به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،
جود آمده است، این است که مردم درک درستی از حجاب و واجب بودن رعایت آن ندارند.
درست است. اما عدهای شعار آزادی حجاب را سر دادهاند و بر اساس اشتباه غلط خود، حکومت اسلامی را مسئول الزام حجاب نمیدانند!
همینطور است. حکومت اسلامی همان طور که موظف است امنیت، اقتدار، آسایش، قوانین راهنمایی و رانندگی، بستن درب کازینوها و اماکن فساد را بهعهده داشته باشد، کنار این موارد ملزم به اجرای قانون دیگری است که در فقه بهعنوان رعایت حجاب شرعی و سایر معضلها مطرح میشود.
درواقع موضوع عفاف و حجاب بهعنوان حکم حکومتی قابل طرح است، بهدلیل آیات صریح و روایات بسیاری که در این باره وجود دارد.
زمینهسازی ترویج فرهنگ عفاف در جامعه
بهنظر شما حکومت اسلامی چگونه و با چه ابزارهایی باید موضوع عفاف و حجاب را میان مردم کنترل کند؟ آیا اقدامات ضربتی نیاز به پیشزمینههایی هم دارد؟
توسعه تفکر حجاب و عفاف، فرهنگسازی، اخلاقمحوری در این حوزه، سازماندهی و هنجارسازی ارگانی و خانوادگی و بسیاری شیوههای دیگر زمینهساز ترویج فرهنگ عفاف در جامعه است، درنهایت به بخش انتظامی میرسد. البته آنچه برای مردم جا افتاده، آن است که حکومت تنها در بخش انتظامی فعالیت میکند.
متأسفانه چون دستگاههای دیگر مسئولیت خود را بهدرستی انجام نمیدهند و یا در صورت اقدام، فعالیتهای آنها جزیرهای است و متصل به یکدیگر نیست، درنتیجه آنچه بسیار نمایش داده میشود اقدام ضربتی است و آورده نهایی آن است که حکومت با اتکا به زور و اجبار، حجاب را برای مردم تعیین میکند.
چون از ابتدای انقلاب اسلامی استراتژیست درستی در این زمینه نداشتهایم و افرادی با فکر باز و تصمیمگیر وجود نداشتهاند که راه چاره را نشان دهند و افراد مسئول هم سلیقهای عمل کردهاند، چادر را بهعنوان تکگزینه حجاب تعیین کردند، به این صورت که زنان چادری را بهعنوان مسئول و کارمند و مدیر انتخاب کردند و افرادی را که چادری نبودند به برخی مسئولیتها راه ندادند.
به این صورت یک گزینه بهنام چادر تعیین شد و تعیین این گزینه، یعنی ندیدن سلایق دیگران، در عین حال تکجنسیتی کردن حجاب و مختص کردن آن برای زنان بر این بحران دامن زد، بنابراین اگر از ابتدا حجاب را بهمعنای پوشش کامل برای زن و مرد در نظر میگرفتیم، بسیاری از مشکلات حل میشد.
ظاهر را قربانی حقیقت حجاب و عفاف نکنیم
با این بیان، شما معتقدید که مشکل از آنجایی نشئت میگیرد که از حجاب و عفاف تنها بعد ظاهری آن در نظر گرفته شد؟
همین طور است، بهعنوان مثال مدیر مدرسهای را میشناسم که چادری است، اما نماز نمیخواند، درواقع چادر را تنها برای داشتن پست مدیریتی بر سر میکند، خودش هم اعتراف میکند که "اگر چادر سر نمیکردم، من را مدیر نمیکردند."
این نوع اتفاقها نشان میدهد که بعد ظاهری معیار عفاف شد، بهعنوان مثل مردان محاسن بگذارند و انگشتر عقیق در دست کنند و خانمها با مقنعه و چادر باشند. ظاهر بهتنهایی کفایت نمیکند و باید بعد درونی آن را در نظر گرفت. نبودن رفتار دینی در افرادی که چادری هستند یا مردانی که ظاهر دینی دارند، دینگریزی ایجاد میکند که آثار آن را بسیار میبینیم.
رد تلاشهای مذبوحانه برای حذف حجاب
از آن طرف عدهای تلاش میکنند ظاهر عفاف را هم از بین ببرند، برخی چهرههایی که سعی میکنند حجاب را بهعنوان ابزاری غیرضروری در جامعه جلوه بدهند.
بله. نمونه آن روحانیای است که در فضای مجازی هم با لباس روحانیت و با طرح یک سری مباحث و مغالطه در اصول دین، علیه اسلام کار میکند. او دچار کجفهمی است که عمداً یا غیرعمد هم در حال تخریب دین است و هم با مغالطه بیشتر مردم را سردرگم میکند.
از جمله از دختر چادری در یک برنامه تلویزیونی با اصرار میخواهد این اقرار را بگیرد که فساد اقتصادی از بیحجابی بدتر است! درواقع میخواهد میان قشر محجبه و بیحجاب، این بحث غلط را جا بیندازد که حجاب ضرورتی ندارد و وقتی فلان شخص دچار فساد مالی است، لازم نیست مردان و زنان محجبه باشند و حکومت هم حقی برای رسیدگی به امر حجاب ندارد.
این دسته از افراد باید در نظر داشته باشند که در جامعه اسلامی همه امور باید با هم رشد و پیشرفت کند. نمیتوان فرهنگ را بهبهانه اقتصاد رها کرد یا ورزش را قربانی سیاست کرد. تمام منکرات در جای خود زشت و زننده هستند؛ هم بدحجابی برای جامعه زیانبار است و هم فساد مالی و دزدی از بیتالمال.
ضرورت تبیین صحیح موضوع حجاب
راهکار حل بحران بدحجابی در جامعه را چه میدانید؟
افرادی را که در تبیین فلسفه حجاب توانا باشند و بتوانند چهره به چهره با دانشجوها و جوانها و حتی افراد بزرگسال در این مورد سخن بگویند، کم داریم. این افراد باید علاوه بر آشنایی با مقوله حجاب، دارای سعهصدر باشند. اگر آن مخاطبین بدحجاب یا بیحجاب آنچه در دل دارند بگویند، فرد مقابل باید صبور باشد تا بتواند آنها را راهنمایی کند.
بهنظر من حوزههای علمی و دینی ما در حوزه حجاب کم کار کردهاند و حقوق زنان آن طور که باید استیفا نشده است. زنان ما در دالانهای حمایت از خانواده، بهخلاف نام این دادگاهها، حمایت نمیشوند، در نتیجه عدهای زنان دچار مشکل در درک حجاب و اسلام میشوند و برای رد اسلام، رفتار دینی قابل رؤیت را با برداشتن روسری نشان میدهند.
این جنگْ جنگ فرهنگی است
دشمنان هم برای ترویج مقابله با حجاب و عفاف فعالیتهای گستردهای انجام دادهاند که مانند دوران پهلوی ملعون تا روستاها هم نفوذ کردهاند.
درست است. طی برنامههایی فعالیت سند ۲۰۳۰ توضیح داده شد که در قالب نهاد غیردولتی فعالیت میکند، در عین حال به دختران روستایی آموزش دادهاند که نیازی به ازدواج ندارند، همچنین به زنان روستایی آموزش دادهاند که در قبال خدمت کردن به همسر باید حقوق دریافت کنند، "اگر حقوق را نداد باید طلاق بگیری."
در نهایت زنان روستایی را با این نگاهها از خانواده خود جدا و بهسمت کشورهای خود راهنمایی میکنند که بسیاری از آنها از مراکز فساد سر درآوردهاند. این رویکرد بنگاههای قاچاق زنان است که در کشور ما و بسیاری کشورهای دیگر انجام شده است.
خلأ قانونی در حوزه زنان
با این توضیحات، دشمنیهای خارجی کنار کمکاریهایی داخلی در حوزه فرهنگ، موجب رواج بدحجابی و بحرانهای اینچنینی شده است.
بله. بهشدت در این حوزه ضعیف عمل و یا کلیگویی کردهایم، این در حالی است که اگر از متن سیره اهلبیت علیهم السلام و رفتاری که آن بزرگان با زنان جامعه خود داشتهاند، گزارههایی را استخراج کنیم که تبدیل به قانون شود، بسیاری از مشکلات در این زمینه حل خواهد شد.
در حوزه زنان خلأ قانونی وجود دارد و همین خلأ قانونی موجب میشود عدهای از زنان آن را ناشی از ضعف دین بدانند و حکومت اسلامی را ناکارآمد بدانند، درنهایت به بروز مخالفت مدنی منجر میشود که نمایش بیحجابی نمونهای از اظهار مخالفت آنها محسوب میشود.
چون کار فرهنگی در این زمینه بهدرستی انجام نشده است و سری به دادگاههای خانواده نشان میدهد که تا چهاندازه با خلأ قانونی مواجه هستیم، در عین حال ضعف در تبیین اصول دینی وجود دارد که درک عمومی از دین را تقلیل داده است.
تسنیم