به گزارش خبرگزاری بسیج، لشکر فاطمیون را باید یکی از بااخلاصترین و در عین حال قدرتمندترین نیروهای نظامی بدانیم که از برادران افغانستانی تشکیل شده است. مجاهدتهای این گروه در برابر تکفیریها نقش بسزایی در شکست داعش در منطقه داشت. شهید ابوحامد پایهگذار این لشکر بود و در بسیاری از عملیاتها نیروها را رهبری کرد، پس از او نیز خاطرات بسیاری از مجاهدتها و رشادتهای این گروه در تاریخ باقی مانده است.
مهدی احمدیان، پژوهشگر و نویسنده حوزه تاریخ شفاهی به مناسبت سالروز تأسیس لشکر فاطمیون یادداشتی را نوشته است که در ادامه آن را از نظر میگذارنید.
دشمنی با دوستان حضرت روحالله
انقلاب اسلامی ایران که به پیروزی رسید، قرار نبود با هیچ یک از ابر قدرتهای شرق و غرب سازگاری داشته باشد. برای همین دشمنیها با دوستان حضرت روحالله بسیار بود. فرقی نمیکرد شیعه یا سنی. آنها که چشم به انقلاب ایران داشتند جرمشان خمینی بود و باید از میان برداشته میشدند. همان اوایل انقلاب اسلامی، با حمله شوروی به افغانستان (دی ماه سال 58) بسیاری از شیعیان انقلابی افغانستان به دست ارتش سرخ شوروی شهید شدند. حمله شوروی و اصلاحات عجیب و غریب دوران حکومت ترکی و امین، باعث شد بسیاری از هزارههای افغانستان مجبور شوند به مکانهای امن مهاجرت کنند و برای آنها تنها جای امن سرزمین خمینی بود.
حضور در سختترین میدانهای جنگ تحمیلی
در ایران هم رژیم بعث عراق مرزهای غربی کشور را در نوردیده و شرایط آرام نبود. افغانستانیهای مهاجر با این شرایط بیگانه نبودند و انگار غیرتشان اجازه نمیداد به سرزمین خمینی تجاوز شود و اینها نظارهگر باشند. گردان ابوذر، همین دست از افغانستانیها هستند که در سختترینِ میدانهای جنگ تحمیلی یعنی کردستان مستقر بودند. سال 1368 که جنگ در ایران خاتمه یافته و شوروی هم از منطقه خارج شده بود مردم افغانستان تصمیم گرفتند با سرنگونی رژیم نجیبالله کار را یکسره کنند. خیلیها دوباره خود را به افغانستان رساندند تا در این حرکت ملی سهیم باشند و این فرصت مغتنمی برای جوانان افغانستانی بود که تبدیل به رزمندگانی با تجربه شوند.
سرانجام مقاومت نتیجه داد، اما طولی نکشید که دوباره جنگ داخلی شروع شد. طالبان در افغانستان قدرت گرفت و آتشی دیگر به جان مردم افتاد. علیرضا توسلی که در 11 سالگی و اوایل جنگ تحمیلی به ایران مهاجرت کرده بود و تجربه حضور در گردان ابوذر را داشت، برای کمک به مجاهدان افغان برای از میان برداشتن نجیبالله به افغانستان برگشت و تا آغاز قدرت گرفتن طالبان هم ماند، اما شرایط آن زمانِ افغانستان اجازه ماندن بیش از این را نمیداد. به ایران برگشت و به زندگی عادی خودش ادامه داد. البته یادگاریهای جنگ همیشه همراهش ماند. بعضی وقتها شرایط آنقدر سخت میشد که حتی توان راه رفتن هم نداشت و به همین دلیل در خانه با همسرش کار خیاطی میکرد.
ناموس شیعه، حرم آلالله است
تجربه جنگ تحمیلی، افغانستان، لبنان و غزه نشان داده بود که غرب و صهیونیزم مرد میدان مقابله با گسترش تفکر اسلام انقلابی نیستند. سوریه به میدان جنگ جهانی علیه انقلاب اسلامی تبدیل شد و تنها راه باقی مانده شعلهور کردن آتش اختلافات مذهبی بود، جنگ سوریه آغاز شد. همه چیز داشت مطابق میل دشمن پیش میرفت و بیش از 80 درصد خاک سوریه از دست دولت خارج شده بود. تنها نکتهای که حسابش را نکرده بودند، این بود که ناموس شیعه حرم آل الله است و وقتی پای اهانت به حرم اهل بیت در میان باشد، ماجرا برای بچه شیعهها فرق میکند.
همه چیز از یک دعای ندبه شروع شد
اینبار داستان از جلسه دعای ندبه صبحهای جمعه در یکی از محلات مشهد آغاز شد. جمع بچههایی که روزگاری در افغانستان مشغول جهاد بودند و هر جمعه بعد از دعای ندبه خاطرات خود را مرور میکنند. کمکم جوانترها هم اضافه شده بودند. 21 نفر از دوستان علیرضا که حالا دیگر هم تجربه خوبی دارند و هم فنون نظامی را میدانند، با تلاشهای علیرضا درست در تاریخ 22 اردیبهشت 1392 خود را به سوریه رساندند. در ابتدا با سایر گروههای حاضر در سوریه مثل عراقیها و سوریها و لبنانیها عمل میکردند و در میان آنها دسته کوچکی بودند. کمکم سازمان مجاهدین افغانستانی مدافع حرم شکل گرفت و نام فاطمیون را بر خود گذاشتند. و به نُه گروه مجزا که خیبر نام داشت تقسیم شدند.
سختتر از جنگ
اولین مأموریتشان در اطراف فرودگاه دمشق بود. یعنی همان جایی که اگر به دست تکفیریها میافتاد، کار بر جبهه مقاومت خیلی سخت میشد. آن دسته 21 نفره به فرماندهی علیرضا که حالا به ابوحامد معروف شده بود تبدیل به تیپ فاطمیون شد و خیلی زود به یکی از تعیین کنندهترین نیروهای میدانی در جنگ سوریه تبدیل شدند. پاکسازی اطراف زینبیه، ملیحه، تلاعزان، دخانیه، دیرالعدس، حباریه، تلقرین و همه خاک سوریه خود را مدیون رشادتهای فاطمیون میداند. ابوحامد و همرزمانش سختترین میدانهای جنگ سوریه را تحمل کردند. اما قطعاً سختتر از آن تحمل شنیدن زخم زبانهایی است که میگویند فاطمیون برای پول به سوریه میروند.