ارزش تاریخی رأی مردم ایران به مجلس یازدهم
جوان: انتخاب مجلس یازدهم در روز دوم اسفند ۹۸، اولین انتخابات پس از عملیاتی شدن جنگ همهجانبه دشمن علیه مردم ایران بود که با روی کار آوردن ترامپ به عنوان ریاست جمهوری امریکا آغاز شده بود. جنگی که به اذعان طراحان و مجریان آن سختترین وگستردهترین فشارهای اقتصادی وسیاسی درآن علیه مردم ایران طراحی وبه اجرا در آمده بود، تا با ایجاد تقابل میان مردم و نظام اسلامی، کشور را از درون با تهدید موجودیتی مواجه کرده و به تسلیم در برابر سلطه گران غربی و فروپاشی از درون برسانند. اما از آنجایی که دشمنان در این مسیر در ماههای گذشته توفیقی نداشته وبه اذعان مراکز اندیشه ورزی و سیستمهای اطلاعاتی که آخرین آن گزارش سازمان سیا در هفته گذشته بود، مردم ایران توانسته بودند بر فشار حداکثری غالب آمده وعملاً ترامپ ومتحدانش را خلع سلاح کنند، با تشدید جنگ روانی در آستانه برگزاری انتخابات خط تحریم انتخابات را دنبال کرده و حتی ایجاد چالش امنیتی و دامن زدن به آشوبها را به محور اصلی جنگ روانی خود تبدیل کرده بودند، مواضعی که متأسفانه مواضع برخی مسئولان وعملکرد جریانهای داخلی زمینساز آن بودند. اما به رغم این گزارهها و نکات دیگری که مجال و یا مصلحت پرداخت آن در این مقال نیست و در تمام انتخابات گذشته ایران سابقه ندارد، اما حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رأی در مقایسه با انتخابات گذشته، نشان از بصیرت و درک مردم ایران واحساس تعلق آنان با نظام دارد، حضوری که البته روند تحولات ماههای اخیر در تجلیل دهها میلیونی از سردار سلیمانی و عملیات قدرتمندانه نیروی هوافضای سپاه در عملیات علیه پایگاه عین الاسد در پاسخ به مطالبه مردم برای «انتقام سخت» از متجاوزان امریکایی ودیگر دستاوردهای نظام نقش بسزایی دارد. این حضور لبیک به همان فراخوان رهبر معظم انقلاب بود که روز سهشنبه در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان شرقی، حضور در انتخابات مجلس را وظیفه شرعی، ملی، انقلابی و حق مدنی آحاد مردم برشمردند و با اشاره به دو رکن مهم «حضور پرشور» و «انتخاب خوب» گفتند: انتخابات یک جهاد عمومی و نعمت و امتحان الهی است که اگر با حضور حداکثری مردم همراه شود، مایه آبروی نظام اسلامی و تقویت کشور و مصونیت بخش در برابر توطئهها و زمینهساز ایران قوی خواهد بود.
فردای انتخابات چه باید کرد؟
کیهان: انتخابات دیروز در حالی در آرامش و امنیت کامل برگزار شد که فارغ از میزان مشارکت و نتیجه آن، نفس برگزاری یک انتخابات سالم، منظم و رقابتی در غرب آسیا دستاورد و موفقیتی بزرگ است. در این منطقه بسیاری از کشورها اساساً نه چیزی به نام انتخابات دارند و نه نسبت به آن احساس نیاز میکنند. چند سال پیش دکتر حنان الفتلاوی نماینده وقت پارلمان عراق در واکنش به اظهارات مداخلهجویانه سفیر عربستان سعودی گفته بود: «سفیر کشوری به ما آموزش دموکراسی میدهد که آخرین انتخابات کشورشان زمانی برگزار شد که از هر قبیلهای یک نفر را انتخاب کردند تا پیامبر اسلام(ص) را به قتل برسانند!». برگزاری 37 انتخابات طی 41 سال از سوی جمهوری اسلامی ایران در چنین منطقهای، وضعیتی نادر و برای هر ایرانی مایه افتخار است. آمریکا با کشوری مثل عربستان همپیاله است و تاکنون حتی یکبار هم درباره سیستم حکومتی پادشاهی و موروثی سعودی که مردم سرسوزنی در آن نقش ندارند، به ریاض انتقاد نکرده است. بهقول نوام چامسکی اندیشمند آمریکایی؛ «در غرب همه از عشقشان به دموکراسی حرف میزنند اما شما میدانید که آنها از ته قلبشان به چیزی که میگویند باور ندارند. دموکراسی تهدید بزرگی برای قدرتهای غربی است و دلیل این حرف هم خیلی ساده است، کافی است به افکار عمومی در جهان عرب توجه کنیم. مثلا نظرسنجی که توسط موسسه معتبر بروکینگز منتشر شده و نشان میدهد در میان ملتهای عرب آنچه تهدید اصلی محسوب میشود اسرائیل و آمریکا هستند.» البته این مسئله جای تعجب چندانی هم ندارد. چرا که حتی در خود آمریکا هم مردم در تعیین سرنوشت خود مشارکت واقعی ندارند. گابریل راکهیل نویسنده و تحلیلگر آمریکایی درباره واقعیت و ماهیت انتخابات در این کشور مینویسد: «و اما انتخابات، در ایالات متحده به کارزارهای تبلیغاتی چندین و چند میلیون دلاری طولانی مدتی گفته میشود که در آن نخبگان حزبی و شرکتی از پیش نامزدها و موضوعات مورد بحث را بر میگزینند.
از همه اینها گذشته انتخابات با تمام فراز و فرودهای آن برگزار شد و در دوره پسا انتخابات توجه به چند نکته ضروری است؛
1- باید به آسیبشناسی و بازخوانی روند سیاسی و اجتماعی انتخابات پرداخت و به فکر ارتقای کیفی آن بود. یکی از راههای اصلی برای ارتقای کیفیت انتخابات و نتیجه آن، ایجاد زمینههای حقوقی، سیاسی و اجتماعی رقابت برنامهها و ایدهها بهجای رقابت اشخاص، جریانها و شعارهاست. اگر در انتخابات بهجای اشخاص و لیستها، برنامههای روشن و قابل سنجش با یکدیگر رقابت کنند، در طول دوره نمایندگی ـ و ریاست جمهوری ـ بهتر میتوان منتخبان را مورد ارزیابی قرار داد و آنها را مورد پرسش و یا بازخواست قرار داد. یکی از ابزارهای مهم برای زمینهسازی چنین هدفی، عملیاتی کردن «سیاست های کلی انتخابات» است که مهرماه سال 1395 از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ابلاغ شد و متاسفانه تاکنون اجرایی نشده است. اصلاح و بازنگری در قانون انتخابات با هدف افزایش کیفیت رقابت، رفع نقایص حقوقی و بستن منافذ سوءاستفادهها و تخلفات، باید یکی از دستورات کاری مجلس یازدهم باشد.2- جریان انقلابی در عرصه سیاستورزی نیاز به بازنگری جدی و عاجل دارد. انتخابات مجلس یازدهم ضعفهای این جریان در عرصه سیاستورزی را یکبار دیگر بهشکل جدی و نگران کنندهای در معرض دید قرار داد. ارائه لیست واحد در دقیقه 90 هرچند مثبت بود اما رسیدن به لیست واحد، پاسخگوی ضعفها در شیوه و محتوای سیاستورزی جریان مذکور نیست. جریان انقلابی نباید از نقد درونتشکیلاتی و درونگفتمانی هراس داشته باشد. این جریان بهعنوان منتقد وضع موجود، باید برای عبور از این وضعیت و رسیدگی به مطالبات واقعی و اصلی جامعه، پیش از هر چیز نیازمند نقد خود است. هراس از برخی تبعات ضمنی نقد درونی ـ مانند سوءاستفاده سیاسی جریان رقیب ـ نباید این جریان را دچار خودسانسوری و چشمپوشی از ضعفها کند.3- نکته پایانی و بسیار مهم آنکه فارغ از ترکیب سیاسی و جناحی مجلس یازدهم، کشور با مسائلی فراجناحی و کلان روبروست. دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی و ملت ایران و حتی واحدی یکپارچه و جغرافیایی به نام ایران، یکی از این مسائل است. مجلس باید در برخورد با این مسئله و مسائل مشابه متحد و یکپارچه عمل کند. در مسائل کلان و ملی جایی برای نگاه جناحی نیست. درصد قابل توجهی از مردم نیز در عمل و به معنای مصطلح آن جناحی و حزبی نیستند و مطالبات روشنی دارند. رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم، کاهش فاصله طبقاتی، حرکت در مسیر عدالت و مبارزه با فساد و تبعیض از جمله این مطالبات است. مجلس یازدهم باید پرچمدار حرکت در مسیر تحقق این مطالبات و هدایت سایر بخشهای کشور به این مسیر و آغازگر تغییر به نفع مردم باشد.
ما و نجات اقتصاد ايران
جهان نیوز: در اسفند 98 بار ديگر سپهر سياسي ايران صحنه يك همآورد انتخاباتي شد، همآودري كه نتيجه 290 كرسي مجلس شورا اسلامي را مشخص در حال مشخص شدن است، و براي چهار سال راه بري قوه مقننه كشور به دست منتخبين مردم ميسپارد ، انتخابات يازدهمين دوره مجلس شورا اسلامي اولين انتخابات پس از آغاز گام دوم بود، گام دومي كه توسط رهبر فرزانه انقلاب، نقشهراه مسير پر تلاطم انقلاب را بر ما روشن ميسازد، از سويي ديگر اين اولين انتخابات در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامي است، تمام اينها به علاوه شرايط ويژه اقتصادي و سياسي و همچنين شرايط شگرف منطقه پس از شهادت حاج قاسم سليماني اين انتخابات را پر اهميت ميسازد. در 6 سال گذشته مسير حكمراني كشور توسط روحاني و يارانش به طور مستمر به خارج از كشور ارجاع داده شده است، چه پيش از برجام كه براي رسيدن به توافق كشور را معطل نگهداشتند، چه زمان برجام كه كشور را منتظر چك نسيه برجام كردند، چه پس از خروج آمريكا از برجام كه منتظر اقدامات تروئيكا اروپايي ماندند تا اقدامي صورت گيرد اما دريغ از اقدامي از سوي اروپايي ها، تعليق اقتصاد از يك طرف و عدم باور به نيرو هاي پرتوان داخلي سويي ديگر وضعيت اقتصادي كشور را بحراني كرده است. در حوزه اقتصاد داخلي اوضاع ناگوارتر است، نقيدنگي هر سال ركورد ميشكند، نابرابري هاي اقتصادي افزايش يافته، دارايي هاي فرودستان يك سوم شده و دارايي هاي ثروتمندان سه برابر گشته است، صندوق هاي بازنشستگي درحال ورشستگي هستند، در تسهيل كسب و كار نوپا در رتبه 114 ايستاده ايم، قيمت مسكن در تهران چهار برابر شده و براي بسياري از دهك هاي اقتصادي خريد خانه يك روياست. مجموع اين آلام در كنار هم باعث رنج و گله مندي مردم شده است. بارديگر فرصتي براي نيرو هاي دلسوز جبهه انقلاب اسلامي به وجود آمد كه در فرآيند مردم سالاري ديني، پايان وضع موجود را رقم بزنند، پايان وضع موجود پايان ناكارآمدي مجلس و دولت است، پايان پنهان كاري ما بين دولت و مجلس است، پايان ضعف نظارتي مجلس و ضعف مديريتي دولت است. اين پايان آغازي براي ايران سربلند است.
با تكیه بر نيروهاي پرتوان داخلي و استفاده از تمام ظرفيت هاي كشور ميتوان اقتصاد ايران نجات داد، اقتصادي كه گريبانش را تكيه بر نفت گرفته است، از فرار هاي مالياتي سرسام آور رنج ميبرد. نجات اقتصاد ايران، بي شك خواسته تمام ايرانياني است كه به سربلندي ايران مي انديشند، كساني كه دل در گرو اين مرز بوم دارند.
در حوزه مطالعات منطقه نگاهي به گوشهاي كوچك از ظرفيت هايي مياندازيم كه ميتواند اقتصاد ايران متحول سازد:
- 1. كشورمان پس از چين دومين كشور در فراواني داشتن همسايه است، ايران با 15 كشور مرز خاكي و آبي دارد. سهم ايران از بازار اقتصادي كشور هاي همسايه اش حدود 1.5 درصد است، اگر در كوتاه مدت بتوانيم سهم خود را از اين بازار به تنها 3درصد برسانيم، در حدود 40 ميليارد دلار درآمد خواهيم داشت و اگر اين در ميان مدت صاحب 10درصد بازار همسايگان خود شويم حدود 130 ميليارد دلار درآمد خواهيم داشت.
- 2. كشور ما مملو از نيرو انساني توانمند در حوزه فني و مهندسي است، بازار خدمات فني و مهندسي همسايگان ايران نزديك به 1000ميليارد دلار است، و سهم ايران از اين بازار به دليل سياست هاي غلط تنها 100ميليون دلار است. يعني يك صدم درصد از اين بازار بزرگ، با احيا بخشي از اين ظرفيت، هم ميتوانيم مقداري از مسئله اشتغال را در حوزه فني سامان ببخشيم و هم ارز آوري براي اقتصاد خود داشته باشيم.
3. با انعقاد پیمان پولی ایـران با کشورهای چین، هند، روسیه، ترکیه، عراق، سوریه و افغانستان میتوانيم تا سطح 20 میلیارد دلار نیاز ارزی کشور را برطرف کرده و وابستگی به دلار و یورو را کاهش دهيم.این مبلغ معادل نیمی از ارزش صادرات غیر نفتی سال 97 است. اين ها گوشهاي كوچك از توانمندي هاي رها شده اين سرزمين است، با اتكا به اين ظرفيت ها ميتوان اقتصاد ايران را نجات داد، نجات اقتصاد ايران امروز يك وظيفه همگاني است. بايد دست در دست هم بگذاريم، در برابر ناملايمات ايستادگي كنيم، راه را هموار سازيم براي ايران قوي و سربلند ايران قوي و سربلند يعني تمام خانواده هاي ايراني قوي و سربلند باشند، يعني جواناني قوي ايران را اداره كنند، ما براي رسيدن به ايراني سربلند تنها يك راه داريم و آن نجات اقتصاد ايران است