خبرهای داغ:
به مناسبت بیست وهفتمین سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی
اما به نظر می رسد برای سید مرتضی گسترش فرهنگ عاشورایی و کمک برای ورود موج بیشتری ازمردم به ابا عبدالله الحسین علیه السلام مهم تر بود
کد خبر: ۹۲۳۰۸۹۱
|
۲۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۵

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،هرچند ما میپنداریم که شهدا رفتند و ما مانده ایم، اما واقیعت آن است و ما در تاریخ به فراموشی سپرده شده ایم .

این سخانان سید شهیدان اهل قلم، (سید مرتضی آوینی) است که هم چنان زنده مانده است .

شهید آوینی یک هنرمند شیعه بود. سید مرتضی جزوءِ رندان عالم بود. سالک الی اللهی بود که هرکس او را می دید، دیگه خودی نداشت به اصطلاح در خودش نبود. بسیاری از کسانی که در طول زندگی شان به سید مرتضی آوینی برمی خوردند، زندگی شان عوض میشد. ما چرا؟ چون نگاهش مس وجود افراد را طلا میکرد. با نگاهش به زندگی افراد جهت میداد. می توان گفت میدانی ازمحبت وعشق دور سید مرتضی بود که این میدان محبت افراد را به خودش جذب میکرد. اما نمی توان برای آوینی شأنیت بطورخاص یا جایگاه خاص اجتماعی ترسیم کرد.

اساساً آوینی هنوز شناخته نشده است وعمیق ترین حرف های او هنوزهم در حجاب است آوینی اندیشمند و متفکرو زمان شناس، خیلی عظیم تر از آوینی مستند ساز و روایت فتح ساز است. اگر در کارهای سینمایی و تلویزیونی او برجستگی دیده می شود این تنها از تفکرعمیق ایشان درباره عالم و آدم به ویژه آدم عصر جدید است، آوینی را باید دریابیم و تنها تا به امروزتنها وشاید یک لایه از لایه های عمیق فکری او شناخته شده است. قابل توجه آنکه دغدغه ی شهید آوینی دردرجه اول بدست آوردن قرب و رضایت خدا بود. یعنی وی می اندیشید چه علمی انجام دهد که لحظه ای امروزش از دیروزش بهتربوده و اورا به خدا نزدیکتر کند.

اما دغدغه های آوینی در حوزه های دیگری مثل حوزه هنر، اجتماع، تربیت انسانها ومطبوعات است. اما به نظر می رسد برای سید مرتضی گسترش فرهنگ عاشورایی و کمک برای ورود موج بیشتری ازمردم به ابا عبدالله الحسین علیه السلام مهم تر بود.

سید مرتضی آوینی مطالعات گسترده ای درزمینه بینش شیعه داشت و ازهمین جهت پروردگار استعدادهایی به ایشان داده بود که دریافت های نو و جدیدی ارائه کند که هر کدام به جای خود مشکل گشا و کلید حل بسیاری از مشکلات جامعه بود.

شهید آوینی یک هنرمند تمام عیاربود. یک هنرمند بزرگ، هنرمندی که به ادبیات جهان و کشورش اشراف داشت درکاری که سید مرتضی انجام میداد هنرمند بودن نقش یگانه داشت. این گونه نبود که آوینی بدون آگاهی وهنر به عرضه ی مستند ورود پیدا کند و فیلم هایی را بدون نسبتش با هنر و فیلم مستند بسازد اگر کارهنری می ساخت واقعاً همان نقطه اوج بود که هنرمندان را به تحسین وا می داشت. آوینی را جزو افرادی می توان به شمارآورد که پیش ازشهادت خود را از وقف شدگان، فدا شدگان در راه ائمه اطهار علیهم اسلام و انقلاب اسلامی قرار داده بود. شاید در هر ۱۰۰ سال بتوان یکی از این گونه افراد را درک کرد وعلت آن شاخص بودن جوهره تفکر وبینش بسیجی در آنهاست، البته دور ازدسترس بودن آنها.

شهید سید مزتضی آوینی خویش را اینگونه معرفی کرده است:

(( حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده ی هنرهای زیبا هستم. اما کاری که اکنون انجام میدهم نباید با تحصیلاتم مربوط دانست. حقیرهرچه را آموخته ام ازخارج دانشگاه است. بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی درسایه ی تعهد اسلامی بدست می آید ولاغیر. قبل از انقلاب بنده فیلم نمی ساخته ام، گرچه با سینما آشنایی داشته ام، اشتغال اساسی حقیرقبل از انقلاب ادبیات بوده است. با شروع انقلاب تمام نوشته های خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستان های کوتاه، اشعارو .... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگز چیزی که (( حدیث نفیس)) باشد ننویسم ودیگراز ((خودم)) سخن به میان نیاوردم. سعی کردم که خود را ازمیان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدارا شکر براین تصمیم وفادارمانده ام. البته آنچه که انسان مینویسد همیشه تراواشات درونی خود اوست. همه ی هنرها این چنین هستند. کسی که فیلم می سازد، اثر تراوشات درونی خود اوست. اما اگرانسان خود را در خدا فانی کند آنگاه این خداست که درآثاراو جلوه گر می شود. حقیر این چنین ادعایی ندارم، ولی سعی ام براین بوده است.))

شهید آوینی معتقد بود گریه بر حسین بن علی علیه اسلام راه حل مشکلات در زندگی روزمره است. ایشان درجایی دیگر گفته اند: " اگر کسی نماز جمعه برود تا هفته آینده برکت این رفتن به نماز جمعه را در زندگی اش خواهد دید."

سید مرتضی به احکام اسلامی سخت پای بند بود وعلاقمند به نمازشب و همچنین به تلاوت قرآن در ساعت های طولانی بود. ایشان تلاوت قرآن مجید را غذای روح میدانست. تغذیه روح او را ازتلاوت قرآن و روزهای مستحبی پی درپی بود.

آنچه که شهید آوینی را سرآمد کرده بود این است که سید مزتضی گوی سبقت و نیزخلوص فکری را ازهمگان ربوده بود و با نگاهی بسیار نزدیک و همسو با مبانی دینی، غرب و مدرنیته را نقد میکرد. شهید سید مرتضی آوینی درفروردین ماه سال۷۲ برای تهیه مجموعه تلویزیونی (( روایت فتح)) به منطقه فکه رفته بود که براثر برخورد با مین خنثی نشده ازناحیه پا آسیب می بیند که منجرازدست یک پای می شود اما براثر شدت جراحات و خون ریزی شدید در راه بیمارستان جان خود را از دست میدهد.

به راستی که (( روایت فتح)) گل کارهای شهید آوینی بود والبته خودش هم سرسبد روایت فتحی ها، شایان ذکر اینکه می کویند شب قبل از شهادت، سید مرتضی آوینی وهمکارانش مجبوربودند دریکی از سنگرهای باقیمانده از زمان جنگ به سربردند. سربازی که در آن سنگربود صبح برای فرمانده اش تعریف میکند:{ این آقای عینکی کی بود که ازصبح تا دیشب نخوابیده و یکسره دعا می خواند و گریه میکرد، نمازمی خواند و گریه میکرد، قرآن می خواند و گریه می کرد.}

بنا به گفته شهید سید مرتضی آوینی:" برنامه ی روایت فتح با زبان فطرت با مخاطبان سخن میگوید، تلاش براین بود که انسانها با فطرت الهی شان باز گردند تا درآن صورت با هدف اصلی خود که رهنمون سا ختن انسانها به سوی حقیقت است بروند روایت فتح حکایت عاشقانی بود که عشق، قلبشان را تا آنجا انباشته که ترس از مرگ جایی برای ماندن نمی دید، من درروایت فتح رودربایستی را کنار گذاشتم و آنگاه حرف زدن را آغاز کردم که عجب شجاعتی می خواهد و باعقل اندیشی و ژورئالیسم جوردرنمی آید اما من باید عالم بسیجیانی را روایت می کردم که عاشق بودند و با قلبشان در عالم می زیستند وعالم آنان عالم ظاهر نبود، آنان اهل باطن وحقیقت ومعنا بودند."

سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی درزمره ی هنرمندان متعهد و انقلابی و متدین و ولایت مداری بود که با قلم و خود به صورت ثابت درمسیر تبعیت ازمقام ولایت و پیشبرد آرمان های انقلاب اسلامی گام نهاد و درراه زنده کردن ارزش های دفاع مقدس و به تصویرکشیدن ایثارگری رزمندگان و شهیدان هشت سال دفاع مقدس رشادت هایی ازخود نشان داد و درنهایت درهمین راه نیز به آرزوی دیرینه خود که رضوان و قرب الهی بود، نایل گشت، نوشتارفرا روی خوانندگان محترم را با فرازهایی زیبا از وصیت نامه شهید سید مرتضی آوینی به پایان می برم.

زندگی زیباست، اما شهادت ازآن زیباتراست، سلامت تن زیباست، اما پرنده ی عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.

مگر نه آنکه گرد نها را باریک آفریده اند، تا درمقتل کربلای عشق، آسان تربریده شوند.

و مگر آنکه خانه ی تن، راه فرسودگی می پیماید تا خانه ی روح، آباد شود.

و مگرنه آنکه از پسرآدم، عهدی ازلی ستانده اند که حسین را ازسرخویش، بیشتردوست داشته باشد.

و مگراین عاشق بیقرار را بر این سفینه ی سرگردان آسمانی که کره زمین باشد برای ماندن در اصطبل خواب و خورآفریده اند؟

و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جزکرم هایی فربه و تن پروربرمی آید؟

ای شهید ای آنکه بر کرانه ی ازلی و ابدی وحود بر نشسته ای، دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش.

منابع

۱. مجموعه کتاب های انتشارات روایت فتح .

۲. موسی کاظمی، سید عبدالحمید، روایت گرعشق : مروری گذرا براندیشه های شهید آوینی. تهران: کتاب نشر، ۱۳۹۲.

طنین یاس

 

ارسال نظرات