تاریخ روحانی ، ظریف و صالحی را برای زمینه سازی غیر مسقیم ترور سردار سلیمانی به بدنامی یاد خواهد کرد ؛ فرش های اهدایی حسین فریدون و عباس عراقچی و کادوی آقای ظریف به خانم شرمن و آقای کری ، ولیدهٔ مادر بدکاره و کاباره چی، آمریکا را به جایی رسانید تا جسورانه نقشهٔ ترور سپهسالار را تدارک کند.
کد خبر: ۹۲۱۲۴۲۳
|
۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۸

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، دکتر مجتبی زارعی عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی آورده است:

دیروز ، سخنگوی وزارت خارجه پس از تحریم دکتر صالحی گفت : «تحریم ایشان تازگی ندارد» ولی باید گفت ؛ مردم صبور و در عین حال غیور ایران این نظر را ندارند و خیلی ناراحت هستند؛ چون مردم می بینند صالحی هم به سرنوشت رییس جمهور و وزیر خارجه دچار شد !

مردم می پرسند چرا روحانی و ظریف و صالحی با آن همه نشست و برخاست ، عکاسی‌ها، لبخند و تکریم اوباما، کری و وندی شرمن پلید و مونیز، اینک پشت هم تحریم می شوند ؟!

حرف سخنگوی وزارت خارجه مصرف خارجی دارد اما مردم ایران ناراحتند از آبرویی که تیم ترکیبی اصلاح طلب _ تکنوکرات از ایران بزرگ در طول مذاکرات برده است ؛ هفت سال به آمریکا سواری داده شد و هفت سال این تیم و این تفکر سبب کلاهبرداری از ایرانیان شدند امّا این تیم حتّی یک عذرخواهی و اظهار ندامت ساده از ساحت ملت نکرده اند؛

در خواست ایرانیان از آقایان روحانی ، ظریف و صالحی این است که در پیشگاه مردم ایران از پیامدهای ننگ آور مذاکرات ۷ ساله عذر خواهی کنند؛ به خصوص دکتر صالحی که برای این مذاکرات ننگین، از ایران خمرهٔ عسل بُرد و از طرف آمریکایی‌ها برای نوهٔ خود ؛ « سارا» اسباب بازی هم ، هدیه گرفت؛

مردم ایران ! قصهٔ پر غصهٔ‌ای که اینک عیناً از دکتر صالحی نقل می‌کنم را خانه به خانه و گروه به گروه ، شهر به شهر و روستا به روستا ، برای فرزندان و نوه‌های خود تعریف کنیم؛ قصهٔ صالحی را با عضو تیم مذاکرهٔ آمریکا بخوانید و جگرتان از این تیم ناشی و مقصّر مذاکره بسوزد و تا معلوم شود که قبل از ترور سپهبد وطن در فرودگاه بغداد ، چه کسانی دانسته یا نادانسته در قبال آمریکایی‌ها به تدلیس سیستماتیک_ دیپلماتیک روی آوردند؛ ترامپ تاجر اما پس از دسترسی به این اسناد و اطلاع از ضعفِ نفس تیم ایرانی خیال کرد که حالا وقتشه؛ وقت سُرب داغ بر پیکر سپهسالار وطن !

« بعضی از دوستان هم کلاسی‌ام الان کارشناس آقای مونیز هستند، استاد راهنمای من دوست نزدیک آقای مونیز است؛ اگر بخواهید دقیق بگویم اول بنده به آقای مونیز هدیه دادم. نخستین بار مقداری عسل خوب ! به همراه آجیل! را به آقای مونیز دادم. از طرف دیگر نوهٔ من ۱۲ اسفند ماه به دنیا آمد یعنی زمانی که من در مذاکرات حضور داشتم. صبح که برای ادامه مذاکرات رفتیم، نمی‌دانم چه کسی به آمریکایی‌ها اطلاع داده بود. تبریک گفتند و پرسیدند اسم این نوزاد چیست؟ گفتم سارا. یکی از اعضای هیأت آمریکایی گفت اسم دختر من هم سارا است. جلسه بعد آقای مونیز لباس کوچک بچگانه! با یک عروسک! که آرم دانشگاه «MIT» را داشت به من داد و گفت« طوری تربیتش» کن! که وارد دانشگاه «MIT» شود. گفتم ان‌شاءالله!! خب می‌دانید MIT یکی از دانشگاه‌های خوب آمریکا است یعنی جزو دانشگاه‌های برتر این کشور است و ورود به این دانشگاه خیلی مشکل و برای خارجی‌ها عملاً خیلی سخت است، مخصوصاً اگر بخواهی بورس هم بگیری یک کار عجیب و غریب است»

آری ! ایرانیان ! این وضع میز مذاکرات بوده است !

با این سوغات بازی‌های عسل و آجیل و اسباب بازی‌ها در مذاکرات، نقشهٔ تروریستی «عمروعاص» در «قلزم» برای شهادت «مالک اشتر نخعی»؛ در اثر درخشان میرباقری در امام علی (ع) در ذهنم تداعی شد؛ پیرمردی ناشی و کُند ذهن اما متدین اجیر شد تا برای رفع تشنگی مالک اشتر، به مالک عسل بنوشاند؛ پیرمرد خیال می‌کرد که به سپهسالار امام علی علیه السلام با این عسل نیرو و قوت می بخشد ! اما پیرمرد روستایی نمی دانست که عسل به زهر آلوده شده است !

آقای صالحی! آقای ظریف و آقای روحانی! از شمایان کلاهبرداری کردند؛ سفره ایرانی‌ها را به دلیل باخت در مذاکرهٔ شناختی با آمریکایی‌ها تنگ‌تر کردید، دشمن را گستاخ کردید و آنها به محاسباتی رسیدند که سپهسالار ما را بزنند؛ آنها تدلیس دیپلماتیک‌تان را که می‌دیدند تصورشان از راهبرد اعلامی ما در مقابل تهدیدات شان تا حدّ « بلوف» تقلیل یافت به گونه‌ای که موشک باران عین الاسد حتی در مخیلهٔ‌شان هم نمی‌گنجید؛ اما به هرحال آنها سپهسالار ما را کشتند و این بدون کمترین شکّی ، نتیجهٔ برجام بود ؛ از این رو تاریخ ، روحانی ، ظریف و صالحی را برای زمینه سازی غیر مسقیم این ترور و کلاهبرداری از ملت هفت هزار ساله ایران به بدنامی یاد خواهد کرد ؛ «عسل» و «آجیل» و «اسباب بازی» های مذاکرات و نیز فرش‌های اهدایی حسین فریدون و عباس عراقچی و کادوی آقای ظریف به خانم شرمن و آقای کری ، ولیدهٔ مادر بدکاره و کاباره چی آمریکا را به جایی رسانید تا جسورانه نقشهٔ ترور سپهسالار را تدارک کند ؛

با این ادلّهٔ عقلی باید گفت: آقای صالحی ! حداقل کاری که اینک بعد از تحریم خود از سوی آمریکا سزاوار توست این است که به «مونیز خبیث» که از تو در مذاکرات برجام کلاهبرداری کرد نامه‌ای رسمی بنویسی و آن را در تلویزیون برای ساراهای پدر از دست دادهٔ ایران قرائت کنی و بگویی آقای مونیز جنتلمن ! من از ساده لوحی خود در مذاکره با دشمن جرم بزرگی را در حق ملت هوشمندم روا داشتم و باز بگوآقای جنتلمن ! سارا را به بهشت شدّاد و سرزمین گانگسترهای دزد نمی فرستم و برای همنشینی با تو و گانگسترها هتل کوبورگ نزد ملّتم نادم و توبه کردم ! و بگو ایرانیان ! کاش پنج سال پیش به توصیهٔ آیت الله العظمی جوادی آملی گوش می‌کردیم و پس از هر دست دادنی با آمریکایی‌ها ، انکشتان خود را می‌شمردیم که کم نشده باشد ؛ بگو از این که در گفت‌وگو با جنتلمن‌ها آمریکایی _ اروپایی در هتل کوبورگ ، زمینهٔ ترور سپهسالار را در بغداد فراهم کردیم ، از ایرانیان طلب بخشش داریم !

 

ارسال نظرات