خبرهای داغ:
همزمان با دهه ولایت پویش کتاب‌خوانی ویژه دختران نوجوان با محوریت «کتاب ناقوس‌ها به صدا در می‌آیند» در حرم حضرت معصومه سلام‌الله علی‌ها برگزار می‌شود.
کد خبر: ۹۱۶۵۶۵۲
|
۲۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۵

به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، پویش کتاب‌خوانی ویژه نوجوانان دختر با محوریت کتاب «ناقوس‌ها به صدا در می‌آیند» در رواق نوجوان آستان مقدس بانوی کرامت همزمان با دهه ولایت برگزار می‌شود. این مسابقه کتاب‌خوانی ویژه دختران ۱۲ تا ۱۶ سال است.

در این پویش کتاب‌خوانی دختران نوجوان با مراجعه به رواق نوجوان واقع در بالکن شرقی شبستان امام خمینی (ره) و امانت گرفتن کتاب می‌توانند به پرسش‌های مربوط به مسابقه پاسخ داده و در این پویش کتاب‌خوانی شرکت کنند.

این پویش کتاب‌خوانی با هدف معرفی شخصیت امام علی علیه‌السلام به قشر نوجوان برگزار می‌شود و نوجوانان علاقه‌مند برای شرکت در این پویش باید به صورت حضوری به رواق نوجوان دختران حرم حضرت معصومه سلام‌الله علی‌ها مراجعه کنند.

کتاب ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند، رمانی است درباره امام علی علیه‌السلام که این رمان از کلیسایی آغاز می‌شود که مردی تاجیک برای فروش کتابی که پیدا کرده به نزد کشیش کلیسا می‌رود.

این کشیش عاشق کتاب‌های خطی و قدیمی است که با دیدن این کتاب به ارزش تاریخی آن پی می‌برد؛ اما پس از خواندن کتاب به ارزش حقیقی کتاب یعنی همان شخصیت امام علی بن ابیطالب علیه‌السلام پی می‌برد و با امام آشنا می‌شود.

بخش‌های کتاب به ترتیب با عنوان یکم تا یازدهم از یکدیگر تفکیک شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

کشیش روی صندلی لهستانی نشست و گفت: «از سر و وضع این خانه پیداست که تنها زندگی می‌کنی. هرچند اگر زنی هم داشتی، حاضر نبود با تو در اینجا زندگی کند!»

جرج خندید و گفت: آفرین پدر درست زدی به خال! چون زنم ماه‌هاست که ترکم کرده رفته خانه اقوامش. می‌گفت: «کتاب‌ها هووی او هستند؛ بنابراین مرا با همسرانم در این حرم‌سرا تنها گذاشت و رفت.»

بعد انگشت دست‌هایش را در هم گره زد و گفت: «از این حرف‌ها بگذریم…چند روز پیش که از مسکو زنگ زدی و گفتی یک کتاب قدیمی پیدا کرده‌ای کنجکاو بودم آن را ببینم. به خصوص که گفتی موضوعش درباره علی است. حالا حرف بزن که از چای و پذیرایی هم خبری نیست.» کشیش چشم از کتاب‌ها برداشت و گفت: من اگر در بیروت کلیسایی داشتم، چند نفر از مؤمنان را می‌فرستادم به منزلت تا برای رضای خدا، دستی به سروگوش همسرانت بکشند و تعداد زیادی از آن‌ها را دور بریزند».

جرج گفت: «حضرت ایوانف، همان امام علی که تو برای صحبت درباره‌اش پیش من آمده‌ای در سخنانی به ما می‌گوید:، چون نشانه‌های نعمت پروردگار آشکار شد، ناسپاس‌ها را از خود دور سازید، این کتاب‌ها نعمت‌های پروردگارند پدر.»

کشیش گفت: «چه جمله زیبایی بود این کلام علی … و چه قدر هم شبیه یکی از جملات عیسی مسیح است.»

جرج گفت: «کلام همه پیامبران و عدالت خواهان جهان شبیه کلام امام علی است. برای همین است که نام کتابم را گذاشته‌ام: امام علی صدای عدالت انسان.»

کشیش گفت: «برای همین امروز پیش تو هستم تا درباره علی بیشتر بدانم.»

جرج گفت: «برای شناخت علی باید به وجدان خودت مراجعه کنی پدر و تعصب مسیحیت را از خود دور کنی. علی را با هیچ‌کس قیاس نکنی جز با خودش.» کشیش به چشم‌های جرج خیره شد و پرسید: «اول به من بگویید چگونه با علی آشنا شده‌اید و چه شد که درباره او کتاب‌ها نوشتید؟ درحالی‌که شما یک مسیحی هستید؟»
ارسال نظرات
پر بیننده ها