یادداشت/علی ابراهیمی گتابی

رونوشت به آقای استاندار ؛ چندپیش شرط در تغییر و تحول مدیریت

ساری-اگر قرار است مدیریتی جابجا شود، یا تغییر کند، و یا اینکه ریل پیشرفت در استان با انتخاب مدیرانی که کاربلد هستند، گذاشته شود، بهتر است مدیری وارد میدان شود که واقعیت‌های مازندران را بداند.
کد خبر: ۹۳۹۰۱۷۳
|
۲۶ آبان ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۹

به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران، علی ابراهیمی گتابی-«ما حرف نمی‌زنیم، عمل می‌کنیم» این جمله یک فرمانده بسیجی بود که در مصاحبه‌ای از او پرسیدم حرف آخری اگر دارید، بزنید. فرق بین یک بسیجی که دنیا هم نمی‌تواند در برابرش قد علم کند، همین یک جمله است. حال جان کلام مردم نجیب این دیار که رنجشان به رنگ ساقه‌های زرد برنج است و دردشان از جنس دست‌های پینه بسته کارگرانی که بعد از خدا چشم امیدشان به کارفرما است که منصف باشد و طعم فقر را چشیده باشد، با آقای استاندار این است که انتظار شق القمر از مدیر تازه از راه رسیده نداریم، اما مطالبه چرا؟ تا دلتان بخواهد؛ وعده‌های محقق نشده و هزار و یک درد روی زمین مانده که هر که آمده برگُرده این مردم، سواری گرفته و رفته است، دارند. حالا مردم ماندند و حوضی که آب ندارد تا نان خشکی به آن بزنند و بخورد.

حرف از نا امیدی نیست، حرف از واقعیتی تلخ است که کام مردم را تلخ کرده، به تلخی زهرمار! ناامیدی گناهی است کبیره! اما کسی که بذر این ناامیدی را در جان مردم کاشته، گناهش به چه اندازه است؟ آیا حد و اندازه‌ای را می‌توان برای آن متصور شد. فقر بد است، بدتر از آنکه اگر بیاید دین و ایمان را با خود میبرد، دین و ایمان که برود، انسانیت هم از بین می‌رود و انسانیت هم از بین برود، آن وقت باید فاتحه حرمت‌ها را خواند.امروز در مازندرانی که آن را به چشم تفریح آخر هفته نگاه می‌کنند، فقر و بیکاری بیداد می‌کند.

فقر که فقط اقتصادی نیست، فقر فرهنگی! آن هم درمازندرانی که پیشینه اش علوی است و به دیار علویان معروف! دیاری که مردمانش را نتوانست فرهنگ خانه خراب کن ضد قرآنی، تغییر دهد، اما امروز با رفتار ظاهرمابانه برخی مسئولان و مدیران کت و شلواری که از قضا بنا به منفع و موقعیتشان به یک حزب و گروه در میآیند و در راس کار‌ها هستند و در پست‌ها و پشت صندلی شان، سنگری از جنس قدرت درست کردند، در حال تغییر است و این تغییر هم در حال رشد.

مسئولینی که با غلظت «عین» شرع را تلفظ می‌کنند، اما به «عین» مستضعفین می‌رسند، سنبه شان پرزور است. آنقدر که دق و دلی‌های بی تعهدی و بی تخصصی شان را سر مردم مستضعف خالی می‌کنند. مدیرانی که الفبای مسئولیت نمی‌دانند،اما رزومه‌ای دارند پر و پیمان، که هرکه نداند کانًه آسمان فقط برای آن‌ها تپیده است! بگذریم که اگر بخواهیم سر صحبت را در این فقره باز کنیم، قصه هزار و یک درد است.

اگر قرار است مدیریتی جابجا شود، یا تغییر کند، و یا اینکه ریل پیشرفت در استان با انتخاب مدیرانی که کاربلد هستند، گذاشته شود، بهتر است مدیری وارد میدان شود که اگر از او پرسیدند چند کارگر فصلی، چند زن سرپرست خانوار، چند تولید کننده ورشکسته، چند کارخانه به گل نشسته، چند پدر شرمنده خانواده، چند کودک کار، چند معتاد متجاهر، چند جوان و دانشجوی بیکار، چند عروس بی جهیزیه، چند خانواده بی خانه، چند مدرسه بدون تجهیزات، چند خانه بدون آب و برق، چند جاده بی استاندارد، چند نقطه جنگل و دریا و کوه پرزباله، چند محله و منطقه آسیب دیده اقتصادی و فرهنگی را از نزدیک دیده، آمار داشته باشد و بشناسد. اگر میداند و می‌شناسد و برایشان برنامه دارد، و برنامه‌ها قابل اجرا است و پیوست فرهنگی دارد، بسم الله! و اگر نیست مردم را دوباره به زحمت نیندازید که این مردم اگر چه لب به شکایت نگشودند، اما آه شان کاری است.

اگر قرار است امید ناامید مردم به هوای تازه آقای استاندار، گره بخورد، بهتر است این هوای تازه در نقاط محروم و در چشم مردم مستضعف، بدور از هرگونه تشریفات صورت بگیرد، نه در پشت در‌های بسته و زدن یک سری حرف‌ها و شعار‌هایی که مردم در این چند سال از برهستند. اگر قرار بر تودیع است و معارفه هر مدیری! در محله و منطقه‌ای باشد که مردمش مدت‌ها چشم انتظار یک مسئول ماندند تا مشکل شان را حل کند و نکرد! و حالا هم سقز دهانشان شده که هرکه بیاید همان آش است و همان کاسه!هم آن مسئول معارفه شده حساب کار دستش می‌آید که این صندلی به کسی وفا نمی‌کند الا برای مردم و هم آن مسئول سابق به امان خدا نمی‌رود و باید از بابت کم کاری اش حداقل به مردم جواب پس بدهد. اگر کسی بگوید این جلسه تودیع است نه میز محاکمه! و اگر هم ترک فعلی شد باید آن را به دست قانون سپرد، باید گفت،این جلسه، تزریق امید است به جان خسته مردم.

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها