اگر دولت به میدان نیاید، هزاران میلیارد ریال که این هفته از بازارهای کسب و کار فروریخت، تازه اول کار خواهد بود و اگر روحانی همچنان در رسیدگی اوضاع تعلل کند، ممکن است بر سطح زندگی عموم جامعه تأثیر بگذارد.
کووید ـ 19 جان بسیاری را در سراسر جهان گرفته است، اما این ویروس میلیونها نفر را فلج اقتصادی خواهد کرد، مخصوصاً به این دلیل که این همهگیری باعث التهاب شدید در جهان شده است، ریزش بازار سهام، جنگ نفتی بین روسیه و عربستان سعودی و تبدیل شدن جنگ سوریه به یک بحران مهاجرتی بالقوه دیگر.
شاید روزی برسد که شیوع ویروس کرونا را آغاز از هم پاشیدن تار و پود اقتصاد جهان بدانیم و شاید کسب وکارهای نوپایی مثل کسب و کار های کوچک تاوان آن را بدهند. واکسینه کردن اقتصاد در مقابل همهگیری وحشتی که در راه است، اگر مهمتر از مبارزه با ویروس نباشد، کماهمیتتر نیست. رنج و درد انسان ممکن است به شکل بیماری و مرگ باشد؛ اما میتواند به شکل ناتوانی در تامین هزینههای زندگی یا از دست دادن خانه نیز باشد. مخصوصاً کسبوکارهای کوچک با قطع شدن زنجیره تأمین، دچار مشکل شدهاند و محصولات یا مواد خام لازم به دست آنها نمیرسد. تعطیلی کارخانهها در بالادست باعث شده است که شاخص خروجی تولید ، به پایینترین میزان ثبت شده تا کنون برسد. تمام این نگرانیها وقتی بیشتر میشود که دولت همچنان این مسئله را فقط یک بحران سلامتی میبیند، نه یک بحران اقتصادی. وقت آن فرا رسیده است که اقتصاددانان تا همهگیری واقعی صورت نگرفته است، افسار امور را از دست پزشکان بگیرند.
بعید است بازار کسب و کار دچار رکود نشود و بعید است که این امر، تأثیری بر اندازه سفره های مردم، نداشته باشد و تقریباً محال است که این موارد به رکود اقتصاد در جامعه اقتصادی کلان کشور نیانجامد، مگر آن که دولت زودتر و استوارتر، وارد میدان شود. این بار وخامت اوضاع اقتصادی بیشتر است، چرا که به نظر میرسد تلاشی در کار است که میخواهد به اقتصاد بنگاه های کوچک آسیب رساند و آنها را از سیاستهای تجاری کلان، بترساند.
اگرچه این شهرهای زیارتی و سیاحتی بودند که بیشترین لطمه اقتصادی و انسانی را از این ویروس دیدند، اما بسیاری از کسب و کارهای خرد در کلانشهرها نیز از آسیب در امان نبودند.
جنگ نفتی روسیه ـ عربستان درست همزمان با شیوع ویروس کرونا درگرفته است. مسکو و ریاض هر دو میتوانند در کوتاهمدت از پَسِ افت ۳۰ درصدی و یکشبه بهای نفت برآیند. اما شرکت های استخراج گاز آمریکایی با این روند تغییرات نمیتواند خود را منطبق کنند. فرایند استخراج هیدرولیکی گرانتر، به این معنا خواهد بود که اگر قیمت نفت تا این اندازه پایین بماند، بخش بزرگی از صنعت نفت آمریکا دیگر وجود نخواهد داشت و تعطیلی و از بین رفتن فرصتهای شغلی و شاید حتی رکود در سطح کلان اقتصاد آمریکا را در پی خواهد داشت.
مسئله آسیب اقتصادی فراتر از ویروس کرونا، قیمت نفت، یا حتی اقتصاد جهان است. این وضعیت، به توازن قدرت بین شرق و غرب مربوط است. کانون آن در ۱۰ سال گذشته سوریه بوده است. پس از یک دهه درگیری در میدان جنگ، حالا رویارویی از جنگ نیابتی به درگیری اقتصادی کشیده شده است. چین و روسیه، این ابرقدرتهای نوظهور، شاهد حضور بیمورد آمریکا در سوریه بودهاند. حالا میکوشند تصویری را که از یک دنیای واقعاً چندقطبی داشتهاند، تثبیت کنند. روسیه و چین به جای آن که اجازه دهند عربستان، همپیمان آمریکا، بازارهای نفت را از طریق اوپک رهبری کند، میخواهند شکل بازارهای جهانی و توازن قدرت را به سود خود تغییر دهند.اقتصاددانان و دولت نیز برای آن که از این تغییرات جان به در برند، باید از آتیه کسبوکارهای کوچک و بزرگ خود حفاظت کنند و به دنبال فرصتی باشند تا از نظم اقتصادی داخلی حمایت کنند. نادیده گرفتن این تغییرات، از هر بیماری همهگیری هم خسارتبارتر است.