شهید سلگی رزق شهادتش را از حضرت آقا گرفته بود
به گزارش سپاه استان تهران خبرگزاری بسیج از کرج، راوی کتاب "آب هرگز نمیمیرد" راهی بهشت شد، حاجمیرزا محمد سلگی نیمهشب ۱۴ فروردین ۹۹ غریبانه در کنار همرزمان شهیدش در نهاوند همدان آرام گرفت.
از مرحوم شهریار نقل است حقیقیترین و پرمعناترین شعری را که شنیدم همین شعر مردم بود که خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. توصیف ایشان از این جوشش درونی مردم، باور مردم، اعتقاد مردم، وجود مردم، خواسته حقیقی مردم از خداوند متعال همین دعا را میدانست.
دعا برای شفای حاجمیرزا از جنس باور و اعتقاد مردم ایران بود اما اشتیاق ملاقات حاج میرزا با شهیدان بر التماس ما برای ماندنش بیشتر بود.
از لحظهای که "آب هرگز نمیمیرد" شد جرعهای از هزاران جرعه گنجینه اسرار سردار حاج میرزا محمد سلگی علاقمندانش تشنه تر از گذشته او را تعقیب میکردند.
آنهایی که او را نمیشناختند به بخشی از ماهیت وجودی او پی بردند، آنهایی که با او زندگی کرده بودند او را در یک قاب به تماشا نشستهاند اما زیباترین نقوش این تابلوی ماندگار حرفهای در سینه مانده حاج میرزا از لحظات عشقبازی ستارههای به اوج نشسته همدانیها و نهاوندیهاست.
نیمه شب جمعه برای ایرانیان در اواخر سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹ عجب شبهای ماندگاری شد.
نیمه شب ۱۳ دی ماه ۹۸ خبر آمد قاسم ملت ایران و سردار پرافتخار اسلام آسمانی شد، قاسم در قلب همه ایرانیان و دنیای اسلام بود، غوغای او به غوغای همه حسینیان تاریخ تبدیل شد بود. نیمه شب ۱۳ دی ماه مجاهد بزرگ ۶۳ ساله ملت ایران مزد جهادش را گرفت و در آغوش شهیدان مهمان سفره سیدالشهدا(ع) شد.
حاج قاسم روایتگر یک بخشی از هزاران بخش کربلا شد، دست او ماجرای دستهای بریده شده است و دلهای مشتاقان به او با یک دستش چه غوغایی به پا کردند، سهم حاج قاسم از کربلا یک دست شد و یک دنیا عمل ماندگار.
مردم شهیدپرور همدان! نیمه شب ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ خبری سنگین مخابره شد: ارواح طیبه شهیدان روح حاجمیرزا ۶۴ ساله را در آغوش کشیدند. ادامه خبر را خوب گوش کنیم: یا غریب مدینه! برای پیشگیری از اجتماع و ازدحام و حفظ سلامتی ارادتمندان مجاهد شهید حاج میرزا محمد سلگی و رعایت تدابیر بهداشتی در شرایط کنونی پیکر مطهر این سردار عزیز بزرگ طبق وصیت آن عزیز لحظاتی پیش غریبانه بدون حضور مردم در زادگاهش نهاوند در کنار همرزمان شهیدش آرام گرفت.
این خبر همه علاقمندان را با دو مصیبت روبرو کرد یکی فراق شهید و دیگری محروم شدن از تشییع پیکر مطهرش
همدانیهای عزیز: شهیدان سرافراز همدان متعلق به همه ملت ایران است، از سردار بزرگتان سرلشکر شهید حاج حسین همدانی، علیآقای چیتسازانتان، مصیب مجیدی، حاج ستار ابراهیمی و تا ...
اما سهم همدانیها در این وانفسای شیوع ویروس کرونا مثل همه مقاطع گذشته انقلاب عزیز از ویژگی خاصی برخوردار است.
سهم همدانیها در این شبها و روزهای سخت، پر کشیدن گنجینه اسرار شهیدانشان، فرمانده گردان حضرت ابوالفضلشان، رئیس ستاد لشکر انصارالحسینشان، نقطه اتکاء فرزندان انقلابیشان، تشییع غریبانه سردار بزرگشان و.... است.
احیای روضه غربت مدینه، یاد پهلوی شکسته حضرت زهرا(س)، مصلحت عمومی جامعه، فداکاری برای امنیت، سلامت، آسایش مردم تابلویی میخواست، پرچمی میخواست، فداکاری میخواست و...
چه غوغایی به پا کردید حاج میرزا با سکوتت، شبیه همان غوغایی که در وسطه معرکه عملیات رجزخوانی میکردید. حاج رضا زرگری میگفت: «در آن لحظات سخت هیچ چیز جز رجزخوانی حاج میرزا جان را به تنهای خسته برنگرداند». آخر سکوت و فریاد مومن یکی است یا جنس زهرایی و یا فریاد ابوالفضلی و حاج میرزا صاحب این صداها بود وصدایش در تاریخ میماند.
حاج میرزا یک بار که از شناسایی منطقه آبی برگشته بود و دستانش در میان آب پیر شده بود، عشقبازی چیتسازان با دستانش، راوی مصائب کربلا شد. وقتی دستان حاج میرزا در دست علیآقا قرار گرفت علیآقا کف دست حاج میرزا را نوازش میداد و میگفت: «ای آب، ای آب، ای آب، دستهای فرمانده گردان اباالفضل ما از دست تو پیر شد. اما گلوی شش ماهه سیدالشهدا از یک قطره آب بیبهره ماند». اما قرار نیست حاج میرزا و علیآقا معرف شناسایی یک خاکریز و مواج آب رودخانه باشند آنها افلاکیان خاکی و آبیاند که هرگز نمیمیرند.
علیآقای همدانیها! حاج میرزا با سینه خسته به ملاقات شما آمده است او را در آغوش بگیرید، دوباره آب را سرزنش کنید که با سینه میرزای شما چه کرد بود که غصهاش را میخوردید که در کربلا یک قطره آن را از حضرت علیاصغر(ع) دریغ کرده بودند. دوباره فضای آلوده شهر را سرزنش کنید که با سینه حاج میرزا چه کرده بود و...بقیه گزارش را از خود میرزا بخواهید زبان شما زبان عشق است و فهمش را از ما نخواهید.
علیآقای همدانیها! میدانم که میدانید حاجمیرزا غریبانه تشییع شده و غریبانه دفن شد، حتما به حال ما دوباره غصه میخورید که محروم شدیم زیر پیکر اسطوره دفاع مقدس یک بار دیگر اتصالمان با خدا برقرار شود. به حال زار ما زمینیان دعا کنید.
علیآقای همدانیها! نیمهشب ۱۴ فروردین ۹۹ ارواح طیبه شهیدان و شما حاج میرزا را در آغوش کشیدید مختصری از حال روز حاج میرزا برایتان بازگو کنم.
حاج میرزا بعد از دفاع مقدس شده بود زبان عمل شما در جامعه، حاج میرزا شده بود سنگ صبور خانواده شهدا.
حاج میرزا شده بود پیوند بهشت نورانی جبههها به نسل جدید.
حاجمیرزا با سینه خسته و مجروح، با زخمهای شیمیایی، با جسم خستهای که توان همراهی روح بلندش را نداشته است راهی بهشت شد.
حاج میرزا دنیای ما را ترک کرد و با اشتیاق به دنیای شما ملحق شد.
حاج میرزا مهمان شب جمعه سالار شهیدان و شما شد.
راستی اصلا حاج میرزا با گردان ۱۵۲ حضرت ابوالفضل(ع) دوباره به جمع شما آمده است. نیروهایش را خبر بدهید حاج میرزا از مرخصی موقت برگشته. غوغایی میشود با حضور شهیدان گردان حضرت ابوالفضل(ع) در لشکر انصارالحسین(ع) در محضر ارباب. علیآقا به حاج حسین همدانی هم خبرش را بدهید.
اما در کنار این شهادت حرفهای دیگری هم هست که می توان به آنها فکر کرد:
۱) حاج میرزا در ساعاتی دفن شد که در بین عرفا به شب جمعه شناخته میشود. شب جمعه بر طبق روایات، در بین حزباللهیها به شب زیارتی امام حسین(ع) مشهور است، پس حاج میرزا در شب زیارتی اباعبدالله به کاروان شهدا پیوست.
۲) حاج میرزا در ساعاتی دفن شد که زمان ورود به سحرگاه جمعه را نشان میدهد. جمعه در بین شیعیان روز ظهور و انتظار برای پایان غیبت حضرت حجت(عج) است. پس حاج میرزا در روز منتظران ظهور به کاروان شهیدان پیوست.
۳) حاجمیرزا فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع) همدانیها و نهاوندیهاست.
۴) حاج میرزا مدافع ولایت بود و تشییع غریبانهاش تفسیر مصلحت فاطمیه، سهم حاج میرزا از دریای معرفت اهل بیت پهلوی ترکشخوردهاش، تشییع غریبانهاش، حفظ سلامت مردمش، عمل به تکلیف دینیاش بود.
۵) شاید حاجمیرزا رزق شهادتش را با کتاب "آب هرگز نمیمیرد" را از حضرت آقا گرفته بود که آقا فرمودند: (ایشان شهید زنده هستند).
۶) حاجمیرزا در زمان حیات دنیویاش تا توانست برای ترویج فرهنگ دفاع مقدس و دوستان شهیدش تلاش مجاهدانه میکرد تا جایی که دوستان از سر دلسوزی گفتند درخواستی از محضر حضرت آقا داشته باشیم تا این تکلیف از دوش حاج میرزا برداشته شود. لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا(ع) افتخار داشت که میزبان ایشان در حسینیه لشکر باشد و چه خاطره ماندگار و شیرینی.
۷) حاج میرزا از امروز روحش آزادتر شد و دیگر بدون آن قید و بند دنیوی مردم کشورش را کمک میکند. اما شاید امروز حاجمیرزا توانست چشمان خستهاش را پس از چهل سال روی هم بگذارد و شاید امروز در کنار ارواح شهیدانی که به استقبالش آمدند(حاج حسین همدانی، علیآقای چیتسازان، مصیب مجیدی، حاج ستار ابراهیمی و..) آرام میخندند و با همدیگر به فکر گرهگشایی ملت بزرگ ایران هستند.
8) حاج میرزا به زودی به این دنیا بازخواهد گشت، این بار همراه با حجت بن الحسن(عج) و تمام آن رفقا و شهدایی که در لحظه شهادتش از او استقبال کردند.
خانواده محترم سردار شهید حاج میرزا محمد سلگی، ما و همه علاقمندان مکتب شهیدان قدر این فداکاری و لحظهشناسی شما را میدانیم. از لحظه بستری شدن سردار عزیز تا لحظه آسمانی شدن شهید سرافرازتان دیدهام و شنیدهام که چقدر دلها سمت و سوی بیت بزرگ حاج میرزا بود از جمله همسر صبورشان که پدر ارجمندشان و برادر عزیزشان شهیدان سفرکرده این راه بودند در دل سر تعظیم فرود آوردیم. هرچند که مردم از تجمع ظاهری بر گرد پیکر سردار عزیز محروم شدند اما دلهای همه مشتاقان به خانوادههای شهدا، مسیر شهادت، ایثار، فداکاری که خانواده شما در شمار برجستگان آن قرار دارد- (یازده رزمنده از یک خانواده با هم در جبهه بودن) -تبدیل شده به یک دنیا تجلیل از دنیای ماندگار و شیرین ابدی شهید شما و ما در جلوی دیدگان همه. مطمئن باشید به فضل خدا با رخت بستن ویروس منحوس کرونا حماسه بزرگی را مردم خوب استان همدان و علاقمندان شهید عزیز شما و ما برپا خواهند کرد و آن روز با دعای شما دور نیست.
حاجمیرزا منطق جاریه و ساریه جهاد است و هرگز نمیمیرد. او پیشاپیش، پاهایش به بهشت رفته بود، مقداری جسمش روحش را زمینگیر کرده بود که در مناظره عقل و عشق مثل همیشه میرزا برنده شد. راهش را با دل کندن از زخارف دنیا ادامه میدهیم، پای دنیا را پابست دنیا خواهیم کرد و به ردپای میرزا میرویم تا گم نشویم. گوارا باد شهد شیرین شهادت و راهش پررهرو.
فرمانده لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا(ع)
سرتیپ دوم پاسدار رستمعلی رفیعی آتانی