خبرگزاری بسیج، یادداشت: باید حافظه ی تاریخی خود را تقویت کنیم.ذهنمان را از تمام تحلیل های مغرضانه ی رسانه ها آزاد کنیم.این روزها تب تندی از برخی رسانه ها افکار عمومی را نشانه گرفته مبنی بر اینکه دست روی دست بگذاریم و انتقام نگیریم که ترور، تله ی تحریک است و بایدن چه گل ها به سر ما خواهد زد. زهی خیال باطل!
اگر غربزدگی از فکر شروع نمیشود پس از کجاست؟دو مسئله باید توضیح داده شود.
اول نگاهی به گذشته ی آمریکایی ها به ما میگوید هیچ کدام از روسای جمهور پیشین این کشور به غیر از تلاش برای اضافه کردن به مشکلات ایران کار دیگری برای کشور ما انجام نداده اند.اصلا مگر در آمریکا و تمام کشورهایی که درگیر نظم نوین جهانی هستند رئیس جمهور آزادی عمل برای اعمالش دارد؟ حامیان سرمایه دار که در آمریکا مالک احزاب هستند و در کشورهای سلطه جو صاحب اشخاص اول قدرت، سیاست های کلی را تعیین میکنند و نقشه ها را پیش میبرند. پس جبهه در مقابل ایران همیشه یکسان است.تلاش برای تضعیف ایران.
مسئله ی دوم که حائز اهمیت دو حزب قلابی و خطرناک آمریکاست. بوش پسر یکی از مطرح ترین و خشن ترین کاندیداهای جمهوری خواهان بود که رئیس جمهور شد ولی ضربه ای لبخند اوباما به ایران زد،ترشرویی بوش نتوانست بزند. بوش هشت سال با صرف چندین تریلیون دلار تلاش کرد تا حق ایران را ضایع کند و ایران را دچار پسرفت سیاسی،اجتماعی و اقتصادی کند اما نتوانست ولی امان از لبخند اوباما! بدون صرف هزینه ی گزاف با لبخندی تصنعی نه تنها میلیاردها دلار ثروت ملی را از بین برد (بتن ریزی نیروگاه اراک) بلکه با برجام چنان ضربه ای به بدنه ی زیر ساخت های ایران زد که چندین بوش با تمام قلدرمنشی هایشان نمیتوانستند به این مملکت وارد کنند.
حالا که بایدن شد مترسک قدرت، من و همفکران من بیشتر نگرانیم چرا که با اوباماها و بایدن هاست که خائنان در داخل آگاهانه خیانت میکنند و جاهلان ناآگاهانه گول میخورند. ما بیان آشکار دشمنی را برای مقاومت بهتر میدانیم تا آن را پشت چهره های خیرخواهانه دروغین عوام فریبانه پنهان کنند.
ما به غضب بی حاصل بوش ها راضی تریم تا مهربانی دغل بازانه ی کارساز اوباما ها. به خدا راضی تریم.
اما انتقام؛ قبل از پایان دوره قانونی ریاست جمهوری ترامپ و برای تکمیل انتقام سردار و البته خونخواهی دکتر فخری زاده یک کلام. با عملان برخورد شود.
بهرام کالم