به مناسبت چهلمین روز شهادت سردار سلیمانی؛
به گزارش خبرگزاری بسیج از خراسان رضوی؛ متون دینی به مرگ اندیشی توصیه کردند.در احادیث برترین عبادت و برترین تفکر مرگ اندیشی دانسته شده است.مرگ اندیشی آغاز زندگی است نه پایان آن.یکی از سرفصلهای درسی مهم مکتب و مدرسه سردار شهید سلیمانی مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است.
معلم این مکتب سردار شهید سلیمانی بود که خود از مرگ اندیشی به مرگ آگاهی رسیده بودند.
نشانههای زیادی بر مرگ اندیشی شهید سلیمانی وجود دارد:
۱. انتخاب موضع دفن در گلزار شهدای کرمان در کنار شهید یوسف الهی
۲. آماده کردن کفن و امضای بزرگان از جمله آیت عظام مکارم شیرازی و سبحانی را گرفتن. آیت الله مکارم شیرازی در این باره خاطر نشان کردند: "سردار سلیمانی دو سه سال قبل به دیدار ما آمده بود و بعد از اتمام صحبت به آقایان گفت که بیرون بروید؛ وقتی همراهان بیرون رفتند، کفن خود را بیرون آورد و گفت: این کفن را امضا کنید.
این مرجع تقلید اضافه کرد: این نشان میدهد که اولا شهید سلیمانی از همان زمان به فکر رفتن بود و ثانیا نمیخواست مردم بفهمند که او این کفن را آورده است؛ این اخلاص واقعا قابلملاحظه و ستودنی است".
۳. عجین بودن ایشان با گلزار شهدا. خاطرات متعددی از حضور مکرر ایشان در گلزار شهدا به ویژه گلزار کرمان نقل شده است.
۴. سردار ایرانمنش مسوول دفتر حاج قاسم میگوید: دفتر کار ما مزین به تصویر شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم شده است. محال بود حاج قاسم به دفتر وارد شود و عکسهای شهدا را لمس نکند و تعدادی را نبوسد؛ و از آنها جهت شهید شدن استمداد نکند.
این مرگ اندیشی شهید سلیمانی را مانند شهید چمران به مرگ آگاهی رساند.
مسئول دفتر فرمانده سپاه قدس در خاطراتش میگوید: سردار سلیمانی شهادت را با چشمان خودش میدید،
آن چیزی که ما به سختی در آینه میبینیم را ایشان در خشت خام میدیدند. سال گذشته گفتم یک وقت که ما از دست شما عصبانی میشویم دعا میکنیم که شهید شوید؛ بعدش گفتم بعد از ۱۲۰ سال. گفت: چرا بعد از ۱۲۰ سال؟ الآن شهادت من اثرگذار هست. گفتم نظام و مقام معظم رهبری، نهضت و مقاومت به شما نیاز دارد. گفت: اثری که خون من الآن به خصوص در بین جوانان دارد در آینده نخواهد داشت؛ حتما برای من دعا کن که شهید شوم.
خاطره دیگری از ۴۸ ساعت پیش از عروج شهید سلیمانی درباره مرگ آگاهی ایشان نقل شده است: ایشان شبی که از سوریه حرکت میکند که به سمت بغداد بیاید، نوشتهای دارد که در فضای مجازی زیاد منتشر شده که «خدایا مرا پاکیزه بپذیر». وقتی از بیروت خارج میشود، دوستان به نوعی میگویند که شما به بغداد نروید. سردار میگوید من دارم به مقتل خودم میروم.
موسی سلیمانی
معلم این مکتب سردار شهید سلیمانی بود که خود از مرگ اندیشی به مرگ آگاهی رسیده بودند.
نشانههای زیادی بر مرگ اندیشی شهید سلیمانی وجود دارد:
۱. انتخاب موضع دفن در گلزار شهدای کرمان در کنار شهید یوسف الهی
۲. آماده کردن کفن و امضای بزرگان از جمله آیت عظام مکارم شیرازی و سبحانی را گرفتن. آیت الله مکارم شیرازی در این باره خاطر نشان کردند: "سردار سلیمانی دو سه سال قبل به دیدار ما آمده بود و بعد از اتمام صحبت به آقایان گفت که بیرون بروید؛ وقتی همراهان بیرون رفتند، کفن خود را بیرون آورد و گفت: این کفن را امضا کنید.
این مرجع تقلید اضافه کرد: این نشان میدهد که اولا شهید سلیمانی از همان زمان به فکر رفتن بود و ثانیا نمیخواست مردم بفهمند که او این کفن را آورده است؛ این اخلاص واقعا قابلملاحظه و ستودنی است".
۳. عجین بودن ایشان با گلزار شهدا. خاطرات متعددی از حضور مکرر ایشان در گلزار شهدا به ویژه گلزار کرمان نقل شده است.
۴. سردار ایرانمنش مسوول دفتر حاج قاسم میگوید: دفتر کار ما مزین به تصویر شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم شده است. محال بود حاج قاسم به دفتر وارد شود و عکسهای شهدا را لمس نکند و تعدادی را نبوسد؛ و از آنها جهت شهید شدن استمداد نکند.
این مرگ اندیشی شهید سلیمانی را مانند شهید چمران به مرگ آگاهی رساند.
مسئول دفتر فرمانده سپاه قدس در خاطراتش میگوید: سردار سلیمانی شهادت را با چشمان خودش میدید،
آن چیزی که ما به سختی در آینه میبینیم را ایشان در خشت خام میدیدند. سال گذشته گفتم یک وقت که ما از دست شما عصبانی میشویم دعا میکنیم که شهید شوید؛ بعدش گفتم بعد از ۱۲۰ سال. گفت: چرا بعد از ۱۲۰ سال؟ الآن شهادت من اثرگذار هست. گفتم نظام و مقام معظم رهبری، نهضت و مقاومت به شما نیاز دارد. گفت: اثری که خون من الآن به خصوص در بین جوانان دارد در آینده نخواهد داشت؛ حتما برای من دعا کن که شهید شوم.
خاطره دیگری از ۴۸ ساعت پیش از عروج شهید سلیمانی درباره مرگ آگاهی ایشان نقل شده است: ایشان شبی که از سوریه حرکت میکند که به سمت بغداد بیاید، نوشتهای دارد که در فضای مجازی زیاد منتشر شده که «خدایا مرا پاکیزه بپذیر». وقتی از بیروت خارج میشود، دوستان به نوعی میگویند که شما به بغداد نروید. سردار میگوید من دارم به مقتل خودم میروم.
موسی سلیمانی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار