طالبان، یک واقعیت عینی در افغانستان/امنیت مرزها، خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است
سید کاظم حسینی معاون هماهنگ کننده دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری بسیج قزوین، با اشاره به تحولات اخیر در منطقه و قدرت نمایی طالبان در افغانستان بیان کرد: افغانستان، یکی از ۱۵ همسایه ایران است که در نوار شرقی ایران واقع شده و نزدیک به هزار کیلومتر مرز مشترک بین دو کشور افغانستان و ایران وجود دارد.
وی با اشاره به اشتراکات فرهنگی و تاریخی بین دو کشور ایران و افغانستان گفت: افغانستان در فلات ایران تعریف می شود و لذا موضوعات مربوط به این کشور برای ما اهمیت دارد و امروز نیز طالبان به عنوان یکی از جریان های فکری فعال در افغانستان، موجب ایجاد تغییراتی در منطقه شده است.
سرهنگ حسینی با بیان اینکه در جریان شناسی اهل سنت، چهار جریان به صورت کلی وجود دارد که شامل جریان وهابیت، دیوبندی «که اغلب در شبه قاره هند در کشورهای افغانستان و پاکستان قرار دارند»، جریان اخوان المسلمین و جریان سلفی جهادی(القاعده) می باشد. در این دسته بندی، طالبان دارای نگرش سلفی دیوبندی هستند که بخشی از آنها وابسته به وهابیت عربستان سعودی و بخش دیگر به مدارس پاکستان گرایش دارند.
طالبان امروز یک واقعیت عینی در افغانستان است
کارشناس مسائل سیاسی و امور بین الملل عنوان کرد: رهبران طالبان، عموما در مدارس پاکستان تحصیل کرده و در واقع یک جنبش فراگیر است که در کشورهای افغانستان، پاکستان، هند و آسیای مرکزی فعالیت می کنند. حکومت افغانستان در سال های ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۸۱، نمودی از طالبانیزم بود که در آن مقطع زمانی در حاکمیت افغانستان قرار داشتند.
وی با اشاره به اینکه چهار قوم«پشتون، ازبک، تاجیک و هزاره» در افغانستان وجود دارد افزود: شیعیان افغانستان، از قوم «هزاره»ها هستند و طلبان جزء دسته «پشتون ها» و سنی مذهب بوده و هنگام تحصیل در مدارس دینی علاوه بر آموزش های مذهبی، امور نظامی و مباحث عمومی را نیز فرا می گیرند. طالبان امروز یک واقعیت عینی در افغانستان است و بیشترین قومیت افغانستان، قوم «پشتون» هستند.
تفکرات طالبان در بستر اندیشه «سلفی دیوبندی» است
سرهنگ حسینی با اشاره به اینکه ریشه تفکرات طالبان در بستر اندیشه «سلفی دیوبندی» است تصریح کرد: دو عامل مدارس مذهبی و فقه گرایی «دیوبندی» در شکل گیری نوع رفتار طالبان بسیار موثر است. طالبان در پی احیای قوم «پشتون» هستند و نه در صدد اجرای سیاست کشوری خاص در افغانستان. در عین حال که رغبتی برای استفاده از ظرفیت قومیت های دیگر افغانستان ندارند. مهمترین مرکزیت «پشتون» ها و طالبان در جنوب و جنوب شرقی افغانستان در مرز با پاکستان قرار دارد.
معاون هماهنگ کننده دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در ادامه با اشاره به مهمترین تحولاتی که موجب شد افغانستان یک جنگ داخلی را تجربه کند اضافه کرد: عوامل مختلفی در این زمینه وجود دارد که اولین عامل شکست طرح آمریکا در منطقه غرب آسیا با شعار «طرح خاورمیانه بزرگ» با مدل آمریکایی بود که این طرح شکست خورده است.
قدرتمندتر شدن جبهه مقاومت، شکست سیاست«از نیل تا فرات»
وی بیان کرد: عامل دوم قدرتمندتر شدن جبهه مقاومت به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه است. زمانی که فلسطینی ها و گروههای جهادی و حماس با مقاومت خود در طول این ۱۲ روز و تبدیل سلاح «سنگ» به «موشک های نقطه زن» توسط فلسطینی ها به عنوان ابزار مقاومت، اسرائیل«رژیمی که به فکر سیاست نیل تا فرات بود» را مجبور کردند در داخل مرزهای خود در کرانه باختری، نوار غزه و دیگر نقاط، به فکر ایجاد حصار به دور خود باشد.
طالبان، معتقد به تشکیل دولت اسلامی با محوریت «پشتون ها» و شریعت «حنفی» هستند
دکتر حسینی با اشاره به عامل سوم تجربه جنگ در افغانستان عنوان کرد: قدرت روزافزون برخی از قدرت های بزرگی بود که با آمریکا چالش دارند همچون روسیه و چین، هند و ایران، عامل سوم این رخداد بود. عامل چهارم، تغییر دکترین عملیاتی آمریکا به ویژه در دوره دموکرات ها است. عامل پنجم به بن بست رسیدن توافق آمریکا و طالبان در دوحه و استانبول است که دو نشست مهم بین آمریکا و طالبان به بن بست رسید. عامل ششم به نتیجه نرسیدن مذاکرات طالبان با دولت افغانستان است که به دنبال ایجاد مجلسی با شریعت «حنفی» بودند.
کارشناس مسایل سیاسی و امور بین الملل با اشاره به راهبرد برخی بازیگران در جنگ داخلی افغانستان اظهار کرد: راهبرد اول، خود طالبان است. رویکرد طالبان در قضیه افغانستان، رویکرد «جنگ و گفتگو» است. یعنی هم عرصه میدان و هم عرصه گفتگو و مذاکرات سیاسی برایشان اهمیت دارد.
در عرصه میدانی آنها معتقدند که اگر قدرت را به حداکثر برسانیم در عرصه سیاست و مذاکرات می توانیم از گروه های دیگر امتیازات بیشتری بگیریم و امروز طالبان بر مناطق شمالی افغانستان متمرکز بوده و به تعبیر خود، معتقد به تشکیل دولت و اسلامی با محوریت «پشتون ها» و شریعت «حنفی» هستند.
امروز صحنه جنگ در افغانستان برای هر کشوری، صحنه یک باتلاق است
معاون هماهنگ کننده دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین افزود: امروز صحنه جنگ در افغانستان برای هر کشوری، صحنه یک باتلاق است. چرا که موقعیت افغانستان، یک کشور کوهستانی است که سختی جنگ نظامی را چندین برابر می کند و ضمن اینکه طالبان بر موقعیت جغرافیایی مناطق مختلف افغانستان اشراف کامل دارند. روزگاری احمد شاه مسعود و برخی گروه های جهادی با دست خالی توانستند ارتش سرخ را شکست دهند.
وی با اشاره به راهبرد دوم تصریح کرد: آمریکا راهبرد دوم بازیگران جنگ داخلی افغانستان است. آمریکا با چراغ سبز و سکوت، تظاهر می کند که در مسائل داخلی افغانستان دخالت نمی کند و این سیاست، در واقع باز گذاشتن دست طالبان در افغانستان است. جنگ امروز، صحنه جنگ هیبریدی و جنگ اراده هاست و این در حالی است که آمریکا با استفاده از قدرت رسانه ای خود، شکست در «بگرام» را با چراغ خاموش در سکوت رسانه ای قرار می دهد و سایر اتفاقات را بزرگنمایی می کند و در کل سکوت امریکا، نشان دادن چراغ سبز به رهبران طالبان است.
ایران به دنبال حل مشکلات افغانستان بر اساس مصالح ملی و داخلی افغانستان است
دکتر حسینی با اشاره به راهبرد جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: جمهوری اسلامی ایران به دنبال حل مشکلات افغانستان بر اساس مصالح ملی و داخلی افغانستان است. ایران به دنبال برهم خوردن توازن در افغانستان است و به دنبال ایجاد تعادل و قدرت و بازدارندگی برای خود می باشد.ایران بیشترین نوار مرزی را پس از عراق، با افغانستان دارد، لذا موضوع افغانستان برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است. ایران به دنبال ایجاد یک دولت وحدت ملی و مذاکرات بین الافغانی است.
معاون هماهنگ کننده دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین با اشاره به اینکه ما نباید طالبان را مطلقا سفید یا مطلقا سیاه ببینیم. چرا که یک جبهه جدید را در غرب کشور تحت جریان مقاومت ایجاد کردیم و به دنبال ایجاد جبهه جدید در شرق کشور نیستیم و ورود به موضوع افغانستان باید همراه با تدبیر و درایت باشد.
امنیت مرزهای ایران و امان نامه شیعیان هزاره، دو توافق مهم ایران و طالبان
وی با اشاره به وجود بیش از هفت میلیون شیعه در افغانستان، و برگزاری دو مذاکره بین ایران و طالبان تصریح کرد: ما از طالبان حمایت نمیکنیم و با توجه به مذاکرات دو امر مهم ایجاد شد که امنیت مرزهای جمهوری اسلامی ایران، خط قرمز ما بوده و همچنین شیعیان هزاره باید در امان و امنیت باشند و این دو از سوی طالبان پذیرفته شده و امان نامه ای برای شیعیان از سوی طالبان به امضا رسیده است اما واقعیت مهم این است که نمی توان به این تعهدات اعتماد کرد.
امنیت مرزها، خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است
دکتر حسینی در ادامه اضافه کرد: اگر در آینده، کل افغانستان توسط طالبان تصرف شده و دولت اسلامی تشکیل شود و یا اینکه جنگ داخلی و تجزیه در افغانستان شکل بگیرد برای جمهوری اسلامی ایران، بدترین سناریو رقم خواهد خورد و به نظر می رسد بهترین سناریو برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد جبهه مقاومت در مقابل طرح های اشغال و تجزیه با استفاده از ظرفیت لشگر فاطمیون است. امنیت مرزها، خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است.
وی افزود: ما باید دیپلماسی و مذاکره را با بازیگران دولت مرکزی افغانستان و رهبران طالبان و از طرفی با بازیگران خارجی از جمله پاکستان حفظ نماییم. نقش پاکستان به لحاظ پرورش رهبران طالبان در مدارس این کشور، در این بین بسیار موثر است. راهبرد بعدی ایران، مدیریت تبعات جنگ از جمله موضوع آوارگان است که بسیار مهم است که می تواند تبعات سیاسی، اجتماعی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی داشته باشد.
معاون هماهنگ کننده دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین بیان کرد: یکی دیگر از راهبردهای جمهوری اسلامی ایران، لزوم کمک به شیعیان، اقوام هزاره و دیگر اقوام از جمله ازبک و تاجیک است. همچنین از ظرفیت لشگر فاطمیون استفاده نماید. امروز در اتفاقاتی که در افغانستان در حال گسترش است، حاج قاسم دیگر حضور ندارد. اما نباید از یاد برد که تخصص سردار قاآنی در بحث افغانستان بوده و همین امر موجب امنیت خاطر برای همه ما است.
امنیت افغانستان، با امنیت جمهوری اسلامی در هم تنیده شده است
وی افزود: امنیت افغانستان، امروز با امنیت جمهوری اسلامی بسیار در هم تنیده و مانند حلقه های زنجیر است. با توجه به اشتراکات تاریخی و فرهنگی بین دو کشور ایران و افغانستان، یکی از نگرانی های موجود، فارسی زدایی و از بین بردن قومیت فارسی از افغانستان توسط «پشتون هاست» و غربی ها به دنبال اجرای این تفکر هستند.
دکتر حسینی گفت: در صورت جنگ داخلی در افغانستان، با نگاه افراطی و پاکسازی قومیتی یک تهدید سیاسی و ایدئولوژیک علیه منافع جمهوری اسلامی خواهد بود. در مورد طالبان احتیاط لازم است هرچند که به گفته رهبران طالبان که به مشی اعتدالی معتقدند و قوانین جدیدی در خصوص حقوق زنان و برخی حقوق عامه را بیان کرده اند اما با توجه به جریان شناسی بیان شده، جریان دیوبندی، نیم نگاهی به جریان وهابیت دارد و می توان از آنها بعنوان «نو وهابیون» نام برد و لذا جانب احتیاط، شرط است.
انتهای پیام/۱۰۱۰