شهدا مطیع امر ولایت بودند و تنها هدفشان جلب رضایت خداوند بود
به گزارش خبرگزاری بسیج از سرخه شهدا در راهی که برگزیدند ثبات قدم داشتند و از ابتدا تا لحظه شهادت گوش به فرمان امامشان بودند، ما نیز در هر مقام و جایگاه، زمانی میتوانیم دم از دوسداشتن شهدا و پیروی یاد و راه آنان بزنیم که پایبند و مطیع و حامی ولایت باشیم.
شهیدان نه وسواس و تردید ظاهری داشتند و نه گناه و شک باطنی، آنها نسبت به خداوند متعال و وعدههای او اطمینان قلبی و کاملی داشتند از اینرو پای معاملهای را با خون خود امضاء کردند که والاترین و بالاترین ثمره آن رضایت و قرب حضرت حق است.
علیاکبر احسانی فرزند محمد در یکم فروردین هزار و سیصد و چهل و چهار، در سرخه - سمنان به دنیا آمد. او یکی از شهیدان خطه شهیدپرور شهرستان سرخه میباشد، که جان خود را برای دفاع از اسلام و کشور خالصانه در راه خدا هدیه کرد.
وی تا مقطع راهنمایی درس خواند. در کار کشاورزی کمک حال پدرش بود. وقتش را در صحرا و بیابان، در کنار پدر میگذراند.
از دو حادثه، پرت شدن از پشت بام و تصادف در کودکی و نوجوانی جان سالم به در برد. طوری که پزشک و بسیاری از اطرافیان دیگر امیدی به زنده ماندنش نداشتند، اما خداوند به او عمری دوباره داد.
به کلاسهای قرآن شهید استاد عباس علی فیض میرفت. در آن جا قرآن را بسیار روان میخواند و کتابهای شهید مطهری و رسالهها را مطالعه میکرد. شخصیت آرام و ساکتی داشت. میخواست عضو بسیج شود، اما به دلیل کم سن و سال بودن و جثه ضعیفش قبول نکردند.
پزشک او را از سربازی معاف کرد، اما بعد از مدتی در سن و بیست و یک سالگی عضو بسیج شد.
در شانزدهم تیر ماه سال شصت و سه از طرف یگان خدمتی لشکر هفده علیبن ابیطالب علیهالسلام و با لباس بسیجی به جبهه رفت. مسؤولیتش کمک آرپیجیزن بود.
در سال شصت و دو به مدت چهار ماه در منطقه سردشت کردستان به نگهبانی مشغول بود.
دو سال نیز به عنوان نیروی ویژه سپاه در بسیج خدمت کرد تا این که در سال شصت و سه به عضویت سپاه در آمد.
در یکم شهریور سال شصت و سه در منطقه جنوب، در حالی که در آب رودخانه در حال آموزش غواصی بود، به شهادت رسید.
زمان شهادتش مصادف بود با سالروز شهادت پسر عمو و پسرعمهاش.
هم اکنون در گلزار شهدای سرخه دفن است. روحش شاد و راهش پررهرو باد
شهیدان نه وسواس و تردید ظاهری داشتند و نه گناه و شک باطنی، آنها نسبت به خداوند متعال و وعدههای او اطمینان قلبی و کاملی داشتند از اینرو پای معاملهای را با خون خود امضاء کردند که والاترین و بالاترین ثمره آن رضایت و قرب حضرت حق است.
علیاکبر احسانی فرزند محمد در یکم فروردین هزار و سیصد و چهل و چهار، در سرخه - سمنان به دنیا آمد. او یکی از شهیدان خطه شهیدپرور شهرستان سرخه میباشد، که جان خود را برای دفاع از اسلام و کشور خالصانه در راه خدا هدیه کرد.
وی تا مقطع راهنمایی درس خواند. در کار کشاورزی کمک حال پدرش بود. وقتش را در صحرا و بیابان، در کنار پدر میگذراند.
از دو حادثه، پرت شدن از پشت بام و تصادف در کودکی و نوجوانی جان سالم به در برد. طوری که پزشک و بسیاری از اطرافیان دیگر امیدی به زنده ماندنش نداشتند، اما خداوند به او عمری دوباره داد.
به کلاسهای قرآن شهید استاد عباس علی فیض میرفت. در آن جا قرآن را بسیار روان میخواند و کتابهای شهید مطهری و رسالهها را مطالعه میکرد. شخصیت آرام و ساکتی داشت. میخواست عضو بسیج شود، اما به دلیل کم سن و سال بودن و جثه ضعیفش قبول نکردند.
پزشک او را از سربازی معاف کرد، اما بعد از مدتی در سن و بیست و یک سالگی عضو بسیج شد.
در شانزدهم تیر ماه سال شصت و سه از طرف یگان خدمتی لشکر هفده علیبن ابیطالب علیهالسلام و با لباس بسیجی به جبهه رفت. مسؤولیتش کمک آرپیجیزن بود.
در سال شصت و دو به مدت چهار ماه در منطقه سردشت کردستان به نگهبانی مشغول بود.
دو سال نیز به عنوان نیروی ویژه سپاه در بسیج خدمت کرد تا این که در سال شصت و سه به عضویت سپاه در آمد.
در یکم شهریور سال شصت و سه در منطقه جنوب، در حالی که در آب رودخانه در حال آموزش غواصی بود، به شهادت رسید.
زمان شهادتش مصادف بود با سالروز شهادت پسر عمو و پسرعمهاش.
هم اکنون در گلزار شهدای سرخه دفن است. روحش شاد و راهش پررهرو باد
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار