با انتخاب دونالد ترامپ بعنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده، سیاست های اقتصادی آمریکا تغییری نکرد و با گسترش طرح « هند آزاد، اقیانوس آرام» استراتژی دولتمردان گذشته کاخ سفید را ادامه داد و با ایجاد تنش در بین دولت های غرب آسیا و ریل گذاری اقتصادی در بین شرکت های خصوصی شرق آسیا، کشورهای منطقه را به سوی انتخاب یکی از جبهه های واشنگتن و پکن سوق داده است.
اغلب سیاست های ایالات متحده در مورد اقتصاد غرب آسیا، تداوم راهبردهای پیشین در راستای ایجاد و تعمیق پیوندهای آمریکا و تقویت موقعیت استراتژیک در منطقه برای به حداقل رساندن قدرت نفوذ چین است.
از این رو سیاست های کلان دونالد ترامپ پیرامون آسیا را می توان حول سه محور اصلی بر شمرد:
تجارت آمریکا با چین
پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در کاخ سفید و اعمال تعرفه های جدید بر اجناس چینی، روابط اقتصادی آمریکا و چین کاهش یافت. رئیس جمهور آمریکا با افزایش فشار اقتصادی، گامی فراتر از دول قبلی گذاشت و وارد جنگی تجاری با چین شد و با سیاست های تلافی جویانه اعمال تعرفه بر محصولات کشاورزی و صنعتی، قدرت های بزرگ اقتصادی را وارد این کارزار اقتصادی کرد تا با اجرای یک سیاست بزرگتر برای محدود کردن کسری تجاری با چین از حمایت آنان برخوردار باشد.
با توجه به وجود پیوندهای عمیق اقتصادی بین اروپا و چین بسیار محتمل است که با تحمیل تعرفه های جدید و وجود تحریم های اقتصادی در خصوص برخی از شرکت های چینی، اقتصاد شرق آسیا با رکود قابل توجهی مواجه شود، در حالیکه شرکت ها و مصرف کنندگان اروپایی نیز با مشکلات قابل توجهی روبرو خواهند شد.
دونالد ترامپ اعتقاد دارد با شروع جنگ تجاری با چین این فرصت برای اقتصاد آمریکا فراهم می شود تا از وابستگی خود به تجارت با چین بکاهد و نگاهی به بازارهای کشورهای اروپایی، جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین دری تازه به سوی اقتصادی نو باز کند. اما این استراتژی ناقص نمی تواند در مدت زمان کوتاه خسارات ناشی از جنگ تجاری با چین را جبران کند و با گذشت زمان اقتصاد آمریکا در انتهای چاهی که برای چین کنده است، باقی خواهند ماند.
دیپلماسی کرهشمالی
کره شمالی در ژانویه 2010 از معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای خارج شد و با انجام چندین آزمایش هسته ای و موشکی باعث نگرانی ایالات متحده و هم پیمانانش در آسیا شده است.ترامپ با اجرای سیاست های تحریم مضاعف و فشار اقتصادی تلاش بسیاری کرد تا بتواند رهبران کره شمالی را به میزه مذاکره بکشاند. سرانجام با اجرای سیاست چماق و هویج، کیم جونگ اون به میز مذاکره آمد و با یک نشسته دوجانبه بی سابقه بین رهبر کره شمالی و رئیس جمهور آمریکا در 11 ژوئن انتظارات برای پیروزی ترامپ در سیاست های آسیاییش بالا رفت.
با گذشت چندین نشست و عدم موفیقت در طرح پیشنهادی از سوی پیونگ یانگ مبنی بر اجرای طرح « کامل بودن شبه جزیره کره »، دیدار های ترامپ با کیم جونگ اون به شکست انجامید.
اکنون این سوال مطرح می شود که چرا دولتمردان آمریکا مایل به حل اختلاف خود در مسائل هسته ای و موشکی با کره شمالی نیستند؟
اولا، غیر قابل پیش بینی بودن تصمیمات ترامپ در سیاست خارجی، عقب نشینی وی از معاهدات بین المللی مانند خروج از برجام و عدم آشنایی با دانش دیپلماتیک خود مانعی برای اعتماد کشورهای منطقه به جهت برقراری معاهده با آمریکا می شود.
دوما، وجود یک دولت تندرو در آسیا می تواند فرصت مناسبی برای حضور نظامی آمریکا در منطقه و افزایش فروش سلاح به کشورهای آسیایی باشد و با ایجاد یک چتر امنیتی خیالی در مقابل رفتار پرخاشگرانه پیونگ یانگ، کشور های تحت پوشش آسیایی را در چنبره خود داشته باشد. بنابراین، آمریکا ترجیح میدهد که عدم توافق با کرهشمالی را برای تقویت موقعیت استراتژیک خود در منطقه حفظ کند، اما این بدان معنا نیست که آمریکا از منافع واشنگتن چشم پوشی کند و هم پیمانانش را به خطر اندازد پس بمنظور ایجاد تعادل، سعی بر اجرای سیاست های جدید تحریمی بر پیونگ یانگ خواهد داشت تا بتواند، این موقیعت را برای خود حفظ کند.
سیاست هندآزاد و اقیانوسیه آرام
منطقه هند و اقیانوسیه برای ایالاتمتحده بسیار مهم است، چرا که بیش از نیمی از جمعیت جهان را در بر میگیرد و بیش از ۹۰ درصد از تولیدات اقتصادی جهان را شامل میشود. نگرش دونالد ترامپ از اصطلاح هند آزاد و اقیانوسیه آرام به معنی اهمیت نقش هند در شطرنج جنگ تجاری آمریکا با چین است. واشنگتن امیدوار است که دهلی نو با افزایش ظرفیت های اقتصادی بتواند بعنوان قدرت برجسته در شرق آسیا از صعود بازارهای جهانی چین جلوگیری کند. تلاش های دولتمردان کاخ سفید برای برقراری روابط عمیق با هند علاوه بر جلوگیری از قدرت یافتن اقتصاد چین، به جهت جلوگیری از هر گونه همکاری دوجانبه میان چین و هند است که می تواند برتری اقتصادی آمریکا در منطقه را به خطر اندازد. بنابراین آمریکا سیاست هند آزاد و اقیانوس آرام را برای متعادل کردن قدرت های منطقه بسیار مهم می داند.
علاوه بر این، دونالد ترامپ کاملا ً آگاه است که اگر پایگاه اقتصادی خود در آسیا را از دست بدهد، منجر به تضعیف حضور نظامی و دیپلماتیک در غرب آسیا خواهد بود، بنابراین جنبه های اقتصادی سیاست هند آزاد ، اقیانوس آرام در تقویت موقعیت ایالات متحده در منطقه بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
استراتژی هند آزاد، اقیانوس آرام دونالد ترامپ از بسیاری جهات شبیه به سیاست های توسعه روابط تجاری دولتمردان پیشین آمریکا می باشد با این تفاوت که استراتژی هند ـ اقیانوسیه فاقد پایگاه اقتصادی منطقه ای است و با خروج آمریکا از اتاق صنایع و فقدان برنامه ریزی منسجم ترامپ نسبت به کشورهای آسیایی می توان این طرح را شکست خورده دانست و در جنگ تجاری چین را برنده اقتصادی شناخت.