌کند و مسیر درست اندیشیدن را دچار انسداد می‌کند و حقیقت را در پرده‌ای از تردید و ابهام قرار می‌دهد؛ و آن را مجبور به توجیه گری کرده و به اعراض از حقیقت وا می‌دارد.

این اعراض از حقیقت را در کلام بسیاری از "غرب‌گرایان" امروز که به واقع باید آنان را "غرب هراسان" خواند - می‌توان مشاهده کرد که حقایق آشکار تاریخی را کتمان می‌کنند و به دروغ در بزرگنمایی دشمن و توانایی آن مشغولند و متاسفانه افکار عمومی را نیز تحت تاثیر خود قرار می‌دهند.

ترسو‌هایی که دیگران را می‌ترسانند!

در این بین برخی عناصر سست بنیان که ضعف‌های درونی و دلبستگی به تعلقات مادی، جرات و جسارت و شجاعت را از ایشان گرفته است، در جامعه تلاش دارند تا خوف و ترس را فراگیر ساخته و گویا ماموریت دارند تا ته دل ملت را خالی کنند! به فرمود: ه رهبری: «یک عدّه‌ای خودشان ضعیفند، خودشان منفعل‌ند، می‌گویند انقلاب ضعیف شده؛ خودشان ضعیفند، قیاس به نفْس می‌کنند. خودشان دل باخته‌اند، دلشان را از دست داده‌اند، خیال می‌کنند این مردم همین‌جور هستند. ضعف‌های خودشان را به مردم نسبت می‌دهند» (۲۹/۱۱/۹۷)

در برابر ایشان باید هوشیار بود و مهارشان نمود و اجازه نداد با در اختیار گرفتن تریبون‌های مختلف از جمله فضای مجازی، بیماری ذاتی خود را به دیگران نیز سرایت دهند!

ستون پنجم، مشغول ترساندن ملت از دشمن

یکی از صفات نفوذی‌ها و ستون پنجم دشمن ایجاد ترس و رعب در جامعه اسلامی است. اینان جاده صاف‌کن‌های دشمن در جنگی هستند که هنوز آغاز نشده است و تلاش می‌کنند تا با ترساندن ملت آنان را به تسلیم شدن وادارند، قبل از آنکه دشمن جرات حمله یابد! در صدر اسلام و در زمان تشکیل حکومت نبوی در مدینه، نمونه‌های فراوانی از عملیات روانی جریان نفوذی و خط نفاق را می‌توان مشاهده نمود که شرح خیانت آنان را خداوند متعال در قرآن کریم آورده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی به ماجرای جنگ احد چنین اشاره می‌کنند: «کار دشمن دلهره افکندن است. کار دشمن این است که دلهره بیندازد، بترساند، ناامید کند؛ این کار دشمن است، کار شیطان است؛ مال امروز هم نیست، همیشه بوده؛ در طول تاریخ و در طول تاریخ اسلام. إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یخَوِّفُ أَولِیاءَهُ - [آیه‌ی]قرآن است- این، شیطان است که دوستان و پیروان خودش را می‌ترساند؛ فَلا تَخافوهُم وَ خافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ؛ (آل عمران: ۱۷۵) [خدا میفرماید]شما که مؤمن هستید، از اولیای شیطان، از پیروان شیطان، از قدرت‌هایی که قدرت‌های شیطانی هستند نترسید؛ از من بترسید، از انحراف از صراط مستقیم بترسید. اگر کسی از صراط مستقیم منحرف شد، این ترس دارد؛ چون وقتی شما از جادّه‌ی مستقیم و صحیح و خوب و درست منحرف شدید، می‌افتید در بیابان؛ از این بترسید، امّا از دشمن اصلاً نترسید؛ از دشمن نترسید...

بعد از جنگ اُحد که مسلمان‌ها شهید دادند و کسی مثل حمزه‌ی سیدالشّهدا به شهادت رسید و افراد دیگری شهید شدند، مجروح شدند، زخمی شدند و بالاخره جنگ تمام شد و روز تمام شد و برگشتند مدینه، همین دَم مدینه بودند، همان بیرون مدینه در محلّ اُحد بودند و یک عدّه‌ای زخمی و یک عدّه‌ای ناراحت [بودند]که دشمن که از مدینه دور شده بود -، چون در مرحله‌ی آخر بالاخره مسلمان‌ها به دشمن ضربه زدند و دشمن را دور کردند- یک نقشه‌ای به خاطرش رسید و آن این بود که حالا که مسلمان‌ها برگشتند مدینه و شمشیر‌ها را زمین گذاشتند، این‌ها برگردند، یک‌دفعه حمله کنند و قضایا را تمام کنند و برای اینکه دل‌ها را خالی کنند و بترسانند، خبر را هم به شکلی درز دادند که الان دشمن‌ها می‌ریزند، تا مردم بترسند؛ [خب]یک عدّه هم که مجروحند، یک عدّه هم که خسته‌اند.

«قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم» آدم‌های نفوذی آمدند بین مردم گفتند که «بله، لشکر، بیرون مدینه منتظرند که به شما حمله کنند – فَاخشَوهُم- بترسید، پدرتان درمی‌آید، پدرتان درآمده است»؛ بعد پیغمبر فرمود که فقط آن کسانی که امروز در اُحد زخمی شدند، باید شمشیر دست بگیرند، بیایند بیرون؛ دیگران حق ندارند بیایند؛ ببینید، این [طور]است! شما زخمی شدید، همین شما که زخمی شدید و مجروح شدید، باید شمشیر دست بگیرید بیایید بیرون. یک عدّه‌ای زخمی شده بودند، مؤمن بودند دیگر، به پیغمبر ایمان داشتند، قبول داشتند پیغمبر را، [لذا]شمشیر دست گرفتند، رفتند بیرون، با آن جمعی که در نزدیکی مدینه - حالا مثلاً نیم فرسخی، یک فرسخی- اجتماع کرده بودند، درگیر شدند، پدر آن‌ها را درآوردند؛ فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضلٍ لَم یمسَسهُم سوءٌ. اوّلش گفتند: قالوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ، بعد رفتند «فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضلٍ» و برگشتند، هم غنیمت آوردند، هم شکست دادند دشمن را، هم غنیمت گرفتند و سرافراز برگشتند؛ این منطق اسلام است.» (۱۹/۱۱/۹۷)

امروز نیز همان شرایط در حال تکرار است. جریان نفوذی و خط نفاق عملیات روانی گسترده‌ای را برای هراساندن ملت ایران در فضای رسانه‌ای و فضای مجازی آغاز کرده است و تلاش دارد سایه جنگ را آنقدر سنگین کند تا مردم را به ایستادن در برابر مسئولین کشانده و تسلیم قبل از جنگ را به ملت ایران تحمیل نماید. سناریوی عملیات روانی که بنظر می‌رسد بزرگنمایی خبر ورود ناو آمریکایی به خلیج فارس که چندین نمونه از آن همینک در منطقه هستند و کاری از پیش نمی‌برند، بخشی از آن باشد.

شجاعت محصول اعتماد به وعده‌های الهی و امید معیت و نصرت الهی

انسان مومن در طول مبارزه همواره باید این حقیقت توحیدی را فراموش ننماید که در مسیر دفاع از حق، مستظهر به حمایت الهی است. این باور الهی اگر با عمق وجود و ایمان آدمی عجین شده باشد بدون شک رافع بسیاری از ترس‌ها و واهمه‌ها و ناامیدی‌ها خواهد بود؛ و این رمز موفقیت جبهه حق در طول تاریخ بوده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی یادآوری می‌فرمایند: «خدای متعال به موسی فرمود:: لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما أَسمَعُ وَ أَرى؛ (طه: ۴۶) من با شما هستم، بروید حرکتتان را شروع کنید، ادامه بدهید. بله، فرعون بر روی تخت قدرت و سلطنت نشسته است، رعب‌آور است، ترسناک است، امّا شما بروید کار خودتان را بکنید، إِنَّنی مَعَکُما أَسمَعُ وَ أَرى؛ عیناً این خطاب، امروز به ملّت ایران است.» (۱۹/۱۰/۹۷)

البته این معیت الهی مشروط به شرطی است: «امّا یک شرط دارد: شما با خدا باشید: اِن تَنصُرُوا اللهَ ینصُرکُم وَ یثَبِّت اَقدامَکُم. این درس را امام بزرگوار به ما داد، ما‌ها هم درست نمی‌فهمیدیم، ما‌ها هم آن روز درست عمق مسئله را نمی‌فهمیدیم، آن بزرگوار خوب می‌فهمید؛ می‌گفت: با خدا باشید، و خودش با خدا بود.» (۷/۱۲/۹۷)
خداوند متعال در جایی دیگر می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَ الَّذینَ هُم مُحسِنُون؛ کسانی که تقوا پیشه کنند و نیکو عمل بکنند، مَعَ الَّذینَ، خدا با این‌ها است.»

خودباوری، رمز نترسیدن از دشمن

تقویت اعتماد به نفس و خودباوری یکی از عوامل موثر در غلبه بر ترس است. خودباوری یکی از عوامل مهمی است که در مصاف با دشمن می‌تواند موجب آرامش و طمانینه مجاهدین راه خدا گردد. کسی که به داشته‌های خود علم و اعتماد ندارد، در برابر دشمن دچار ترس و انفعال شده و رقیب را قدرتمندتر از خود خواهد یافت. اما آنکه دارای هویت بوده و به قدرت خود ایمان دارد، به سادگی تسلیم دشمن نخواهد شد.

به همین خاطر است که یکی از سیاست‌های استعماری استعمارگران اروپایی در طول سده‌های گذشته مسخ و بی‌هویت ساختن ملت‌ها بوده است. همان تفکر که توسط منورالفکران خودباخته داخلی تکرار می‌شد که «ما باید از نوک پا تا فرق سر فرنگی شویم»! این شعر‌ها برای ایجاد رعب در دل‌ها و انفعال ملت‌ها و شکستن مقاومت‌ها و با حمایت کیسه‌های زر اجنبی و توسط تقی‌زاده‌های خودفروخته سروده شده است!

شهادت‌طلبی و نترسیدن از مرگ، راز اقتدار یک ملت

گسترش فرهنگ شهادت طلبی را باید مهمترین عنصر ایستادگی یک ملت در برابر دشمن دانست. شهادت طلبی و نترسیدن از مرگ که برخاسته از دل کندن از دنیا و روبرگرداندن از لذات مادی و معامله بزرگ مجاهد فی سبیل الله با خداوند متعال و گرفتن دنیای جاودانه اخروی در قبال دادن دنیای زودگذر دنیوی است، مهمترین و ممتازترین سلاح مومن مسلمان انقلابی در برابر دشمنان زیاده خواه در طول تاریخ بوده است. همه ترس آدمی از مرگ به خاطر تعلق به دنیا است و فرهنگ شهادت طلبی، آفت ترس را از ریشه برمی‌کند و دنیا را نزد مجاهد شهید، خارج و بی‌ارزش میکند؛ لذا در چنین جامعه‌ای که فرهنگ شهادت طلبی گفتمان حاکم بر قلب و ذهن جوانانش باشد، هیچ شکست و تردیدی راه ندارد و به فرمود: ه حکیم انقلاب اسلامی «راز اقتدار یک ملّت هم همین است که جوانانش، افراد فعّالش، در میدان‌ها دلیر وارد بشوند، گستاخ وارد بشوند، نترسند. نه اینکه حتماً باید مردان ما شهید بشوند؛ نه، دنبال این نیستیم؛ دنبال این هستیم که همه‌ی ما‌ها در عرصه‌های گوناگون و دشوار، قدرت این را داشته باشیم که سینه‌مان را سپر کنیم، قدرت این را داشته باشیم که ایستادگی کنیم؛ این مهم است؛ اگر این [جور]شد، این ملّت پیروز است، این ملّت مقتدر است، این ملّت هرگز ذلیل نمی‌شود، کسی نمی‌تواند او را زیردست خودش قرار بدهد.» (۶/۱۲/۹۷)

شجاعت حضرت امام (ره)، الگوی جوانان مومن انقلابی

بدون شک شجاعت در معرکه مبارزه با دشمن و ایستادگی در جبهه حق نیازمند توجه به الگو‌هایی است که عمل و ایستادگی آنان می‌تواند امیدبخش موفقیت و توانستن در مجاهد راه خدا ایجاد نماید. انقلاب اسلامی مملو از الگو‌های ارزشمندی است که در عمل ایمان و شجاعت و استواری خود را در سخت‌ترین شرایط به اثبات رسانده اند و هر یک مشعل هدایت نسل‌های پس از خود شده اند. در راس همه این الگو‌های ارزشمند حضرت امام خمینی (ره) قرار دارد که با ایمانی استوار - که محصول از «ترس از خدا و شجاعت در برابر غیرخدا» بود – آنچنان تاریخ را رقم زد که بشریت در دوران غیبت ائمه معصومین (ع) مشابه چنین بزرگمردی را به خاطر نمی‌آورد. این شجاعت در وجود این وجود مقدس آنچنان نهادینه شده بود که هیچ خبری از اقدامت دشمن نمی‌توانست وی را به هراس اندازد.

امام خامنه‌ای در خاطره‌ای از شجاعت حضرت روح الله چنین می‌گوید: «امام (رضوان الله علیه) واقعاً نمیترسید. ما یک وقتی خدمت ایشان نشسته بودیم - همان اوّل انقلاب؛ همان وقت‌هایی که با آن بنده‌خدا (بنی صدر) یک‌ودو داشتیم سر قضایای نیرو‌های مسلّح و این حرف‌ها- بنده به ایشان گفتم «علّت اینکه شما مثلاً فلان جمله را درباره‌ی فلان شخص گفتید این است که می‌ترسید...»؛ می‌خواستم بگویم «می‌ترسید که نیرو‌های مسلّح مثلاً بدشان بیاید»، تا گفتم «می‌ترسید»، ایشان همین جور بلافاصله گفتند «من از هیچ چیز نمی‌ترسم». ایشان منتظر نشدند که متعلَّق ترس را بگویم؛ تا گفتم «شما می‌ترسید»، ایشان گفتند «من از هیچ چیز نمی‌ترسم». واقعاً هم همین جور بود؛ ایشان از هیچ چیز نمی‌ترسید. «اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یحزَنون» یعنی این. چرا بترسد؟» (۲۳/۱۲/۹۷)

تجربه جمهوری اسلامی در تحقق وعده نصرت الهی

بدون شک محصول ایمان به وعده‌های الهی و نهراسیدن از تهدیدات دشمن و ایستادگی در برابر زیاده خواهان، پیروزی و توفق بوده است؛ و این حقیقت را ملت ایران در طول دهه‌های اخیر از همان ابتدای آغاز مبارزه علیه رژیم پهلوی تا تشکیل نظام اسلامی و مبارزه با فتنه‌های دشمن در دهه ۱۳۶۰ و ایستادگی در برابر دشمن بعثی در طول هشت سال دفاع مقدس و مبارزه با تهاجم فرهنگی و تحریم اقتصادی و تهدیدات نظامی غرب کاملا مشاهده کرده اند.

به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی: «کشور ما در این مدت بیشترین تهدید و عناد و خباثت را از استکبار دریافت کرده و ملت ما در این مدت، بیشترین ایمان و ایستادگی و افتخار را کسب کرده است. ما سخن قرآن را در عمل تجربه کردیم که می‌فرماید: «ان کید الشیطان کان ضعیفا» و می‌فرماید: «ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون» و می‌فرماید: «و ان الله علی نصرهم لقدیر» ما افق آینده را در برابر ملت خود و جهان اسلام، روشن می‌بینیم و با اعتماد روزافزون به وعده الهی، راهی را که امام خمینی عظیم ترسیم کرده است، با عزم راسخ ادامه می‌دهیم. والعاقبه اللمتقین.» (۸/۱۱/۸۲)

محمد گنجی
ارسال نظرات
پر بیننده ها