خون خواهی سردار سلیمانی و دوراهی انتقام یا مذاکره!
به گزارش خبرگزاری بسیج از ارومیه، سپیده دم جمعه بود که خبر شهادت سردار قاسم سلیمانی از منابع غیررسمی اعلام شد در وهله نخست آنچه بود بهت و حیرت و سرگشتگی بود، اکثریت قریب به اتفاق شنوندگان خبر به تکذیب آن امید بسته بودند، ولی در ناباوری محض خبر توسط رسانه ملی تایید شد.
بلافاصله موضعگیریها توسط رجال سیاسی، شخصیتهای نظامی و افراد به نام شکل گرفت، سپس مردم و مسوولان برای برگزاری مراسم بزرگداشت، سیاه پوش کردن شهر، نامگذاری خیابان یا میدان اصلی مهیا شدند.
که در این میان آدرس توییتری منتسب به دفتر رهبر معظم انقلاب با تاکید بر لزوم انتقام سخت، آرامش نسبی را به مردم بازگرداند و سکینه القلوب شد، ولی در لابه لای موضع گیریهای مقامات لشکری و کشوری که به واسطه شبکههای اجتماعی و رسانه های رسمی با محوریت « لزوم انتقام سخت» پشت سر هم منتشر میشد، برخی سیاسیون ورشکسته و بزدل که بعضا نماینده مجلس هم هستند دم از مذاکره زده و از هر گونه اقدام انتقام جویانه نهی میکردند!
ولی « نه به مذاکره» با تکیه بر چند دلیل امری نه تنها منطقی است بلکه اقدام برخلاف آن به زیان کشور میباشد، به ویژه اینکه بعد از این حرکت ددمنشانه، نه تنها آمریکا با گستاخی کامل مسوولیت آن را به عهده میگیرد بلکه در این سه روز به رجزخوانی هم ادامه میدهد و با زبان تهدید سخن میگوید.
انسان بالذات و به لحاظ فطری رغبت دارد که مقابل ظلم و تجاوز ایستادگی کند و اجحاف در حق خود را بر نمی تابد بنابراین اجبار یک ملت برای گذشتن از خون سردار محبوب خود، در واقع در هم کوفتن هویت یک ملت بزرگ و به دریوزگی کشاندن آن است.
برای درک اهمیت مقابله به مثال برای جلوگیری از پیشتازی دشمن، کافی است به روابط دو نفره نگاهی شود؛ چه، عقل حکم میکند که در روابط بین دو نفر وقتی یک نفر هجوم میآورد، باید نگریست، با تبسم به چایی داغ و جوجه کباب دعوت کرد یا باید ایستاد و پاسخ مشت را با مشت داد؟!
از طرفی ۲۹۰ آیه از کتاب الله درباره مبارزه با ظلم و ستمکار است و طبق آیه ۱۶۵ سوره اعراف سکوت در مقابل ظلم، مشارکت با ظالمان قلمداد شده است؛ بنابراین کسانی که به دنبال تساهل و مماشات با مسببان این جنایت و به انحراف کشاندن ذهن این ملت از تقاص هستند باید آگاه باشند که در ریخته شدن خون سردار سلیمانی سهیم هستند.
تاریخ خود گویا بوده و پاسخ این سری اظهارات را میدهد چه، خیانت به مصدق علی رغم اعتماد همه جانبه وی به آمریکا، تحریمهای اقتصادی، حادثه طبس، ترغیب رژیم بعث عراق برای حمله به ایران و حمایت تسلیحاتی از آن، ترور شخصیتهای برجسته نظام، راهاندازی، تجهیز و حمایت از گروهکهای تروریستی دموکرات و پژاک، فتنه ۸۸ و تجربه بی فرجام برجام، ترور دانشمندان هستهای فقط نمونه هایی برای اثبات غیرقابل اعتمادی آمریکاست.
نه تنها تاریخ ایران بلکه تاریخ جهان مملوء از مواردی است که نشان میدهد آمریکا کشور قابل اعتمادی برای گفت و گو نبوده و نیست؛ رویارویی آمریكا با انقلاب بلشویكی در شوروی، طرح آمریكا برای استقرار موشك در لهستان، وقوع انقلابهای رنگین در جمهوریهای شوروی با حمایت آمریكا، پیمان شکنی در بحران سوئز، بدعهدی آمریکا به انگلیس در جنگ جهانی دوم و دهها مورد دیگر فقط گوشهای از تاریخ طولانی خیانتهای یک کشور با قدمتی اندک است.
بنابراین اغماض و تسامح با مسببان ریخته شدن خون سردار سلیمانی، نه تنها عواقب شومی برای ایران دارد بلکه برای منطقه و جبهه مقاومت سرنوشت دهشتناکی رقم خواهد زد.
پس خون خواهی سردار و عِقاب جنایتکاران تکلیف است و حرکتی غیر از آن و بُردن جان سرداران غیور کشور به پای میز مذاکره و قمار کردن با انفس قدسی سربازان ولایت، حاصلی جز عرق شرم و خسارات غیرقابل جبران ندارد.
انتهای پیام