تابلوی سیاسی 12 اسفندماه 1398

منیت روانی و شرایط بحرانی/ رؤیای اردوغان پاشا و تابوت‌های بی‌صدا / چالش‌های ویروس کرونا/ آنچه در پس این آمار سازی‌ها دنبال می‌شود بر هم زدن روابط ایران با دیگر کشور‌ها و قطع روابط تجاری با کشور‌های همسایه از طریق جلوگیری از تردد مسافران و انتقال کالا‌ها و تکمیل حلقه محاصره اقتصادی است که از مدت‌ها قبل برای ایران برنامه‌ریزی کرده‌اند.
کد خبر: ۹۲۲۲۰۴۶
|
۱۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۰

امنیت روانی و شرایط بحرانی

تسنیم: خارج شدن اولیه کنترل و اشراف خبری و اطلاع‌رسانی رسانه‌های موثق و مورد اعتماد مردم در خصوص انتشار ویروس کرونا بود که باعث شد، شیوع این بیماری به مراتب بیشتر از میزان واقعی خود نشان داده شود و یک وحشت عمومی را در جامعه دامن بزند. با توجه به حوادث و جو روانی که در این چند روز در جامعه ما از رفتارهای مثبت و منفی دیده شد، باید درس هایی بگیریم و بدانیم که: 1- جامعه ایران را نه سیاه ببینیم و نه سفید، بلکه واقعیت‌های موجود در آن را که وجود افراد ایثارگر، با گذشت و خیرخواه در کنار سودجویان و محتکران است، بپذیریم و با لحاظ همه واقعیت‌های زشت و زیبا، آمادگی دائمی داشته باشیم. البته اصالت و فرهنگ جامعه ایران همان جامعه ایثارگر و نوع دوست است که باید خوب دیده شود و تقویت شود، اما نباید بخش غافل و سودجو را هم فراموش کرد و در جهت هدایت، مهار و مقابله با آن تلاش کرد.2- همان‌طور که بارها، قدرت فضای مجازی را هم در تخریب و هم در ارتقای اخلاق و دانش مردم ملاحظه کرده‌ایم، محیط مجازی را جدی بگیریم و برای افزایش دانش رسانه‌ای مردم، برنامه‌های جدی و زیربنایی داشته باشیم.  واقعیت این است که فضای مجازی واقعیت بسیار ملموس و عینی زندگی امروز است و امکان محدودسازی آن وجود ندارد، بنابراین باید آن را هدایت و مدیریت کرد تا بتوان بدین طریق از منافع آن جامعه را برخوردار و از آسیب‌های آن کاست.3- کرونا، بیماری، سیل، زلزله و جزئی از زندگی انسانند و تازگی ندارند، اما آنچه مسلم است، امروزه غافلگیری در برابر آنها مفهوم خود را از دست داده است و باید دولت‌ها همیشه برای چنین حوادثی آمادگی داشته باشند و برای مدیریت و مقابله صاحب زیر ساخت و تدابیر لازم باشند. 4- مهمترین درس هم برای منابع رسمی و هم برای مردم این است که اولاً منابع رسمی خبری و مسئولان مربوطه باید طوری عمل کنند که همیشه مرجعیت خبری و اطلاع‌رسانی خود را حفظ کنند و این امر مستلزم حفظ صداقت، هوشمندی و کار رسانه‌ای درست است تا در چنین شرایطی فرصت به دست معاندان و مخالفان نیفتد. 5- نکته دیگر وظیفه نخبگان و گروه‌های مرجع و نقش آنها در چنین شرایطی است که همانا همدردی، همراهی، هدایت خیرخواهانه آموزش و حمایت برای رفع بحران است، اما در این رویداد یا به وظیفه خود عمل نکردند و به بیراهه رفتند به خصوص چهره‌های مشهور که به جای التیام درد مردم و عمل به وظیفه دینی، نمک به زخم مردم زدند و امنیت روانی جامعه را مختل کردند و خواسته یا ناخواسته به زیان خود و مردم عمل کردند که بهتر است وظیفه خود را بشناسند و سعی در جبران آن کنند.

رؤیای اردوغان پاشا و تابوت‌های بی‌صدا

کیهان : «به زودی احزاب مخالف در ترکیه که از حکومت سوریه حمایت می‌کردند، از این رفتار خود خجالت خواهند کشید چرا که من و اعضای حزب به دمشق سفر خواهیم کرد تا با برادرانمان ملاقات کنیم و سوره فاتحه را بر سر قبر صلاح‌الدین ایوبی قرائت کنیم، سپس وارد صحن‌های مسجد بزرگ امویان دمشق خواهیم شد و مقبره صحابه پیامبر یعنی بلال حبشی و ابن عربی را زیارت و از دانشکده سلیمانیه و ایستگاه حجاز دیدار خواهیم کرد. در آن زمان در کنار برادران سوری، خداوند را شکر خواهیم کرد.» بیش از 8 سال از بیان این آرزوهای رجب طیب اردوغان می‌گذرد.

نتیجه رویاپردازی‌های اردوغان در عمل برای ترکیه چیزی جز کابوس نبوده است. سه میلیون آواره سوری در خاک این کشور، چند ده کشته و چندین برابر مجروح از نظامیان این کشور فقط در چند روز گذشته که برخی معتقدند آمار واقعی بیش از اینهاست. تحولات این روزهای ادلب نشان می‌دهد دولت ترکیه خیال عبرت گرفتن از محاسبات اشتباه خود درباره سوریه را ندارد و اصرار دارد همچنان این ماشین را با سرعت بیشتری به سوی دره براند. «برادران اردوغان»! در ادلب که این روزها به نام «هیئت تحریرالشام» (HTS) شناخته می‌شوند و بخش‌هایی از این استان غربی سوریه را در ‌اشغال خود دارند همان تروریست‌های تکفیری جبهه النصره سابق هستند که به زعم خود برای پنهان کردن سوابق جنایتکارانه خود، تغییر نام دادند و البته این نخستین تغییر نام آنها نبود. آنها در واقع همان القاعده هستند که پس از شروع شدن آتش فتنه در سوریه، از کشورهای مختلف جهان با پول برخی پادشاهی‌های حاشیه خلیج ‌فارس و سازماندهی سازمان سیا و پشتیبانی آنکارا مثل مور و ملخ از هزاران کیلومتر مرز ترکیه وارد سوریه شدند. ماهی جنگ در سوریه به دمش رسیده و اردوغان و برادرانش پس از 9 سال هزینه، خود را تنهاتر و بازنده‌تر از همیشه می‌بینند. از همان چهار سال پیش که نیمه‌شرقی شهر حلب در عملیات فجر پیروزی از ‌اشغال ‌تروریست‌ها آزاد شد، تحلیلگران واقع‌بین بین‌المللی کار جنگ سوریه را یکسره دانسته و بشار اسد را پیروز آن دانستند. ایران و روسیه از سال 2016 با وارد کردن ترکیه به روند مذاکرات آستانه، کوشیدند برای اردوغان راهی آبرومندانه برای خروج از این بحران خودساخته باز کنند. مذاکرات آستانه با توافق سوچی تکمیل شد و امتیازات بیشتری در اختیار اردوغان قرار داد که یکی از آنها ایجاد پست‌های نظارتی نظامی در ادلب بود. مراکزی که وظیفه داشتند میان مسلحین و ‌تروریست‌ها فاصله‌گذاری کرده و آنها را به نوعی تحت نظارت و کنترل قرار داده و مانع از حملات آنها به مناطق مسکونی و غیرنظامیان شوند. شاید اصلی‌ترین مشکل توافق سوچی نیز همین بود که چشم خود را به روی این واقعیت آشکار بست که در سوریه چیزی به نام مسلحین میانه‌رو وجود خارجی ندارد. طی چند هفته اخیر بخش قابل توجهی از مناطق ‌اشغالی ‌تروریست‌ها آزاد شد. ارتش ترکیه که در مرحله اول با آتش توپخانه و عملیات اطلاعاتی ‌تروریست‌ها را پشتیبانی می‌کرد، پس از شکست‌های متعدد آنها، نیروهای خود را برخلاف توافقات سیاسی پیشین، به‌طور آشکار و مستقیم وارد صحنه نبرد کرد که 33 کشته پایان هفته پیش، تنها یکی از نتایج این دخالت مستقیم بود. اردوغان خشمگین و سرافکنده از این تحقیر عملی، تهدید و درشت‌گویی را در دستور کار خود قرار داد و در داخل نیز سیاست سانسور را در پیش گرفت تا از تبعات اجتماعی- سیاسی ماجرا کم کند. «کمال قلیچداراوغلو» رهبر حزب جمهوری‌خواه خلق هفته پیش در مصاحبه با روزنامه جمهوریت ترکیه گفت: «اردوغان ترکیه را به حامی ‌تحریرالشام تبدیل کرده و جوانان ما از آغاز جنگ داخلی سوریه به‌دلیل سیاست‌های غلط دولت قربانی می‌شوند.»حمله اخیر ارتش ترکیه به نیروهای محور مقاومت که به شهادت تعدادی از آنها انجامید با واکنش ایران رو‌به‌رو شد. مرکز مستشاری ایران در سوریه در بیانیه‌ای 10 بندی ضمن درخواست از نظامیان ترکیه برای رفتار عقلانی هشدار داد: «نیرو‌های ترکیه ماه‌هاست در تیررس نیرو‌های ما هستند و می‌توانستیم انتقام بگیریم، اما به دستور فرماندهان خود این اقدام را نکردیم.» بدون شک ارتش و دولت ترکیه بهتر از هرکس دیگری پیام این بیانیه را دریافت کرده‌اند. ارتش ترکیه بر اساس توافق سوچی 12 پست نظارتی در خاک سوریه ایجاد کرد که در حال حاضر 8 پست آن در محاصره کامل ارتش سوریه قرار دارد و آنکارا به خوبی می‌داند در صورت گسترش تنش و درگیری با دمشق، این پست‌ها به همراه نیروهای حاضر در آنها، اولین قربانیان اشتباه آنکارا خواهند بود. ادلب نیز مانند سایر نقاط سوریه دیر یا زود از وجود ‌تروریست‌ها پاکسازی خواهد شد. پافشاری اردوغان بر مداخله غلط خود در این منطقه فقط تعداد تابوت‌هایی را که بی‌سر و صدا از جنوب وارد ترکیه می‌شوند، افزایش می‌دهد. پذیرش اشتباه اولین گام سیاستمداران زیرک برای جبران شکست است. اگر اردوغان جرات پذیرش اشتباه را نداشته باشد و ترکیه را بیش از این وارد باتلاق کند، هیچ بعید نیست که مردم ترکیه پای صندوق رای، مهر ابطال به دیپلماسی او بزنند. نتایج انتخابات امسال شوراها در ترکیه، زنگ خطر را برای حزب حاکم به صدا درآورد. افزایش تابوت‌های پوشیده در پرچم سرخ ترکیه، تاوان انتحار دیپلماتیک اردوغان پاشاست.

چالش‌های ویروس کرونا

جوان: با ورود پمپئو، وزیر خارجه امریکا به موضوع ویروس کرونا در ایران و ادعای اینکه ایران درباره ویروس کرونا پنهان‌کاری می‌کند، در شرایطی که امریکا بسته‌ترین نظام اطلاع‌رسانی در مورد گسترش این ویروس در امریکا را به اجرا گذاشته، تردیدی باقی نمی‌ماند که این موضوع نیز بخشی از جنگ روانی دشمن علیه مردم ایران است که در سال‌های اخیر در اشکال مختلف عملیاتی شده و سلامت روح و روان جامعه ایران را هدف گرفته است. درحالی‌که ایران در طی روز‌های اخیر شفاف‌ترین نظام اطلاع‌رسانی را در مورد روند ورود و گسترش این ویروس در ایران به اجرا درآورده، اما رسانه‌های وابسته به قدرت‌های استکباری نظیر دویچه وله، رادیو فردا، صدای امریکا، بی‌بی‌سی و... با جایگزین کردن این موج جدید جنگ روانی به‌جای مسئله هسته‌ای و یا نفوذ منطقه‌ای ایران، با دروغ‌پردازی‌های متعدد ایران را عامل انتقال ویروس به دیگر کشور‌های جهان معرفی کرده، پزشکان ایران را در مهار آن ناتوان جلوه داده و مدعی شده‌اند آمار در گذشتگان در ایران در اثر ویروس چند برابر آمار اعلام‌شده توسط مراجع رسمی ایران است. آنچه در پس این آمار سازی‌ها دنبال می‌شود بر هم زدن روابط ایران با دیگر کشور‌ها و قطع روابط تجاری با کشور‌های همسایه از طریق جلوگیری از تردد مسافران و انتقال کالا‌ها و تکمیل حلقه محاصره اقتصادی است که از مدت‌ها قبل برای ایران برنامه‌ریزی کرده‌اند. این موج جدید جنگ روانی علیه مردم ایران علاوه بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی، امنیت روحی و روانی مردم ایران را نیز هدف قرار داده است یک ارزیابی اجمالی از نوع برنامه‌ها و القائات رسانه‌های وابسته به دشمنان نظام اسلامی نشان می‌دهد که آن‌ها پس از ناکامی در ایجاد بحران داخلی در کشور به‌رغم تشدید تحریم‌ها و فشار‌های اقتصادی و ناتوانی از جلوگیری از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی از طریق پیگیری خط تحریم و اخلال درروند برگزاری انتخابات، اکنون به موضوع ویروس کرونا برای بر هم زدن آرامش اجتماعی در مردم ایران متمسک شده‌اند. که وقوع حوادثی نظیر آتش زدن یک درمانگاه در بندرعباس نشانگر تأثیر این جنگ روانی است. این واقعیت‌ها نشان می‌دهد که اگر نتوان تولید و انتقال این ویروس را به‌عنوان بخشی از برنامه غرب و صهیونیزم جهانی برای ایجاد بحران در کشور‌هایی نظیر چین و ایران که بزرگ‌ترین تهدید برای امریکا معرفی‌شده‌اند، اثبات کرد، اما این جریان سازی نشان‌دهنده بخشی از برنامه‌های گروه اقدام امریکا علیه ایران مستقر در وزارت امور خارجه امریکا است که با محوریت پمپئو و برایان هوک و به‌کارگیری ده‌ها رسانه فارسی‌زبان و هدایت آن‌ها از یک مرکز در حال اجراست که البته هدف اصلی آن نیز سلب امنیت روانی و اجتماعی از مردم ایران و ناکارآمد نمایی نظام پزشکی ایران در مقابله و مهار این ویروس و به‌تبع آن ناکارآمد نمایی نظام اسلامی است. اما به‌رغم جنگ روانی دشمن، آنچه این روز‌ها در کشور به لحاظ تبلور همبستگی ملی در مقابله با این ویروس تجلی‌یافته، همکاری گسترده همه نهاد‌ها و مؤسسات برای مقابله با آن است و کشور شاهد احیای روحیه کار جهادی و انقلابی به‌ویژه در بخش جامعه پزشکی، هلال‌احمر و دیگر ارگان‌های خدمت رسان خصوصاً همکاری نیرو‌های مسلح در یک عملیات قرارگاهی است، و این امر از نکات ارزشمندی است که حتی دشمنان نظام نیز وادار به اذعان آن شده‌اند. فرصت دیگر در این عرصه رشد نوآوری‌های علمی و فنی است که میدان جدیدی را برای پژوهشگران و صنعتگران کشور برای تأمین نیازمندی‌های اساسی کشور در عرصه تأمین ملزومات پزشکی و... ایجاد کرده است.اما در این میان آنچه فراتر از نقش و برنامه رسانه‌های دشمن که از آن نام‌برده شد قابل‌توجه است، رو شدن نقش مزدوران فارسی‌زبان این شبکه‌هاست که عامل اجرای این جنگ روانی علیه مردم ایران شده و با گزارش‌های کذب در مورد میزان و روند گسترش این ویروس در ایران و... عملاً به مهره حقیر این جنگ روانی علیه مردم ایران تبدیل‌شده‌اند. اگرچه ممکن است که گفته شود که خیانت این مزدوران به‌عنوان حلقه اصلی جنگ روانی دشمن علیه مردم ایران مسبوق به سابقه است و در ماه‌های اخیر در موضوعات مختلف به‌عنوان عامل و پادوی دشمن در قالب خبرنگاری، گزارش‌نویسی و یا مجری برنامه‌ها عمل کرده‌اند، اما تردیدی نمی‌توان داشت که این جنگ برخلاف موضوعات قبلی که ممکن است مسئولان و یا ساختار‌های نظام و ... را هدف قرار می‌دادند، این بار خود مردم ایران را هدف قرار داده‌اند. این فراریان و مزدوران بیگانه که عمدتاً پس از ماجرای فتنه ۸۸ جلای وطن کرده و به امید رسیدن به نان و نوایی در دامن غرب، لباس خیانت به هم‌وطنان خود را پوشیده و در ماه‌های اخیر با تهیه اخبار و گزارش‌ها و حتی نوشتن توئیت‌های فارسی برای ترامپ، پمپئو و برایان هوک، ابعاد پازل دشمن علیه مردم ایران را تکمیل کرده‌اند، این بار با هراس افکنی به بهانه ویروس کرونا روح و روان مردم را هدف گرفته و آن را بازیچه امیال پست گردانندگان و حامیان این شبکه‌ها کرده‌اند. از این منظر ویروس کرونا فرصت دیگری را برای مردم ایران ایجاد کرده که تا دوستان و دشمنان خود را به‌درستی بشناسند و هر بار به بهانه‌ای در چنبره جنگ روانی و رسانه‌ای دشمنان گرفتار نشوند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار