به گزارش خبرگزاری بسیج، محمدرضا احمدی جانباز دفاع مقدس در برنامه زنده "سلام تهران"، اظهار کرد: سال ۱۳۶۴، ۱۴ سالگی در والفجر ۸، که از مهمترین و استراتژیکترین عملیات جنگ بود، در این عنلیات رزمندگان دفاع مقدس سیلی محکمی به دشمن زدند.
وی افزود: ما سوار قایقها شدیم با ذکر یا زهرا (س) گفتن به سمت اسکلههای دشمن حرکت میکردیم، شهدای زیاد و دشمن تار و مار شده را میدیدیم، من یک رزمنده و تک تیرانداز بودم.
احمدی یادآور شد: ۳۶ سال قبل شب سنگین عملیات، مجروحان زیادی میآوردند، زخمیها و اعضای بدن تکه تکه شده را در مسیر میدیدیم، در فتح کارخانه نمک مغز سر یکی از شهدا فرمانده (حاج محمود) ترکش خورده بود ناگهان به حالت کما رفت، من زخمش را بستم او را روی نفربر گذاشتیم و در نهایت شهید شد.
این جانباز دفاع مقدس ادامه داد: جانبازان و شهدای زنده در کنار شهدا در دفاع مقدس حضور داشتند، همه برای پرچم و جان و ناموس هموطنان رفتند، حضور در این صحنهها سعادت بود، امروز بچههای دهه هفتادی مدافع حرم با الگوگیری از شهدای دفاع مقدس این راه را ادامه دادند.
در ادامه محمود میرزاجانی ( همان مجروحی که آقای احمدی تصور میکرد شهید شده) در ابتدا اظهار کرد،: بنده ه در عملیات فاو حضور داشتم...
آقای احمدی در بهت و حیرت از زنده بودن کسی که تا امروز او را شهید تصور میکرد....
میرزاجانی یادآور شد: همان لحظه مجروحیت تا ۴ ماه بعد بیهوش بودم، میگویند یک بسیجی از همشهریانم به شهرستان برمیگردد، شب به مسجد محلات رفته و دو نفر از دوستانم را در مسجد میبیند و از حال و روز من برایشان میگوید.
وی گفت: آنها قرار میگذارند که به بیمارستان بیایند، من که از دوران کما هیچ چیزی یادم نیست، گویا من در بیمارستان امام بودم، از نظر پزشکان نیز بهخاطر ترکشها تا دو سه روز دوام آورده و بعد شهید میشدم، ولی اینطور نشد.