این فتنه است آشوب است. مردم ناراحت اند از گرانیِ یک شبه بنزین اما نه از این راه، نه با گرفتن امنیت و آسایش
کد خبر: ۹۱۹۳۹۲۳
|
۰۵ آذر ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۹

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج، از مدرسه که بیرون آمدم محدوده عظیمیه_آزادگان با کوهی از ترافیک رو به رو شدم. راستش اول فکر می کردم ترافیک فقط برای این محدوده باشد. اما هر چه که جلوتر می رفتم، تغییر مسیر می دادم تا راه میان بُر و فرعیِ خلوت پیدا کنم برسم به مقصد ترافیک تمامی نداشت و تا چشم کار می کرد ماشین بود که ایستاده بودند. حالا عظیمیه و آزادگان و خیابان شهید مطهری و جهانشهرِ پُر ترافیک و قفل شده را گذرانده و به گوهردشت رسیده بودم.
اذان گوشی پخش شد و تازه به خود آمدم که چند ساعت است در ترافیکم و نسیمِ صبحگاهی جایش را به ظهر داده... خیلی ها تاکسی و اتوبوس و وَن را رها کرده و پیاده در حال رفتن به مقصدشان بودند. پنجاه شصت نفری شعار می دادند و سطل آشغال سوزانده بودند. راننده ها را تهدید می کردند که ماشین را خاموش کنید و پیاده شوید. به پا هم داشتند تا مبادا کسی از پلاک ماشین ها و چهره ها عکاسی کند. کمی آن طرف تر از مرکزِ شلوغی ها جوانِ قد بلندی گوشی به دست مُدام گزارش میداد، در کنار آتش زدن سطل آشغال ها و خسارت زدن به اموال عمومی و ترس رانندگان که همه شیشه هایشان را بالا داده بودند چند صحنه، غم انگیز بود ... دختربچه دبستانی که ۳ ساعت بود سرویس مدرسه پشت ترافیک بود و حالا از ترس اینک به خانه نرسیده و دور از مادر است رنگ به رخسار نداشت و گریه می کرد. خانم پیری که نای راه رفتن نداشت و میگفت چه طور تا خانه بروم. عروس و دامادی که خنده روی لبانشان خشک شده و می ترسیدند به سمت ماشین عروسشان حمله شود. مادری که دختر بیمارش را به بیمارستان می برد وَ خانمِ بارداری که ترسیده بود ...
دختر بچه دبستانی و خانم پیر را سوار کردم، نه اسنپ نه تپ سی و نه حتی آژانس ماشین نداشتند که برای خانم باردار و مادر دختر بیمار بگیرم. یا مهدی ادرکنی ای بود که زمزمه می کردم تا ماشینی پیدا شود و این خانم ها را سوارکند. الحمدالله فرشته نجاتی پیدا شد و خانم ها را سوار کرد. من هم مسافرهایم را رسانده، به خانم های مسن و دختران نگران در راه مانده و پدران کهنسال و بیماران فکر می کردم که به خانه رسیدم. نگرانی در چهره مادر و خواهرم موج می زد که صبح ساعت ۷ کجا و الآن ۵ بعدازظهر کجا ... دوستان یکی یکی تماس می گرفتند که ببینند از ترافیک و راه بَندان جانِ سالم به در برده ام یا نه ! و هر یک با توصیه مواظب خودت باش و بیرون نرو خداحافظی می کردند.
شب شده بود و همه دور هم جمع بودیم، دیده ها و شنیده ها را تعریف می کردیم، من از عظیمیه و گوهر دشت و صحنه های غم انگیز و در راه ماندن مردم می گفتم و برادرم از فردیس که هیچ چیز حتی فروشگاه و مغازه مردم در امان نمانده پدرم از اتوبان تهران کرج که لاستیک آتش زده و راه بندان کرده بودند. اسمش اعتراض مردمی بود، اما نبود. بنزین یه هو گران شده و مردم عصبانی هستند اما اینهایی که لاستیک آتش زدند، ماشین را وسط اتوبان و حتی مرکز شهر پارک کردند، به اموال عمومی نه به اموال خصوصی هم رحم نکردند مردم نیستند. اینها یک گروه بسیار آماده و منظم و تعلیم دیده هستند که خیلی خوب تقسیم وظایف کرده و با انواع تجهیزاتی چون هوابرش، قیچی آهن بُر و مواد آتش زا برای اعتراض نه برای تخریب و سرقت و ایجاد نا امنی به میدان آمده اند. نه این اعتراض مردمی و قانونی نیست.
کنجکاوی خبرنگارانه من را به میان مردم کشید تا نظر مردمم را در رابطه با آشوب گری که اسمش اعتراض بود بدانم.
حسین آقا، راننده تاکسی می گوید:" اینکه عده ای ماسک به صورت و مجهز به سلاح سرد و گرم به خیابانها بریزند، بانک و فروشگاه آتش بزنند اعتراض نیست، شرارت است." آقای هاشمی یکی از مسافرها گفت:" دوستم با وام و قرض و قسط یک مغازه در فردیس رهن کرده و ماهی سه میلیون اجاره می دهد از حمله آشوبگران در امان نمانده و مغازه اش تخریب و اجناسش سوخته. اگر این اعتراض مردمی بود، هم جنسِ من هم نوعِ من راضی به از بین بردن سرمایه و بیکاریِ دوستِ من و دیگر دوستان آسیب دیده نمی شد."
به چهارراه مصباح رسیدم، از تاکسی که پیاده شدم به سمت مصلی رفتم تا به جمع دوستانی که برای بررسی ابعاد حوادث اخیر دور هم گِرد آمده بودند بپیوندم و در کنار نظر مردم تحلیل اساتید و کارشناسان محترم را هم در مورد چراییِ گرانیِ بنزین بدانم.
نیم ساعتی به شروع جلسه مانده بود. از هر قشری و با هر سلیقه ای، پیر و جوان و مُسِن برای تحلیل درست اتفاقات اخیر و بصیرت افزایی آمده بودند.
عده ای برای سلامتی حضرت آقا و نابودی دشمنان دعا می کردند، بعضی از ناراحتی هایشان می گفتند، جهیزیه دختری که در آتش سوخته بود، مردانگی شهید مرتضی ابراهیمی و نوزاد چهل روزه اش، کارگرانی که با آتش سوزی کارگاه تولیدی در بخش زیر زمین حوزه علمیه کوثر بیکار شده بودند ...
کوثر دختر ۱۹ ساله دانشجو که دوستانش را دور خود جمع کرده بود توجهم را جلب کرد، به سمتشان رفتم، با لبخند مرا مهمان جمعشان کردند.

کوثر گفت:" این فتنه است آشوب است. مردم ناراحت اند از گرانیِ یک شبه بنزین اما نه از این راه، نه با گرفتن امنیت و آسایش، نه با بَر هَم زدن چهره شهر، اعتراض باید آرام باشد در چهار چوب قانون باشد." خانم رضایی عکس آقا را که در دستش بود بالا آورد و گفت:" ما باید قانونمداری را از حضرت آقا یاد بگیریم، پس اگر اعتراض و گله ای هست، قانونی هم هست، ما از طریق این قانون صدای اعتراض و گله مان را به گوش مسئولین برسانیم از آنها بخواهیم پاسخگو باشند، گرانی بنزین باعث گرانی دیگر اجناس نشود. اعتراض داریم گله مندیم اما آشوب نمی کنیم صف مردم از این آشوب گران جداست."
با بلند شدن صدای تلاوت قرآن، کُرسی آزاد دوستانه را پایان دادیم و پایِ بیانات و تحلیل اساتید محترم نشستیم. آقای صادق شهبازی در مورد چرایی گرانی بنزین و سهمیه بندی گفت:" طرح سهمیه بندی بنزین مصوب سال ۱۳۸۶ مجلس است شش سال توسط دولت متوقف شده است و با تحریم های نفتی، درآمدهای نفتی دولت به شدت کاهش یافته و به کسری بودجه دچار شده است. پیشنهاد کارشناسان برای رفع کسری بودجه، اخذ مالیات است از فرّاران مالیاتی، دلالانی که با به هم ریختن بازار سود های کلان به جیب می زنند و هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنند، اما دولت نظری متفاوت از کارشناسان دارد و به اخذ مالیات تن نمی دهد! این در حالیست که در کشورهای دیگر ۳۰_۴۰ درصد در آمد دولت از مالیات است و در کشور ما تنها ۷ در صد !
در شب میلاد پیامبر(ص)، بر اساس مصوبه سران سه قوه، بنزین دونرخی شد. دولت در ابتدا اعلام می کند برای رفع کسری بودجه است، اما بعد آن را برای تامین بودجه های حمایت معیشتی خانوار معرفی می کند و می گوید پول آن به خزانه نمی رود و بعد اعلام می کند برای صرفه جویی در بنزین است. باتوجه به سابقه دولت زمانی نگرانی ها بیشتر می شود که هیچ طرح یکپارچه ای تبیین نمی شود، به یک باره افزایش قیمت بنزین اجرایی می شود و بعد از آن تازه در مورد نوع پرداخت به خانوارها طرح بحث می شود.
نیاز بنزین تا دهه پیش از طریق واردات تامین میشد، تا اینکه دشمن جنجال کرد که می خواهیم بنزین را تحریم کنیم تا بنزین وارد نشود. تحلیل گران پیش بینی کردند، گفتند کشور شلوغ خواهد شد، مردم آشوب خواهند کرد. ابن موجب شد که مسئولین کشور به فکر تولید بیشتر بنزین افتادند و کشور هم مدتی به خودکفایی بنزین رسید و حتی دستور صادراتش هم صادر شد.
دولت ها چون وظیفه تامین رفاه مردم و ایجاد بستری برای اشتغال آنان را برعهده داشته اند و خیلی موفق نبوده اند با به حراج گذاشتن دارایی خود_بنزین_سعی داشته اند وضعیت معیشتی مردم را بهبود بدهند پس بنزین را با پایین تر از هزینه تمام شده، در اختیار شهروندان قرار می دادند. سال هاست که کارشناسان با بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی قیمت پایین بنزین ضرورت سهمیه بندی و واقعی شدن قیمت بنزین را گوشزد کرده اند. قیمت بنزین در بورس ایران تقریبا۵هزار تومان عرضه میشود پس بنزین۳هزار تومانی با قیمت الآن۲ازار تومان فاصله دارد! مردم از گرانیِ یک شبه اعتراض دارند. حق هم دارند اعتراض داشته باشند. مردم نباید منفعل باشند باید بپرسند مطالبه گری کنند. از دولت بخواهند با اخذ مالیات از واردات چی ها و صادرات چی ها جلوگیری از فرارهای مالیاتی پزشکان تامین کسری بودجه کند. مردم از اینکه دولت اقتصاد را رها کرده مخالف اند اعتراض دارند اما غارت و آدم کُشی نمی کنند احساس مسئولیت کرده و فضا را آرام می کنند." در مورد چرایی گرانی بنزین و سهمیه بندی دوستان حاضر در جلسه با صحبت‌های کارشناسِ محترم قانع شدند و ناراحتی شان از این بود که چرا یک شبه؟ چرا دولت قبلَش در رسانه با حضور کارشناسان برای مردم تحلیل و تبیین نکرد تا آماده باشند؟ سوالات دوستان یکی پس از دیگری به دست کارشناسان و اساتید می رسید اغلب سوال ها این بود که خیلی ها انتظار داشتند حضرت آقا صبح روز یکشنبه بیاید بگوید دولت اشتباه کرده و من به عنوان رهبر با یک حکم حکومتی دستور را متوقف میکنم! آقای حسین شمسیان سردبیر کیهان که تحلیلشان نزدیک به تحلیلِ دکتر خواجه پور بود، گفت:" در بیان حضرت آقا صبح روز یکشنبه۳نکته وجود داشت؛ ۱_ آقافرمودند:"از مصوبه سران قوا حمایت میکنم." دو نفر از سران قوا با رای مستقیم مردم انتخاب میشوند و به مسئولیت می رسند.
۲_ "به پشتوانه نظر کارشناسان حمایت می کنند." اگر نظر کارشناسان اشتباه باشد حق نمایندگان است که اعتراض کنند. ۳_ " اعتماد به مسئولان" که گفته اند با نظارت جلوی گرانی اجناس دیگر را می گیرند."

حالا من و مردمی که برای تبیین حوادث اخیر آمده و گله مند هم بودیم دانستیم با توجه به مصرف بالایِ بنزین در کشورِ ما و گِران نشدنش در چندسال اخیر گِرانی و سهمیه بندی بَد نبود اما در زمان و شیوه و نوعِ اجرایِ طرح اشکالاتی وجود داشته و دارد، اگر مطالبه و اعتراضی هست باید جهت دِهی شده باشد به سراغِ نمایندگان مجلس برویم، مطالبه گریِ ما قابلِ سو استفاده برای اشرار و آشوب گران نباشد. اغتشاش و آشوب ها نسبتی به گرانی بنزین ندارد. گرانی بنزین در یک سطحی نگرانی و دغدغه دارد اما آن سطح تخریب اموال عمومی آتش زدن بانک ها شهرداری ها کُشتن آدمها نیست. اغتشاش گران دنبال فرصت بودند که گرانی بنزین این فرصت را برای آنها فراهم کرد.
و حضورِ دشمن شکنِ مردم به امامتِ، امام جمعه انقلابیِ شهرم در راهپیمایی برای محکومیت اغتشاش گران و فتنه گران نشان داد که صفشان از آنها جداست. اینها که خودجوش به خیابان آمدند و شعار انقلاب سر دادند، شب که به خانه بروند همچنان نگران نان و بنزین هستند و از مسئولین دلخورند. آن بزرگ همین صحنه ها را می دید که میگفت مردم ما از ملت صدر اسلام که پیامبر به خود دیده اند برترند.

 

خبرنگار بسیجی رحمت نژاد

ارسال نظرات
پر بیننده ها