به گزارش خبرگزاری بسیج در کرمان، اگر بخواهیم افقِ اصلاح طلبان غربگرایان وسازشکاران را در دو کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم که این جریان دو چشم انداز کلی دارند ،:
1 - سکولاریزاسیون (دین زدایی و سکولارسازی در ایران)
سکولار کردن جامعه یعنی همین که مشاور کروبی گفت؛ یعنی همان که اروپا بعد از رنسانس به طرفش حرکت کرد و این نتیجه‌اش شده؛ سکولاریسم یعنی اصالت دادن به عرف و به عبارت واضح‌تر یعنی مرگ دین در جامعه و خصوصا در ساختارهای سیاسی و حکومتی؛ دین باید به پستوی خانه ها برود و ذره‌ای پیرامون حکومت و حکومت داری دخالت نکند؛ یک دینِ بی خطر، یک دین منفعل، یک دین واتیکانیزه شده؛ دینی که تنها حوزه‌ی زندگیِ فردی را در برمیگیرد و پیرامون زندگیِ اجتماعی طرح و برنامه‌ای ندارد
چرا باید اینگونه شود؟ چون اساسا سیاستِ ماکیاولیستیِ غرب که از تراوشاتِ ذهنیِ هابز، لاک، نیکولو ماکیاولی و... بیرون آمده است، یعنی بی اخلاقیِ محض و به عبارت ساده تر یعنی (پدرسوختگی)؛ این سیاست یعنی ترور سازماندهی شده و حکومتی، یعنی تکه تکه کردن کودک، یعنی تجاوز به حریم ملت‌ها و قتل و غارت، یعنی استعمار و استحمار جوامع، یعنی سواری گرفتن از مردم، یعنی دروغ، خدعه و فریب و...
خوب معلوم است که دین با اجرای چنین سیاستی در جامعه مخالف است؛ چرا که دینِ الهی نگاهی خدامدار دارد که حاصل چنین نگاهی داشتنِ بینشی ارزش محور و و اخلاق محور است، اما چنین سیاستی نگاهش کاملا ضد خدا و ضد اخلاق و ارزش‌های فطری است؛ پس باید دین از صحنه‌ی جامعه سازی و مدیریت جامعه کنار بکشد!
این اولین آرزوی جریان اصلاح طلب است، که اپوزیسیون‌های خارج نشین و چهره‌های شاخصِ اصلاح طلبی در درونِ کشور علنا از آن صحبت می‌کنند؛
2 - اِمِریکَنیزِیشن (آمریکایی سازیِ ایران)
این جماعتِ لیبرال مسلک و غرب گرا که قبله آمال و آرزویشان تمدن غرب و به خصوص آمریکاست میخواهند در بحث گلوبالیزیشن (جهانی شدن، شما بخوانید آمریکایی شدن) کشور را به کام استحاله‌ی کامل فرهنگی بکشانند و تماما سبک زندگی غربی را در این کشور مقدس نهادینه کنند؛ آمریکای خبیث برای اینان کدخداست؛ نه فقط کدخدای نظامی، بلکه کدخدای فرهنگی، کدخدای اقتصادی، کدخدای علمی و...
این جماعت معتقدند ما از خودمان هیچ چیزی نداریم؛ برای پیشرفت و ترقی باید از نوک پا تا فرق سر غربی شویم و همه چیز آنها را بدون سوال بپذیریم و به آن عمل کنیم؛ باید آمریکا پادشاه باشدُ ما مستعمره‌هایش؛ در نگاه این جماعت عریان شدن زنان یعنی پیشرفت؛ بی غیرت شدن مردان یعنی پیشرفت؛ کمرنگ شدن و استحاله‌ی کامل دین و مظاهر دیانت یعنی پیشرفت؛
این جریانِ خاص که مصداق بارز نفاق و نفوذ در کشور به شمار می آید امروز بیش از هر زمانِ دیگری دستشان برای عام و خاص جامعه رو شده است و به حول قوه‌ی الهی به سوی زوال و نابودی در حال حرکت است؛ وظیفه‌ی خواص نیز روشنگری و تبیین صحیح و درست این جریانِ فاسد است؛ پیر جماران فرمودند نگذارید کشور به دست نامحرمان و نا اهلان بیفتد؛ من تا هستم نخواهم گذاشت کشور به دست لیبرال ها بیفتد و... باید همه بدانند که منشا تمامیِ مشکلاتِ موجود وجودِ نا اهلان و نامحرمان در عرصه‌ی مدیریت در کشور است...
منصور الهی
