شکوفه سرخ شهادت به بار می نشیند
به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، محمد تمدن 22 اردیبهشت سال 1336 در روستای «گوراوان» شهرستان عجبشیر متولد شد او که جوانی مومن و درسخوان بود، شغل شریف معلمی را برای خود انتخاب کرد، اما با شروع جنگ تحمیلی به همراه سایر جوانان کشور برای دفاع از خاک کشورش کمر همت بست و پس از مجاهدت در راه دفاع از خاک وطن در دهم اردیبهشت 1361 در جبهه خونینشهر به فیض شهادت نائل آمد.
وصیت نامه شهید تمدن؛
بسم الله الرحمن الرحيم
خدایا! آمرزش تو امیدوار کنندهتر از عمل من است و مهربانی تو گستردهتر از نافرمانی من. خدایا! اگر شایستگی آن را ندارم که به رحمت تو برسم، رحمت تو به گونهای است که مرا فراگرفته است؛ به رحمت تو ای مهربانتر از هر مهربانی.
آن هنگامی که جسم در محراب خونین جهاد و بر مصلای شهادت، روح اپرالتهاب، آماده پرواز برای استراحت در بستر آرامش با معشوق خویش است، نماز عشق می گذارد شکوفه سرخ شهادت به بار می نشیند و هیچ نیرویی نمیتواند مرا از معشوق خویش «الله» در فصل بهار ایثار باز دارد.
به پدر و مادرم و خواهرانم بگویید که «شما را بیشتر از همه دنیا دوست داشتم، ولی این تنها نیروی جاذبه الله است که بر همه وابستگیها غلبه میکند و من کاملاً در برای آن تسلیم میشوم. از شما خداحافظی میکنم و توصیهام این است که بعد از مرگ من امتحان بزرگی از طرف الله خواهید داشت که همانا صبر و استقامت است. مبادا ناراحتی یا لغزشی در شما روی دهد و در پس دادن امانت الهی سهل انگاری یا ناسپاسی کنید.»
به مادر و خواهرانم بگویید که در فراق من زیاد گریه و زاری نکنند، چرا که اگر بتوانیم با خلوص نیت شهید شوم، همیشه در پیش ایشان هستم «شهیدان زنده اند الله اکبر» و به برادرانم توصیه میکنم که به پدر کمک کنند، چون پدرم با هزاران زحمت و رنج در محیط فقیر روستا، با آزادگی و سربلندی مرا پرورش داد، ولی من نتوانستم ذرهای نیکی در حق خانوادهام بکنم و از ایشان با کمال خضوع و شرمندگی عذر میخواهم و از ایشان طلب حلالیت دارم.
میدانم که مرا حلال خواهند کرد، چون همیشه آنها در زندگی از خود گذشته و ایثارگر بودهاند. ایشان را به صبر و استقامت و حاضر شدن در امتحان بزرگی دعوت میکنم و اگر در ایمانشان تزلزلی یا لغزشی ایجاد نشود، چه سعادت و افتخار بزرگی نصیب ایشان خواهد شد! «ان الله مع الصابرین»
به تمام اهل روستا و دوستان و آشنایان سلام مرا برسانید و به ایشان بگویید که مرا حلال کنند، چون شاید در اثر نا آگاهی و تزلزل ایمان به ایشان بدی کرده باشم، ولی حالا دسترسی ندارم تا عذرخواهی کرده و اظهار ندامت در گناهانم را بکنم.