به گزارش خبرگزاری بسیج، یکسال و نیم پس از خروج امریکا از برجام، هنوز هم کشورهای اروپایی هیچ حرکتی برای انجام تعهدات انجام ندادند؛ تا جایی که هفتهای نیست یکی از سران دولت و وزارت خارجه علیه اروپا لااقل در لفظ اعتراضی نکند.
پشت پرده ایده جایگزینی اروپا به جای امریکا، گروههایی خارج از ساختار رسمی قدرت وزارت امور خارجههای کشورهای طرف است؛ چنانچه نقش پررنگ نایاک و اعضای آن در شکلگیری توافق برجام بر کسی پوشیده نیست، این ایده نیز از سوی مراکز دیگری به نهادهای مرتبط پیشنهاد و پیگیری شد.
انجمن اروپا و ایران رویدادی سالانه است که از سال ۲۰۱۴، یعنی کمتر از یک سال پس از انعقاد برجام، به بهانه گسترش روابط اقتصادی اروپا با ایران و جذب سرمایه گذاری خارجی به راه افتاد.
بنیانگذار این انجمن، اسفندیار باتمانقلیچ یکی از شرکای هلدینگ مشاوره اقتصادی BHB Emissary و بنیانگذار پایگاه تحلیلی بورس و بازار است.
اولین اجلاس انجمن اروپا و ایران که در لندن برگزار شد، کلکسیونی از جاسوسان، زندانیان سیاسی، وابستگان لابیهای ضد ایرانی مستقر در امریکا و انگلستان و همکاران آنان بود.
تعدادی از میهمانان اجلاس اول جک استرا وزیر خارجه اسبق و ضد ایرانی انگلستان، پری نمازی همسر بیژن خواجهپور جاسوس فراری و از بستگان سیامک نمازی جاسوس کددار زندانی در ایران، امیر هندجانی عضو ارشد شورای ضد ایرانی آتلانتیک، روزبه پیروز و محسن ملایری میهمانان اجلاس ششم PAAIA، نادره شاملو وابسته به NIAC، رکسانه زند وابسته به IAWF، دینا اسفندیاری عضو مرکز مطالعات علمی و امنیتی امریکا، مراد منتظمی وابسته به بنیاد میراث ایران، مجید زمانی زندانی فتنه ۸۸، رامین ربیعی همکار سابق سیامک نمازی در شرکت بین المللی آتیه بهار و ... بودند.
بسیاری از این افراد، از جمله امضاکنندگان نامه حمایت از رویکرد دیپلماتیک با ایران هستند که توسط وابستگان لابیهای ضد ایرانی مستقر در امریکا تنظیم شده بود.
ناگفته نماند که اسفندیار، خود نیز یکی از منتقدان جمهوری اسلامی است که پیوند او به نایاک را میتوان در استنادات او در مقالههایش یافت.
حسن روحانی در سال ۹۴ با ارسال نامهای که رئیس دفتر او "محمد نهاوندیان، به فروم تقدیم میکند، از این رویداد حمایت و از برگزارکنندگان آن تقدیر کرد. اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تهران نیز از مشارکت کنندگان رویدادهای بعدی فوروم بودند.
اجلاس بعدی نیز شاهد حضور افرادی نظیر عبدالرسول دری اصفهانی جاسوس در بند و مسئول امور بانکی تیم مذاکرهکننده هستهای، باربارا سلاوین مدیر ابتکار آینده ایران در شورای آتلانتیک، گری لوییس هماهنگکننده سابق سازمان ملل و مسئول مستقیم و پیگیر اجرای سند توسعه پایدار یونسکو در ایران، امیر پایور خبرنگار اقتصادی
بی بی سی فارسی، امیر فرمنش مدیر عامل Iran Poll، سعید رحمانی مدیر اجرایی سراوا، پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق بازرگانی، دومینیک دو ویلپن نخست وزیر پیشین و ضد ایرانی فرانسه، محمد خزایی معاون وزارت خارجه، منصور مظلومی معاون وزیر صمت، مهدی کرباسیان وزیر سابق اقتصاد، سید محمد کاظم سجادپور معاون وزیر، محمد سعیدی مدیرعامل وقت خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی، افروز بهرامی رئیس هیٲت مدیره و مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات وزارت صمت، پرویز عقیلی کرمانی مدیرعامل بانک خاورمیانه و حمید محمدی مدیر اجرایی و یکی از دو موسس دیجی کالا حضور داشتند.
لابیگرهای اقتصادی پنهان در سیاست
این روزها شاهدیم پس از انهدام آرامکو توسط یمنیها، آمریکاییها شرایط منطقه خلیج فارس را به اوج تشنج کشانده و حرکتی سیاسی برای مقابله با دیپلماسی ایران شروع کردند.
چند کشور هم که جزو متحدین آمریکا به حساب میآیند نیز جلو افتاده اند تا ایرانیها را تحت فشار قرار دهد با آمریکاییها پای میز مذاکره بنشینند و امتیازی که ترامپ برای انتخابات آتی ریاست جمهوری شدیدا نیاز دارد را برای او بگیرند.
در این راستا هم ژاپن، آلمان، فرانسه و ... جلو افتاده اند تا از روابط خود با تهران استفاده کنند، و شاید هم وعده وعیدهایی به ایرانیها بدهند که اگر با آمریکاییها پای میز مذاکره نشستید مثلا همه به اینستکس میپیوندیم و با ایران همکاری میکنیم، شاید هم بتوانیم آمریکا را مجاب کنیم تا قبول کند تحریم فروش نفت ایران را مقداری شل کند، ترامپ میخواهد همان کاری را که با کره شمالی کرد با ایران انجام دهد.
یعنی پای میز مذاکره با آقای روحانی بنشیند و چند عکس یادگاری بگیرد و سپس از این عکسها برای انتخابات داخلی استفاده کند و بگوید "ببینید من ایرانیها را وادار کردم پای میز مذاکره مجدد بنشینند و آنچه من میخواهم انجام دهند. "
هدف پروژه کاهش تعهدات، دریافت چند میلیارد دلار اعتبار از اروپا نبوده، هدف توقف پروژه فشار حداکثری امریکا، پای بندی کامل و مستقل اروپا به برجام و جلوگیری از پروژه برجام بزرگتر بوده است.
حتی اگر اروپا با واگذاری خط اعتباری ۱۵ میلیارد یورویی به ایران در ازای دریافت نفت موافقت کند، و حتی اگر امریکا معافیتهای لازم برای اجرایی شدن این پروژه را صادر کند، باز پای بندی کامل ایران به برجام بی معناست چرا که این بخش بسیار کوچکی از تعهدات برجامی اروپاست. کاهش تعهدات باید ادامه پیدا کند.
اشتیاق فوق العاده دولت به توافق، نشان میدهد همچنان فرمول ‘هر توافقی بهتر از توافق نکردن است، ’ در گوشه ذهن دولت باقی مانده. اما تجربه برجام به ما میگوید گاهی بهترین توافق، توافق نکردن است.
رساندن مذاکرات به این نقطه که همه چیز به بله یا خیر امریکا منوط شود، و تصور کنیم اگر امریکا بله گفت: دستاورد مهمی حاصل شده، از همین حالا یک گام بلند در مسیر غلط است. این مسیر، مسیر مذاکره با امریکا درباره یک توافق بزرگتر است نه مسیر لغو تحریم.
امریکا و اروپا به برجام نیاز دارند. اگر پای بندی ایران را میخواهند باید هزینه آن را تمام و کمال بپردازند به اضافه جبران خسارتی که تاکنون زده اند و تعهد به اینکه این روند، در آینده تکرار نخواهد شد.
ایران پیک فشار را رد کرده و اکنون فرصتهای مهمی برای یافتن شرکای تجاری مطمئن در جهان دارد که پروژه تحریم را اساسا در آینده منتفی کند. وابسته شدن مجدد به اروپا در ازای چیزی که حتی دولت واقعی بودن آن باور نمیکند و هر لحظه مشروط به موافقت امریکاست، ‘تقریبا هیچ’ را به ‘کاملا هیچ’ تبدیل میکند.
این موضوع کاملا شفاف است که ابدی کردن تعهدات برجامی ایران و مذاکراه درباره قدرت موشکی و منطقهای ایران، دستور کار قطعی و مشترک اروپا و امریکاست. پیشنهاد ۱۵ میلیارد یورویی دامی برای افتادن ایران در این مسیر است. قبل از شروع، به خروج فکر کنید!
همه شواهد به ما میگوید برنامه نه حفظ برجام بلکه نشاندن روحانی پای میز مذاکره با ترامپ است.