به گزارش خبرگزاری بسیج از دزفول، حماسه جاودان هشت سال دفاع در شهرستان دیار مقاومت و ایستادگی دزفول همچون مدال افتخاری است که همیشه تاریخ؛ بر سینه ستبرمجاهدان اسلام می‌درخشد و تلالو آن چشم هر ببینند و خواننده‌ای را محصور می‌کند. مجاهدانی گمنام که با بهره‌مندی از تعالیم مکتب اسلام و رهبری حضرت امام خمینی(ره) با خلق حماسه‌هایی پرشور خویش را در مسند بلندمرتبه‌ترین مردم دنیا قرار داده و پیشاهنگ ایثار، فداکاری، مقاومت و ایستادگی شدند مردمانی که در زمین نیز آسمانی زیستند.
«شهید علی محمد رشید الماسی» از شهدای هشت سال دفاع مقدس شهرستان دزفول از این عرشیان فرش نشین بود؛ بلند پروازی که قفس تن را شکست و از خاک بر افلاک رسید و مصداق «یخرج الحی من المیت» شد. به همین بهانه خبرگزاری بسیج برای اولین بار فیلمی از صبحت‌های «سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص)» درباره شهیدی که از یاران فرمانده بوده است پرده برداشته که در ادامه این گزارش ملاحظه می‌کنید.
سرلشکر رشید در این فیلم که به یادگار مانده از هشت سال دفاع مقدس است، در مورد زندگی شهیدعلیمحمدرشید الماسی پیرامون 3 بعد زندگی این شهیدعالی قدر اشاره می‌کند و می‌گوید: چگونگی آشنایی با شهیدرشیدالماسی، ابعاد شخصیتی، اخلاقی و نبوغ نظامی و همچنین ماموریت های که قبل و بعد جنگ که برعهده ایشان بوده اشاره خواهم کرد.
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) با اشاره به سمت و مسئولیت خویش، در هشت سال دفاع مقدس اشاره و می‌گوید: قبلاً مسئولیت عملیات سپاه دزفول را عهده دار بودم و بعداً به مسئول طرح و عملیات منطقه هشت بر عهده‌ام گذاشته شد و بعد از آن جریان زمانی که قرارگاه کربلا تشکیل شد مسئولیت قرارگاه فتح را عهده‌دار و در حال حاضر معاون طرح و عملیات سپاه هستم.
وی در ادامه به چگونگی آشنایی خویش با شهیدرشیدالماسی اشاره و می‌گوید: در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی بود که شهیدعلیمحمد رشید الماسی را در کمیته دیدم و با او آشنا شدم. چهره‌ی بی‌باک و مصمم او را آن روزها که از طریق بعضی از برادران مورد اعتماد و اطمینانی که داشتیم به ما معرفی کرده بودند شناختیم.
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) به عملکرد ماموریتی شهیدرشیدالماسی اشاره و بیان می‌کند: دو مأموریت که مأموریت دستگیری ضد انقلاب بود به عهده‌ی شهیدرشید الماسی گذاشته شد؛ مأموریتش را به نحوه احسن انجام داده بود و عملکرد خیلی عالی بر جا گذاشته بود.
این مقام مسئول در ادامه می‌گوید: در آن روزها از طرف ستاد هماهنگی فعالیت‌های انقلاب اسلامی «که کل کمیته‌ها را هماهنگ می‌کرد» به همراه تعداد دیگری از برادران تحت نظارت از جمله شهیدحجت الاسلام دانش دست به تشکیل کمیته‌ی انقلاب اسلامی در شوش زدند. چندین ماه آنجا زحمت کشید و با دلسوزی فراوان آنجا هم عملکرد خوبی از خودش برجا گذاشت؛ زمانی که به دزفول برگشت در کمیته کنار خودم فعالیت می‌کرد.
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) با بیان اینکه به دلیل همین لیاقت‌ها، و بلوغ نظامی و همچنین اعتماد و اطمینانی که نسبت به شهید رشید الماسی بود، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول در آمد، گفت: بلافاصله بعد از عضویت او در سپاه؛ از طرف سیداحمد آوایی (نماینده مردم شهرستان دزفول در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی) که در آن زمان مسئول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول بود و نیز بنا به درخواستی که از سپاه دزفول کرده بود به همراه دو تا دیگر از برادران «حمید بادروج و سید رحیم دانش» برای یک دوره آموزشی 4 ماه در تهران انتخاب شدند.
4 ماه در در پادگان سعد آباد تهران آموزش دیدند و همه‌ی برادرانی که با شهیدرشید الماسی فعالیت می‌کردند؛ همه متفق القول می‌گفتند« شهیدرشید الماسی از ورزیده‌ترین و با هوش‌ترین افراد کلاس بود» به گونه‌ای که سرپرستی کلاس را یک مدت آنجا عهده‌دار می‌شود.
وی با بیان اینکه تاکتیک آموزش آن روزها بر عهده‌ی خودم بودم اما بنا به توانایی شهید رشیدالماسی این مسئولیت را به او داده، گفت: در دوره آموزشی، دروس تئوری و عملی کلاس را با نهایت شوق و دلسوزی دنبال می‌کند و با نهایت مهارت، اندیشه و تامل و زحمت زیاد آنها را یاد می‌گیرد، بعد از پایان دوره‌اش در تهران به دزفول آمد و مسئولیت تاکتیک نظامی در آموزش به عهده‌ی شهیدالماسی گذاشته شد.
سرلشکر رشید در ادامه به توانایی و هوش شهیدرشیدالماسی اشاره و می‌گوید: شهید رشیدالماسی فنون نظامی را که در تهران یاد گرفته بود آن فنون را با ابتکار و خلاقیتی که خودش داشت به دیگر برادران یاد می‌داد.
به یاد دارم میدان موانع ما در پادگان کرخه ناقص بود شهید الماسی آن را تکمیلش کرد؛ همچنین در آن روزها پادگان کرخه محل آموزش پاسداران سپاه استان ایلام و خوزستان بود و تعداد زیادی از برادرهای پاسدار آموزش می‌دیدند که در کل این آموزش‌ها شهید رشید الماسی مربی تاکتیک آنها بود و به بهترین شکل آموزش می‌داد.
ابتکار آموزش راپل با خلاقیت شهیدرشید الماسی
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) در ادامه خاطرات خود با شهیدرشید الماسی در این فیلم می‌گوید: به یاد دارم یک روز من را کنار رودخانه کرخه برد؛ با اینکه این پرتگاه‌های کرخه در شمال جسر نادری، پرتگاه‌های سفت و سختی نداشتند ولی یک ارتفاع بلندی 30-40 متری داشت؛ درمحل ساحل کرخه یک مقدار سیمان درست کرد و همچنین میخ و طناب آورده بود و آموزش راپل را راه اندازی کرد.
وی در ادامه به سجایای اخلاقی این شهیدعالی قدر اشاره می‌کند و می‌گوید: هر زمان در پادگان کرخه که از کار نظامی‌اش خارج می‌شد بلافاصله با قرآن انس می‌گرفت و قرآن می‌خواند؛ همیشه دائم وضو بود و همچنین روزه‌های مستحبی می‌گرفت. شهید رشیدالماسی دائم ذکر بود و مدام در حال ذکر گفتن و این ذکر گفتن یک لحظه از او قطع نمی‌شد. بهطوری که برادرانی که در لحظه شهادت شهیدالماسی در کنارش بودند گفتند «علی با ذکر لا اله الا الله» گفتن دعوت حق را لبیک گفت.
سرلشکر رشید در ادامه به انتقاد شهید الماسی اشاره کرد گفت: شهید الماسی روی یک خصلت بسیار تاکید داشتند؛ انتقاد از کار صرفا نظامی بود؛ بارها این مسئله را به خودم تذکر و تاکید می‌کرد و می‌گفت برادر ما باید این را دقیقاً در ذهنمان بسپاریم که نکند خدایا نکرده ما به کار صرف نظامی کشیده بشویم و غرق در کار صرف نظامی شویم و حواس‌مان نباشد که این کار نظامی هیچگونه ارزش و خاصیتی ندارد.
شهیدالماسی تاکید داشت حتماً باید کنار این کار نظامی از مکتب نورانی اسلام الهام بگیریم؛ آن زمان است که کار نظامیمان ارزش دارد وگرنه هیچگونه بها و ارزشی ندارد.
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) در ادامه می‌گوید: علی مدام تاکید می‌کرد که نکند برادران سپاه وقتی که درجریان عمل میافتند به کار صرف نظامی کشیده بشوند. بسیار از این خصلت انتقاد می‌کرد و نسبت به آن برادرهایی که یک بعدی کشیده می‌شدند در این زمینه‌ها ، حتی گاهاً خودمان زیاد دو الی سه ماه غرق کار نظامی می‌شدیم. شهیدالماسی این خصلت را تذکر می‌داد.
این مقام مسئول در ادامه به خصوصیات بارز نظامی شهید الماسی اشاره و می‌گوید: اولین ویژگی که در شهیدالماسی خیلی بارز بود شجاعت او بود.
وی در ادامه، عنوان می‌کند: کسانی که شهادت را انتخاب می‌کنند و نیز پا در صحنه عمل می‌گذارند و بخواهند در صحنه‌ی عمل با باطل در بیافتد اولین خصیصه‌ای که ارزشمند است و باید آن را داشته باشد و اگر نداشته باشد شاید سعادت نصیبشان نشود و شهید نشود خصلت شجاعت است؛ چرا که اگر بترسد نمی‌تواند در راه خدا خدمت کند؛ شجاعت در وجود شهیدالماسی بود و از این نعمت خدادادی به بهترین وجه استفاده می‌کرد .
وی در ادامه به دیگر ویژگی بارز شهید الماسی اشاره و بیان می‌کند: شهید الماسی فوق العاده ایثارگر و فداکاری بود به گونه‌ای که حاضر بود در ماموریت‌ها از خانواده‌اش، از خودش از مالش از همه زندگی‌اش بگذرد و ماه‌ها در ماموریت بماند و برای ماموریت‌های سپاه در راه اسلام خدمت کند.
سرلشکر رشید در این فیلم به یادگارمانده از هشت سال دفاع مقدس به سومین ویژگی بارز این شهیدعالی قدر اشاره و تشریح می‌کند: هوشیاری و تدبیرشهیدرشید الماسی بسیار بالا بود. به سرعت مسائل نظامی را یاد می‌گرفت و با ابتکارات خودش آنها را تغییر داده و یک ایده نو ارائه می‌داد.
وی با تاکید بر تدبیر و درایت شهید الماسی می‌گوید: شهید الماسی فرماندهی عملیات سپاه بود و ماموریت‌های زیادی درکنار خودم بود. به یاد دارم زمانی که طرح ریزی عملیاتی با یک مشکلات جدیدی برخورد می‌کردیم؛ در مواجهه با مشکلات علی سریع یک پیشنهاد راهبردی می‌داد.
سرلشکر رشید به شجاعت شهیدالماسی در عملیات اشاره کرد گفت: شهید الماسی در خیلی از ماموریت‌ها بود؛ اکثرماموریت‌ها در منطقه حوزه شهرستان دزفول و تا نوار مرزی برای دستگیری ضد انقلابیونی که مزدور عراق و نهایتاً مزدور آمریکا بودند و در معابر عمومی بمب گذاری کرده، لوله‌های نفت را منفجر می‌کردند و همچنین اسلحه می‌آوردند شهید الماسی با شجاعت در جاده‌های خارج از شهر در جنگل‌ها در بیابان به دنبال این ضد انقلابی‌ها می‌رفت و آنها را اسیر و تحویل دادگاه انقلاب اسلامی می‌داد.
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) در پایان به نحوه شهادت شهیدعلیمحمدرشیدالماسی اشاره می‌کند و می‌گوید: 15 مهرماه بود، دو هفته تقریباً از جنگ می‌گذشت. شهیدالماسی برای سرکشی و نظارت برادران خط مقدم جبهه به غرب رودخانه کرخه رفت و در اطراف پاسگاه جسر نادری از طرف دشمن یک آتش سنگین اجرا می‌شود؛ شهیدالماسی به همراه یک سرهنگ از ارتش که در آن روزها فرمانده تیپ 2 زرهی دزفول بود بر اثر یک ترکش خمپاره 120 میلیمتری زخمی می‌شوند؛ زمانی که او را به اتاق عمل می‌برند در اتاق عمل به فیض شهادت می‌رسد.
به گزارش بسیج، شهید علیمحمدرشیدالماسی دوم آبان1335 در شهرستان دزفول چشم به جهان گشود. پدرش ابوطالب، فروشنده مصالح ساختمانی بود و مادرش هما نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. پانزدهم مهر 1359 با سمت معاون سپاه در کرخه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در شهیدآباد زادگاهش به خاک سپرده شده است.
