امروز روز بزرگداشت سلمان فارسی، از اصحاب بزرگوار حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) است که مفتخر به عنوان سلمان «منّا أهلالبیت» شده است. به همین مناسبت در ادامه مروری خواهیم داشت بر بخشهایی از مقاله بررسی ویژگیهای «منّا» بودن سلمان فارسی بر اساس تحلیل روایات «لیس منّا» نوشته سیدمرتضی حسینی امین دانشجوی دکترای علوم قرآن و حدیث دانشگاه پیام نور تهران و حجت الاسلام سید محسن موسوی استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه مازندران که در دوره ۱۳، شماره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ نیم سال نامه علمی ترویجی حدیث اندیشه، صفحه ۴۷-۶۹ منتشر شده است:
سلمان فارسی از جمله اصحاب پیامبر گرامی اسلام (ص) است که روایات فراوانی از سوی اهل بیت در تأیید شخصیت و اخلاق ایشان وارد شده است. سرآمد روایات مدح سلمان، روایتی است که با تعبیر «منّا اهل البیت» او را در شمار اهلبیت علیهم السلام قرار میدهد. سلمان دارای چه ویژگیهایی بوده تا در زمره اهلبیت (ع) قرارگیرد؟
برای بازیابی ویژگی کسانی که مصداق روایات «منّا» میباشند، میتوان از دستهای دیگر از روایات بهره جست که ویژگیهای افرادی را معرفی میکنند که از جملهی اهلبیت نیستند. این دسته از احادیث با عنوان «لیس منّا» شناخته میشود.
در این نوشته که به شیوهی توصیفی- تحلیلی به سامان رسیده است، درصدد تبیین ویژگیهای اعتقادی و اخلاقی هر مسلمانِ مانند سلمان، بر اساس روایات «لیس منا» میباشد. یافتههای پژوهش حاکی است که مسلمان «منا اهل البیت» از خیانت، بداخلاقی، نامهربانی، مکر و خدعه و....... به دور است که میتواند الگویی شایسته برای هر مسلمان باشد.
خروج از زمره «منّا أهلالبیت» در روایات
برای فهم آنکه سلمان فارسی حائز چه ویژگیهایی بوده که توسط معصومین (ع) مورد تکریم ویژه قرار گرفته، تا آنجا که از زمرهی اهل بیت (ع) معرفی شده است، میتوان به روایاتی مراجعه نمود که در آنها، معصومین (ع) برخی افراد را با برخی ویژگیها از خود ندانستهاند. با پی بردن به این ویژگیها میتوان دریافت که سلمان فارسی به دور از چه خصلتهایی بوده که در زمرهی اهلبیت (ع) قرارگرفته است. این ویژگیهای منفی اخلاقی به شرح زیر است:
یک) سو خلق
کلینی در اصول کافی از امام صادق (ع) روایت میکند: «فَقَالَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ.» (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۴، ص ۲۸۶) در این روایت، امام (ع) افرادی را که معاشرت، همراهی، همخوراکی و همپیمانی با دیگران را نیکو به جا نیاورند، از اهل بیت نمیداند. صفات مذکور به بنیادیترین اصول اخلاقی که در روابط فردی و اجتماعی که باید رعایت شود بر میگردد که دین مبین اسلام به رعایت آنها تأکید ویژه نموده است. با عنایت به این روایت، میتوان گفت: سلمان فارسی از جمله افرادی بود که دیگران از معاشرت وهمراهی وهم غذایی با او سود میبردند و هرگز از وی پیمانشکنی ندیدهاند.
این روایت علاوه بر اصول کافی، در کتبی همچون «المحاسن» (برقی ،۱۳۷۱ ق: ج ۲، ص ۳۵۷)، «کتاب من لا یحضره الفقیه» (ابن بابویه ،۱۴۱۳ ق: ج ۲، ص ۲۷۴)، «السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی» (حلی، ۱۴۱۰ ق: ج ۳، ص ۵۷۸)، «عوالی اللئالی العزیزیة» (احسایی ،۱۴۰۵ ه ق، ج ۴، ص: ۳۲)و..... نیز نقل شده است. در برخی روایات نیز، با محتوایی شبیه روایت پیشین، توضیحات بیشتری در این زمینه آمده است. به عنوان نمونه در اصول کافی، حدیثی دیگر از امام صادق (ع) در این زمینه آمده است: «قَالَ یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَمْلِکْ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ وَ مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اتَّقُوا اللّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.» (کلینی ،۱۴۰۷ ق: ج ۲، ص ۶۳۷؛ ج ۴، ص ۶۸۳)
در این روایت علاوه بر صفات نامبرده شده در روایت پیشین، افرادی که را که دارای رذائل اخلاقی همچون: عدم تملّک نفس هنگام عصبانیت و نداشتن حسّ همسایگی و انساندوستی میباشند، از اهل بیت ندانسته است. این روایت و روایات مشابه نشان میدهد که سلمان فارسی هیچگاه در هنگام عصبانیت، کنترل اراده خویش را از دست نداده است و با هر که همسایگی نموده، رضایتش را جلب کرده است؛ چون از مقام حسن همسایگی برخوردار است. این روایت، علاوه بر اصول کافی، در منابع حدیثی همچون: «الوافی» (فیض کاشانی ،۱۴۰۶ ق: ج ۵، ص ۵۳۰) و «هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة» (حرعاملی ،۱۴۱۲ ق: ج ۵، ص ۱۳۵) نیز نقل گردیده است.
دو) ناشکیبایی
یکی دیگر از سجایای اخلاقی، صبر بر مصائب است که سلمان واجد آن بوده است. چرا که در روایات متعدد آن دسته افراد که در مصائب صبر خود را از دست میدهند، از زمرهی اهلبیت (ع) خارج شدهاند. مانند روایاتی که در مستدرک الوسائل و برخی دیگر از منابع حدیثی به این مضمون نقل شده است: «لیس منا من ضرب الخدود و شق الجیوب؛ از ما نیست کسی که (در مصائب) صورتش را بزند و گریبانش را چاک کند.» (محدث نوری، ۱۴۰۸ ق: ج ۲، ص ۴۵۲؛ نجفی ،۱۴۰۴ ق: ج ۴، ص ۳۷۰؛ عاملی، ۱۴۱۹ ق: ج ۲، ص ۵۹) مشابه همین مضمون از پیامبر اکرم (ص) نقل گردیده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیْسَ مِنَّا مَنْ سَلَقَ وَ لَا خَرَقَ وَ لَا حَلَقَ؛ از ما نیست کسی که (در مصائب) بیتابی کرده وجامه میدرد و موی خود میکَند.» (احسایی ،۱۴۰۵ ق: ج ۱، ص ۱۱۱؛ زمخشری، ۱۴۱۷ ق: ج ۲، ص ۲۵۶) در نتیجه طبق روایات، فردی که بر سختیها شکیبا نیست، از زمره «اهلبیت» خارج میشود.
سه) بیاحترامی
احترام به بزرگان، احیای امر به معروف و نهی از منکر، و شناخت فضائل و مناقب اهل بیت عصمت (ع) سه اصل مهم در تقویت صفات نیک است. طبق احادیث و روایات، اگر هر یک از این صفات نامبرده شده فراموش شوند، فرد از حوزه «منّا أهلالبیت» خارج میشود. در اصول کافی از امام صادق (ع) نقل شده است: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا؛ ازما نیست کسی که بزرگان مان را تکریم نمیدارد و به کودکانمان رحم نمینماید.» (کلینی ،۱۴۰۷ ق: ج ۲، ص ۱۶۵). تکریم بزرگان و عطوفت با کودکان (زیر دستان) از نکات اخلاقی است که در اسلام به خصوص در فرمایشات پیامبر اکرم (ع) مورد سفارش بسیار بوده است. لذا یکی از دلایلی که سلمان فارسی جزو «اهلالبیت» معرفی شده است، تکریم بزرگان و همچنین کودکان نزد ایشان است. در روایتی دیگر از رسول خدا (ص) ویژگی دیگری به این صفات افزوده شده است: «عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا وَ یَعْرِفْ فَضْلَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ؛ ازما نیست کسی که بزرگان مان را بزرگ نمیدارد و به کودکانمان رحم نمینماید و فضائل ما اهل بیت را نشناسد.» (کوفی، بی تا: ص ۱۸۳) وقوف به فضل اهل بیت (ع) و ثابت قدم بودن در راه ولایت اهل بیت (ع)، در زندگی سلمان نمود بارزی داشته و ایشان از معدود افرادی است که تا پایان عمر از مسیر مستقیم ولایت اهل بیت (ع) به بیراهه نرفت. به همین علّت به مقام رفیع «منّا أهلالبیت» نائل آمد.
چهار) ترک امر به معروف و نهی از منکر
در روایاتی دیگر از معصومین (ع)، علاوه بر موارد مذکور، به احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر نیز تأکید شده است. مانند روایتی که ابنعباس از نبی مکرّم (ص) نقل کرده است: «ابْنِ عَبَّاسٍ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا وَ یَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ» (احسایی، ۱۴۰۵ ق: ج ۱، ص ۱۰۸؛ کلینی، ۱۴۰۷ ه ق، ج ۳، ص: ۴۲۲؛ حرعاملی ،۱۴۱۲ ه ق، ج ۵، ص: ۱۵۶) در نتیجه، یکی از دلایلی که سلمان فارسی از «اهلالبیت» معرفی شده، آمر معروف بودن و ناهی از منکر بودن ایشان است.
پنج) عدم وقوف به فضل اهلالبیت (ع)
در روایتی دیگر از رسول خدا (ص) ویژگی دیگری به این صفات افزوده شده است: «عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا وَ یَعْرِفْ فَضْلَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ؛ ازما نیست کسی که بزرگان مان را بزرگ نمیدارد و به کودکانمان رحم نمینماید و فضائل ما اهل بیت را نشناسد.» (کوفی، بی تا: ص ۱۸۳) وقوف به فضل اهل بیت (ع) و ثابت قدم بودن در راه ولایت اهل بیت (ع)، در زندگی سلمان نمود بارزی داشته و ایشان از معدود افرادی است که تا پایان عمر از مسیر مستقیم ولایت اهل بیت (ع) به بیراهه نرفت. به همین علّت به مقام رفیع «منّا أهلالبیت» نائل آمد.
شش) مکر و حیله
در احادیث و روایات، به صداقت در گفتار و رفتار و مبرّا بودن از مکر و حیله، تأکید ویژه شده است و افراد حیلهگر، از زمره «أهل بیت» خارج شدهاند. در اصول کافی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ مَاکَرَ مُسْلِماً؛ ازما نیست کسی که مسلمانی را مورد مکر و نیرنگ قرار میدهد.» (کلینی، ۱۴۰۷ ق: ج ۲، ص ۳۳۷) مکر و نیرنگ به همکیشان از صفات نکوهیدهای است که مورد نهی روایات اسلامی واقع گردیده و جناب سلمان از این صفت نکوهیده مبرا میباشد. خاطر نشان میگردد حدیث مذکور، علاوه بر اصول کافی، در ثوابالأعمال شیخ صدوق نیز نقل گردیده است. (ابن بابویه ،۱۴۰۶ ق: ص ۲۷۱)
هفت) غفلت از محاسبهی نفس
حسابرسی از اعمال، قبل از آنکه خداوند به حسابها برسد، از ضروریاتی است که روایات بسیاری به این مهم تأکید ویژه دارند. از طرفی دیگر، معصومین (ع) افرادی را که از محاسبه نفس غفلت ورزیدهاند، از خود نمیدانند. در اصول کافی و دیگر منابع روایی، حدیثی از امام کاظم (ع) به این مضمون نقل شده است: «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی ص قَالَ: لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْهِ؛ از ما نیست کسی که هر روز (اعمال) خویش را محاسبه نمینماید، که اگر (نتیجه) کارش نیک باشد از خدا طلب فزونی نماید و اگر (نتیجه) کارش گناه باشد ازخدا برای آن طلب آمرزش نماید و به سوی او (خدا) توبه نماید.» (کلینی، ۱۴۰۷ ه ق، ج ۲، ص ۴۵۳؛ ج ۴، ص ۲۶۹؛ حلی، ۱۴۰۶ ق: ص ۲۱۱؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۶ ق: ج ۴، ص ۳۱۳؛ محدث نوری، ۱۴۰۸ ق: ج ۱۲، ص ۱۵۳) با توجّه به این حدیث، جناب سلمان هرروز اعمال خویش را محاسبه مینموده و اگر اعمال نیکی داشته از خداوند فزونی این اعمال را طلب مینموده و اگر گناهی مرتکب شده از خداوند طلب غفران کرده است. در نتیجه به سبب پرورش این صفات، از «منّا أهل البیت» شده است.
هشت) خیانت در امانت
امانت، حوزه گستردهای را شامل میشود. وفای به عهد و امانت و عدم خیانت در امانت، در روایات تأکید ویژهای شده است. طبق روایات کسی که امانت را ضایع و تباه میکند از «أهلبیت» نیست. درکتاب اصول کافی در حدیثی از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیْسَ مِنَّا مَنْ أَخْلَفَ بِالْأَمَانَةِ؛ ازما نیست کسی که در امانت خیانت مینماید.» (کلینی ،۱۴۰۷ ق: ج ۵، ص ۱۳۳و ج ۹، ص ۷۱۱) طبق این فرمایش، سلمان فارسی هیچگاه در امانت، خیانت ننموده است. از مصادیق ادای امانت، ادای حقّ ولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) است که جناب سلمان تا پایان عمر به آن اذعان داشته و ازآن دفاع نموده است. این روایت را علاوه بر کلینی، صاحب کتاب «الجعفریات» (اشعث کوفی، بی تا، ص ۱۸۳) و «مستدرک الوسائل» (محدث نوری، ۱۴۰۸ ق: ج ۱۴، ص ۱۳) نیز نقل نمودهاند.
نه) تضییع حقوق اهل بیت (ع)
در کتاب اصول کافی در حدیثی از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّنَا؛ از ما نیست کسی که به ما (اهل بیت) خیانت کند.» (کلینی ،۱۴۰۷ ق: ج ۵، ص ۱۶۰) در روایاتی دیگر مضمون کلام به صورت عمومی بیان شده است. به عنوان نمونه در من لا یحضره الفقیه آمده است: «وَ قَالَ علیه السّلام لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً» (ابن بابویه ،۱۴۰۶ ق: ج ۳، ص ۲۷۳) و در وسایل الشیعة طی روایتی نقل شده است: «وَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً؛ از ما نیست کسی که به مسلمانی خیانت نماید.» (حرعاملی ،۱۴۰۹ ق: ج ۱۲، ص ۲۴۱) از این روایات این مطلب استنباط میشود که سلمان فارسی به هیچ مسلمانی بهخصوص معصومین (ع) خیانت نورزیده است. این دو روایت از امام صادق (ع)، علاوه بر منابع مذکور، درکافی (کلینی ،۱۴۰۷ ق: ج ۱۰، ص ۴۴)، تهذیب (طوسی ،۱۴۰۷ ق: ج ۷، ص ۱۲)، منتهی المطلب (حلی، ۱۴۱۲ ق: ج ۱۵، ص ۳۰۸ و ج ۱۵، ص ۳۷۸)، عوالی اللئالی (احسایی، ۱۴۰۵ ق: ج ۲، ص ۲۴۴ و ج ۳، ص: ۲۰۷) و وسایل الشیعة (حرعاملی، ۱۴۰۹، ج ۱۲، ص ۲۴۱) نیز نقل گردیده است.
ده) عدم حفظ اعتدال در امور دنیوی و اخروی
در دستهای دیگر از روایات معصومین (ع) گروهی از مسلمانان که برای آخرت دنیایشان را ترک و یا برای دنیا آخرتشان راترک میگویند را از خود ندانستهاند. در «کتاب من لا یحضره الفقیه» دراین زمینه روایتی با این مضمون آمده است: «وَ قَالَ ع لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْیَاهُ؛ ازما نیست کسی که دنیایش را برای آخرتش رها کند و یا آخرتش را بهخاطر دنیایش رها نماید.» (ابنبابویه، ۱۴۰۶ ق: ج ۳، ص ۱۵۶؛ حلی، ۱۴۱۲ ق: ج ۱۵، ص ۲۷۳) قریب به همین مضمون، طی روایتی طولانی در کتاب دعائم الإسلام مندرج است. در این روایت، به داستان یکی از صحابه (عثمانبن مظعون) اشاره شده است که جهت زهد دنیوی، تمام نعمتهای مادی را بر خود حرام کرده بود. پیامبر اکرم (ص) وی را به شدّت از این کار نهی فرمودند و بیان داشتند: «فَقَالَ وَ هَمَمْتُ أَنْ أَجُبَّ نَفْسِی قَالَ یَا عُثْمَانُ (بْنُ مَظْعُونٍ) لَیْسَ مِنَّا مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ بِنَفْسِهِ وَ لَا بِأَحَدٍ إِنَّ وِجَاءَ أُمَّتِی الصِّیَامُ؛ از ما نیست کسی که این کار (حبس) را با خود یا دیگری انجام دهد؛ در صورتیکه زهد امّت من روزه است.» (تمیمی، ۱۳۸۵ ق: ج ۲، ص ۱۹۰؛ احسایی، ۱۴۰۵ ق: ج ۳، ص ۲۹۲) سلمان فارسی در زهد، زبانزد است اما هیچگاه برای آخرت، دنیایش را ترک نکرد. ایشان تا آخر عمر در میان مردم همانند افراد عادی زندگی کرد و در عین حال یکی از زاهدترین اشخاص زمانه خود بود.
یازده) بُخلورزی
دستهای دیگر از روایات، به معیشت خانوادگی افراد اشاره دارد و راهکارهایی را جهت زندگی مسالمتآمیز در کنار خانواده مطرح مینماید. در این روایات، افرادی که صفاتی نکوهیده همچون بُخل و سختگیری نسبت به خانواده با وجود وسعت مال در آنها وجود دارد، از اهلبیت نمیدانند. در روایت شریف نبوی (ص) آمده است: «وَ قَالَ ص لَیْسَ مِنَّا مَنْ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْهِ ثُمَّ قَتَّرَ عَلَی عِیَالِهِ؛ از مانیست کسی که خدا به او وسعت (مال) عطا نموده اما او بر خانوادهاش سخت میگیرد.» (احسایی، ۱۴۰۵ ق: ج ۱، ص ۲۵۵)
دوازده) هتک حرمت خانواده
در روایتی دیگر از نبی مکرّم (ص) فریفتن فردی علیه همسرش، به شدّت نکوهش شده و فرد فریبکار از حوزه «منّا أهل البیت» خارج شده است: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ خَبَّبَ امْرَأَةَ رَجُلٍ عَلَیْهِ؛ از ما نیست کسی که همسر مردی را علیه شوهرش بفریبد.» (تمیمی مغربی ،۱۳۸۵ ق: ج ۲، ص ۴۴۸) شبیه همین مضمون در روایتی دیگر از نبی مکرّم (ص) آمده است: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ خَبَّثَ امْرَأَةَ رَجُلٍ مُسْلِمٍ عَلَیْهِ؛ از مانیست کسی که همسر مرد مسلمانی را نزدش پلید گرداند.» (اشعث کوفی، بیتا: ص ۱۰۴) در این دسته از روایات به روابط خانوادگی اشاره شده است که نشان میدهد سلمان در رفتار خانوادگی نیز از رذائل اخلاقی به دور بودند.
سیزده) سهلانگاری در برابر شرایع دینی
در بسیاری از روایات، از جمله روایتی از امام علی بن موسی الرضا (ع) به تقید مسلمان به احکام شرعی تأکید ویژه شده است؛ و کسانی که در قبال انجام شرایع دینی کوتاهی میکنند، از حوزه «منّا أهل البیت» خارج شدهاند. «لَیْسَ مِنَّا مَنْ صَامَ قَبْلَ الرُّؤْیَةِ لِلرُّؤْیَةِ وَ أَفْطَرَ قَبْلَ الرُّؤْیَةِ لِلرُّؤْیَةِ؛ از ما نیست کسی که قبل از رؤیت (هلال اول ماه رمضان) روزه (ماه رمضان) میگیرد و قبل از رؤیت (هلال اول ماه شوال) افطار مینماید. (ابنبابویه ،۱۴۰۶ ق: ج ۲، ص ۱۲۸؛ حر عاملی ،۱۴۰۹ ق: ج ۱۰، ص ۲۸؛ ابن بابویه ،۱۳۹۷ ق: ص ۶۳) این روایت به عنوان نمونه اشاره دارد به اینکه کسی که تابع احکام شرعی نباشد از معصومین (ع) نیست و نشان میدهد جناب سلمان فارسی به طور کامل تابع احکام الهی و شرعی بودهاند.
چهارده) غفلت از انس با قرآن کریم
در روایتی از پیامبر اکرم (ص)، پیرامون ارتباط مسلمان با قرآن کریم آمده است: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَتَغَنَّ بِالْقُرْآنِ؛ نیست از ما کسی که قرآن را باصدای زیبا نمیخواند.» (ابن بابویه، ۱۴۰۳ ق: ص ۲۷۹؛ محدث نوری ،۱۴۰۸ ق: ج ۴، ص ۲۷۳؛ مجلسی، ۱۴۱۰ ق: ج ۷۶، ص ۲۵۵) علمای اسلامی در شرح این حدیث شریف، صرفاً به صدای زیبا بسنده نکردهاند و عبارت (لَمْ یَتَغَنَّ) در روایت را به معانی دیگری نیز تفسیر نمودهاند. مانند اینکه مسلمان با داشتن قرآن کریم باید احساس بی نیازی نماید و با تلاوت آن لذت ببرد (سروی مازندرانی، ۱۳۸۲ ق: ج ۱۱، ص ۲۶) این روایات نشاندهنده رابطه نزدیک جناب سلمان با قرآن کریم است که هم قرآن را با صدای نیکو تلاوت میفرمود و هم از قرآن بهرهای فراوان داشتند.
پانزده) سِحر و پیشگویی
دستهای از روایات به مذمت سحر، جادو و پیشگویی پرداختهاند و ساحر، جادوگر و پیشگو را از اهل بیت نمیدانند. از جمله آنها، روایتی بلند از امام باقر (ع) است که در کتاب «الخرائج و الجرائح» (راوندی ،۱۴۰۹ ق: ج ۲، ص ۶۰۵) نقل شده است. در قسمتی از این حدیث شریف آمده است: «لَیْسَ مِنَّا سَاحِرٌ وَ لَا کَاهِنٌ» شبیه همین مضمون طی از نبی مکرّم (ص) در کتاب «معجم المصطلحات»، با این مضمون نقل شده است: «لیس منا من تطیر أو تطیر له» (محمود عبد الرحمان، بی تا: ج ۲، ص ۴۴۳) این روایت، به کسی که فال بد میزند اشاره دارد، یا فال بد برای او میزنند (و او میپذیرد) و در روایتی دیگر از امیرالمؤمنین (ع) آمده است: «لَیْسَ مِنِّی مَنْ تَکَهَّنَ أَوْ تُکُهِّنَ لَهُ أَوْ سَحَرَ أَوْ تُسُحِّرَ لَهُ الْخَبَرَ» (محدث نوری ،۱۴۰۸ ق: ج ۱۳، ص ۱۱۱) از این دسته روایات بر میآید که جناب سلمان از جادو و پیشگویی به دور است.
شانزده) بیاعتنایی به موضوع رجعت و متعه
گروه دیگری که از اهل بیت نیستند، افرادی هستند که به رجعت اهل بیت (ع) ایمان ندارند، و حلال خداوند یعنی متعه را حرام شمردهاند. این مطلب از فرمایشات معصومین (ع) قابل اثبات است. بهعنوان نمونه در روایتی از امام صادق (ع) در «من لا یحضره الفقیه» آمده است: «قَالَ الصَّادِقُ ع لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِکَرَّتِنَا وَ یَسْتَحِلَّ مُتْعَتَنَا؛ از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان ندارد و متعه را حلال نمیشمارد.» (ابنبابویه، ۱۴۰۶ ق: ج ۳، ص ۴۵۸؛ مجلسی ،۱۴۱۰ ق: ج ۱۰۰، ص ۳۲۰) طبق این روایات، میتوان سلمان را از جمله افرادی شمرد که به رجعت معصومین (ع) ایمان داشته است.
هفده) بیاعتنایی به نماز
۱. دستهای از روایات، تأکید بر اقامه نماز شب دارند. از جمله در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُصَلِّ صَلَاةَ اللَّیْلِ؛ از ما نیست کسی که نماز شب را بهپا نمیدارد.» (حرعاملی، ۱۴۰۹ ق: ج ۸، ص ۱۶۲؛ همو، ۱۴۱۲ ق: ج ۳، ص ۳۲۹)
۲. در کتاب دعائم الإسلام طی روایتی بلند از امیر المؤمنین (ع) علاوه بر نماز شب، اقامه نماز صبح نیز مورد تأکید قرار گرفته است. قسمتی از این حدیث شریف به این شرح است: «لَیْسَ مِنِّی وَ لَا مِنْ شِیعَتِی مَنْ ضَیَّعَ الْوَتْرَ أَوْ مَطَلَ بِرَکْعَتَیِ الْفَجْرِ» (تمیمی مغربی، ۱۳۸۵: ج ۲، ص ۳۴۸)
۳. و در کتاب «تحریر الأحکام» در روایتی از پیامبراکرم (ص) آمده است: «لیس منّا من استخف بصلاته لا یرد علیّ الحوض لا و اللّه لیس منی من شرب مسکرا لا یرد علی الحوض لا و اللّه» (حلی، بیتا: ج ۱، ص ۲۶) در این روایت، کسانی که نماز را سبک شمارند و یا شرب خمر کنند، از اهل بیت خارج میکند. از مجموع این دسته از روایات میتوان اینگونه برداشت نمود که معصومین (ع) فرمودهاند: «ازمانیست کسی که نماز را سبک شمارد و نماز شب بهپا ندارد و شرب خمر نماید.» نتیجه این روایات بیانگر آن است که جناب سلمان هرگز نماز را سبک نشمارده و شرب خمر نداشته است. در نتیجه «منّا أهلالبیت» شده است.
هجده) شرب خمر
در کتاب «تحریر الأحکام» در روایتی از پیامبراکرم (ص) آمده است: «لیس منی من شرب مسکرا لا یرد علی الحوض لا و اللّه» (همان: ج ۱، ص ۲۶) در این روایت، کسانی که شرب خمر کنند، از اهل بیت خارج میکند.
نوزده) تکذیب اهل بیت (ع) در حین وفور نعمت
در کتاب مستدرک الوسائل روایت از امام محمدباقر (ع) آمده است که میفرماید: «از ما نیست کسی که هنگامی که (مقام دنیویش) بالا میرود و مردم به او بنگرند، شیطان به او امر کند و ما (معصومین علیهم السلام) را تکذیب کند.» (محدث نوری ،۱۴۰۸ ق: ج ۹، ص ۹۱) در طول تاریخ اسلام افرادی بودند که بر اثر همراهی با پیامبر اکرم (ص) یا گرایش به دین مبین اسلام مقامات دنیوی کسب نمودند. اما غرور این مقام دنیوی باعث شد تا از حوزه اطاعت ائمه معصومین (ع) خارج شوند و حتی به تکذیب ایشان بپردازند. امّا جناب سلمان با بالا رفتن مقام دنیوی و معنوی از اطاعت معصومین (ع) خارج نشد و همیشه به ولایت ایشان اذعان داشته است.
بیست) غفلت از پرهیزکاری
درکتاب اصول کافی روایتی آمده است که بیان میدارد: «لَیْسَ مِنَّا وَ لَا کَرَامَةَ مَنْ کَانَ فِی مِصْرٍ فِیهِ مِائَةُ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ وَ کَانَ فِی ذَلِکَ الْمِصْرِ أَحَدٌ أَوْرَعَ مِنْهُ؛ از ما نیست کسی که در شهرش فردی باشد که از او پرهیزکارتر است.» (کلینی، ۱۴۰۷ ق: ج ۲، ص ۷۸) این روایت بیان مینماید فردی که از اهل بیت است باید از همشهریهای خود پرهیزکارتر باشد. از این رو به مقام والای جناب سلمان پی میبریم که ایشان از مردمان زمانهی خود با تقواتر بودهاند.
بیست و یک) انحرافات فکری در اصول اعتقادی
تعدادی از روایات، به اصول اعتقادات اشاره دارند. از جمله روایتی از امام کاظم (ع) در کتاب الفصول المهمة که حضرت میفرمایند: «انْهَ لَیْسَ مِنَّا، مِنْ زَعَمَ ان اللَّهِ جِسْمٌ وَ نَحْنُ مِنْهُ بُرَآءُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ» (حرعاملی، ۱۴۱۸ ق: ج ۱، ص ۱۴۷) و روایتی از امیرالمؤمنین (ع): «لیس منا من لم یؤمن بالقدر خیره و شره» (مجلسی، ۱۴۰۴ ه ق، ج ۲، ص ۱۷۹) در این دو روایت، افرادی که دارای انحرافات فکری در اصول اعتقادات هستند، از دایره عضویت در اهل بیت (ع) خارج شدهاند و این مضمون را دنبال میکنند: «از ما نیست کسی که خداوند متعال را جسم میداند و به قضا و قدر در همه امور ایمان ندارد» در نتیجه طبق این روایات، مشخص میشود جناب سلمان از انحراف در اصول اعتقادات مبرّا بوده است.
نتیجه
رسیدن به مقامات عالیه بهحدّی که فرد در زمره «منّا اهلالبیت» قرار گیرد، برای هر فردی امکانپذیر نیست، مگر آنکه با پرورش برخی ویژگیهای مثبت اخلاقی در خود، و دوری از برخی رذائل، به این درجه برسد. سلمان فارسی از جمله افرادی است که بنابر احادیث متواتر، در زمره «منّا أهل البیت» قرار گرفته است. با توجّه به روایاتی از معصومین (ع) که در حوزه «لیس منّا أهلالبیت» صادر شده و بر اساس این روایات، افرادی از زمره أهلبیت خارج شدهاند، میتوان نتیجه گرفت سلمان فارسی متّصف به صفات پسندیدهای همچون: حسن خلق، صبر در برابر مصائب، اهتمام در برپایی شرایع دینی، احترام به همنوع، اهتمام به فریضه مهمّ امر به معروف و نهی از منکر، وقوف به مقام فضل اهلالبیت (ع)، انس با قرآن کریم و..... بوده است که به درجه «منّا أهلالبیت» رسیده و سلمان محمّدی نام گرفته است. با دوری از صفات ناپسندی که معصومین (ع) ضمن بیان آنها افرادی را که این صفات را در خود تقویت کردهاند، از زمره «أهلالبیت» خارج نمودهاند، میتوان به درجه «منّا أهل البیت» نزدیک شد.
منبع: مهر/